دیوارهای شهر از چه می گویند
در تعریف نقاشی دیواری می گویند هنری است عمومی که در ارتباط با فضا، معماری و شهروند قرار می گیرد. نقاشی های دیواری می توانند دلبستگی ایجاد کنند، می توانند خاطره های جدیدی را برای ساکنان از دنیای فراموش شده در پس همه گذشته ها رقم بزنند. این کارکرد اجتماعی نقاشی دیواری شاید مهمترین کارکرد آن باشد که قطعا تاثیرات آن در درازمدت شناخته شده است.این گزارش در تاریخ 86/12/5 در روزنامه کیهان منتشر شده و ما به جهت اهمیت موضوع آن را بازنشر می کنیم.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، یکی از مواردی که باید مسئولان زیباسازی به آن توجه کنند تدوین شناسنامه
هایی برای نقاشی های دیواری است. شناسنامه هایی که بتواند به عنوان یک سند
هویت، مخاطب را با نقاشی بیشتر درگیر کند. در بعضی مواقع ذکر یک شرح کوتاه
یا یک شعر، متناسب با فضای نقاشی نیز موثر خواهد بود. چرا که مخاطبان نقاشی
دیواری، مخاطبان تخصصی آثار هنری نیستند. نقاشی دیواری از این جهت کاری
سهل ممتنع است. هم باید بتواند نظر مخاطب عام را به خود جلب کند و هم
درتایید نظر مخاطب خاص توفیق داشته باشد.
● اولین نقاشی دیواری
شروع هنر دیوارنگاری یا همان نقاشی دیواری را می توان به کنده کاری های انسان های نخستین روی دیواره غارها نسبت داد، به زمانی که بشر تمایل داشت روی درخت ها، سنگ ها و دیوارها، علامت بگذارد. البته در آن زمان همه چیز به یک امضای ساده ختم می شد، اما امروزه دیوارنگاری با رنگ و قلم مو و سطوح وسیع سیمانی تعریف می شود. و ضمنا طرح ها هم دیگر آن دیوار نوشته های ساده پیشین نیستند بلکه به طرح ها و تصویرهای انتزاعی خاص دوران معاصر بدل شده اند. حضور و تنوع رنگ در آنها نیز مولفه ای اساسی است که برای هر چه شاداب تر نشان دادن محیط و ایجاد نشاط بصری در ذهن رهگذران تصویر می شود. در دنیای امروز به نقاشی دیواری باید به عنوان یک هنر چند وجهی نگریست. هنر چند وجهی و همگانی که توانسته گرایش های دیگر هنرها را در خود تجربه کند و قابلیت های دیداری محیط را به کار گیرد. این نوع از نقاشی، ضمن آراستن فضای شهری، خلأ موجود میان عناصر دیداری در طبیعت و ساخته های بشر را تلطیف می کند. به هر شکل حضور دیوارنگاری هایی از این دست سابقه چندانی ندارند به طوری که از پیدایش اولین نقاشی دیواری به سبک جدید حدود یک سال بیشتر نمی گذرد.
● نقاشی هایی برای ندیدن
تکلیف نقاشی های دیواری مشخص نیست. معلوم نیست که اثر هنری هستند یا ابزار اطلاع رسانی و تبلیغی که می توان آنها را نادیده گرفت و جایشان را با چیز دیگری پر کرد. جانمایی نقاشی های دیواری خیلی مهم است، پدیده ای که گویا در تمام مناطق ما خیلی به آن توجه نشده است. بعضی از نقاشی ها را جایی کشیده اند که انگار برای دیده نشدن کشیده شده اند. بعضی از این نقاشی ها آنقدر تماشایی هستند که اگر خوب از آنها نگهداری شود می توانند سال ها زیبایی خودشان را حفظ کنند.
● رویای کودکانه یک شهر
امروزه نقاشی دیواری از نظر ایجاد تاثیرات قدرتمند بصری در آفرینش زیبایی و هماهنگی در فرم و ریتم جایگاه ارزشمندی در زیباسازی شهری برای خود دست و پا کرده است. این رشته هنری اگر به خوبی شناخته شود و به درستی به اجرا درآید با توجه به فضاهای زیبا و با شکوهی که خلق می کند، می تواند نقش بسزایی در تلطیف شرایط روانی شهروندان و فراتر از آن آرامش فضای شهری ایفا کند. نقاشی دیواری در شهر ما از به تصویر درآوردن تمثال شهیدان آغاز شد که پدیده مبارکی بود و در ادامه سازمان های مرتبط با امر زیباسازی شهری نیز با نگاه تازه ای که به این شکل از هنر دارد برای گسترش هر چه بیشتر آن در معابر شهری تلاش کرده اند به طوری که روزانه شاهد رویش آثار جدیدی بر بوم های سیمانی شهر و محله مان هستیم.
● نقاشی با نور
این تکنیک برای نقاشی دیواری از آن تکنیک هایی است که همه نقاشان تاریخ را مقهور خودش می کند.
نقاشی که فقط شب ها می توان تماشایش کرد. توی تاریکی تازه جان می گیرد و صبح که می شود یواش یواش محو می شود. شاید این را نقاشی ندانید، اما زیبایی ای که رنگ ها خلق می کنند اگر اسمش نقاشی نیست، پس چیست؟ استفاده از نور در زیباسازی سازه های شهری، آلودگی بصری کمتری ایجاد می کند و از آنجا که تشکیلات آن ثابت نیست و می توان تنوع زیادی در آن ایجاد کرد هرگز کهنه نمی شود و چشم ها به آن عادت نمی کنند. از آن گذشته نور زمختی سازه ها را می گیرد و به آنها نوعی از شکوه و ابهت تاریخی می دهد.
● خودمان دست به کار شویم
نقاشی های ممنوعه که بدون ضابطه روی دیوارها کشیده می شوند و خارج از حیطه عملکرد مسئولان امر به تصویر در می آیند نوع دیگر از نقاشی دیواری است. این نقاشی ها معمولا دیدگاهی در خود دارند که فقط نشانه دهن کجی نقاشان غیر حرفه ای شان هستند که با قلم مو و اسپری به جان دیوارها افتاده اند. کافی است گشتی توی محله ها بزنید و ببینید که خیلی از این نقاشی ها اتفاقا قابل تامل هستند. بعضی ها هم فقط جای کمبود رنگ و تنوع در شهرک را پر کرده اند. اگر فکری به حال این دیوارهای ساکت نشود به زودی از ساختمان ها تنهامجسمه هایی پیچیده در تکه های روزنامه ها و کاغذهای کادوها به جا خواهد ماند.
● نقاشی دیواری؛ چیزی مثل تلویزیون
کمتر کسی این کار را به عنوان هنر تلقی می کند. این عده با به تصویر کشیدن اشکال و فرم هایی که حتی اصول و قاعده اصلی طراحی یا نقاشی را ندارند چشم بیننده و مخاطبانی را که حتی به صورت گذری از کنار این دیوار نگاره ها می گذرند، آزار داده و کلیت این هنر را زیر سوال می برد و بعضی وقت ها انتقادات زیادی را از همان مخاطبان می شنویم که البته باید در این مورد به آنها حق داد. اگر شهرداری ها این هنر را به صورت مسابقه در سطح تمامی شهرهای بزرگ و کوچک به اجرا بگذارند و تمامی هنرمندانی که در این عرصه فعالیت دارند را شناسایی و فرصت معرفی به آنها بدهند شاید این هنر بیشتر شناخته شود و از حضور آن عده از افرادی که بدون هیچ اصولی این کار را انجام می دهند جلوگیری شود، چون تجربه ثابت کرده این هنر در زیباسازی شهرها بسیار پاسخگو بوده و هنری است که اگر نتوان آن را از رسانه ای چون تلویزیون بالاتر دانست می توان به جرات آن را هم ردیف این رسانه ملی خواند، چه از لحاظ طیف تبلیغی و چه از لحاظ فهم اجتماعی و اخلاقی در کنار زیبایی و زیباپسندی جامعه. بنابراین توجه به آن به عنوان یک ژانر خاص هنر نقاشی می تواند به شناخت جایگاه ویژه این هنر قدیمی و به کارگیری صحیح آن در شهر کمک کند.
وقتی از نقاشی دیواری صحبت می شود افکار ناخودآگاه به سمت و سوی نقاشی های شعارگونه و تصویرهای کلیشه ای سوق داده می شود، در صورتی که تاریخچه نقاشی دیواری یا همان دیوارنگاری از قدیمی ترین آثار هنری به دست آمده از دوران گذشته تا به امروز موجود است. عده ای فکر می کنند که نقاشی دیواری فقط برای مفاهیمی خاص انتخاب اجرا می شود، در صورتی که نقاشی دیواری تمام ترین، مردمی ترین و صمیمی ترین هنرها به شمار می رود. هنری که در طول شبانه روز و یا ماه ها و سال ها در معرض دید و نقد و بررسی عامه مردم جامعه قرار می گیرد. اگر بزرگ بینی نباشد هر روز بیش از پیش چه از لحاظ تکامل هنرمند و چه از لحاظ تکامل خود هنر دیوارنگاری رو به تکامل و ترقی می رود.
به سراغ «سیدمحمود شیعی» مدیر اداره نقاشی دیواری، سازمان زیباسازی شهرداری تهران رفتم تا اطلاعاتی را در این خصوص جویا شوم.
از او پرسیدم نقاشی های دیواری چه تاثیری در زیباسازی شهری دارد، پاسخ داد: «اگر برای زیباسازی شهر به تعریفی مشخص دست یابیم بی تردید یکی از ارکان مهم این تعریف حضور هنرهای شهری برای تحقق آن تعریف خواهد بود. طبعا نقاشی دیواری نیز به عنوان شاخه ای از هنرهای تجسمی که اساساً تعریف خود را در ارتباط با دیوار، معماری و شهر می یابد نقش مهمی در زیباسازی شهر خواهد داشت. با این توصیف نقاشی دیواری یکی از عناصر فاخر و قابل توجه در آرایه شهری است که فضای مرتبط با خود را به فضای مثبت، دارای خاطره و توان بصری (آرامش، زیبایی و فرهنگ سازی با محیط) مبدل می کند.
او در پاسخ به این سؤال که معمولاً چه نوع نقاشی هایی برای دیوار شهر مناسب است. می گوید: «مناسب بودن نقاشی های دیواری برای یک شهر باید دارای دو ویژگی محوری باشد:
الف) مفهوم اثر
ب) تکنولوژی اجرایی
این مفاهیم قابل تقسیم بندی های بیشتری است اما به شکلی کلی مفهوم اثر در حقیقت نگاه و رویکرد به موضوع است و تکنولوژی اجرایی شامل رعایت اصول فنی تجسمی و اصول فنی اجرایی لازم می شود. بنابراین نقاشی هایی در شهر مناسب خواهند بود که ضمن رعایت اصول تجسمی و هماهنگی با معماری دیوار و میدان دید مخاطب و تاثیرات عناصر محیطی بر اثری که روی دیوار کار می شود باید رویکرد و نگاه خالق اثر نیز رویکردی منطبق بر فرهنگ و آداب اجتماعی-ملی و اعتقادی یک شهر باشد و این عنصر نسبی در فضاها و محیط های مختلف شهری و حتی در مناطق مختلف یک کلان شهر نیز نسبت های متفاوتی می یابد که مستقیماً با همان موارد مرتبط می باشد. البته برخی آداب و فرهنگ ها نیز هست که در تمام مناطق شهر عمومیت دارد مانند تصویر یک شهید، گل، مادر و از این قبیل.
● پیام یک رسانه موثر
«شیعی» درباره پیام این نقاشی دیواری ها هم نیز می گوید: «پیام زیبایی، آرامش بصری و دیداری و متناسب و هماهنگی؛ محوری ترین پیام است. آنچه که در نزد اذهان عمومی در تعریف و کاربرد واژه پیام متبادر است با موضوع اشتباه گرفته می شود. به عبارتی موضوعات یک مقوله را به عنوان پیام فرض می کنند و این در حالی است که هر موضوعی دارای پیام است که باید قالب و چارچوب ارائه خود را تعریف نماید. نقاشی دیواری عمدتاً در بافت شهری در تناسب و همراهی با فرم و رنگ و عناصر مرتبط با دیوار و با محوریت موضوع خود عمل می کند. فرضاً چنانچه موضوعی فرهنگی - اعتقادی- آیینی- آموزشی- مناسبتی و...- دستمایه قرار گیرد. همه عوامل و روابط بصری دست در دست هم ترکیب بندی را تشکیل می دهند که ضمن انتقال موضوع تناسب و زیبایی را نیز به شهر هدیه می کند. تجربه نشان داده است چنانچه موضوع، وسیله بیان را تحت الشعاع خود قرار دهد ارزش های ماهوی موضوع را نیز از میان می برد مانند مفهومی زیبا که در قالب ادبیاتی هجو نمی گنجد بنابراین نقاشی های دیواری باید پیام آور مفاهیم زیبا و متناسب در بیانی متین و رسا و متناسب باشند.
این مسئول در سازمان زیباسازی فضای تعریف شده نقاشی دیواری را اینگونه تشریح می کند: «اصولاً باید فضای تعریف شده توسط معمار، یک فضای معماری داشته باشد. ضمن اینکه در کشیدن این نقاشی ها افکار مردم و مسئولان در نظر گرفته می شود.هنرمندان و مدیران مربوط به موضوع و مشاوران سیاستگذار هنری در این امر خارج از خواسته مردم عمل نمی کنند. آنان طبقه ای از همین مردمند که در تحصیل و کسب تخصص در جایگاه مخصوص این موضوع قرار گرفته اند تا مردم برای تامین این نیاز، آنها را وکیل خاسته های خود ببینند. خواسته های عموم مردم در یک جامعه، خواسته های زیرین و بنیادین است و اشکال در آنجا پیدا می شود که این عده متخصص و یا سیاستگذاران آنها از جایگاه مردمی و بنیادین خود تا حدی فاصله بگیرند که تضاد پدید آید و هیچ یک طرف مقابل را درک نکند. هنرهای عمومی (Poblic Arts) در حال حاضر یکی از پرطرفدارترین و موثرترین رویکردهای هنری است که در دنیا زبان تخصص را براساس خواسته های نهادین و بنیادین مردم قرار داده است، لذا منجر به تاملی فاخر، گیرا و تاثیرگذار شده است. بنابراین متخصصین باید همواره جایگاهی را که یافته اند با خاستگاه ارزشی و ملی خود انطباق علمی و اصولی دهند تا آن تعامل ارزشمند و تأثیرگذار صورت پذیرد، در غیر این صورت غیرمتخصصین و سلایق مختلفی که دارای ویژگی های مبهم است در جامعه ذوق و ذائقه مردم را تغییر می دهند و به جایگاهی غیرفاخر و ضدارزش سوق می دهند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
● اولین نقاشی دیواری
شروع هنر دیوارنگاری یا همان نقاشی دیواری را می توان به کنده کاری های انسان های نخستین روی دیواره غارها نسبت داد، به زمانی که بشر تمایل داشت روی درخت ها، سنگ ها و دیوارها، علامت بگذارد. البته در آن زمان همه چیز به یک امضای ساده ختم می شد، اما امروزه دیوارنگاری با رنگ و قلم مو و سطوح وسیع سیمانی تعریف می شود. و ضمنا طرح ها هم دیگر آن دیوار نوشته های ساده پیشین نیستند بلکه به طرح ها و تصویرهای انتزاعی خاص دوران معاصر بدل شده اند. حضور و تنوع رنگ در آنها نیز مولفه ای اساسی است که برای هر چه شاداب تر نشان دادن محیط و ایجاد نشاط بصری در ذهن رهگذران تصویر می شود. در دنیای امروز به نقاشی دیواری باید به عنوان یک هنر چند وجهی نگریست. هنر چند وجهی و همگانی که توانسته گرایش های دیگر هنرها را در خود تجربه کند و قابلیت های دیداری محیط را به کار گیرد. این نوع از نقاشی، ضمن آراستن فضای شهری، خلأ موجود میان عناصر دیداری در طبیعت و ساخته های بشر را تلطیف می کند. به هر شکل حضور دیوارنگاری هایی از این دست سابقه چندانی ندارند به طوری که از پیدایش اولین نقاشی دیواری به سبک جدید حدود یک سال بیشتر نمی گذرد.
● نقاشی هایی برای ندیدن
تکلیف نقاشی های دیواری مشخص نیست. معلوم نیست که اثر هنری هستند یا ابزار اطلاع رسانی و تبلیغی که می توان آنها را نادیده گرفت و جایشان را با چیز دیگری پر کرد. جانمایی نقاشی های دیواری خیلی مهم است، پدیده ای که گویا در تمام مناطق ما خیلی به آن توجه نشده است. بعضی از نقاشی ها را جایی کشیده اند که انگار برای دیده نشدن کشیده شده اند. بعضی از این نقاشی ها آنقدر تماشایی هستند که اگر خوب از آنها نگهداری شود می توانند سال ها زیبایی خودشان را حفظ کنند.
● رویای کودکانه یک شهر
امروزه نقاشی دیواری از نظر ایجاد تاثیرات قدرتمند بصری در آفرینش زیبایی و هماهنگی در فرم و ریتم جایگاه ارزشمندی در زیباسازی شهری برای خود دست و پا کرده است. این رشته هنری اگر به خوبی شناخته شود و به درستی به اجرا درآید با توجه به فضاهای زیبا و با شکوهی که خلق می کند، می تواند نقش بسزایی در تلطیف شرایط روانی شهروندان و فراتر از آن آرامش فضای شهری ایفا کند. نقاشی دیواری در شهر ما از به تصویر درآوردن تمثال شهیدان آغاز شد که پدیده مبارکی بود و در ادامه سازمان های مرتبط با امر زیباسازی شهری نیز با نگاه تازه ای که به این شکل از هنر دارد برای گسترش هر چه بیشتر آن در معابر شهری تلاش کرده اند به طوری که روزانه شاهد رویش آثار جدیدی بر بوم های سیمانی شهر و محله مان هستیم.
● نقاشی با نور
این تکنیک برای نقاشی دیواری از آن تکنیک هایی است که همه نقاشان تاریخ را مقهور خودش می کند.
نقاشی که فقط شب ها می توان تماشایش کرد. توی تاریکی تازه جان می گیرد و صبح که می شود یواش یواش محو می شود. شاید این را نقاشی ندانید، اما زیبایی ای که رنگ ها خلق می کنند اگر اسمش نقاشی نیست، پس چیست؟ استفاده از نور در زیباسازی سازه های شهری، آلودگی بصری کمتری ایجاد می کند و از آنجا که تشکیلات آن ثابت نیست و می توان تنوع زیادی در آن ایجاد کرد هرگز کهنه نمی شود و چشم ها به آن عادت نمی کنند. از آن گذشته نور زمختی سازه ها را می گیرد و به آنها نوعی از شکوه و ابهت تاریخی می دهد.
● خودمان دست به کار شویم
نقاشی های ممنوعه که بدون ضابطه روی دیوارها کشیده می شوند و خارج از حیطه عملکرد مسئولان امر به تصویر در می آیند نوع دیگر از نقاشی دیواری است. این نقاشی ها معمولا دیدگاهی در خود دارند که فقط نشانه دهن کجی نقاشان غیر حرفه ای شان هستند که با قلم مو و اسپری به جان دیوارها افتاده اند. کافی است گشتی توی محله ها بزنید و ببینید که خیلی از این نقاشی ها اتفاقا قابل تامل هستند. بعضی ها هم فقط جای کمبود رنگ و تنوع در شهرک را پر کرده اند. اگر فکری به حال این دیوارهای ساکت نشود به زودی از ساختمان ها تنهامجسمه هایی پیچیده در تکه های روزنامه ها و کاغذهای کادوها به جا خواهد ماند.
● نقاشی دیواری؛ چیزی مثل تلویزیون
کمتر کسی این کار را به عنوان هنر تلقی می کند. این عده با به تصویر کشیدن اشکال و فرم هایی که حتی اصول و قاعده اصلی طراحی یا نقاشی را ندارند چشم بیننده و مخاطبانی را که حتی به صورت گذری از کنار این دیوار نگاره ها می گذرند، آزار داده و کلیت این هنر را زیر سوال می برد و بعضی وقت ها انتقادات زیادی را از همان مخاطبان می شنویم که البته باید در این مورد به آنها حق داد. اگر شهرداری ها این هنر را به صورت مسابقه در سطح تمامی شهرهای بزرگ و کوچک به اجرا بگذارند و تمامی هنرمندانی که در این عرصه فعالیت دارند را شناسایی و فرصت معرفی به آنها بدهند شاید این هنر بیشتر شناخته شود و از حضور آن عده از افرادی که بدون هیچ اصولی این کار را انجام می دهند جلوگیری شود، چون تجربه ثابت کرده این هنر در زیباسازی شهرها بسیار پاسخگو بوده و هنری است که اگر نتوان آن را از رسانه ای چون تلویزیون بالاتر دانست می توان به جرات آن را هم ردیف این رسانه ملی خواند، چه از لحاظ طیف تبلیغی و چه از لحاظ فهم اجتماعی و اخلاقی در کنار زیبایی و زیباپسندی جامعه. بنابراین توجه به آن به عنوان یک ژانر خاص هنر نقاشی می تواند به شناخت جایگاه ویژه این هنر قدیمی و به کارگیری صحیح آن در شهر کمک کند.
وقتی از نقاشی دیواری صحبت می شود افکار ناخودآگاه به سمت و سوی نقاشی های شعارگونه و تصویرهای کلیشه ای سوق داده می شود، در صورتی که تاریخچه نقاشی دیواری یا همان دیوارنگاری از قدیمی ترین آثار هنری به دست آمده از دوران گذشته تا به امروز موجود است. عده ای فکر می کنند که نقاشی دیواری فقط برای مفاهیمی خاص انتخاب اجرا می شود، در صورتی که نقاشی دیواری تمام ترین، مردمی ترین و صمیمی ترین هنرها به شمار می رود. هنری که در طول شبانه روز و یا ماه ها و سال ها در معرض دید و نقد و بررسی عامه مردم جامعه قرار می گیرد. اگر بزرگ بینی نباشد هر روز بیش از پیش چه از لحاظ تکامل هنرمند و چه از لحاظ تکامل خود هنر دیوارنگاری رو به تکامل و ترقی می رود.
به سراغ «سیدمحمود شیعی» مدیر اداره نقاشی دیواری، سازمان زیباسازی شهرداری تهران رفتم تا اطلاعاتی را در این خصوص جویا شوم.
از او پرسیدم نقاشی های دیواری چه تاثیری در زیباسازی شهری دارد، پاسخ داد: «اگر برای زیباسازی شهر به تعریفی مشخص دست یابیم بی تردید یکی از ارکان مهم این تعریف حضور هنرهای شهری برای تحقق آن تعریف خواهد بود. طبعا نقاشی دیواری نیز به عنوان شاخه ای از هنرهای تجسمی که اساساً تعریف خود را در ارتباط با دیوار، معماری و شهر می یابد نقش مهمی در زیباسازی شهر خواهد داشت. با این توصیف نقاشی دیواری یکی از عناصر فاخر و قابل توجه در آرایه شهری است که فضای مرتبط با خود را به فضای مثبت، دارای خاطره و توان بصری (آرامش، زیبایی و فرهنگ سازی با محیط) مبدل می کند.
او در پاسخ به این سؤال که معمولاً چه نوع نقاشی هایی برای دیوار شهر مناسب است. می گوید: «مناسب بودن نقاشی های دیواری برای یک شهر باید دارای دو ویژگی محوری باشد:
الف) مفهوم اثر
ب) تکنولوژی اجرایی
این مفاهیم قابل تقسیم بندی های بیشتری است اما به شکلی کلی مفهوم اثر در حقیقت نگاه و رویکرد به موضوع است و تکنولوژی اجرایی شامل رعایت اصول فنی تجسمی و اصول فنی اجرایی لازم می شود. بنابراین نقاشی هایی در شهر مناسب خواهند بود که ضمن رعایت اصول تجسمی و هماهنگی با معماری دیوار و میدان دید مخاطب و تاثیرات عناصر محیطی بر اثری که روی دیوار کار می شود باید رویکرد و نگاه خالق اثر نیز رویکردی منطبق بر فرهنگ و آداب اجتماعی-ملی و اعتقادی یک شهر باشد و این عنصر نسبی در فضاها و محیط های مختلف شهری و حتی در مناطق مختلف یک کلان شهر نیز نسبت های متفاوتی می یابد که مستقیماً با همان موارد مرتبط می باشد. البته برخی آداب و فرهنگ ها نیز هست که در تمام مناطق شهر عمومیت دارد مانند تصویر یک شهید، گل، مادر و از این قبیل.
● پیام یک رسانه موثر
«شیعی» درباره پیام این نقاشی دیواری ها هم نیز می گوید: «پیام زیبایی، آرامش بصری و دیداری و متناسب و هماهنگی؛ محوری ترین پیام است. آنچه که در نزد اذهان عمومی در تعریف و کاربرد واژه پیام متبادر است با موضوع اشتباه گرفته می شود. به عبارتی موضوعات یک مقوله را به عنوان پیام فرض می کنند و این در حالی است که هر موضوعی دارای پیام است که باید قالب و چارچوب ارائه خود را تعریف نماید. نقاشی دیواری عمدتاً در بافت شهری در تناسب و همراهی با فرم و رنگ و عناصر مرتبط با دیوار و با محوریت موضوع خود عمل می کند. فرضاً چنانچه موضوعی فرهنگی - اعتقادی- آیینی- آموزشی- مناسبتی و...- دستمایه قرار گیرد. همه عوامل و روابط بصری دست در دست هم ترکیب بندی را تشکیل می دهند که ضمن انتقال موضوع تناسب و زیبایی را نیز به شهر هدیه می کند. تجربه نشان داده است چنانچه موضوع، وسیله بیان را تحت الشعاع خود قرار دهد ارزش های ماهوی موضوع را نیز از میان می برد مانند مفهومی زیبا که در قالب ادبیاتی هجو نمی گنجد بنابراین نقاشی های دیواری باید پیام آور مفاهیم زیبا و متناسب در بیانی متین و رسا و متناسب باشند.
این مسئول در سازمان زیباسازی فضای تعریف شده نقاشی دیواری را اینگونه تشریح می کند: «اصولاً باید فضای تعریف شده توسط معمار، یک فضای معماری داشته باشد. ضمن اینکه در کشیدن این نقاشی ها افکار مردم و مسئولان در نظر گرفته می شود.هنرمندان و مدیران مربوط به موضوع و مشاوران سیاستگذار هنری در این امر خارج از خواسته مردم عمل نمی کنند. آنان طبقه ای از همین مردمند که در تحصیل و کسب تخصص در جایگاه مخصوص این موضوع قرار گرفته اند تا مردم برای تامین این نیاز، آنها را وکیل خاسته های خود ببینند. خواسته های عموم مردم در یک جامعه، خواسته های زیرین و بنیادین است و اشکال در آنجا پیدا می شود که این عده متخصص و یا سیاستگذاران آنها از جایگاه مردمی و بنیادین خود تا حدی فاصله بگیرند که تضاد پدید آید و هیچ یک طرف مقابل را درک نکند. هنرهای عمومی (Poblic Arts) در حال حاضر یکی از پرطرفدارترین و موثرترین رویکردهای هنری است که در دنیا زبان تخصص را براساس خواسته های نهادین و بنیادین مردم قرار داده است، لذا منجر به تاملی فاخر، گیرا و تاثیرگذار شده است. بنابراین متخصصین باید همواره جایگاهی را که یافته اند با خاستگاه ارزشی و ملی خود انطباق علمی و اصولی دهند تا آن تعامل ارزشمند و تأثیرگذار صورت پذیرد، در غیر این صورت غیرمتخصصین و سلایق مختلفی که دارای ویژگی های مبهم است در جامعه ذوق و ذائقه مردم را تغییر می دهند و به جایگاهی غیرفاخر و ضدارزش سوق می دهند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *