آسمان ایران با نوسازی ناوگان هوایی، نقطه اتکای منطقه میشود/ لزوم رقابت بخشخصوص با شرکتهای خارجی در پسابرجام
خوشبختانه برجام امکانی را برای اقتصاد ایران ایجاد کرده که براساس آن می توانیم امیدوار باشیم که قدری از عقب افتادگی های سابق را جبران کنیم. به واقع امروز اقتصاد ایران بیشترین امید خود را به برجام و بهبود فضای بین المللی بسته است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه اقتصادی ،عباس آخوندی برجام یک فرصت بزرگ است که نباید آن را به جهت چنین فضاهایی از دست بدهیم. خوشبختانه برجام امکانی را برای اقتصاد ایران ایجاد کرده که براساس آن می توانیم امیدوار باشیم که قدری از عقب افتادگی های سابق را جبران کنیم. به واقع امروز اقتصاد ایران بیشترین امید خود را به برجام و بهبود فضای بین المللی بسته است.
عباس آخوندی طی هفته های گذشته به دلیل اظهارنظرهایش به یکی از ستاره های کابینه دولت تبدیل شده است. او با صراحتی کم نظیر خواهان خصوصی سازی جدی و توجه بیشتر به بخش خصوصی شده است. گفته های او موجب شده تا بخش خصوصی کشور با اعتماد به نفسی بیش از گذشته امیدوار به ورود به دوران جدید اقتصاد ایران باشد.
گفت وگوی با عباس آخوندی در مورد این ضرورت مهم صورت گرفته است. خرید هواپیماهای ایرباس توسط ایران موجب شده طی هفته های گذشته بازهم عباس آخوندی به صدر اخبار بیاید. او مدتی قبل با انتقاد از سازمان حمایت از حقوق تولیدکنندگان و مصرف کنندگان، این نهاد را نمونه ای از برخوردهای سویالیستی در اقتصاد ایران قلمداد کرده بود. این بار هم اقدام وزارت راه و شهرسازی و هواپیمایی هما موجب شده تا صف منتقدان در مقابل وزارت راه و شهرسازی قرار گیرد.
آخوندی برهمین اساس نیز به مجلس رفت تا در مورد این خرید پاسخ دهد. این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که پیش از این حضور هواپیماهای فرسوده در ناوگان حمل و نقل ایران محلی برای انتقادهای عمومی بود ولی نوسازی همین ناوگان نیز بازهم حاشیه ساز شده است. برخی تحلیلگران اقتصادی اعتقاد دارند، انتقاد به اقدامات وزارت راه و موضوع خرید هواپیماها بیش از آنکه بستری اقتصادی داشته باشد، حاصل واکنش های سیاسی است. گفت وگوی عباس آخوندی با صداي اقتصاد در مورد اتفاقات اخیر را بخوانید:
سفر رئیس جمهور به فرانسه و ایتالیا با حضور هیات همراهی از بخش خصوصی و عقد قراردادهای مختلف موجب شد تا در کشور مواضع مختلفی در تحلیل این اتفاق گرفته شود. به صورتی که عده ای منتقد و گروهی هم به طرفداری از این اتفاق پرداختند. شما فکر می کنید با وجود چنین جوی در کشور می توانیم امیدوار به استفاده از فرصت برجام در اقتصاد ایران باشیم؟
بله. برجام یک فرصت بزرگ است که نباید آن را به جهت چنین فضاهایی از دست بدهیم. خوشبختانه برجام امکانی را برای اقتصاد ایران ایجاد کرده که براساس آن می توانیم امیدوار باشیم که قدری از عقب افتادگی های سابق را جبران کنیم. به واقع امروز اقتصاد ایران بیشترین امید خود را به برجام و بهبود فضای بین المللی بسته است. در صورتی که با برنامه ریزی و همچنین توجه کافی به توان بخش خصوصی کشور از این موقعیت استفاده کنیم، زمینه های قطعا وضعیت اقتصادی کشور سامان بیشتری پیدا می کند. البته لازم است در این دوره جدید، قدری در روی نگرش های اقتصادی خود بازنگری کنیم. ما سال ها شعار خصوصی سازی و واگذاری امور به بخش خصوصی را دادیم ولی در فضای اجرایی کمتر این آرزو یا آرمان محقق شد. نکته مهم این است که دولت ها عموما علاقه ای به کاهش میزان تمرکز خود و کاستن از سهم حاکمیت شان ندارند ولی امروز به چند دلیل باید در این مورد بازنگری کنیم. اولا که فضای اقتصادی ایران به دلیل رکود فراگیر و موضوعات دیگر مانند بحران بیکاری و... نیاز به تحول فوری و بازسازی کلیدی دارد. ثانیا فضای اقتصادی پسابرجام کمک می کند تا بیش از گذشته به امیدوار به بخش خصوصی و توسعه فعالیت های آنها باشیم. طی تمامی سال های گذشته اقتصاد ایران به دلیل اتکای بیش از اندازه به دولت صدمات زیادی دیده است. دردوران تحریم ها هم در صورتی که اتکای ما بیشتر به بخش خصوصی بود، قطعا کمتر آسیب می دیدم. نکته مهم دیگر این است که طی سال های گذشته ما از فضای رقابتی در اقتصاد ایران فاصله گرفته ایم و اکنون نیاز است تا به سمتی برویم که رقابت بر تمام ارکان اقتصاد کشور حاکم شود. لازمه استفاده از ثروت های کشور ایجاد فضای رقابتی در اقتصاد ایران است. نکته مهم این است که اصل رقابت و پیروی از نظام بازار آزاد را بپذیریم. اگر امروز بازهم بخواهیم در مورد اصول اساسی اداره اقتصاد تردید کنیم، بازهم به همان موقعیتی باز می گردیم که طی دهه های گذشته در آن بودیم. بازار آزاد و اصول «دولت داری» خود در تمامی اقتصادهای توسعه یافته پیاده شده است. دولت در اینگونه اقتصادها بسترهای لازم را برای رقابت بنگاه های اقتصادی ایجاد می کند و خود به عنوان یک بنگاه وارد این عرصه نمی شود. بنابراین نیاز مهم امروز کشور، ایجاد فضای رقابتی در اقتصاد ایران است.
البته هم راستا با دولت نیاز است تا بخش خصوصی کشور هم از نظر فکری و رفتاری تقویت شود. طی تمامی سال های گذشته به موازات حضور دولت در اقتصاد ایران، بخش خصوصی هم موقعیت اش تغییر کرده است.
بله. امروز بخش خصوصی باید وارد فضای رقابتی شود. اینکه ما بخش خصوصی رابطه محور به جای بخش خصوصی خلاق و مولد داشته باشیم، قطعا کمکی به اقتصاد ملی نمی کند. خوشبختانه این پتانسیل در بخش خصوصی کشور وجود دراد که اصول رقابتی را بپذیرد و به سمتی برود که اقتصاد کشور نیاز دارد. البته نظام بنگاه داری در ایران گرفتار است. اما به هرحال یکبار برای همیشه باید وضعیت موجود به وضعیت مطلوب تغییر کند. بخش خصوصی کشور هم می تواند در فضای شفاف، رقابتی و بدون رانت به عنوان یکی از پایه های اقتصادی کشور، موثر باشد. البته که بازنگری در برخی رفتارها و خواسته ها ضروری است. به طور نمونه در جریان هدفمندی یارانه ها به یاد دارم که گاهی گروهی از بخش خصوصی به جای نقد پرداخت یارانه ها به دنبال پیگیری موضوع تخصیص یارانه ها بودند.
در حالی که فعالان اقتصادی باید به دنبال سیستم رقابتی باشند، چرا که مفهوم یارانه تولید، وابسته کردن کل اقتصاد به دولت بود. یک راه حل این بود که بخش خصوصی یارانه را دریافت نکند و در سوی مقابل از دولت بخواهد دست از انواع قیمت گذاری ها بردارد. به این ترتیب اقتصاد کشور به جای اینکه یارانه محور و متکی به دولت باشد، وارد فضای رقابتی می شود. در این شرایط توانمندترین ها بیشتر رشد می کنند. اینکه تولیدکنندگان و بخش خصوصی به دنبال دریافت یارانه باشند یا اینکه یک شهروندی نگران یارانه ماهیانه ۴۵ هزار تومانی خود باشد، تفاوتی ندارد. توسعه در اقتصادی رخ می دهد که شهروندان به جای اتکا به درآمدهای بادآورده دولتی، راهکارهایی برای تولید ثروت پیدا کنند. البته بازهم تاکید می کنم که نقش مهم دولت در این مسیر این است که فضای بدون رانت، فساد و مهیا برای رقابت را ایجاد کند. آنچه امروز برما می گذرد، رسوب ریشه های اندیشه های سوسیالیستی است. دست بخش خصوصی نباید در جیب دولت باشد و شرط تغییر این شرایط هم به طور حتم ایجاد عزم جدی از سوی بخش خصوصی است. بخش خصوصی که متکی به دولت باشد، هیچگاه روی پای خود نمی ایستد. در نظر داشته باشید که در فضای پسابرجام، همین بخش خصوصی باید وارد فضای رقابت با کمپانی های خارجی در بازارهای بین المللی شود. در این عرصه تنها توانمندی و تولید متکی به خلاقیت می تواند پیش برنده باشد. به هرحال نکته مهم این است که بخش خصوصی کشور، همانطور که تاکنون توانایی های خود را نشان داده، این بار هم پیش قدم این تغییر نگرش شود. اگر بخش خصوصی مطالبه گر از دولت بخواهد که به جای نظام یارانه ای به سمت ایجاد فضاهای رقابتی برود، به طور حتم فضا تغییر می کند.
البته یک موضوع مهم انتقادی بخش خصوصی طی ماه های گذشته براین محور استوار بوده که حتی سرمایه گذاران خارجی هم برای کار مشترک به سمت دولت به جای بخش خصوصی می آمدند. به نظر می رسد ساختار اقتصاد ایران بیش از اندازه متکی به دولت است.
بله. به هرحال سرمایه گذار خارجی برای انتقال دارایی هایش به کشور دیگر، حساسیت های و مراقب های بسیاری دارد. بررسی شاخص های کلان کشور هدف مانند فساد، بروکراسی و موانع کسب و کار و همچنین توجه به ثبات سیاسی وجود امنیت در کشورهای هدف بسیار مهم است. امروز در ایران فضای کسب و کار به میزانی که برای سرمایه گذار خارجی مطلوب باشد، بهینه نیست. بروکراسی های زائد و همچنین حجم بالای فساد موجب می شود تا هر سرمایه گذاری برای انتقال دارایی هایش به ایران کمی شک کند. اما از سوی دیگر باید دقت داشت که در همین شرایط هم ما مزیت های قابل توجه ای داریم. زیرساخت های مناسب، بازار گسترده، بسترهای مناسب برای تولید مانند نیروی کار ارزان و وفور نیروی کار متخصص همگی کمک می کند تا سرمایه گذار خارجی علاقه مند به حضور در ایران شود. از سوی دیگر باید توجه کرد درمنطقه ناامن خاورمیانه، ایران وضعیت بسیار مناسبی دارد. بنابراین اگر سرمایه گذاری قصد حضور در بازارهای این منطقه را داشته باشد، قطعا ایران مناسب ترین منطقه برای حضور است. زیرساخت های مانند راه آهن، فرودگاه و جاده های مناسب ترانزیتی که شمال و جنوب کشور را به هم وصل می کند، موجب می شود تا همکاری مشترک با ایران و سرمایه گذاری در اقتصاد ایران برای شریک خارجی مزیت هایی به حساب آید. البته که بازهم تاکید می کنم که اقتصاد ایران نیاز به بازسازی و بازنگری در مفاهیم و رفتارها دارد. ما امروز اگر قرار است میزبان سرمایه گذاران خارجی باشیم، باید باورهایمان به اقتصاد را تغییر دهیم. قوه درونی و نامرئی که در ذهن سیاست گذاران یا مجریان اقتصاد ایران طی تمامی سال های گذشته مانعی برای خصوصی سازی بوده، امروز هم می تواند اجازه حضور موثر به سرمایه گذار خارجی را ندهد. اما باید در نظر داشت که امروز اقتصاد ایران از چند نظر به سرمایه گذاران خارجی نیاز دارد. ما به دلیل کاهش قیمت نفت و میراثی که از دولت قبلی باقی مانده به شدت با کمبود منابع مواجه هستیم. بنابراین یک راه مشخص و تاثیر گذار برای توسعه کشور و تامین منابع استفاده از سرمایه های، سرمایه گذاران خارجی است. از سوی دیگر به دلیل ۱۲ سال تحریم های سخت علیه کشور، صنایع و اساسا کلیت اقتصاد کشور از تکنولوژی و امکانات روز دنیا فاصله گرفته است. بنابراین حضور سرمایه گذار خارجی با انتقال تکنولوژی مقدمه ای برای نوسازی صنایع کشور است. بنابراین نیاز امروز ما مشخص است. برهمین اساس باید همگی تلاش کنیم تا ذهنیت ها را در کشور برای میزبانی شایسته از این سرمایه ها تغییر دهیم. اما چرا سرمایه گذاران خارجی با دولت مذاکره می کنند؟ پاسخ خیلی دشوار نیست، آنها تصور می کنند، برای حضور در اقتصاد ایران باید به نوعی اتصال خود با دولت و حاکمیت را استحکام بخشند. اما وظیفه ما این است که به سرمایه گذار خارجی دو پیام مشخص را ارائه دهیم. پیام اول این است که از نظر قوانین ما آمادگی جذب سرمایه های خارجی را داریم. از سوی دیگر آنها باید بپذیرند که با بخش خصوصی ایران همکاری و شراکت داشته باشند.
چرا سرمایه گذار خارجی به صورت مستقیم و بدون شریک ایرانی راضی به راه اندازی کارخانه در ایران نمی شود؟
شاید این اقدام خیلی منطقی نباشد. سرمایه گذار خارجی با فضای اقتصادی و موانع کار در ایران آشنا نیست ولی به خوبی می داند که فضای اقتصادی کشور میزبان ( ایران) ویژگی ها و مشکلات خاص خود را دارد. بنابراین در این شرایط بهترین راه حل حضور در کشور هدف، همراهی یک شریک داخلی آگاه به تمامی موانع کار است. از سوی دیگر ما هم قصد نداریم با حضور سرمایه گذاران خارجی، زمینه های تضعیف بخش خصوصی کشور را ایجاد کنیم. به هرحال طی تمامی سال های گذشته بخش خصوصی کشور با سختی، در همین اقتصاد حضور جدی داشته است. امرروز هم شاید قدری ناعادلانه باشد که از آنها بخواهیم، ناگهان با سرمایه گذار خارجی که در محیطی مناسب رشد کرده، رقابت کند. برهمین اساس الگوی همکاری مشترک می تواند یک راه حل عاقلانه باشد.
البته طی هفته های گذشته اعتراضاتی به حضور سرمایه گذاران خارجی شده است.
بخشی از این واکنش ها را باید طبیعی بدانیم. به هرحال طی تمامی سال های گذشته هم جو بی اعتمادی به غرب و شرق در کشور ایجاد شده و هم اینکه برخی انحصارات داخلی با این حضور برهم می خورد. بنابراین چنین اعتراضاتی هم انجام می شود. اما مهم این است که ما هدف خود را بدانیم. در دوران پسابرجام هم بخش خصوصی کشور باید تقویت شود، هم میزان حضور دولت در اقتصاد کاهش یابد هم اینکه زمینه های موثر برای توسعه در کشور و دستیابی به رشد اقتصادی بالا مهیا شود. همگی اینها نیاز به سرمایه دارد. به موازات آن دولت هم به دلیل کاهش منابع مالی امکان تلاش بیشتر را ندارد. کار مهم دولت در این دوران ایجاد بسترهای مناسب است. یکی از مهمترین اقدامات هم این بود که در سفرهای خارجی دولت، بخش خصوصی به صورت جدی حضور دارد. در همین سفر اخیر به فرانسه و ایتالیا، هیات همراه دولت، بخش خصوصی کشور بود. پیش از این دولت خیلی رسم نبوده که بخش خصوصی همراه دولت به سفرها برود. اگر هم بخش خصوصی همراه دولت می شده تا این اندازه حضورش جدی نبوده است. اما در این سفر دید که دولت بیشترین تمرکز خود را بر بخش خصوصی گذاشت و حتی تلاش بسیار زیاد و قابل ستایشی انجام داد که مذاکرات اقتصادی و عقد قراردادها با بخش خصوصی کشور صورت گیرد. حضور دولت هم بیشتر برای رسمیت بخشیدن و انتقال پیام آرامش و امنیت به شریک خارجی بود. نکته مهم این است که دولت یازدهم، باور دارد که بخش خصوصی باید سکان اقتصاد کشور را در دست گیرد. آنچه مانند این سفر رخ داد نیز نشانه ای قوی برای تایید این نیست است. دولت امیدوار است که طی سفرهای بعدی نیز بخش خصوصی به عنوان محور اصلی سفرها حضور جدی داشته باشد.
البته انتقاداتی هم به عقد قراردادهای خارجی مانند خرید هواپیما شد.
طی جلسه ای که در صحن علنی مجلس حضور داشتم در این مورد توضیح دادم. مهترین هدف در عقد قرار داد با شرکت ایرباس، نوسازی ناوگان حمل و نقل هوایی کشور بود. این مسولیت دولت است که خدمات مناسب و ایمن را به شهروندان خود ارائه دهد. البته ممکن است بگوید که ساختار حمل ونقل هوایی کشور باید خصوصی شود. بله این حرف درستی است و قطعا هم در این راه قدم های موثر برمی داریم ولی امروز و در این مقطع اولویت ما نوسازی و امین سازی بیشتر حمل و نقل هوایی است.
ما قصد داریم ایران را از نظر حمل و نقل به هاب منطقه بدل کنیم و برای رسیدن به این نقطه مقدماتی هم نیاز داریم که برای دستیابی به آن باید با جدیت پیش برویم. بنابراین آنچه رخ داده را نباید به عنوان نقطه ضعف و یا عدول از خط مش اصلی تلقی کنیم. هدف ما تغییر نکرده و اتفاقا امروز با پشتوانه برجام با جدیت بیشتری در این مسیر می رویم. ببنید ما در ایران پتانسیل های قابل توجهی در زمینه حمل و نقل هوایی داریم که می توانیم و باید به درستی از آنها استفاده کنیم. ایران باید مرکز تعادل منطقه باشد. در استراتژی های صنعت حمل و نقل هوایی نیز باید به سمتی حرکت کنیم که نقطه تعادل این صنعت، حداقل در منطقه به ایران منتقل شود. طی سال های گذشته به دلایل مختلف سهم خودمان در این حوزه را از دست دادیم. آنچه در مورد خرید هواپیماهای جدید صورت گرفت نیز قدیمی موثر برای نوسازی ناوگان هوایی کشور بود. با نوسازی ناوگان هوایی کشور، امروز می توانیم به این موضوع فکر کنیم که سهم خودمان در منطقه را احیا کنیم. در حال حاضر پروازهای عبوری بسیاری از آسمان ایران انجام می شود ولی سهم کشور از این پروازها ناچیز است. برای اینکه این وضعیت را تغییر دهیم نیاز جدی به افزایش پروازها داریم. البته از سال ۱۳۸۳ تاکنون در حوزه نوسازی سیستم های ناوبری و فرودگاهی سرمایه گذاری اندکی انجام شده ولی حالا که قصد داریم کشور را به چهارراه جهانی تبدیل کنیم، باید سیستم های ناوبری هوایی خود را مدرن سازی کنیم. پیش بینی شده در این زمینه ۲۵۰ میلیون دلار برای خرید سیستم های راداری و ناوبری سرمایه گذاری انجام شود. همگی این اقدامات از این جهت انجام می شود که از پتانسیل های موجود در کشور به بهترین شکل استفاده شود. صنعت حمل و نقل هوایی می تواند و باید یک صنعت سودآور موثر در اقتصاد ایران باشد. برهمین اساس هم طی ماه های گذشته پنج دالان جدید هوایی در آسمان کشور راه اندازی شده است. باید دقت داشت که حتی در این حوزه بازهم به موضوع رقابت باز می گردیم. در صورتی می توانیم از تمامی این امکانات بهره مند شویم که در فضای رقابت بین المللی حرفی برای گفتن داشته باشیم. همین امروز وضعیت ۵۴ فرودگاه کشور چندان رضایت بخش نیست. با احتساب سایر فرودگاههای نهادها و مناطق آزاد، تعداد فرودگاههای کشور بیش از ۸۰ فرودگاه است، در حالی که ۸۰ درصد پروازهای داخلی ما تنها در هشت فرودگاه انجام میشود. توانمندسازی صنعت هوانوردی برای ما اهمیت زیادی دارد زیرا ۸۰ درصد پروازهای خارجی ما تنها در سه فرودگاه انجام میشود و این نشان میدهد از بقیه فرودگاههای کشور با توجه به سرمایهگذاریهای زیادی که انجام شده به خوبی استفاده نمیشود. کل درآمد فرودگاه حضرت امام (ره) بیش از سایر فرودگاههای کشور است و ما در صدد هستیم این فرودگاه را به هاب منطقه، خلیج فارس و خاورمیانه تبدیل کنیم.
با توجه به این نکات آیا صنعت هوایی ایران قابلیت رقابت دارد؟
ممکن است امروز در وضعیت مطلوب نباشیم ولی نیاز است تا در جهت درست حرکت کنیم. هدف ما بسیار روشن و دقیق است. ما می خواهیم صنعت حمل و نقل هوایی ایران به نقطه اتکای منطقه تبدیل شود. ما در این صنعت باید به صورت جدی و موثر با ایرلاین های منطقه رقابت داشته باشیم و سهم عمده ای از این صنعت در جهان را نیز بدست آوریم. آسمان ایران بسیار استراتژیک است و بنابراین ما در گام اول روی بستری ایستاده ایم که قابلیت توسعه دارد. بنابراین قدم مهم باید روی این اصل استوار باشد که ناوگان هوایی کشور را به سمتی ببریم که در منطقه حرفی برای گفتن داشته باشد. توسعه و بازسازی ناوگان هوایی کشور را نیز می توانیم با رقابت ایران لاین های جهانی و با اتکا به بازسازی شرکت های حامل پرچم ایران شروع کنیم. نام ایرلاین های ایرانی و ایران باید در این صنعت مطرح و شناخته شده باشد. یکی از اهداف مهم برای خرید هواپیماهای جدید نیز همین بود. شرکت ایرباس ۱۱۸ هواپیما به ایران ایر تحویل می دهد و پس از آن ایران ایر می تواند در قاره های مختلف پرواز داشته باشد. مبلغ کل این قرارداد ۱۰.۵ میلیارد دلار است. تامین منابع مالی این قرارداد نیز یکی از شاهکارهای صنعت هوانوردی است که ۸۵ درصد آن توسط شرکتهای خارجی و ۱۵ درصد آن توسط شرکت ایران ایر با قرارداد اجاره به شرط تملیک تامین میشود.
فکر نمی کنید این اهداف بلندپروازانه باشد؟
خیر. ایران مدت ها مرکز تعادل منطقه بود. حالا در دوران مدرن هم نیاز است تا بازهم این فضا بازسازی شود. امروز ما مفهموم ایرانشهر را داریم و می توانیم بگویم در میان تمام تمدن های کهن منطقه مانند تمدن مصری و... که از میان رفته تنها همین تمدن پارسی باقی مانده است. همین تمدن قدرت سازگاری با تحولات جهانی را طی تمامی سال های گذشته داشته است. بنابراین نیاز به بازتعریف همین مفهوم ایرانشهری داریم. در صورتی که بخواهیم مفهوم ایرانشهر را معنای دیگری دهیم، باید بگویم که اهدافی که تعریف شد، بلندپروازانه نیست و قدرت دستیابی به آنها قطعا وجود دارد.
عباس آخوندی طی هفته های گذشته به دلیل اظهارنظرهایش به یکی از ستاره های کابینه دولت تبدیل شده است. او با صراحتی کم نظیر خواهان خصوصی سازی جدی و توجه بیشتر به بخش خصوصی شده است. گفته های او موجب شده تا بخش خصوصی کشور با اعتماد به نفسی بیش از گذشته امیدوار به ورود به دوران جدید اقتصاد ایران باشد.
گفت وگوی با عباس آخوندی در مورد این ضرورت مهم صورت گرفته است. خرید هواپیماهای ایرباس توسط ایران موجب شده طی هفته های گذشته بازهم عباس آخوندی به صدر اخبار بیاید. او مدتی قبل با انتقاد از سازمان حمایت از حقوق تولیدکنندگان و مصرف کنندگان، این نهاد را نمونه ای از برخوردهای سویالیستی در اقتصاد ایران قلمداد کرده بود. این بار هم اقدام وزارت راه و شهرسازی و هواپیمایی هما موجب شده تا صف منتقدان در مقابل وزارت راه و شهرسازی قرار گیرد.
آخوندی برهمین اساس نیز به مجلس رفت تا در مورد این خرید پاسخ دهد. این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که پیش از این حضور هواپیماهای فرسوده در ناوگان حمل و نقل ایران محلی برای انتقادهای عمومی بود ولی نوسازی همین ناوگان نیز بازهم حاشیه ساز شده است. برخی تحلیلگران اقتصادی اعتقاد دارند، انتقاد به اقدامات وزارت راه و موضوع خرید هواپیماها بیش از آنکه بستری اقتصادی داشته باشد، حاصل واکنش های سیاسی است. گفت وگوی عباس آخوندی با صداي اقتصاد در مورد اتفاقات اخیر را بخوانید:
سفر رئیس جمهور به فرانسه و ایتالیا با حضور هیات همراهی از بخش خصوصی و عقد قراردادهای مختلف موجب شد تا در کشور مواضع مختلفی در تحلیل این اتفاق گرفته شود. به صورتی که عده ای منتقد و گروهی هم به طرفداری از این اتفاق پرداختند. شما فکر می کنید با وجود چنین جوی در کشور می توانیم امیدوار به استفاده از فرصت برجام در اقتصاد ایران باشیم؟
بله. برجام یک فرصت بزرگ است که نباید آن را به جهت چنین فضاهایی از دست بدهیم. خوشبختانه برجام امکانی را برای اقتصاد ایران ایجاد کرده که براساس آن می توانیم امیدوار باشیم که قدری از عقب افتادگی های سابق را جبران کنیم. به واقع امروز اقتصاد ایران بیشترین امید خود را به برجام و بهبود فضای بین المللی بسته است. در صورتی که با برنامه ریزی و همچنین توجه کافی به توان بخش خصوصی کشور از این موقعیت استفاده کنیم، زمینه های قطعا وضعیت اقتصادی کشور سامان بیشتری پیدا می کند. البته لازم است در این دوره جدید، قدری در روی نگرش های اقتصادی خود بازنگری کنیم. ما سال ها شعار خصوصی سازی و واگذاری امور به بخش خصوصی را دادیم ولی در فضای اجرایی کمتر این آرزو یا آرمان محقق شد. نکته مهم این است که دولت ها عموما علاقه ای به کاهش میزان تمرکز خود و کاستن از سهم حاکمیت شان ندارند ولی امروز به چند دلیل باید در این مورد بازنگری کنیم. اولا که فضای اقتصادی ایران به دلیل رکود فراگیر و موضوعات دیگر مانند بحران بیکاری و... نیاز به تحول فوری و بازسازی کلیدی دارد. ثانیا فضای اقتصادی پسابرجام کمک می کند تا بیش از گذشته به امیدوار به بخش خصوصی و توسعه فعالیت های آنها باشیم. طی تمامی سال های گذشته اقتصاد ایران به دلیل اتکای بیش از اندازه به دولت صدمات زیادی دیده است. دردوران تحریم ها هم در صورتی که اتکای ما بیشتر به بخش خصوصی بود، قطعا کمتر آسیب می دیدم. نکته مهم دیگر این است که طی سال های گذشته ما از فضای رقابتی در اقتصاد ایران فاصله گرفته ایم و اکنون نیاز است تا به سمتی برویم که رقابت بر تمام ارکان اقتصاد کشور حاکم شود. لازمه استفاده از ثروت های کشور ایجاد فضای رقابتی در اقتصاد ایران است. نکته مهم این است که اصل رقابت و پیروی از نظام بازار آزاد را بپذیریم. اگر امروز بازهم بخواهیم در مورد اصول اساسی اداره اقتصاد تردید کنیم، بازهم به همان موقعیتی باز می گردیم که طی دهه های گذشته در آن بودیم. بازار آزاد و اصول «دولت داری» خود در تمامی اقتصادهای توسعه یافته پیاده شده است. دولت در اینگونه اقتصادها بسترهای لازم را برای رقابت بنگاه های اقتصادی ایجاد می کند و خود به عنوان یک بنگاه وارد این عرصه نمی شود. بنابراین نیاز مهم امروز کشور، ایجاد فضای رقابتی در اقتصاد ایران است.
البته هم راستا با دولت نیاز است تا بخش خصوصی کشور هم از نظر فکری و رفتاری تقویت شود. طی تمامی سال های گذشته به موازات حضور دولت در اقتصاد ایران، بخش خصوصی هم موقعیت اش تغییر کرده است.
بله. امروز بخش خصوصی باید وارد فضای رقابتی شود. اینکه ما بخش خصوصی رابطه محور به جای بخش خصوصی خلاق و مولد داشته باشیم، قطعا کمکی به اقتصاد ملی نمی کند. خوشبختانه این پتانسیل در بخش خصوصی کشور وجود دراد که اصول رقابتی را بپذیرد و به سمتی برود که اقتصاد کشور نیاز دارد. البته نظام بنگاه داری در ایران گرفتار است. اما به هرحال یکبار برای همیشه باید وضعیت موجود به وضعیت مطلوب تغییر کند. بخش خصوصی کشور هم می تواند در فضای شفاف، رقابتی و بدون رانت به عنوان یکی از پایه های اقتصادی کشور، موثر باشد. البته که بازنگری در برخی رفتارها و خواسته ها ضروری است. به طور نمونه در جریان هدفمندی یارانه ها به یاد دارم که گاهی گروهی از بخش خصوصی به جای نقد پرداخت یارانه ها به دنبال پیگیری موضوع تخصیص یارانه ها بودند.
در حالی که فعالان اقتصادی باید به دنبال سیستم رقابتی باشند، چرا که مفهوم یارانه تولید، وابسته کردن کل اقتصاد به دولت بود. یک راه حل این بود که بخش خصوصی یارانه را دریافت نکند و در سوی مقابل از دولت بخواهد دست از انواع قیمت گذاری ها بردارد. به این ترتیب اقتصاد کشور به جای اینکه یارانه محور و متکی به دولت باشد، وارد فضای رقابتی می شود. در این شرایط توانمندترین ها بیشتر رشد می کنند. اینکه تولیدکنندگان و بخش خصوصی به دنبال دریافت یارانه باشند یا اینکه یک شهروندی نگران یارانه ماهیانه ۴۵ هزار تومانی خود باشد، تفاوتی ندارد. توسعه در اقتصادی رخ می دهد که شهروندان به جای اتکا به درآمدهای بادآورده دولتی، راهکارهایی برای تولید ثروت پیدا کنند. البته بازهم تاکید می کنم که نقش مهم دولت در این مسیر این است که فضای بدون رانت، فساد و مهیا برای رقابت را ایجاد کند. آنچه امروز برما می گذرد، رسوب ریشه های اندیشه های سوسیالیستی است. دست بخش خصوصی نباید در جیب دولت باشد و شرط تغییر این شرایط هم به طور حتم ایجاد عزم جدی از سوی بخش خصوصی است. بخش خصوصی که متکی به دولت باشد، هیچگاه روی پای خود نمی ایستد. در نظر داشته باشید که در فضای پسابرجام، همین بخش خصوصی باید وارد فضای رقابت با کمپانی های خارجی در بازارهای بین المللی شود. در این عرصه تنها توانمندی و تولید متکی به خلاقیت می تواند پیش برنده باشد. به هرحال نکته مهم این است که بخش خصوصی کشور، همانطور که تاکنون توانایی های خود را نشان داده، این بار هم پیش قدم این تغییر نگرش شود. اگر بخش خصوصی مطالبه گر از دولت بخواهد که به جای نظام یارانه ای به سمت ایجاد فضاهای رقابتی برود، به طور حتم فضا تغییر می کند.
البته یک موضوع مهم انتقادی بخش خصوصی طی ماه های گذشته براین محور استوار بوده که حتی سرمایه گذاران خارجی هم برای کار مشترک به سمت دولت به جای بخش خصوصی می آمدند. به نظر می رسد ساختار اقتصاد ایران بیش از اندازه متکی به دولت است.
بله. به هرحال سرمایه گذار خارجی برای انتقال دارایی هایش به کشور دیگر، حساسیت های و مراقب های بسیاری دارد. بررسی شاخص های کلان کشور هدف مانند فساد، بروکراسی و موانع کسب و کار و همچنین توجه به ثبات سیاسی وجود امنیت در کشورهای هدف بسیار مهم است. امروز در ایران فضای کسب و کار به میزانی که برای سرمایه گذار خارجی مطلوب باشد، بهینه نیست. بروکراسی های زائد و همچنین حجم بالای فساد موجب می شود تا هر سرمایه گذاری برای انتقال دارایی هایش به ایران کمی شک کند. اما از سوی دیگر باید دقت داشت که در همین شرایط هم ما مزیت های قابل توجه ای داریم. زیرساخت های مناسب، بازار گسترده، بسترهای مناسب برای تولید مانند نیروی کار ارزان و وفور نیروی کار متخصص همگی کمک می کند تا سرمایه گذار خارجی علاقه مند به حضور در ایران شود. از سوی دیگر باید توجه کرد درمنطقه ناامن خاورمیانه، ایران وضعیت بسیار مناسبی دارد. بنابراین اگر سرمایه گذاری قصد حضور در بازارهای این منطقه را داشته باشد، قطعا ایران مناسب ترین منطقه برای حضور است. زیرساخت های مانند راه آهن، فرودگاه و جاده های مناسب ترانزیتی که شمال و جنوب کشور را به هم وصل می کند، موجب می شود تا همکاری مشترک با ایران و سرمایه گذاری در اقتصاد ایران برای شریک خارجی مزیت هایی به حساب آید. البته که بازهم تاکید می کنم که اقتصاد ایران نیاز به بازسازی و بازنگری در مفاهیم و رفتارها دارد. ما امروز اگر قرار است میزبان سرمایه گذاران خارجی باشیم، باید باورهایمان به اقتصاد را تغییر دهیم. قوه درونی و نامرئی که در ذهن سیاست گذاران یا مجریان اقتصاد ایران طی تمامی سال های گذشته مانعی برای خصوصی سازی بوده، امروز هم می تواند اجازه حضور موثر به سرمایه گذار خارجی را ندهد. اما باید در نظر داشت که امروز اقتصاد ایران از چند نظر به سرمایه گذاران خارجی نیاز دارد. ما به دلیل کاهش قیمت نفت و میراثی که از دولت قبلی باقی مانده به شدت با کمبود منابع مواجه هستیم. بنابراین یک راه مشخص و تاثیر گذار برای توسعه کشور و تامین منابع استفاده از سرمایه های، سرمایه گذاران خارجی است. از سوی دیگر به دلیل ۱۲ سال تحریم های سخت علیه کشور، صنایع و اساسا کلیت اقتصاد کشور از تکنولوژی و امکانات روز دنیا فاصله گرفته است. بنابراین حضور سرمایه گذار خارجی با انتقال تکنولوژی مقدمه ای برای نوسازی صنایع کشور است. بنابراین نیاز امروز ما مشخص است. برهمین اساس باید همگی تلاش کنیم تا ذهنیت ها را در کشور برای میزبانی شایسته از این سرمایه ها تغییر دهیم. اما چرا سرمایه گذاران خارجی با دولت مذاکره می کنند؟ پاسخ خیلی دشوار نیست، آنها تصور می کنند، برای حضور در اقتصاد ایران باید به نوعی اتصال خود با دولت و حاکمیت را استحکام بخشند. اما وظیفه ما این است که به سرمایه گذار خارجی دو پیام مشخص را ارائه دهیم. پیام اول این است که از نظر قوانین ما آمادگی جذب سرمایه های خارجی را داریم. از سوی دیگر آنها باید بپذیرند که با بخش خصوصی ایران همکاری و شراکت داشته باشند.
چرا سرمایه گذار خارجی به صورت مستقیم و بدون شریک ایرانی راضی به راه اندازی کارخانه در ایران نمی شود؟
شاید این اقدام خیلی منطقی نباشد. سرمایه گذار خارجی با فضای اقتصادی و موانع کار در ایران آشنا نیست ولی به خوبی می داند که فضای اقتصادی کشور میزبان ( ایران) ویژگی ها و مشکلات خاص خود را دارد. بنابراین در این شرایط بهترین راه حل حضور در کشور هدف، همراهی یک شریک داخلی آگاه به تمامی موانع کار است. از سوی دیگر ما هم قصد نداریم با حضور سرمایه گذاران خارجی، زمینه های تضعیف بخش خصوصی کشور را ایجاد کنیم. به هرحال طی تمامی سال های گذشته بخش خصوصی کشور با سختی، در همین اقتصاد حضور جدی داشته است. امرروز هم شاید قدری ناعادلانه باشد که از آنها بخواهیم، ناگهان با سرمایه گذار خارجی که در محیطی مناسب رشد کرده، رقابت کند. برهمین اساس الگوی همکاری مشترک می تواند یک راه حل عاقلانه باشد.
البته طی هفته های گذشته اعتراضاتی به حضور سرمایه گذاران خارجی شده است.
بخشی از این واکنش ها را باید طبیعی بدانیم. به هرحال طی تمامی سال های گذشته هم جو بی اعتمادی به غرب و شرق در کشور ایجاد شده و هم اینکه برخی انحصارات داخلی با این حضور برهم می خورد. بنابراین چنین اعتراضاتی هم انجام می شود. اما مهم این است که ما هدف خود را بدانیم. در دوران پسابرجام هم بخش خصوصی کشور باید تقویت شود، هم میزان حضور دولت در اقتصاد کاهش یابد هم اینکه زمینه های موثر برای توسعه در کشور و دستیابی به رشد اقتصادی بالا مهیا شود. همگی اینها نیاز به سرمایه دارد. به موازات آن دولت هم به دلیل کاهش منابع مالی امکان تلاش بیشتر را ندارد. کار مهم دولت در این دوران ایجاد بسترهای مناسب است. یکی از مهمترین اقدامات هم این بود که در سفرهای خارجی دولت، بخش خصوصی به صورت جدی حضور دارد. در همین سفر اخیر به فرانسه و ایتالیا، هیات همراه دولت، بخش خصوصی کشور بود. پیش از این دولت خیلی رسم نبوده که بخش خصوصی همراه دولت به سفرها برود. اگر هم بخش خصوصی همراه دولت می شده تا این اندازه حضورش جدی نبوده است. اما در این سفر دید که دولت بیشترین تمرکز خود را بر بخش خصوصی گذاشت و حتی تلاش بسیار زیاد و قابل ستایشی انجام داد که مذاکرات اقتصادی و عقد قراردادها با بخش خصوصی کشور صورت گیرد. حضور دولت هم بیشتر برای رسمیت بخشیدن و انتقال پیام آرامش و امنیت به شریک خارجی بود. نکته مهم این است که دولت یازدهم، باور دارد که بخش خصوصی باید سکان اقتصاد کشور را در دست گیرد. آنچه مانند این سفر رخ داد نیز نشانه ای قوی برای تایید این نیست است. دولت امیدوار است که طی سفرهای بعدی نیز بخش خصوصی به عنوان محور اصلی سفرها حضور جدی داشته باشد.
البته انتقاداتی هم به عقد قراردادهای خارجی مانند خرید هواپیما شد.
طی جلسه ای که در صحن علنی مجلس حضور داشتم در این مورد توضیح دادم. مهترین هدف در عقد قرار داد با شرکت ایرباس، نوسازی ناوگان حمل و نقل هوایی کشور بود. این مسولیت دولت است که خدمات مناسب و ایمن را به شهروندان خود ارائه دهد. البته ممکن است بگوید که ساختار حمل ونقل هوایی کشور باید خصوصی شود. بله این حرف درستی است و قطعا هم در این راه قدم های موثر برمی داریم ولی امروز و در این مقطع اولویت ما نوسازی و امین سازی بیشتر حمل و نقل هوایی است.
ما قصد داریم ایران را از نظر حمل و نقل به هاب منطقه بدل کنیم و برای رسیدن به این نقطه مقدماتی هم نیاز داریم که برای دستیابی به آن باید با جدیت پیش برویم. بنابراین آنچه رخ داده را نباید به عنوان نقطه ضعف و یا عدول از خط مش اصلی تلقی کنیم. هدف ما تغییر نکرده و اتفاقا امروز با پشتوانه برجام با جدیت بیشتری در این مسیر می رویم. ببنید ما در ایران پتانسیل های قابل توجهی در زمینه حمل و نقل هوایی داریم که می توانیم و باید به درستی از آنها استفاده کنیم. ایران باید مرکز تعادل منطقه باشد. در استراتژی های صنعت حمل و نقل هوایی نیز باید به سمتی حرکت کنیم که نقطه تعادل این صنعت، حداقل در منطقه به ایران منتقل شود. طی سال های گذشته به دلایل مختلف سهم خودمان در این حوزه را از دست دادیم. آنچه در مورد خرید هواپیماهای جدید صورت گرفت نیز قدیمی موثر برای نوسازی ناوگان هوایی کشور بود. با نوسازی ناوگان هوایی کشور، امروز می توانیم به این موضوع فکر کنیم که سهم خودمان در منطقه را احیا کنیم. در حال حاضر پروازهای عبوری بسیاری از آسمان ایران انجام می شود ولی سهم کشور از این پروازها ناچیز است. برای اینکه این وضعیت را تغییر دهیم نیاز جدی به افزایش پروازها داریم. البته از سال ۱۳۸۳ تاکنون در حوزه نوسازی سیستم های ناوبری و فرودگاهی سرمایه گذاری اندکی انجام شده ولی حالا که قصد داریم کشور را به چهارراه جهانی تبدیل کنیم، باید سیستم های ناوبری هوایی خود را مدرن سازی کنیم. پیش بینی شده در این زمینه ۲۵۰ میلیون دلار برای خرید سیستم های راداری و ناوبری سرمایه گذاری انجام شود. همگی این اقدامات از این جهت انجام می شود که از پتانسیل های موجود در کشور به بهترین شکل استفاده شود. صنعت حمل و نقل هوایی می تواند و باید یک صنعت سودآور موثر در اقتصاد ایران باشد. برهمین اساس هم طی ماه های گذشته پنج دالان جدید هوایی در آسمان کشور راه اندازی شده است. باید دقت داشت که حتی در این حوزه بازهم به موضوع رقابت باز می گردیم. در صورتی می توانیم از تمامی این امکانات بهره مند شویم که در فضای رقابت بین المللی حرفی برای گفتن داشته باشیم. همین امروز وضعیت ۵۴ فرودگاه کشور چندان رضایت بخش نیست. با احتساب سایر فرودگاههای نهادها و مناطق آزاد، تعداد فرودگاههای کشور بیش از ۸۰ فرودگاه است، در حالی که ۸۰ درصد پروازهای داخلی ما تنها در هشت فرودگاه انجام میشود. توانمندسازی صنعت هوانوردی برای ما اهمیت زیادی دارد زیرا ۸۰ درصد پروازهای خارجی ما تنها در سه فرودگاه انجام میشود و این نشان میدهد از بقیه فرودگاههای کشور با توجه به سرمایهگذاریهای زیادی که انجام شده به خوبی استفاده نمیشود. کل درآمد فرودگاه حضرت امام (ره) بیش از سایر فرودگاههای کشور است و ما در صدد هستیم این فرودگاه را به هاب منطقه، خلیج فارس و خاورمیانه تبدیل کنیم.
با توجه به این نکات آیا صنعت هوایی ایران قابلیت رقابت دارد؟
ممکن است امروز در وضعیت مطلوب نباشیم ولی نیاز است تا در جهت درست حرکت کنیم. هدف ما بسیار روشن و دقیق است. ما می خواهیم صنعت حمل و نقل هوایی ایران به نقطه اتکای منطقه تبدیل شود. ما در این صنعت باید به صورت جدی و موثر با ایرلاین های منطقه رقابت داشته باشیم و سهم عمده ای از این صنعت در جهان را نیز بدست آوریم. آسمان ایران بسیار استراتژیک است و بنابراین ما در گام اول روی بستری ایستاده ایم که قابلیت توسعه دارد. بنابراین قدم مهم باید روی این اصل استوار باشد که ناوگان هوایی کشور را به سمتی ببریم که در منطقه حرفی برای گفتن داشته باشد. توسعه و بازسازی ناوگان هوایی کشور را نیز می توانیم با رقابت ایران لاین های جهانی و با اتکا به بازسازی شرکت های حامل پرچم ایران شروع کنیم. نام ایرلاین های ایرانی و ایران باید در این صنعت مطرح و شناخته شده باشد. یکی از اهداف مهم برای خرید هواپیماهای جدید نیز همین بود. شرکت ایرباس ۱۱۸ هواپیما به ایران ایر تحویل می دهد و پس از آن ایران ایر می تواند در قاره های مختلف پرواز داشته باشد. مبلغ کل این قرارداد ۱۰.۵ میلیارد دلار است. تامین منابع مالی این قرارداد نیز یکی از شاهکارهای صنعت هوانوردی است که ۸۵ درصد آن توسط شرکتهای خارجی و ۱۵ درصد آن توسط شرکت ایران ایر با قرارداد اجاره به شرط تملیک تامین میشود.
فکر نمی کنید این اهداف بلندپروازانه باشد؟
خیر. ایران مدت ها مرکز تعادل منطقه بود. حالا در دوران مدرن هم نیاز است تا بازهم این فضا بازسازی شود. امروز ما مفهموم ایرانشهر را داریم و می توانیم بگویم در میان تمام تمدن های کهن منطقه مانند تمدن مصری و... که از میان رفته تنها همین تمدن پارسی باقی مانده است. همین تمدن قدرت سازگاری با تحولات جهانی را طی تمامی سال های گذشته داشته است. بنابراین نیاز به بازتعریف همین مفهوم ایرانشهری داریم. در صورتی که بخواهیم مفهوم ایرانشهر را معنای دیگری دهیم، باید بگویم که اهدافی که تعریف شد، بلندپروازانه نیست و قدرت دستیابی به آنها قطعا وجود دارد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *