کاسه صبر "مردم افغانستان" لبریز شده است
نیویورکبوکز در گزارشی با اشاره افزایش کشتار خبرنگاران افغانستانی، نوشت: پس از قتل عام کارمندان تلویزیون طلوع کاسه صبر مردم لبریز شده است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل از سال 2001 تاکنون، بیش از 50 خبرنگار در افغانستان کشته شدهاند. اما تا امسال، هرگز تلاشی برای کشتار جمعی یک اتوبوس برای خبرنگارانی که تمام آنها برای بزرگترین و موفقترین رسانه کشور کار میکردند، صورت نگرفته بود.
نیویورک ریویو بوکز نوشت: این روند در تاریخ 20 ژانویه امسال تغییر کرد؛ زمانیکه یک بمبگذار انتحاری، وسیلهای نقلیه که 40 خبرنگار و کارمند تلویزیون طلوع را پس از یک روز کاری به خانههایشان میبرد، منفجر کرد.
دست کم 7 نفر در این حادثه کشته شدند؛ ازجمله چند زن جوان که در 20 سالگی بودند. تعدادی از قربانیان به شکلی سوخته بودند که امکان شناسایی آنها وجود نداشت. یکی از مسافران که 26 سال دارد، بهشدت مجروح شده است. این مرگبارترین حمله واحد علیه خبرنگاران در تاریخ افغانستان بود.
بیقانونی در افغانستان
این وضعیت فعلی بیقانونی و ناامنی در افغانستان است، 4 ماه پس از آنکه رییسجمهور اوباما به این نتیجه رسید که ادامه خروج نیروهای آمریکایی از این کشور منجر به فاجعه خواهد شد.
تنها در روز (دوشنبه 12 دلو)، بر اثر انفجار یک ماشین بمبگذاری شده دیگر طالبان، حداقل 20 پلیس در برابر یک ساختمان پلیس در پایتخت کشته شدند. علیرغم حضور بیش از 9 هزار سرباز و مشاور آمریکایی، دیپلماتهای ایالات متحده اکنون حتی در کابل، فقط با استفاده از هلیکوپترها برای جلسات سفر میکنند.
طالبان تقریباً تمام جادههای مهم کشور را در کنترل خود دارند و هر زمان که تصمیم بگیرند میتوانند این جادهها را ببندند. درنتیجه، آنها میتوانند شهرهای مهم را در محاصره قرار داده و همچنین از انتقال مواد غذایی و تجارت از 6 کشور همسایه افغانستان جلوگیری کنند.
باوجود صرف یک تریلیون دلار در افغانستان توسط مالیاتدهندگان آمریکایی از سال 2001 تاکنون، حقیقت این است که افغانستان کشوریست که میتوان گفت دولت آن هیچگونه توانایی برای اعمال حاکمیت، حتی در پایتخت خود، ندارد.
فساد و جنگسالاری تبدیل به بخشی جداییناپذیر از این سیستم شده است و مردم بهتدریج باور خود به این حکومت را از دست میدهند. همچنان که وضعیت امنیتی بدتر میشود، افغانها اکنون بزرگترین جمعیت پناهجویانی را تشکیل میدهند که به اروپا میروند.
تعداد مهاجران افغانستانی تنها پس از مهاجران سوری قرار دارد. براساس آمار سازمان ملل متحد، آنها تقریباً 15 درصد از 650 هزار پناهجویی را تشکیل میدهند که در ماههای ژانویه تا آگوست به اروپا رسیدهاند.
بسیاری از آنها از طبقه متوسط و تحصیلکرده و دارای شغلهای خوبی در افغانستان بودهاند. این درحالی است که هنوز هم شاهد حضور گسترده نیروهای خارجی در این کشور هستیم.
طلوع،نقطهای امیدوار کننده بود
این گزارش میافزاید: درمیان این فروپاشی حاکمیت قانون، تلویزیون طلوع نقطهای روشن و امیدوارکننده بوده است. این شبکه، شهرت زیادی برای گزارش خبری مبتنی بر واقعیت و پرداختن به مشکلاتی دارد که در کشور وجود دارند.
همچنین این شبکه خلاقیت بسیاری از خود نشان داده است. برنامههایی محبوب از کشورهای دیگر را در افغانستان به اجرا درآورده و نخستین لیگ فوتبال را در این کشور راهاندازی کرده است.
سریالهای طلوع در سراسر کشور بیننده دارند. طلوع، بیش از آنکه یک ایستگاه تلویزیونی باشد، یک نهاد ملی در کشوری است که تنها تعداد اندکی نهاد ملی دیگر در آن وجود دارند.
این شهرت به قیمت سنگینی بهدست آمده است. سال گذشته طالبان پس از متهم کردن طلوع به ارائه گزارشهای نادرست در رابطه با جنایات انجام شده در قندوز، زمانی که این شهر شمالی بهطور موقت به دست طالبان افتاده بود، این شبکه را تهدید کردند.
آنها مستقیماً «سعد محسنی» رییس اجرایی طلوع و 3 برادر وی را که در اداره این شبکه همکاری میکنند، تهدید کردند. کارمندان و مجریان برجسته آن نیز مورد تهدید قرار گرفتند.
طالبان، قتلعام 20 ژانویه را توجیه کردند و سخنگوی این گروه این گروه در حساب تویتر خود نوشت: این حمله برای انتقام از دشمنی تلویزیون طلوع با اسلام، توهین آن به فرهنگ افغانستان، تحقیر مردم ساکن قندوز و اتهامات نادرست آن علیه مجاهدین انجام گرفت.
بمباران اهداف نرم، به یکی از شیوههای جنگی طالبان برای مبارزه با دولت افغانستان تبدیل شده است؛ همانگونه که داعش نیز آغاز به حمله در مناطق توریستی و اهداف نرم در شرق میانه و اروپا کرده است.
درنتیجه بدگمانی و همه دشمنپنداری طالبان، طراحان گرافیکی جوان، مستندسازان، ادیتورها و خبرنگاران –افرادی سرشار از شور و اشتیاق، بااستعداد و متعهد- بهعنوان جاسوس تلقی میشوند.
«سعد محسنی» رییس شرکت طلوع، میگوید: باوجود این تلفات، هیچگونه وقفهای در پوشش صادقانه اخبار وجود نخواهد داشت. وی افزود: حمایتی که ما از سراسر کشور ازسوی مردم عادی دریافت کردیم، ما را حیرتزده کرد. همه با شنیدن خبر کشتهشدن همکاران ما احساس کردند چیزی را از دست دادهاند».
تعهد دولت وحدت ملی برای حفاظت از خبرنگاران
اما تراژدی واقعی آنجا است که سال گذشته و پس از دریافت تهدیدات، دولت وحدت ملی «اشرف غنی» و «عبدالله عبدالله» وعده دادند اقدامات امنیتی ویژهای برای حفاظت از وسایل نقلیه، ساختمانها و استدیوهای طلوع درنظر گرفته خواهد شد.
طلوع برای اسکورتهای مسلح پلیس، وسایل نقلیه زرهپوش، و افزایش امنیت درخواست داده بود، اما هیچ اتفاقی نیفتاد. پیش از حمله انتحاری به ماشین کارمندان، هیچ مراقب ویژهای توسط نیروهای امنیتی به عمل نیامده بود.
این، وضعیت افغانستانِ امروز است. کمتر از یک سال پس از خروج بخش زیادی از نیروهای آمریکایی، طالبان در تلاش هستند ولایت جنوبی هلمند را که یکی از پایگاههای اصلی این نیروها است، اشغال کنند. این جنگ ویرانکننده است و واکنش دولت کابل تاسفآور بوده است. تعجبی وجود ندارد که چرا مردم به طلوع بیشتر از دولت باور دارند.
در ادامه این گزارش آمده است: افغانستان فراموششده از سوی غرب، در برابر خطر یک جنگ داخلی چندجانبه با طالبان افغانستان قرار دارد که درحالحاضر، توسط مجموعهای از گروههایی مانند القاعده، جنبش اسلامی ازبکستان، چچنیها و لشکر طیبه پاکستان، تقویت میشوند.
در تاریخ 28 ژانویه، ژنرال «جان نیکلسون» که اوباما به عنوان فرمانده جدید نیروهای آمریکایی در افغانستان انتخاب کرده است، با اعضای کمیته نیروهای مسلح سنا تایید کردند که وضعیت امنیتی در افغانستان «رو به وخامت» است.
اگر وی این مسئله را تایید کرده است، بنابراین از اولین وظایفش مشخصکردن این مسئله است که آیا قابلیتهای ضدتروریستی نیروهای فعلی ایالات متحده که در افغانستان مستقر هستند کافیست یا خیر، و تضمین این مسئله که طالبان قندهار –خاستگاه اصلی این گروه در جنوب این کشور- را تصرف نمیکنند.
در اواخر ماه ژانویه بعد از قطع پایههایی که برق تاجیکستان را به کابل منتقل میکرد، جنگ میان گروه طالبان و نیروهای افغانستانی در ولایت بغلان که در حدود 140 مایلی شمال کابل قرار دارد، آغاز شد.
همچنین، حداقل در 2 ولایت هممرز با پاکستان (ننگرها و زابل)، طالبان درحال جنگیدن با داعش هستند که برای جذب نیرو ازمیان اعضای ناراضی طالبان تلاش دارند.
تنها در پایان ماه ژانویه بود که به نیروهای ویژه ایالات متحده در افغانستان اجازه داده شد تا جنگجویان داعش در این کشور را تحت تعقیب قرار بدهند –ثباتی بر بیعلاقگی پنتاگون در پاسخ به بحران در این کشور. نیروهای ایالات متحده اکنون میتوانند علیه داعش که بهعنوان خطری برای ایالات متحده معرفی شدهاند، مبارزه کنند.
اما سوالی که در اینجا مطرح میشود این است: پس تهدیدی که در تمام این مدت که این گروه درحال ساخت پایگاهی در این کشور بود، در مقابل دولت افغانستان وجود داشته است چه میشود؟
غیرنظامیان، قربانیان اصلی درگیری در افغانستان
ممکن است با نگاهی از دور، مبارزه افراطگرایان درمیان خود چشمانداز خوبی داشته باشد. اما سوابق خشونت و جنگ میان گروههای شبهنظامی در ماههای اخیر بارها و بارها ثابت کرده است که در چنین درگیریهایی، غیرنظامیان بیگناه –تماشاگران، کودکان، مردمی که در زمانی نامناسب در جایی نامناسب بودهاند- قربانیان اصلی هستند. هیچ نشانی از پیروزی در این وضعیت وجود ندارد.
دولت کابل در ورطه سقوط قرار دارد و بهسرعت اعتبار خود را حتی در چشم طرفدارانش، از دست میدهد. این دولت دور اجرای اصلاحات ساختاری و قانون اساسی که از وعدههای اولیه آن به حامیان بینالمللیاش بود شکست خورده است.
در مقابله با بحران اقتصادی که پس از خروج نیروهای بینالمللی بر همه آشکار شده بود شکست خورده و همچنین در تقویت ارتش نیز شکست خورده است.
فرماندهان غربی و حتی مشاوران خود غنی، اذعان کردهاند ارتش افغانستان وضعیتی مخاطرهآمیز دارد. دهها ژنرالی که توسط غنی اخراج شدند، هنوز جایگزین نشدهاند و همچنین افغانستان هنوز وزیر دفاع ندارد.
غنی تصفیهای مشابه در ادارات پلیس و ولایتها انجام داده است –در بیشتر موارد، افرادی را بدون جایگزینکردن اخراج کرده و خلای بزرگی برجا گذاشته است.
سطح پایبندی به اخلاقیات درمیان مقامات بسیار پایین است و ریاستجمهوری گویا دربرابر درخواستها ناشنواست، تاحدی که والیها و مقامات ولایتها مجبور شدهاند بارها ازطریق پیامهای فیسبوک یا تویتها به دولت هشدار بدهند که در محاصره طالبان قرار دارند و شهر یا پوستههای آنها درحال سقوط است.
«محمد جان رسولیار» معاون والی هلمند، یکی از این پیامها در فیسبوک منتشر کرده و گفته بود سربازانی که از شهر سنگین هلمند دفاع میکنند، بهشدت با کمبود غذا و مهمات مواجه هستند و توسط طالبان محاصره شدهاند. اگرچه این بیانیه توجه گستردهای را به خود جلب کرد، اما غنی وی را به دلیل سرکشی اخراج کرد.
جناح جدید ضد غنی در کابل
درهمینحال، در کابل مخالفان دولت درحال قدرتگرفتن هستند، یک جناح جدید ضد غنی درحال ظهور است و یک بحران سیاسی گسترده در کشور پیشبینی میشود.
بسیاری از سیاستمداران میگویند که اصلاحات قانون اساسی باید فوراً انجام شود، تا از فروپاشی کشور، یا کودتای سیاسی توسط یک یا چند تن از جنگسالاران یا بخشی از ارتش، جلوگیری شود. بعضی از روشنفکران و سیاستمداران افغانستان از رییسجمهور درخواست کردهاند تا لویی جرگه اضطراری برگزار کند.
این لویی جرگه، باید اصلاحاتی در قانون اساسی را معرفی کند که مقدمه ایجاد یک دموکراسی پارلمانی برای این کشور باشد – چیزی که گروههای غیرپشتون و بسیاری از افغانهای ساکن شهرها، از سال 2001 تاکنون خواستار آن بودهاند.
نیویورکبوکز نوشت: این اصلاحات ممکن است با تلاشی تازه برای آوردن طالبان بر سر میز مذاکره همراه شوند و حتی آنها را برای سهمگرفتن در لویی جرگه تشویق کنند. تاکنون، غنی دربرابر این اقدام مقاومت کرده است، اما پس از قتلعام کارمندان تلویزیون طلوع، کاسه صبر مردم درحال لبریزشدن است.
/
نیویورک ریویو بوکز نوشت: این روند در تاریخ 20 ژانویه امسال تغییر کرد؛ زمانیکه یک بمبگذار انتحاری، وسیلهای نقلیه که 40 خبرنگار و کارمند تلویزیون طلوع را پس از یک روز کاری به خانههایشان میبرد، منفجر کرد.
دست کم 7 نفر در این حادثه کشته شدند؛ ازجمله چند زن جوان که در 20 سالگی بودند. تعدادی از قربانیان به شکلی سوخته بودند که امکان شناسایی آنها وجود نداشت. یکی از مسافران که 26 سال دارد، بهشدت مجروح شده است. این مرگبارترین حمله واحد علیه خبرنگاران در تاریخ افغانستان بود.
بیقانونی در افغانستان
این وضعیت فعلی بیقانونی و ناامنی در افغانستان است، 4 ماه پس از آنکه رییسجمهور اوباما به این نتیجه رسید که ادامه خروج نیروهای آمریکایی از این کشور منجر به فاجعه خواهد شد.
تنها در روز (دوشنبه 12 دلو)، بر اثر انفجار یک ماشین بمبگذاری شده دیگر طالبان، حداقل 20 پلیس در برابر یک ساختمان پلیس در پایتخت کشته شدند. علیرغم حضور بیش از 9 هزار سرباز و مشاور آمریکایی، دیپلماتهای ایالات متحده اکنون حتی در کابل، فقط با استفاده از هلیکوپترها برای جلسات سفر میکنند.
طالبان تقریباً تمام جادههای مهم کشور را در کنترل خود دارند و هر زمان که تصمیم بگیرند میتوانند این جادهها را ببندند. درنتیجه، آنها میتوانند شهرهای مهم را در محاصره قرار داده و همچنین از انتقال مواد غذایی و تجارت از 6 کشور همسایه افغانستان جلوگیری کنند.
باوجود صرف یک تریلیون دلار در افغانستان توسط مالیاتدهندگان آمریکایی از سال 2001 تاکنون، حقیقت این است که افغانستان کشوریست که میتوان گفت دولت آن هیچگونه توانایی برای اعمال حاکمیت، حتی در پایتخت خود، ندارد.
فساد و جنگسالاری تبدیل به بخشی جداییناپذیر از این سیستم شده است و مردم بهتدریج باور خود به این حکومت را از دست میدهند. همچنان که وضعیت امنیتی بدتر میشود، افغانها اکنون بزرگترین جمعیت پناهجویانی را تشکیل میدهند که به اروپا میروند.
تعداد مهاجران افغانستانی تنها پس از مهاجران سوری قرار دارد. براساس آمار سازمان ملل متحد، آنها تقریباً 15 درصد از 650 هزار پناهجویی را تشکیل میدهند که در ماههای ژانویه تا آگوست به اروپا رسیدهاند.
بسیاری از آنها از طبقه متوسط و تحصیلکرده و دارای شغلهای خوبی در افغانستان بودهاند. این درحالی است که هنوز هم شاهد حضور گسترده نیروهای خارجی در این کشور هستیم.
طلوع،نقطهای امیدوار کننده بود
این گزارش میافزاید: درمیان این فروپاشی حاکمیت قانون، تلویزیون طلوع نقطهای روشن و امیدوارکننده بوده است. این شبکه، شهرت زیادی برای گزارش خبری مبتنی بر واقعیت و پرداختن به مشکلاتی دارد که در کشور وجود دارند.
همچنین این شبکه خلاقیت بسیاری از خود نشان داده است. برنامههایی محبوب از کشورهای دیگر را در افغانستان به اجرا درآورده و نخستین لیگ فوتبال را در این کشور راهاندازی کرده است.
سریالهای طلوع در سراسر کشور بیننده دارند. طلوع، بیش از آنکه یک ایستگاه تلویزیونی باشد، یک نهاد ملی در کشوری است که تنها تعداد اندکی نهاد ملی دیگر در آن وجود دارند.
این شهرت به قیمت سنگینی بهدست آمده است. سال گذشته طالبان پس از متهم کردن طلوع به ارائه گزارشهای نادرست در رابطه با جنایات انجام شده در قندوز، زمانی که این شهر شمالی بهطور موقت به دست طالبان افتاده بود، این شبکه را تهدید کردند.
آنها مستقیماً «سعد محسنی» رییس اجرایی طلوع و 3 برادر وی را که در اداره این شبکه همکاری میکنند، تهدید کردند. کارمندان و مجریان برجسته آن نیز مورد تهدید قرار گرفتند.
طالبان، قتلعام 20 ژانویه را توجیه کردند و سخنگوی این گروه این گروه در حساب تویتر خود نوشت: این حمله برای انتقام از دشمنی تلویزیون طلوع با اسلام، توهین آن به فرهنگ افغانستان، تحقیر مردم ساکن قندوز و اتهامات نادرست آن علیه مجاهدین انجام گرفت.
بمباران اهداف نرم، به یکی از شیوههای جنگی طالبان برای مبارزه با دولت افغانستان تبدیل شده است؛ همانگونه که داعش نیز آغاز به حمله در مناطق توریستی و اهداف نرم در شرق میانه و اروپا کرده است.
درنتیجه بدگمانی و همه دشمنپنداری طالبان، طراحان گرافیکی جوان، مستندسازان، ادیتورها و خبرنگاران –افرادی سرشار از شور و اشتیاق، بااستعداد و متعهد- بهعنوان جاسوس تلقی میشوند.
«سعد محسنی» رییس شرکت طلوع، میگوید: باوجود این تلفات، هیچگونه وقفهای در پوشش صادقانه اخبار وجود نخواهد داشت. وی افزود: حمایتی که ما از سراسر کشور ازسوی مردم عادی دریافت کردیم، ما را حیرتزده کرد. همه با شنیدن خبر کشتهشدن همکاران ما احساس کردند چیزی را از دست دادهاند».
تعهد دولت وحدت ملی برای حفاظت از خبرنگاران
اما تراژدی واقعی آنجا است که سال گذشته و پس از دریافت تهدیدات، دولت وحدت ملی «اشرف غنی» و «عبدالله عبدالله» وعده دادند اقدامات امنیتی ویژهای برای حفاظت از وسایل نقلیه، ساختمانها و استدیوهای طلوع درنظر گرفته خواهد شد.
طلوع برای اسکورتهای مسلح پلیس، وسایل نقلیه زرهپوش، و افزایش امنیت درخواست داده بود، اما هیچ اتفاقی نیفتاد. پیش از حمله انتحاری به ماشین کارمندان، هیچ مراقب ویژهای توسط نیروهای امنیتی به عمل نیامده بود.
این، وضعیت افغانستانِ امروز است. کمتر از یک سال پس از خروج بخش زیادی از نیروهای آمریکایی، طالبان در تلاش هستند ولایت جنوبی هلمند را که یکی از پایگاههای اصلی این نیروها است، اشغال کنند. این جنگ ویرانکننده است و واکنش دولت کابل تاسفآور بوده است. تعجبی وجود ندارد که چرا مردم به طلوع بیشتر از دولت باور دارند.
در ادامه این گزارش آمده است: افغانستان فراموششده از سوی غرب، در برابر خطر یک جنگ داخلی چندجانبه با طالبان افغانستان قرار دارد که درحالحاضر، توسط مجموعهای از گروههایی مانند القاعده، جنبش اسلامی ازبکستان، چچنیها و لشکر طیبه پاکستان، تقویت میشوند.
در تاریخ 28 ژانویه، ژنرال «جان نیکلسون» که اوباما به عنوان فرمانده جدید نیروهای آمریکایی در افغانستان انتخاب کرده است، با اعضای کمیته نیروهای مسلح سنا تایید کردند که وضعیت امنیتی در افغانستان «رو به وخامت» است.
اگر وی این مسئله را تایید کرده است، بنابراین از اولین وظایفش مشخصکردن این مسئله است که آیا قابلیتهای ضدتروریستی نیروهای فعلی ایالات متحده که در افغانستان مستقر هستند کافیست یا خیر، و تضمین این مسئله که طالبان قندهار –خاستگاه اصلی این گروه در جنوب این کشور- را تصرف نمیکنند.
در اواخر ماه ژانویه بعد از قطع پایههایی که برق تاجیکستان را به کابل منتقل میکرد، جنگ میان گروه طالبان و نیروهای افغانستانی در ولایت بغلان که در حدود 140 مایلی شمال کابل قرار دارد، آغاز شد.
همچنین، حداقل در 2 ولایت هممرز با پاکستان (ننگرها و زابل)، طالبان درحال جنگیدن با داعش هستند که برای جذب نیرو ازمیان اعضای ناراضی طالبان تلاش دارند.
تنها در پایان ماه ژانویه بود که به نیروهای ویژه ایالات متحده در افغانستان اجازه داده شد تا جنگجویان داعش در این کشور را تحت تعقیب قرار بدهند –ثباتی بر بیعلاقگی پنتاگون در پاسخ به بحران در این کشور. نیروهای ایالات متحده اکنون میتوانند علیه داعش که بهعنوان خطری برای ایالات متحده معرفی شدهاند، مبارزه کنند.
اما سوالی که در اینجا مطرح میشود این است: پس تهدیدی که در تمام این مدت که این گروه درحال ساخت پایگاهی در این کشور بود، در مقابل دولت افغانستان وجود داشته است چه میشود؟
غیرنظامیان، قربانیان اصلی درگیری در افغانستان
ممکن است با نگاهی از دور، مبارزه افراطگرایان درمیان خود چشمانداز خوبی داشته باشد. اما سوابق خشونت و جنگ میان گروههای شبهنظامی در ماههای اخیر بارها و بارها ثابت کرده است که در چنین درگیریهایی، غیرنظامیان بیگناه –تماشاگران، کودکان، مردمی که در زمانی نامناسب در جایی نامناسب بودهاند- قربانیان اصلی هستند. هیچ نشانی از پیروزی در این وضعیت وجود ندارد.
دولت کابل در ورطه سقوط قرار دارد و بهسرعت اعتبار خود را حتی در چشم طرفدارانش، از دست میدهد. این دولت دور اجرای اصلاحات ساختاری و قانون اساسی که از وعدههای اولیه آن به حامیان بینالمللیاش بود شکست خورده است.
در مقابله با بحران اقتصادی که پس از خروج نیروهای بینالمللی بر همه آشکار شده بود شکست خورده و همچنین در تقویت ارتش نیز شکست خورده است.
فرماندهان غربی و حتی مشاوران خود غنی، اذعان کردهاند ارتش افغانستان وضعیتی مخاطرهآمیز دارد. دهها ژنرالی که توسط غنی اخراج شدند، هنوز جایگزین نشدهاند و همچنین افغانستان هنوز وزیر دفاع ندارد.
غنی تصفیهای مشابه در ادارات پلیس و ولایتها انجام داده است –در بیشتر موارد، افرادی را بدون جایگزینکردن اخراج کرده و خلای بزرگی برجا گذاشته است.
سطح پایبندی به اخلاقیات درمیان مقامات بسیار پایین است و ریاستجمهوری گویا دربرابر درخواستها ناشنواست، تاحدی که والیها و مقامات ولایتها مجبور شدهاند بارها ازطریق پیامهای فیسبوک یا تویتها به دولت هشدار بدهند که در محاصره طالبان قرار دارند و شهر یا پوستههای آنها درحال سقوط است.
«محمد جان رسولیار» معاون والی هلمند، یکی از این پیامها در فیسبوک منتشر کرده و گفته بود سربازانی که از شهر سنگین هلمند دفاع میکنند، بهشدت با کمبود غذا و مهمات مواجه هستند و توسط طالبان محاصره شدهاند. اگرچه این بیانیه توجه گستردهای را به خود جلب کرد، اما غنی وی را به دلیل سرکشی اخراج کرد.
جناح جدید ضد غنی در کابل
درهمینحال، در کابل مخالفان دولت درحال قدرتگرفتن هستند، یک جناح جدید ضد غنی درحال ظهور است و یک بحران سیاسی گسترده در کشور پیشبینی میشود.
بسیاری از سیاستمداران میگویند که اصلاحات قانون اساسی باید فوراً انجام شود، تا از فروپاشی کشور، یا کودتای سیاسی توسط یک یا چند تن از جنگسالاران یا بخشی از ارتش، جلوگیری شود. بعضی از روشنفکران و سیاستمداران افغانستان از رییسجمهور درخواست کردهاند تا لویی جرگه اضطراری برگزار کند.
این لویی جرگه، باید اصلاحاتی در قانون اساسی را معرفی کند که مقدمه ایجاد یک دموکراسی پارلمانی برای این کشور باشد – چیزی که گروههای غیرپشتون و بسیاری از افغانهای ساکن شهرها، از سال 2001 تاکنون خواستار آن بودهاند.
نیویورکبوکز نوشت: این اصلاحات ممکن است با تلاشی تازه برای آوردن طالبان بر سر میز مذاکره همراه شوند و حتی آنها را برای سهمگرفتن در لویی جرگه تشویق کنند. تاکنون، غنی دربرابر این اقدام مقاومت کرده است، اما پس از قتلعام کارمندان تلویزیون طلوع، کاسه صبر مردم درحال لبریزشدن است.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *