پیام دکتر میرزاده به مناسبت برگزاری همایش بین المللی مرکز تحقیقات فارسی
با توجه به برگزاری همایش بین المللی مرکز تحقیقات فارسی با عنوان زبان و ادبیات فارسی در زمان اکبرشاه گورکانی و شاهان عصر صفوی از 14 تا 16 بهمن ماه در دانشگاه اسلامی علیگره هندوستان، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، پیامی به این همایش فرستاد.
به گزارش گروه جامعه ، میرزاده در متن این پیام آورده است:
ذوات محترم، استادان، اندیشمندان و دانش پژوهان گرامی
«در سخن» پنهان شدم مانند «بو» در «برگ گل»
هر که دیدن میل دارد، «در سخن» بیند مرا
زیب النسا – از هند
با سلام و درودی از دل برخاسته وظیفه خود می داند نخست کوشش های ارزنده و گسترده «مرکز تحقیقات فارسی دانشگاه اسلامی علیگر» هندوستان را در جهت استواری هرچه بیشتر پیوندهای فرهنگی و ادبی دو کشور باستانی و فرهنگ آفرین ایران و هند، به شایستگی ارج نهد و اراده مضاعف این مرکز علمی بالنده را در گسترش همه جانبه پژوهش های بنیادین و شناخت و بازآفرینی دقایق فرهنگ مشترک از رهگذر زبان فاخر فارسی و برگزاری همایش های مستمر در زمینه مباحث ادبی، عرفانی، زبان شناختی و تاریخی در سالهای اخیر گرامی دارد.
بسی خرسند است که با سعی مشکور استادان و محققان گرانمایه ایران و هند و نیز مدیران گرانقدر این مرکز بزرگ علمی، به ویژه استاد ضمیرالدین شاه، رئیس دانشگاه اسلامی علیگر و پروفسور آذرمیدخت صفوی رئیس مرکز تحقیقات فارسی این دانشگاه هم اکنون فصلی درخشان در تقویت مناسبات و مشترکات ادبی و فرهنگی دو کشور دوست و برادر گشوده شده و حضور مشتاقانه و موثر اندیشمندان ایران و هند در همایش های بین المللی هر دو کشور، گواهی است راستین بر همدلی ها و جاذبه های روزافزون ادبی و فرهنگی. با نگاهی به تاریخ روابط دیرین این دو سرزمین باستانی، به روشنی می توان گفت که پیوندهای تاریخی دو کشور از 2500 سال پیش از میلاد مسیح و حتی پیش از ورود اقوام آریایی به فلات پهناور ایران و سرزمین گسترده هندوستان برقرار بوده و این ارتباط پویا به خوبی نشان می دهد که این دو قوم از یک اصل و تبار بوده اند و در دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی، این دو کشور آریایی در کنار هم تعامل و تفاهم فرهنگی، سیاسی و بازرگانی و هنری گسترده داشته اند، چنانکه در عصر انوشیروان برزویه طبیب مأموریت یافت به دربار هند برود و کتاب پنج پند یا کلیله و دمنه را برای ترجمه به زبان پهلوی به ایران بیاورد و چنانکه می دانیم ابن مقفع (روزبه) آن را از پهلوی به عربی و نصرالله منشی آن را از عربی به فارسی برگردانید.
در دوران اسلامی و به ویژه در عصر غزنویان و صفویان، ایران و هند از رهگذر فرهنگ پارسیان و زرتشتیان و مسلمانان ایرانی ساکن هند پیوندی استوارتر یافتند، تا آنجا که در دوره پادشاهان گورکانی و شاهزادگان صفوی ساکن هند، زبان پارسی زبان دوم مردم هند شد و دربار پادشاهان ایرانی هند، مرکزی مطمئن برای گردهمایی شاعران و هنرمندان ایرانی و هندی و وسیله ای موثر برای تشویق ادیبانی بنام چون صائب تبریزی، نظیری نیشابوری، طالب آملی و حزین لاهیجی در سفر به هندوستان به شمار آمد. همچنان که گویندگانی بزرگ چون بیدل دهلوی و اقبال لاهوری در شبه قاره ظهور کردند و بر سرمایه زبان فارسی افزودند.
افزون بر آنچه گفته آمد، پیوند معنوی متونی دینی و باستانی اوستا و دیگر متون زرتشتی با وداها از متون مقدس مقدس هندوان از سویی و نزدیکی زبان سانسکریت و زبان پهلوی و فصول مشترک فرهنگ عظیم «مهابهاراتا» و متون دینی اهل کتاب، به ویژه مسلمانان از سوی دیگر گواهی است راستین بر احساس نوعی خویشاوندی معنوی و تفاهم فرهنگی.
نکته ای دقیق و درخور تأمل که مایل است در این فرصت بدان اشارت کند، وجود هزاران نسخه خطی به زبان فارسی در کتابخانه های هندوستان و شبه قاره در موضوع های گوناگون، به ویژه علوم انسانی است که برهانی است قاطع بر اعتماد کامل دانشمندان و مولفان بزرگ ایرانی و مشاوران باکفایت آنان به راجه ها و امیران محلی سرزمین هندوستان، تا تألیف ها و دست نوشته های منحصر به فرد خود را بدان سامان فرستند، باشد که از خطر زوال و فرسودگی در امان بماند، چنانکه محمود عزنوی پس از درک فاجعه ناشناختگی و رنجانیدن حکیم ابوالقاسم فردوسی بر اثر سعایت حاسدان، شاهنامه را به هند فرستاد تا در شرایطی هموار، فرصت طبع و نشر یابد. فراموش نکنیم که نسخه خطی تفسیر عظیم عرفانی «کشف الاسرار و عده الابرار» رشیدالدین میبدی در 10 جلد، قرن ها در مخازن فرهنگی هند محفوظ، لیکن ناشناخته بماند، تا سرانجام با درایت و دوراندشیی و همت والای شادروان علی اصغر حکمت سفیر وقت ایران در هندوستان و استاد دانشگاه تهران – که حرمتی زایدالوصف در میان طبقات مختلف علمی و فرهنگی هند داشت – به کشف این ودیعه گرانبها توفیق یافت و این نسخه خطی و عکسبرداری شده – که جلد نخستین آن به اشتباه به نام خواجه عبدالله انصاری رقم خورده بود – به وسیله تنی چند از استادان و محققان ایرانی (به انتخاب مرحوم حکمت) و نظارت دقیق و موثر ایشان به دقت تصحیح و با سرمایه دانشگاه تهران به زیور طبع آراسته شد و بارها و بارها فرصت نشر یافت و امروز این اثر ارجمند و تفسیر جامع – که در سه نوبت به زبان پاک و فاخر پارسی – تبیین و تحلیل شده است – از ذخایر ارزشمند ادبی، عرفانی و تاریخی ایران و جهان اسلام شناخته آمده است.
امروز دانشگاه های ایران، به ویژه دانشگاه آزاد اسلامی، این ظرفیت دارد که براساس تفاهم نامه ای با مرکز تحقیقات فارسی دانشگاه علیگر، گروهی از استادان و نسخه شناسان را برای همکاری با اعضای هیأت علمی آن مرکز و انتخاب نسخه های خطی معتبر، به ویژه در علوم انسانی اعزام کند، تا دانشجویان مشتاق ما در حوزه تحصیلات تکمیلی بتوانند از رهگذر تصحیح نسخه های خطی، بر بار علمی، ادبی و فرهنگی هر دو کشور بیفزایند. مراجعه های روزافزون جوانان تشنه معرفت برای تصحیح نسخه های خطی، ضرورت اقدام بدین مهم را از طریق همکاری مشترک ایجاب می کند.
بدیهی است کوشش های بایسته نمایندگان و رایزنان کارآزموده سفارت ایران در هند، در بخش فرهنگی - به ویژه در زمینه نسخه های خطی – و همکاری های مشتاقانه آنان با دانشگاه های هندوستان، به ویژه مرکز تحقیقاتی دانشگاه علیگر در تقویت زبان فارسی و گسترش پژوهش های مشترک همواره مفید و موثر بوده است.
دریغ است اگر از نادره کارانی که از قدیم الایام تا امروز در تقویت روابط علمی، ادبی، عرفانی، فرهنگی و تاریخی ایران و هند و گسترش زبان فارسی، سهمی بسزا ایفا کرده اند، یاد نکند. نادره کارانی چون ابوریحان بیرونی، امیرخسرو دهلوی، امیران گورکانی هند، شاه جهان، محمد داراشکوه، دکتر تارا چند، رادها کریشنان، پروفسور اظهر دهلوی (ایران شناس برجسته)، دکتر امیرحسین عابدی، علی اصغر حکمت، سیدمحمدرضا جلالی نایینی، دکتر عبدالحسین زرین کوب، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، دکتر محمد محمدی ملایری، دکتر ذبیح الله صفا، دکتر محمدامین ریاحی، دکتر مظاهر مصفا، سایه ابتهاج، فریدون مشیری، دکتر مهدی حمیدی، دکتر پرویز ناتل خانلری، مجتبی مینوی، امیری فیروزکوهی، ایرج افشار، زین العابدین موتمن، دکتر باستانی پاریزی، دکتر غلامحسین یوسفی، محیط طباطبایی، دکتر ضیاءالدین سجادی، محمد قهرمان، دکتر رعدی آذرخشی، سعیدی، برادران منزوی، احمد گلچین معانی، دکتر امیربانو کریمی، دکتر محمود فتوحی و نظایر آنان که در چویایی زبان فارسی و تحول تاریخی این زبان تا امروز نقش آفرین بوده اند و با گشودن افق هایی رنگارنگ و پرجاذبه از نازک خیالی ها و مضمون پردازی ها در قلمرو خط منحنی روحی تازه در کالبد شعر و ادب معاصر بردمیدند.
به روان پاک آنان که در جوار رحمت حق آرمیده اند، درود می فرستم و برای آنان که مشتاقانه در این حریم مقدس تلاش می کنند ماندگاری جاوید مسألت می کنم.
با آرزوی موفقیت این همایش بین المللی و دستیابی کامل به هدف های والای آن و با درودی سرشار از اخلاص به روان پاک قائد اعظم سرزمین شبه قاره – مهاتما گاندی و عارف مدیر و مدبر این فراخنای فرهنگی جواهر لعل نهرو عرایض خود را با این بیت بلند صائب به پایان می برم:
تو را به هر غم و درد امتحان از آن کردند / که دردهای جهان را دوا توانی کرد
حمید میرزاده
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی
ذوات محترم، استادان، اندیشمندان و دانش پژوهان گرامی
«در سخن» پنهان شدم مانند «بو» در «برگ گل»
هر که دیدن میل دارد، «در سخن» بیند مرا
زیب النسا – از هند
با سلام و درودی از دل برخاسته وظیفه خود می داند نخست کوشش های ارزنده و گسترده «مرکز تحقیقات فارسی دانشگاه اسلامی علیگر» هندوستان را در جهت استواری هرچه بیشتر پیوندهای فرهنگی و ادبی دو کشور باستانی و فرهنگ آفرین ایران و هند، به شایستگی ارج نهد و اراده مضاعف این مرکز علمی بالنده را در گسترش همه جانبه پژوهش های بنیادین و شناخت و بازآفرینی دقایق فرهنگ مشترک از رهگذر زبان فاخر فارسی و برگزاری همایش های مستمر در زمینه مباحث ادبی، عرفانی، زبان شناختی و تاریخی در سالهای اخیر گرامی دارد.
بسی خرسند است که با سعی مشکور استادان و محققان گرانمایه ایران و هند و نیز مدیران گرانقدر این مرکز بزرگ علمی، به ویژه استاد ضمیرالدین شاه، رئیس دانشگاه اسلامی علیگر و پروفسور آذرمیدخت صفوی رئیس مرکز تحقیقات فارسی این دانشگاه هم اکنون فصلی درخشان در تقویت مناسبات و مشترکات ادبی و فرهنگی دو کشور دوست و برادر گشوده شده و حضور مشتاقانه و موثر اندیشمندان ایران و هند در همایش های بین المللی هر دو کشور، گواهی است راستین بر همدلی ها و جاذبه های روزافزون ادبی و فرهنگی. با نگاهی به تاریخ روابط دیرین این دو سرزمین باستانی، به روشنی می توان گفت که پیوندهای تاریخی دو کشور از 2500 سال پیش از میلاد مسیح و حتی پیش از ورود اقوام آریایی به فلات پهناور ایران و سرزمین گسترده هندوستان برقرار بوده و این ارتباط پویا به خوبی نشان می دهد که این دو قوم از یک اصل و تبار بوده اند و در دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی، این دو کشور آریایی در کنار هم تعامل و تفاهم فرهنگی، سیاسی و بازرگانی و هنری گسترده داشته اند، چنانکه در عصر انوشیروان برزویه طبیب مأموریت یافت به دربار هند برود و کتاب پنج پند یا کلیله و دمنه را برای ترجمه به زبان پهلوی به ایران بیاورد و چنانکه می دانیم ابن مقفع (روزبه) آن را از پهلوی به عربی و نصرالله منشی آن را از عربی به فارسی برگردانید.
در دوران اسلامی و به ویژه در عصر غزنویان و صفویان، ایران و هند از رهگذر فرهنگ پارسیان و زرتشتیان و مسلمانان ایرانی ساکن هند پیوندی استوارتر یافتند، تا آنجا که در دوره پادشاهان گورکانی و شاهزادگان صفوی ساکن هند، زبان پارسی زبان دوم مردم هند شد و دربار پادشاهان ایرانی هند، مرکزی مطمئن برای گردهمایی شاعران و هنرمندان ایرانی و هندی و وسیله ای موثر برای تشویق ادیبانی بنام چون صائب تبریزی، نظیری نیشابوری، طالب آملی و حزین لاهیجی در سفر به هندوستان به شمار آمد. همچنان که گویندگانی بزرگ چون بیدل دهلوی و اقبال لاهوری در شبه قاره ظهور کردند و بر سرمایه زبان فارسی افزودند.
افزون بر آنچه گفته آمد، پیوند معنوی متونی دینی و باستانی اوستا و دیگر متون زرتشتی با وداها از متون مقدس مقدس هندوان از سویی و نزدیکی زبان سانسکریت و زبان پهلوی و فصول مشترک فرهنگ عظیم «مهابهاراتا» و متون دینی اهل کتاب، به ویژه مسلمانان از سوی دیگر گواهی است راستین بر احساس نوعی خویشاوندی معنوی و تفاهم فرهنگی.
نکته ای دقیق و درخور تأمل که مایل است در این فرصت بدان اشارت کند، وجود هزاران نسخه خطی به زبان فارسی در کتابخانه های هندوستان و شبه قاره در موضوع های گوناگون، به ویژه علوم انسانی است که برهانی است قاطع بر اعتماد کامل دانشمندان و مولفان بزرگ ایرانی و مشاوران باکفایت آنان به راجه ها و امیران محلی سرزمین هندوستان، تا تألیف ها و دست نوشته های منحصر به فرد خود را بدان سامان فرستند، باشد که از خطر زوال و فرسودگی در امان بماند، چنانکه محمود عزنوی پس از درک فاجعه ناشناختگی و رنجانیدن حکیم ابوالقاسم فردوسی بر اثر سعایت حاسدان، شاهنامه را به هند فرستاد تا در شرایطی هموار، فرصت طبع و نشر یابد. فراموش نکنیم که نسخه خطی تفسیر عظیم عرفانی «کشف الاسرار و عده الابرار» رشیدالدین میبدی در 10 جلد، قرن ها در مخازن فرهنگی هند محفوظ، لیکن ناشناخته بماند، تا سرانجام با درایت و دوراندشیی و همت والای شادروان علی اصغر حکمت سفیر وقت ایران در هندوستان و استاد دانشگاه تهران – که حرمتی زایدالوصف در میان طبقات مختلف علمی و فرهنگی هند داشت – به کشف این ودیعه گرانبها توفیق یافت و این نسخه خطی و عکسبرداری شده – که جلد نخستین آن به اشتباه به نام خواجه عبدالله انصاری رقم خورده بود – به وسیله تنی چند از استادان و محققان ایرانی (به انتخاب مرحوم حکمت) و نظارت دقیق و موثر ایشان به دقت تصحیح و با سرمایه دانشگاه تهران به زیور طبع آراسته شد و بارها و بارها فرصت نشر یافت و امروز این اثر ارجمند و تفسیر جامع – که در سه نوبت به زبان پاک و فاخر پارسی – تبیین و تحلیل شده است – از ذخایر ارزشمند ادبی، عرفانی و تاریخی ایران و جهان اسلام شناخته آمده است.
امروز دانشگاه های ایران، به ویژه دانشگاه آزاد اسلامی، این ظرفیت دارد که براساس تفاهم نامه ای با مرکز تحقیقات فارسی دانشگاه علیگر، گروهی از استادان و نسخه شناسان را برای همکاری با اعضای هیأت علمی آن مرکز و انتخاب نسخه های خطی معتبر، به ویژه در علوم انسانی اعزام کند، تا دانشجویان مشتاق ما در حوزه تحصیلات تکمیلی بتوانند از رهگذر تصحیح نسخه های خطی، بر بار علمی، ادبی و فرهنگی هر دو کشور بیفزایند. مراجعه های روزافزون جوانان تشنه معرفت برای تصحیح نسخه های خطی، ضرورت اقدام بدین مهم را از طریق همکاری مشترک ایجاب می کند.
بدیهی است کوشش های بایسته نمایندگان و رایزنان کارآزموده سفارت ایران در هند، در بخش فرهنگی - به ویژه در زمینه نسخه های خطی – و همکاری های مشتاقانه آنان با دانشگاه های هندوستان، به ویژه مرکز تحقیقاتی دانشگاه علیگر در تقویت زبان فارسی و گسترش پژوهش های مشترک همواره مفید و موثر بوده است.
دریغ است اگر از نادره کارانی که از قدیم الایام تا امروز در تقویت روابط علمی، ادبی، عرفانی، فرهنگی و تاریخی ایران و هند و گسترش زبان فارسی، سهمی بسزا ایفا کرده اند، یاد نکند. نادره کارانی چون ابوریحان بیرونی، امیرخسرو دهلوی، امیران گورکانی هند، شاه جهان، محمد داراشکوه، دکتر تارا چند، رادها کریشنان، پروفسور اظهر دهلوی (ایران شناس برجسته)، دکتر امیرحسین عابدی، علی اصغر حکمت، سیدمحمدرضا جلالی نایینی، دکتر عبدالحسین زرین کوب، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، دکتر محمد محمدی ملایری، دکتر ذبیح الله صفا، دکتر محمدامین ریاحی، دکتر مظاهر مصفا، سایه ابتهاج، فریدون مشیری، دکتر مهدی حمیدی، دکتر پرویز ناتل خانلری، مجتبی مینوی، امیری فیروزکوهی، ایرج افشار، زین العابدین موتمن، دکتر باستانی پاریزی، دکتر غلامحسین یوسفی، محیط طباطبایی، دکتر ضیاءالدین سجادی، محمد قهرمان، دکتر رعدی آذرخشی، سعیدی، برادران منزوی، احمد گلچین معانی، دکتر امیربانو کریمی، دکتر محمود فتوحی و نظایر آنان که در چویایی زبان فارسی و تحول تاریخی این زبان تا امروز نقش آفرین بوده اند و با گشودن افق هایی رنگارنگ و پرجاذبه از نازک خیالی ها و مضمون پردازی ها در قلمرو خط منحنی روحی تازه در کالبد شعر و ادب معاصر بردمیدند.
به روان پاک آنان که در جوار رحمت حق آرمیده اند، درود می فرستم و برای آنان که مشتاقانه در این حریم مقدس تلاش می کنند ماندگاری جاوید مسألت می کنم.
با آرزوی موفقیت این همایش بین المللی و دستیابی کامل به هدف های والای آن و با درودی سرشار از اخلاص به روان پاک قائد اعظم سرزمین شبه قاره – مهاتما گاندی و عارف مدیر و مدبر این فراخنای فرهنگی جواهر لعل نهرو عرایض خود را با این بیت بلند صائب به پایان می برم:
تو را به هر غم و درد امتحان از آن کردند / که دردهای جهان را دوا توانی کرد
حمید میرزاده
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *