انتشار کلیپ صوتی بیانات رهبری درباره نقش محوری امام خمینی (ره) در جریان انقلاب اسلامی
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، در آستانه سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، کلیپ صوتی بیانات رهبر معظم انقلاب درباره نقش محوری امام خمینی (ره) در جریان انقلاب اسلامی را با عنوان ستون انقلاب منتشر کرد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، سخنان رهبر معظم انقلاب که در این صوت می شنوید به این شرح است:
*روزی به امام گفتند: «اگر شما این نهضت را ادامه دهید، حوزه علمیه قم را تعطیل خواهند کرد.» این جا صحبتِ جان نبود که امام بگوید:«جان مرا بگیرند. اهمیت ندارد.» خیلی کسان حاضرند از جانشان بگذرند؛ اما وقتی بگویند «با این اقدام شما ممکن است حوزه علمیه قم تعطیل شود.» پای همه میلرزد. اما امام نلرزید؛ راه را عوض نکرد و پیش رفت.
روزی به امام گفتند: «اگر این راه را ادامه دهید، ممکن است همه علمای بزرگ و مَراجع را علیه شما بشورانند و تحریک کنند.» یعنی اختلاف در عالم اسلام پیش آید.» پای خیلی کسان، این جا میلرزد. اما پای امام نلرزید و راه را ادامه داد تا به نقطه پیروزیِ انقلاب رسید. بارها به امام گفته شد: «شما ملت ایران را به ایستادگی در مقابل رژیم پهلوی تشویق میکنید. جواب خون هایی را که بر زمین میریزد چه کسی میدهد؟» یعنی در مقابل امام رضوان اللَّه علیه، خون ها را - خون های جوانان را - قرار دادند. یکی از علمای بزرگ، در سال 42 یا 43، به خود بنده این مطلب را گفت. گفت: «در پانزده خرداد که ایشان - یعنی امام - این حرکت را کردند، خیلی کسان کشته شدند که بهترین جوانان ما بودند. جواب اینها را چه کسی خواهد داد؟» این طرز فکرها بود. این طرز فکرها فشار میآورد و ممکن بود هر کسی را از ادامه حرکت منصرف کند. اما امام، استقامت ورزید. عظمت روح او و عظمت بصیرتی که بر او حاکم بود، در این جاها دیده میشد.(اجتماع زائران مرقد امام خمینی(ره) 75.03.14)
* عزیزان من! در ایران، در آن دوران چهارده ساله - بخصوص در این سالهای آخر - مبارزان اسلامی احساس تنهایی نمیکردند؛ همیشه احساس میکردند که امام با آنها مرتبط و متّصل است.
گروهها، گروهک ها، احزاب سیاسی گوناگون، مخفی، مبارز، سیاسی، غیرسیاسی به وجود می آمدند و همه در زیر فشارهای رژیم مضمحل میشدند و از بین میرفتند و یا بی خاصیت می شدند. با این که بعضی از آنها پشتیبانهای سیاسی بین المللی هم داشتند؛ به بلوک شرق و غرب - بخصوص به شرق - متّصل بودند و از آن جا هدایت و کمک میشدند، اما نهضت امام متّکی به تشکیلات حزبی نبود. امام هیچ تشکیلات حزبی در داخل کشور نداشت؛ عدّه ای شاگردان و دوستان و آشنایان به فکر او و متن مردم بودند. امام هم وقتی در اعلامیه ها پیام میداد، مخاطب او، آن عده دوستان و آشنایان مخصوص او نبودند؛ مخاطب او، متن مردم بودند. او با متن مردم و توده مردم حرف میزد و آنها را هدایت میکرد.
خیلی ها در داخل کشور کارهای بزرگ و مخلصانه و فداکارانه ای انجام میدادند، اما اگر مرکزیّت امام نبود، هیچکدام از این کارها نبود؛ همه این تلاش ها شکست میخورد و همه این انسان ها از نفس میافتادند. آن کسیکه از نفس نمیافتاد، او بود و دیگران هم به نیروی او قوّت و نیرو می گرفتند.(خطبه های نماز جمعه 1378.03.14)
*روزی به امام گفتند: «اگر شما این نهضت را ادامه دهید، حوزه علمیه قم را تعطیل خواهند کرد.» این جا صحبتِ جان نبود که امام بگوید:«جان مرا بگیرند. اهمیت ندارد.» خیلی کسان حاضرند از جانشان بگذرند؛ اما وقتی بگویند «با این اقدام شما ممکن است حوزه علمیه قم تعطیل شود.» پای همه میلرزد. اما امام نلرزید؛ راه را عوض نکرد و پیش رفت.
روزی به امام گفتند: «اگر این راه را ادامه دهید، ممکن است همه علمای بزرگ و مَراجع را علیه شما بشورانند و تحریک کنند.» یعنی اختلاف در عالم اسلام پیش آید.» پای خیلی کسان، این جا میلرزد. اما پای امام نلرزید و راه را ادامه داد تا به نقطه پیروزیِ انقلاب رسید. بارها به امام گفته شد: «شما ملت ایران را به ایستادگی در مقابل رژیم پهلوی تشویق میکنید. جواب خون هایی را که بر زمین میریزد چه کسی میدهد؟» یعنی در مقابل امام رضوان اللَّه علیه، خون ها را - خون های جوانان را - قرار دادند. یکی از علمای بزرگ، در سال 42 یا 43، به خود بنده این مطلب را گفت. گفت: «در پانزده خرداد که ایشان - یعنی امام - این حرکت را کردند، خیلی کسان کشته شدند که بهترین جوانان ما بودند. جواب اینها را چه کسی خواهد داد؟» این طرز فکرها بود. این طرز فکرها فشار میآورد و ممکن بود هر کسی را از ادامه حرکت منصرف کند. اما امام، استقامت ورزید. عظمت روح او و عظمت بصیرتی که بر او حاکم بود، در این جاها دیده میشد.(اجتماع زائران مرقد امام خمینی(ره) 75.03.14)
* عزیزان من! در ایران، در آن دوران چهارده ساله - بخصوص در این سالهای آخر - مبارزان اسلامی احساس تنهایی نمیکردند؛ همیشه احساس میکردند که امام با آنها مرتبط و متّصل است.
گروهها، گروهک ها، احزاب سیاسی گوناگون، مخفی، مبارز، سیاسی، غیرسیاسی به وجود می آمدند و همه در زیر فشارهای رژیم مضمحل میشدند و از بین میرفتند و یا بی خاصیت می شدند. با این که بعضی از آنها پشتیبانهای سیاسی بین المللی هم داشتند؛ به بلوک شرق و غرب - بخصوص به شرق - متّصل بودند و از آن جا هدایت و کمک میشدند، اما نهضت امام متّکی به تشکیلات حزبی نبود. امام هیچ تشکیلات حزبی در داخل کشور نداشت؛ عدّه ای شاگردان و دوستان و آشنایان به فکر او و متن مردم بودند. امام هم وقتی در اعلامیه ها پیام میداد، مخاطب او، آن عده دوستان و آشنایان مخصوص او نبودند؛ مخاطب او، متن مردم بودند. او با متن مردم و توده مردم حرف میزد و آنها را هدایت میکرد.
خیلی ها در داخل کشور کارهای بزرگ و مخلصانه و فداکارانه ای انجام میدادند، اما اگر مرکزیّت امام نبود، هیچکدام از این کارها نبود؛ همه این تلاش ها شکست میخورد و همه این انسان ها از نفس میافتادند. آن کسیکه از نفس نمیافتاد، او بود و دیگران هم به نیروی او قوّت و نیرو می گرفتند.(خطبه های نماز جمعه 1378.03.14)
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *