نفوذ با عادی سازی روابط آمریکا با ایران
توافق هسته ای را باید یک فرایند میان ایران و آمریکا برای برچیدن اختلافات و تقابل تلقی کرد یا یک فرایندی که در یک نبرد دیپلماتیک، دو کشور توانستند برخی از خواسته های خود را محقق سازند؟
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی ، داشتن روابط بین الملل در جهان یکی از ویژگی های سیاسی هر کشور است که بتواند با توجه به سیاست های خود با دیگر کشورها از جمله همسایگان و کشورهای فرامنطقه ارتباط برقرار کند. این ارتباط بر اساس روابط سیاسی و اقتصادی شکل می گیرد و می تواند گسترش یابد یا حتی به قطع رابطه هم منجر شود.
روابط دو کشور بستگی به رفتار دو طرف دارد، هر یک از طرفین می توانند در گسترش آن سهیم باشند یا این که باعث شوند روابط تیره و تار شود و به سردی بگراید.
ایران و آمریکا اکنون 37 سال است که روابط سیاسی خود را قطع کرده اند البته مناسبات اقتصادی همچنان برقرار بوده است اما نه در اندازه گسترده، روابط ایران و آمریکا به خاطر دشمنی ها و خصومت هایی قطع شد که واشنگتن علیه ایران از همان زمان پیروزی انقلاب اسلامی انجام داد.
قطع روابط سیاسی و بسته شدن سفارت این کشور که در واقع لانه جاسوسی در ایران بود، فرصت حضور، تأثیر و نفوذ آمریکایی ها را در ایران گرفت و باعث شد که دست این کشور از ایران کوتاه شود.
در 37 سال گذشته تاکنون آمریکایی ها از همه امکانات خود برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی بهره بردند و هر چه در توان داشتند به میدان آوردند تا بتوانند از استقرار نظام اسلامی جلوگیری کنند اما موفقیتی برای آنها حاصل نشد.
تهدیدات و تحریم های آمریکایی ها علیه ایران فرصتی برای انقلاب اسلامی شد تا بتواند خود را در برابر دشمنی های رژیم آمریکا مقاوم سازد. این ایستادگی و مقاومت باعث پیشرفت های زیادی در ایران شد که همه این پیشرفت ها، هم باعث خشم آمریکایی ها شد و هم سبب شد که اقدامات آنها علیه ایران یا خنثی شود یا تأثیر آن کمتر گردد و کارایی خود را از دست بدهد.
انقلاب اسلامی تاکنون توانسته است با همین سیاست و استراتژی راه خود را سپری کند و مسیر اعتلا و شکوفایی را پشت سر بگذارد و به پیشرفت هایی دست یابد که ایران را در زمره کشورهای موثر و مهم در جهان مطرح سازد.
یکی از دستاوردهای بسیار مهم و سرنوشت ساز ایران فناوری صلح آمیز هسته ای است که بدون کمک کشورهای دارای چنین فناوری، به طور کاملاً بومی، با تلاش و همت دانشمندان هسته ای کشورمان به دست آمد و ایران در باشگاه کشورهای دارای فناوری هسته ای قرار گرفت.
همین موضوع باعث شد که آمریکایی ها وادار به مذاکره با جمهوری اسلامی ایران شوند آن هم مستقیم و رو در رو. اما آمریکایی ها مذاکرات مستقیم با ایران را فرصتی برای اهداف خود پنداشتند.
خصومت های آمریکا با مذاکرات هسته ای پایان نیافت بلکه شکل آن تغییر کرد و حتی با همین تغییر شکل، شدت هم گرفت. آمریکایی ها پس از برجام و توافق هسته ای پروژه دو قطبی کردن فضای کشور را دنبال می کردند، آنها قصد داشتند با استفاده از افراد وابسته خود در ایران، تابوی رابطه ایران با آمریکا با بشکنند و آن را از این پس عادی جلوه دهند.
حذف شعار مرگ بر آمریکا و طرح این موضوع از سوی برخی شخصیت های سیاسی و جناحی در کشور گامی بود برای این که ذره ذره خصومت ها میان ایران و آمریکا کاهش یابد. اما آیا چنین اتفاقی ممکن است؟!
دل سپردگان به آمریکا در ایران تلاش بسیاری کردند تا فضا تلطیف شود و دیدگاه افکار عمومی در ایران اندکی مثبت گردد، مخالفان و موافقان هر کدام وارد میدان شده بودند و تلاش کردند تا با استدلال و منطق، نظر خود را در افکار عمومی جا بیندازند. هر چند سابقه اقدامات آمریکا علیه انقلاب اسلامی آنقدر سیاه و پلید است که اکثریت مردم ایران به این آسانی نمی توانند جنایات و دشمنی های آمریکا علیه انقلاب اسلامی را از یاد ببرند.
آمریکایی ها از روش های پیشین خود دلسرد شده اند، روش های سخت علیه ایران نتوانست آنها را به هدف خود برساند، اکنون به روش های نرم رو آورده اند، روش هایی که نه برای برقراری ارتباط، بلکه برای نفوذ در ایران به کار گرفته می شود.
تفاوت برقراری روابط و نفوذ برای تأثیر گذاری و تصمیم گیری در همینجا روشن می شود. آمریکایی ها اگر هم خود را مایل به برقراری روابط با ایران نشان می دهند به خاطر آماده شدن زمینه نفوذ و تأثیر گذاری است که کاهش خصومت ها باعث آن می شود.
برخی تصور می کنند که مردم ایران احساساتی با موضوع آمریکا برخورد می کنند، اما در واقع منطق و عقلانیت در رفتار مردم ایران در قبال آمریکا دیده می شود. اگر مردم ایران واکنشی غیر از راهپیمایی 22 بهمن 1394 از خود نشان می دادند و بر اساس همان سیاستی که آمریکایی ها دنبال آن هستند، شعار مرگ بر آمریکا سر نمی دادند، احساساتی برخورد کرده بودند.
شاید برخی در داخل و حتی خود آمریکایی ها هم تصور می کنند که در جریان مذاکرات هسته ای به ایران لطف شده است و همین لطف باید باعث شود که دیدگاه مردم ایران اسلامی هم نسبت به آمریکا و همه جنایات و دشمنی هایی که علیه انقلاب اسلامی انجام داده تغییر کند؟!
اما شاخص ها و مولفه های زیادی برای این که نشان دهد مردم ایران چه نظری در باره آمریکا دارند وجود دارد، یکی از آنها راهپیمایی 22 بهمن است که در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می شود.
هنگامی که 10 ملوان نیروی دریایی ارتش آمریکا به خاطر ورود غیر قانونی به آب های سرزمینی ایران به اسارت در می آیند و فیلم دستگیری آنها پخش می شود، همه مردم ایران غرور مقتدرانه می یابند و این نشان از خشم مقدسی است که مردم ایران به حق نسبت به آمریکا دارند و حتی توافق هسته ای هم نتوانست منطق ضد آمریکایی مردم ایران را خنثی کند. برای همین است که آمریکا و دلسپردگان به او تلاش می کنند تا روابط دو کشور حداقل عادی شود.
آمریکا در داخل ایران به تعداد بیشتری از افراد حامی خود نیاز دارد و برای این هم سعی می کند چنین افرادی وارد مراکز و سازمان هایی شوند که قدرت تصمیم گیری و تصمیم سازی داشته باشند. یکی از آن مراکز مجلس شورای اسلامی است.
نفوذ فرهنگی و فکری هم یکی از خطرناکترین نوع نفوذ است که آمریکایی ها در پی آن هستند. در واقع توافق هسته ای این تصور را در میان آمریکایی ها ایجاد کرد که اکنون فضا برای نفوذ آماده است.
نفوذ در ایران تاریخ دیرینه دارد از زمان قاجار گرفته تا زمان پهلوی نفوذ کشورهای قدرتمند دنیا از جمله آمریکا و انگلیس در ایران و تصمیم گیری و تصمیم سازی برای کشورمان وجود داشته و هنگامی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، خط نفوذ در ایران قیچی شد. برای این که روزنه های نفوذ بسته بماند و باز نشود، روحیه و گفتمان انقلابی مردم و مسئولین باید تقویت شود.
انتهای پیام/
روابط دو کشور بستگی به رفتار دو طرف دارد، هر یک از طرفین می توانند در گسترش آن سهیم باشند یا این که باعث شوند روابط تیره و تار شود و به سردی بگراید.
ایران و آمریکا اکنون 37 سال است که روابط سیاسی خود را قطع کرده اند البته مناسبات اقتصادی همچنان برقرار بوده است اما نه در اندازه گسترده، روابط ایران و آمریکا به خاطر دشمنی ها و خصومت هایی قطع شد که واشنگتن علیه ایران از همان زمان پیروزی انقلاب اسلامی انجام داد.
قطع روابط سیاسی و بسته شدن سفارت این کشور که در واقع لانه جاسوسی در ایران بود، فرصت حضور، تأثیر و نفوذ آمریکایی ها را در ایران گرفت و باعث شد که دست این کشور از ایران کوتاه شود.
در 37 سال گذشته تاکنون آمریکایی ها از همه امکانات خود برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی بهره بردند و هر چه در توان داشتند به میدان آوردند تا بتوانند از استقرار نظام اسلامی جلوگیری کنند اما موفقیتی برای آنها حاصل نشد.
تهدیدات و تحریم های آمریکایی ها علیه ایران فرصتی برای انقلاب اسلامی شد تا بتواند خود را در برابر دشمنی های رژیم آمریکا مقاوم سازد. این ایستادگی و مقاومت باعث پیشرفت های زیادی در ایران شد که همه این پیشرفت ها، هم باعث خشم آمریکایی ها شد و هم سبب شد که اقدامات آنها علیه ایران یا خنثی شود یا تأثیر آن کمتر گردد و کارایی خود را از دست بدهد.
انقلاب اسلامی تاکنون توانسته است با همین سیاست و استراتژی راه خود را سپری کند و مسیر اعتلا و شکوفایی را پشت سر بگذارد و به پیشرفت هایی دست یابد که ایران را در زمره کشورهای موثر و مهم در جهان مطرح سازد.
یکی از دستاوردهای بسیار مهم و سرنوشت ساز ایران فناوری صلح آمیز هسته ای است که بدون کمک کشورهای دارای چنین فناوری، به طور کاملاً بومی، با تلاش و همت دانشمندان هسته ای کشورمان به دست آمد و ایران در باشگاه کشورهای دارای فناوری هسته ای قرار گرفت.
همین موضوع باعث شد که آمریکایی ها وادار به مذاکره با جمهوری اسلامی ایران شوند آن هم مستقیم و رو در رو. اما آمریکایی ها مذاکرات مستقیم با ایران را فرصتی برای اهداف خود پنداشتند.
خصومت های آمریکا با مذاکرات هسته ای پایان نیافت بلکه شکل آن تغییر کرد و حتی با همین تغییر شکل، شدت هم گرفت. آمریکایی ها پس از برجام و توافق هسته ای پروژه دو قطبی کردن فضای کشور را دنبال می کردند، آنها قصد داشتند با استفاده از افراد وابسته خود در ایران، تابوی رابطه ایران با آمریکا با بشکنند و آن را از این پس عادی جلوه دهند.
حذف شعار مرگ بر آمریکا و طرح این موضوع از سوی برخی شخصیت های سیاسی و جناحی در کشور گامی بود برای این که ذره ذره خصومت ها میان ایران و آمریکا کاهش یابد. اما آیا چنین اتفاقی ممکن است؟!
دل سپردگان به آمریکا در ایران تلاش بسیاری کردند تا فضا تلطیف شود و دیدگاه افکار عمومی در ایران اندکی مثبت گردد، مخالفان و موافقان هر کدام وارد میدان شده بودند و تلاش کردند تا با استدلال و منطق، نظر خود را در افکار عمومی جا بیندازند. هر چند سابقه اقدامات آمریکا علیه انقلاب اسلامی آنقدر سیاه و پلید است که اکثریت مردم ایران به این آسانی نمی توانند جنایات و دشمنی های آمریکا علیه انقلاب اسلامی را از یاد ببرند.
آمریکایی ها از روش های پیشین خود دلسرد شده اند، روش های سخت علیه ایران نتوانست آنها را به هدف خود برساند، اکنون به روش های نرم رو آورده اند، روش هایی که نه برای برقراری ارتباط، بلکه برای نفوذ در ایران به کار گرفته می شود.
تفاوت برقراری روابط و نفوذ برای تأثیر گذاری و تصمیم گیری در همینجا روشن می شود. آمریکایی ها اگر هم خود را مایل به برقراری روابط با ایران نشان می دهند به خاطر آماده شدن زمینه نفوذ و تأثیر گذاری است که کاهش خصومت ها باعث آن می شود.
برخی تصور می کنند که مردم ایران احساساتی با موضوع آمریکا برخورد می کنند، اما در واقع منطق و عقلانیت در رفتار مردم ایران در قبال آمریکا دیده می شود. اگر مردم ایران واکنشی غیر از راهپیمایی 22 بهمن 1394 از خود نشان می دادند و بر اساس همان سیاستی که آمریکایی ها دنبال آن هستند، شعار مرگ بر آمریکا سر نمی دادند، احساساتی برخورد کرده بودند.
شاید برخی در داخل و حتی خود آمریکایی ها هم تصور می کنند که در جریان مذاکرات هسته ای به ایران لطف شده است و همین لطف باید باعث شود که دیدگاه مردم ایران اسلامی هم نسبت به آمریکا و همه جنایات و دشمنی هایی که علیه انقلاب اسلامی انجام داده تغییر کند؟!
اما شاخص ها و مولفه های زیادی برای این که نشان دهد مردم ایران چه نظری در باره آمریکا دارند وجود دارد، یکی از آنها راهپیمایی 22 بهمن است که در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می شود.
هنگامی که 10 ملوان نیروی دریایی ارتش آمریکا به خاطر ورود غیر قانونی به آب های سرزمینی ایران به اسارت در می آیند و فیلم دستگیری آنها پخش می شود، همه مردم ایران غرور مقتدرانه می یابند و این نشان از خشم مقدسی است که مردم ایران به حق نسبت به آمریکا دارند و حتی توافق هسته ای هم نتوانست منطق ضد آمریکایی مردم ایران را خنثی کند. برای همین است که آمریکا و دلسپردگان به او تلاش می کنند تا روابط دو کشور حداقل عادی شود.
آمریکا در داخل ایران به تعداد بیشتری از افراد حامی خود نیاز دارد و برای این هم سعی می کند چنین افرادی وارد مراکز و سازمان هایی شوند که قدرت تصمیم گیری و تصمیم سازی داشته باشند. یکی از آن مراکز مجلس شورای اسلامی است.
نفوذ فرهنگی و فکری هم یکی از خطرناکترین نوع نفوذ است که آمریکایی ها در پی آن هستند. در واقع توافق هسته ای این تصور را در میان آمریکایی ها ایجاد کرد که اکنون فضا برای نفوذ آماده است.
نفوذ در ایران تاریخ دیرینه دارد از زمان قاجار گرفته تا زمان پهلوی نفوذ کشورهای قدرتمند دنیا از جمله آمریکا و انگلیس در ایران و تصمیم گیری و تصمیم سازی برای کشورمان وجود داشته و هنگامی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، خط نفوذ در ایران قیچی شد. برای این که روزنه های نفوذ بسته بماند و باز نشود، روحیه و گفتمان انقلابی مردم و مسئولین باید تقویت شود.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *