دستگیری سارقی که پنیر و نوشابه می دزدید+عکس
سارق سوپر مارکت های شمال شهر که اقدام به سرقت مواد خوراکی میکرد با تیزهوشی صاحب سوپر مارکت شناسایی و دستگیر شد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار جامعه ، صاحب سوپر مارکت بزرگی در شمال شهر متوجه رفتارهای مشکوک پسر 24 ساله ای که برای خرید به مغازه آمده بود شد.
وقتی فروشنده پسر 24 ساله را زیر نظر گرفت، متوجه شد او در حال سرقت پنیر و نوشابه از داخل یخچال مغازه است؛ فروشنده میانسال با همکاری اهالی محل پسر جوان را دستگیر و تحویل پلیس دادند.
صبح امروز با انتقال پسر جوان به دادسرای ویژه سرقت، تحقیقات از متهم به نام مسعود آغاز شد.
سارق جوان با قبول اتهامش گفت: چند سال قبل از یکی از استانهای غربی برای کار به تهران آمدم، اما در این مدت کار خوبی گیر نیاوردم و بیکار شدم. چند وقتی در خیابانها پرسه میزدم تا اینکه با دو پسر جوان به نام های آرش و کامبیز آشنا شدم.
دو پسر جوان بعد از مدتی خود را سارق معرفی کردند و از من خواستند؛ در قبال جای خواب، با آنها همکاری کنم چون مجبور بودم، پیشنهادشان را قبول کردم و از دو هفته قبل با پرسه زنی در سوپرمارکت های بزرگ شهر، اقدام به سرقت مواد غذایی از جمله نوشابه، پنیر، مواد پروتئینی و خوراکی میکردم.
روز گذشته نیز وارد مغازه مرد میانسال شدم و با استفاده از شلوغی مغازه قصد داشتم یک بسته پنیر ونوشابه سرقت کنم که مرد فروشنده متوجه شد و دستگیر شدم، اما دو همدست دیگرم موفق به فرار شدند.
پسر 24 ساله که بسیار پشیمان بود، مدعی شد اگر آزاد شوم، به شهر خودمان می روم و کار چرخکاری را ادامه می دهم.
مسعود در مورد خالکوبیهای روی بدنش هم گفت: حدود یک سال است که برادرم رحیم را از دست دادم و دچار بیماری روحی شدم. من و برادرم بسیار با هم دوست بودیم به همین خاطر گردنبند عشقی را دور گردنم خالکوبی کردم و نام رحیم را روی آن نوشتم.
با اظهارات سارق مواد خوراکی، او با دستور علی وسیله ایزد موسی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت بازداشت و تحقیقات برای دستگیری دو همدست فراری او آغاز شد.
وقتی فروشنده پسر 24 ساله را زیر نظر گرفت، متوجه شد او در حال سرقت پنیر و نوشابه از داخل یخچال مغازه است؛ فروشنده میانسال با همکاری اهالی محل پسر جوان را دستگیر و تحویل پلیس دادند.
صبح امروز با انتقال پسر جوان به دادسرای ویژه سرقت، تحقیقات از متهم به نام مسعود آغاز شد.
سارق جوان با قبول اتهامش گفت: چند سال قبل از یکی از استانهای غربی برای کار به تهران آمدم، اما در این مدت کار خوبی گیر نیاوردم و بیکار شدم. چند وقتی در خیابانها پرسه میزدم تا اینکه با دو پسر جوان به نام های آرش و کامبیز آشنا شدم.
دو پسر جوان بعد از مدتی خود را سارق معرفی کردند و از من خواستند؛ در قبال جای خواب، با آنها همکاری کنم چون مجبور بودم، پیشنهادشان را قبول کردم و از دو هفته قبل با پرسه زنی در سوپرمارکت های بزرگ شهر، اقدام به سرقت مواد غذایی از جمله نوشابه، پنیر، مواد پروتئینی و خوراکی میکردم.
روز گذشته نیز وارد مغازه مرد میانسال شدم و با استفاده از شلوغی مغازه قصد داشتم یک بسته پنیر ونوشابه سرقت کنم که مرد فروشنده متوجه شد و دستگیر شدم، اما دو همدست دیگرم موفق به فرار شدند.
پسر 24 ساله که بسیار پشیمان بود، مدعی شد اگر آزاد شوم، به شهر خودمان می روم و کار چرخکاری را ادامه می دهم.
مسعود در مورد خالکوبیهای روی بدنش هم گفت: حدود یک سال است که برادرم رحیم را از دست دادم و دچار بیماری روحی شدم. من و برادرم بسیار با هم دوست بودیم به همین خاطر گردنبند عشقی را دور گردنم خالکوبی کردم و نام رحیم را روی آن نوشتم.
با اظهارات سارق مواد خوراکی، او با دستور علی وسیله ایزد موسی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت بازداشت و تحقیقات برای دستگیری دو همدست فراری او آغاز شد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *