توهین واشنگتن به "مردم افغانستان" توجیهی برای شکست آمریکاست
مقامات نظامی پنتاگون با جنگ طلب، عقب مانده و ناسپاس خطاب کردن مردم افغانستان در برابر اقدامات آمریکا، به دنبال توجیه کشتار افغانها و شکست خود در این کشور هستند.
به گزارش سرویس بین الملل ، فارین پالیسی نوشت که براساس آمار کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، خشونت و بیثباتی از 21 ولایت به 34 ولایت افغانستان افزایش یافته است و بیش از یک میلیون و 200 هزار افغان در سال 2015 میلادی نیز آواره شدهاند.
این در حالی است که از این میان تنها 154 هزار نفر از مهاجران افغان در سال گذشته میلادی تنها در آلمان به ثبت رسیدهاند.
اما این فاجعه توجه اندکی را در آمریکا به خود جلب کرده است. ملت و نخبگان سیاسی آمریکا که خسته از جنگ هستند، ترجیح میدهند با این مسئله چنین برخورد کنند که گویی مسئلهای معمول در اثر هرجومرجهای سیاسی افغانستان به وجود آمده است.
این نگاه در واشنگتن رایج است که افغانستان کشوری گرفتار در جنگی بیپایان میان جنگ طلبها، رؤسای قبایل و افراطگرایان است.
«جان نیکلسون» فرمانده جدید نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان که اخیرا توسط مجلس سنای این کشور به جای «جان کمپبل» انتخاب شد در این مجلس اظهار داشت: مردم افغانستان از بدو تولد انسانهایی جنگجو و جنگ طلب هستند.
به نوشته فارین پالیسی، چنین تفسیر نادرستی از افغانستان و مردم آن، بیشتر به عنوان راهی برای توجیه دستاوردهای اندک آمریکا در طول 14 سال گذشته جذابیت داشته و مورد استفاده قرار گرفته است.
همچنین توضیحی برای اینکه چرا مداخله آمریکا، علیرغم از دسترفتن جان 2300 آمریکایی و صرف مبلغی درحدود یک تریلیون دلار نتوانسته به اهداف خود دست یابد به به جای پذیرش مسئولیت سیاستهایی که منجر به افزایش مهاجرت مردم افغانستان شده است، بار تقصیر بر عهده افغانها قرار بگیرد و آنها عقبمانده، قبیلهگرا و ناسپاس دربرابر هدایای آمریکا برای پیشرفت این کشور خوانده شوند.
این در حالی است که ادعاهای آمریکا مبنی بر پیروزی در افغانستان در سال 2001، بسیار زودگذر بودند.
پس از تهاجم نظامی آمریکا در افغانستان، واشنگتن سهم قابلملاحظهای در تشکیل دولتی اقتدارگرا و فاسد در این کشور داشت که در چشم بسیاری از مردم افغانستان مشروعیت ندارد زیرا تقلبهای انتخاباتی و سوءاستفادههای مالی محصول مشترک مقامات آمریکایی و افغان بوده است.
گزارشهای بازرس ویژه سازمان ملل برای بازسازی افغانستان، تنها از بخش اندکی از بیکفایتی آمریکا در این کشور پرده برداشت.
زمانی که دولت "جورج بوش"، افغانستان را مکانی فراتر از قوانین بینالمللی خواند، واشنگتن موضوعی را مطرح کرد که در آن از افغانستان به عنوان کشوری وحشی و جایی که زبان زور تنها راه حل است نامبرده شد.
تکیه بر شبهنظامیان، حملات شبانه، زندانهای بدون محاکمه در بگرام، گوانتانامو و بسیاری از زندانهای محرمانه سازمان سیا، برآوردهای منطقی آمریکا از چنین تصوری بود.
حکومت جدید افغانستان نیز بر میراث آمریکایی شکنجه و مصونیت از مجازات ساخته شد و این در شرایطی است که در دوران «باراک اوباما»، استفاده از شبهنظامیان غارتگر، ترور و حملات هواپیماهای بدون سرنشین در این کشور افزایش یافته است.
سوالات بسیاری در زمینه هزینههای انسانی استراتژی آمریکا در افغانستان باقیست، جبرانخسارتهای پرداختشده توسط واشنگتن به غیرنظامیان، معیاری آشکار از اندیشه رایج آمریکا درباره افغانستان است.
براساس آمارهایی که توسط گروه «غیرنظامیان در جنگ» مورد بررسی قرار گرفته است، نزدیک به 9 میلیون دلار در سالهای 2005 تا 2014 به قربانیان جنگ افغان پرداخت شد که متوسط آن حدود 2500 دلار برای هر قربانی ناشی از اقدامات نظامی آمریکا در نظر گرفته شده است و حتی ارقامی بسیار پایینتر از این نیز غیرمعمول نیستند.
محدودیتهای مهاجرت افغانها به ایالات متحده نیز، حتی برای کسانی که به این کشور به عنوان مترجم و راهنما فعالیت میکردند، دلیل دیگری از ناامیدی است.
در طول چندین دهه، آمریکا نه تنها فاقد ظرفیت کافی برای ساختن جامعه افغانستان بوده است، بلکه نقش مهمی در از هم پاشیدن آن نیز داشته است.
رویکرد کنونی آمریکا در باقی ماندن بخشی از نیروهای عملیات ویژه پنتاگون بههدف پیشگیری از پیروزی کامل طالبان و دیگر مخالفان، بعید است بتواند از سقوط دولت افغانستان جلوگیری کند، زیرا این رویکرد فقط دستور کاری برای جنگی بیپایان است.
این در حالی است که از این میان تنها 154 هزار نفر از مهاجران افغان در سال گذشته میلادی تنها در آلمان به ثبت رسیدهاند.
اما این فاجعه توجه اندکی را در آمریکا به خود جلب کرده است. ملت و نخبگان سیاسی آمریکا که خسته از جنگ هستند، ترجیح میدهند با این مسئله چنین برخورد کنند که گویی مسئلهای معمول در اثر هرجومرجهای سیاسی افغانستان به وجود آمده است.
این نگاه در واشنگتن رایج است که افغانستان کشوری گرفتار در جنگی بیپایان میان جنگ طلبها، رؤسای قبایل و افراطگرایان است.
«جان نیکلسون» فرمانده جدید نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان که اخیرا توسط مجلس سنای این کشور به جای «جان کمپبل» انتخاب شد در این مجلس اظهار داشت: مردم افغانستان از بدو تولد انسانهایی جنگجو و جنگ طلب هستند.
به نوشته فارین پالیسی، چنین تفسیر نادرستی از افغانستان و مردم آن، بیشتر به عنوان راهی برای توجیه دستاوردهای اندک آمریکا در طول 14 سال گذشته جذابیت داشته و مورد استفاده قرار گرفته است.
همچنین توضیحی برای اینکه چرا مداخله آمریکا، علیرغم از دسترفتن جان 2300 آمریکایی و صرف مبلغی درحدود یک تریلیون دلار نتوانسته به اهداف خود دست یابد به به جای پذیرش مسئولیت سیاستهایی که منجر به افزایش مهاجرت مردم افغانستان شده است، بار تقصیر بر عهده افغانها قرار بگیرد و آنها عقبمانده، قبیلهگرا و ناسپاس دربرابر هدایای آمریکا برای پیشرفت این کشور خوانده شوند.
این در حالی است که ادعاهای آمریکا مبنی بر پیروزی در افغانستان در سال 2001، بسیار زودگذر بودند.
پس از تهاجم نظامی آمریکا در افغانستان، واشنگتن سهم قابلملاحظهای در تشکیل دولتی اقتدارگرا و فاسد در این کشور داشت که در چشم بسیاری از مردم افغانستان مشروعیت ندارد زیرا تقلبهای انتخاباتی و سوءاستفادههای مالی محصول مشترک مقامات آمریکایی و افغان بوده است.
گزارشهای بازرس ویژه سازمان ملل برای بازسازی افغانستان، تنها از بخش اندکی از بیکفایتی آمریکا در این کشور پرده برداشت.
زمانی که دولت "جورج بوش"، افغانستان را مکانی فراتر از قوانین بینالمللی خواند، واشنگتن موضوعی را مطرح کرد که در آن از افغانستان به عنوان کشوری وحشی و جایی که زبان زور تنها راه حل است نامبرده شد.
تکیه بر شبهنظامیان، حملات شبانه، زندانهای بدون محاکمه در بگرام، گوانتانامو و بسیاری از زندانهای محرمانه سازمان سیا، برآوردهای منطقی آمریکا از چنین تصوری بود.
حکومت جدید افغانستان نیز بر میراث آمریکایی شکنجه و مصونیت از مجازات ساخته شد و این در شرایطی است که در دوران «باراک اوباما»، استفاده از شبهنظامیان غارتگر، ترور و حملات هواپیماهای بدون سرنشین در این کشور افزایش یافته است.
سوالات بسیاری در زمینه هزینههای انسانی استراتژی آمریکا در افغانستان باقیست، جبرانخسارتهای پرداختشده توسط واشنگتن به غیرنظامیان، معیاری آشکار از اندیشه رایج آمریکا درباره افغانستان است.
براساس آمارهایی که توسط گروه «غیرنظامیان در جنگ» مورد بررسی قرار گرفته است، نزدیک به 9 میلیون دلار در سالهای 2005 تا 2014 به قربانیان جنگ افغان پرداخت شد که متوسط آن حدود 2500 دلار برای هر قربانی ناشی از اقدامات نظامی آمریکا در نظر گرفته شده است و حتی ارقامی بسیار پایینتر از این نیز غیرمعمول نیستند.
محدودیتهای مهاجرت افغانها به ایالات متحده نیز، حتی برای کسانی که به این کشور به عنوان مترجم و راهنما فعالیت میکردند، دلیل دیگری از ناامیدی است.
در طول چندین دهه، آمریکا نه تنها فاقد ظرفیت کافی برای ساختن جامعه افغانستان بوده است، بلکه نقش مهمی در از هم پاشیدن آن نیز داشته است.
رویکرد کنونی آمریکا در باقی ماندن بخشی از نیروهای عملیات ویژه پنتاگون بههدف پیشگیری از پیروزی کامل طالبان و دیگر مخالفان، بعید است بتواند از سقوط دولت افغانستان جلوگیری کند، زیرا این رویکرد فقط دستور کاری برای جنگی بیپایان است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *