عقده حقارت یک وزیر خارجه
عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان سعودی یادداشتی را در روزنامه نیویورک تایمز نوشته است و در این یادداشت فهرستی از اتهاماتی که مختص آل سعود است به ایران نسبت داده است.البته به نظر نمی رسد که این یادداشت به قلم خود او باشد قطعاً آن را یکی دیگر نوشته و با نام او در نیویورک تایمز به چاپ رسیده است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه بین الملل ، وزیر خارجه سعودی مدت هاست دست به کار شده و سعی دارد تا جمهوری اسلامی ایران را در منطقه با اقدامات خود تحت فشار قرار دهد و به تنش های میان دو کشور بیفزاید.
بهانه مقامات این رژیم هم حمله عده ای به سفارت و کنسولگری این کشور در تهران و مشهد بود، البته همه اینها بهانه الکی و فرعی است و یکی از دلایل سران سعودی برای دشمنی با جمهوری اسلامی ایران، توافقی است که بر سر موضوع هسته ای کشورمان با 1+5 به دست آمده است.
در کنار این بهانه دلایل دیگری هم برای دشمنی با ایران وجود دارد و آن کمک به دولت ها و ملت هایی است که اکنون با دخالت های حکام سعودی در جنگ و بحران به سر می برند. از سوریه تا عراق و یمن درگیر جنگی است که باعث و بانی آن رژیم سعودی است.
الجبیر در یادداشت خود ایران را متهم به فرقه گرایی و حمایت از تروریسم کرده است. مصداق وزیر خارجه عربستان هم حزب الله لبنان است که به گفته او ایران از حزب الله حمایت می کند. این نکته کشف تازه ای نیست. جمهوری اسلامی ایران بارها به طور رسمی اعلام کرده است که حزب الله لبنان از حمایت های جمهوری اسلامی ایران برخوردار است و یکی از دلایل مهم آن هم ایستادگی حزب الله مقابل دشمن درجه یک جهان اسلام یعنی رژیم اسرائیل است که سرزمین فلسطین را اشغال کرده است.
حزب الله لبنان به عنوان یک گروه رسمی و قانونی در این کشور فعالیت دارد و هر گاه لبنان از سوی رژیم اسرائیل با تهدید روبرو شده است، نیروهای حزب الله به دفاع از سرزمین لبنان پرداخته اند. حزبالله لبنان پس از سالها جنگ موفق به آزاد کردن جنوب لبنان از اشغال اسرائیل در سال ۲۰۰۰ شد. این گروه پس از آن به فعالیت های سیاسی خود تحرک بیشتری داد و به کابینه و مجلس لبنان راه یافت.
مردم لبنان علاقه ویژه ای به حزب الله و دبیر کل آن سید حسن نصر الله دارند. آنها اعتقاد دارند که اگر حزب الله نبود اکنون لبنان هم، همچون فلسطین به دست رژیم اشغالگر اسرائیل افتاده بود.
هر چند برخی کشورها از جمله آمریکا و سعودی حزب الله لبنان را گروهی تروریستی می دانند اما چنین واکنشی به این خاطر است که این گروه مقاومت اسلامی مانعی بر سر راه اهداف آمریکا، اسرائیل و عربستان در منطقه است.
کشورهای منطقه از جمله عربستان که از پیشرفت های جمهوری اسلامی ایران بسیار ناخشنود بوده و هستند، ادامه تحریم ها و تهدیدات آمریکا و غرب را خواهان بودند به همین خاطر با مذاکرات هسته ای و رسیدن به توافق به شدت مخالفت می کردند و چوب لای چرخ مذاکرات می گذاشتند. در این دو سال گذشته یکی از محاسنی که مذاکرات هسته ای داشت، دوست و دشمن را برای جمهوری اسلامی ایران آشکار ساخت و معرفی کرد و باعث شد چهره پلید سران چنین کشورهایی از پس پرده بیرو بیاید.
سران چنین کشورهایی هنگامی که می دیدند جمهوری اسلامی ایران زمانی که شدیدترین تحریم های آمریکا و غرب را تحمل کرده و در همین شرایط به پیشرفت های چشمگیری هم دست یافته است، نگران پس از برجام می شوند چون می دانند که برچیده شدن تحریم ها و گسترش مناسبات با دیگر کشورها از جمله اروپا و کشورهای پیشرفته شرق آسیا جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در منطقه و جهان بالا می برد و باعث تضعیف شدن هر چه بیشتر جایگاه کشوری ماننده عربستان می شود. اگر تحریم هایی که علیه ایران وضع شد، علیه عربستان وضع شده بود این رژیم بارها سقوط کرده بود.
الجبیر ادعا کرده است که ایران یا وابستگانش مقر تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت در سال 1983 و برج های خبر در عربستان در سال 1996 و ترورهای رستوران میکونوس در برلین در 1996 نقش داشته است. این ادعا در حالی از سوی وی مطرح می شود که هیچ سند و مدرکی که ثابت کند ایران در این وقایع نقش داشته وجود ندارد و حتی در ماجرای میکونوس شواهد و اسنادی وجود دارد که نشان می دهد تروری که در آن رستوران انجام شد یک تسویه حساب درون گروهی بود.
او ادعا کرده که انفجار مقر تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت در سال 1983 کار ایران بوده است در حالی که در آن سال لبنان در اشغال آمریکایی ها بود و مردم این کشور هم به همین خاطر حضور نظامیان آمریکایی را تحمل نمی کردند و جوانان لبنانی با این حضور مقابله می نمودند. همچنین ایران خود درگیر جنگی بود که یکی از حامیان اصلی جنگ علیه ایران، رژیم سعودی بود. دلارهای نفتی عربستان به صدام در جنگ تحمیلی رژیم بعثی را برپا نگهداشته بود.
در بامداد 23 اكتبر 1983بزرگ ترين عمليات استشهادي از سوی جوانان مقاوم و گمنام لبناني، عليه اشغالگران آمريكايي در بيروت انجام شد. اين عمليات در ادبيات سياسي و تاريخي ايالات متحده آمريكا به «كابوس اكتبر 83» معروف شد و تلاش مسئولان اين كشور براي شناسايي عاملان اين عمليات بزرگ هنوز هم به نتيجه نرسيده است. طي اين عمليات 241 تفنگدار دريايي (مارينز) آمريكايي كه از زبده ترين سربازان اين كشور به شمار مي روند کشته شدند. آمريكاييها از عمليات مارينز به عنوان بدترين حادثه پس از جنگ ويتنام ياد مي كنند.
در جای دیگر یادداشت الجبیر که البته روشن است به قلم خود او نیست، ادعا کرده که انفجار برج های خبر در عربستان هم کار ایران بوده است؛ اما در همان زمان، جریانهای داخلی عربستان سعودی و به ویژه القاعده به عنوان عامل این حمله در مظان اتهام بودند. عربستان سعودی خود در اولین اظهارنظرها در این باره، عربهای افغان یعنی عربهایی را مسئول این حمله دانست که پیش از این در جریان جنگ در افغانستان علیه شوروی کارکشته شده بودند.
در سالهای بعد نیز مقامات عربستانی موضعگیریهای متفاوتی در این باره داشتهاند. آنها در برخی شرایط برای نشان دادن وضعیت مناسب امنیتی در این کشور، مدعی شدهاند که این حملات در خارج از این کشور برنامهریزی شده است و در موارد دیگر، اتباع عربستانی و از جمله اعضای حزبالله حجاز را مسئول آن معرفی کردهاند.
عبدالباری العطوان، روزنامهنگار مشهور عرب از جمله افرادی بود که فرصت این را یافت در افغانستان با بن لادن دیدار کند، مدعی شده است که بنلادن بعد از اخراج از سودان در سال 1996 و برای نشان دادن قدرت خود، این حمله را انجام داده است.
و اکنون وزیر خارجه سعودی نبش قبر کرده و سعی دارد پرونده هایی را رو کند که تاکنون هیچ سند و مدرکی که نشان دهد ایران در آنها نقش داشته به دست نیامده است.
وزیر خارجه بی اطلاع و خشک مغز رژیم سعودی در بخش دیگر یادداشتی که دیگران برای او نوشته اند و در روزنامه نیویورک تایمز به چاپ رسیده نوشته است؛«ایران از حمله به مراکز دیپلماتیک به عنوان ابزاری برای پیشبرد سیاست خارجی اش استفاده می کند. اشغال سفارت آمریکا در تهران تنها آغاز این سیاست بود. از آن زمان، سفارت های بریتانیا، دانمارک، کویت، فرانسه، روسیه و عربستان سعودی در ایران یا در خارج از ایران مورد حمله افراد وابسته به ایران قرار گرفته اند. دیپلمات های خارجی و مخالفان سیاسی ایرانی در سراسر جهان ترور شده اند.
این ادعا در حالی مطرح می شود که به غیر از چند تجمع مقابل سفارتخانه ایتالیا و فرانسه هیچ حمله ای به آنها انجام نشده است، ضمن این که حمله به سفارت دانمارک هم با تجمع اعتراضی به خاطر اقدام توهین آمیز به ساحت پیامبر مکرم اسلام انجام شد. البته منافقین در دانمارک بارها به سفارت ایران در این کشور حمله کرده اند. همچنین ادعای الجبیر در حمله به سفارت کویت در تهران هم بر اساس جستجو و پیگیری ما برای این ادعا نشان می دهد که وزیر خارجه آل سعود با انتشار این یادداشت سراسر دروغ تلاش می کند عقده های حقارت خود را مقابل جمهوری اسلامی ایران نشان دهد.
سفارت روسیه در تهران هم که بنا بر ادعای الجبیر مورد حمله قرار گرفته است، یک دروغ بزرگ دیگر از سیاستمدار ناپخته دستگاه دیپلماسی سعودی است که با خامی روزنامه معروف و مشهوری همچون نیویورک تایمز که شاید مبلغ زیادی را هم برای چاپ آن دریافت کرده باشد، روبرو شده است. الجبیر سعی داشته که مانند وزیر خارجه کشورمان محمد جواد ظریف که گهگاهی مفالاتی را به روزنامه ها و نشریات بین المللی می دهد رفتار کند اما ظریف کجا جبیر کجا!
اما وزیر خارجه سعودی در باره یمن هم نوشته و مدعی شده که ایران از شبه نظامیان حوثی حمایت می کند. مردم یمن در یک روند سیاسی که پس از استعفای رئیس جمهوری وابسته آن به آل سعود انجام دادند می رفتند تا برای آینده سیاسی کشور خود تصمیم گیری کنند که با دخالت و تجاوز نظامی سعودی روبرو شدند.
الجبیر مدعی شده که در یمن، حمایت ایران از تصرف کشور به دست شبه نظامیان حوثی باعث جنگی شده که هزاران کشته به همراه داشته است.
پیش از دخالت عربستان در یمن، مردم این کشور تلاش می کردند تا از مسیر سیاسی و انتخابات، اختلافات داخلی را حل کنند و در این مسیر حرکت خوبی را هم آغاز کرده و ادامه می دادند اما دخالت نظامی سعودی و حمله آنها به این کشور باعث شد که اکنون نزدیک به یک سال است مردم مظلوم این کشور زیر باران حملات هواپیماهای رژیم سعودی و دیگر کشورهای ائتلاف ضد یمن قرار دارند و تاکنون شمار زیادی از مردم این کشور به دست ارتش سعودی به شهادت رسیده اند، وزیر خارجه سعودی چگونه می تواند ادعا کند ایران باعث کشته شدن هزاران نفر در یمن شده است؟!
جبیر در یادداشت خود ننوشته، به مسائل دیگری هم اشاره کرده از جمله این که نگران است چرا هنوز سیاست مردم و مسئولین ایران همچنان دفاع از شعار مرگ بر آمریکاست؟ وزیر خارجه سعودی به همین خاطر، هم ناراحت است و هم نگران که چرا پس از توافق هسته ای سر دادن شعار مرگ بر آمریکا در ایران ادامه دارد؟!
او کشورش را محور مبارزه با تروریسم معرفی کرده و ایران را حامی تروریسم! اما تروریست های تکفیری که خاستگاه آن وهابیت سعودی است، در دامن عربستان رشد یافته اند و اکنون هم در کشورهای اسلامی منطقه مشغول جنایات فجیع خود علیه جهان اسلام هستند که اگر کمک های مالی و تجهیزاتی سعودی و ترکیه نباشد، آنها در کوتاه ترین زمان از بین می روند.
همه این اتهامات علیه ایران از دهان وزیر خارجه کشوری بیرون می ریزد که کشورش هنوز رنگ برگزاری یک انتخابات را به خود ندیده و این حق قانونی و انسانی از مردم این کشور سال های طولانی است که از آنها سلب شده است.
رژیمی که تنها بر اساس یک رشته قوانین خود ساخته و موروثی به برگزیده شدن پادشاه آن منجر می شود و همواره هم جنگ قدرت در خاندان های عربستان وجود دارد. کشوری که هیچگونه حقوق شهروندی در آن رعایت نمی شود و حتی منتقدان این رژیم اعدام می شوند که نمونه بارز آن اعدام آیت الله شیخ نمر روحانی برجسته شیعه این کشور است که باعث واکنش های زیادی در جهان علیه اقدام رژیم سعودی شد، علیه ایران جو سازی می کند.
کشتار زائران در مکه و منا از دیگر اقداماتی است که سران این رژیم در آن نقش داشتند. بیشترین کشته در این فاجعه برای زائران ایرانی بود. و اگر هم این رژیم تاکنون در فهرست کشورهای حامی تروریسم، ناقض حقوق بشر و مخل امنیت و صلح منطقه معرفی نشده است به خاطر روابط ویژه ای است که با آمریکا دارد. حمایت های گسترده آمریکا از رژیم دست نشانده خود در منطقه چنین اجازه ای را به سازمان های بین المللی نمی دهد تا حکام جنایتکار سعودی را محکوم کنند.
اگر قرار است تغییری ایجاد شود، این تغییر باید در رژیم آل سعود باشد تا بتوان آینده روشنی را برای منطقه غرب آسیا پیش بینی کرد. جمهوری اسلامی ایران خطایی ندارد که تغییر کند. رژیم سعودی در حال غرق شدن است برای همین دست و پای زیادی می زند که باعث می شود بیشتر فرو برود.
بهانه مقامات این رژیم هم حمله عده ای به سفارت و کنسولگری این کشور در تهران و مشهد بود، البته همه اینها بهانه الکی و فرعی است و یکی از دلایل سران سعودی برای دشمنی با جمهوری اسلامی ایران، توافقی است که بر سر موضوع هسته ای کشورمان با 1+5 به دست آمده است.
در کنار این بهانه دلایل دیگری هم برای دشمنی با ایران وجود دارد و آن کمک به دولت ها و ملت هایی است که اکنون با دخالت های حکام سعودی در جنگ و بحران به سر می برند. از سوریه تا عراق و یمن درگیر جنگی است که باعث و بانی آن رژیم سعودی است.
الجبیر در یادداشت خود ایران را متهم به فرقه گرایی و حمایت از تروریسم کرده است. مصداق وزیر خارجه عربستان هم حزب الله لبنان است که به گفته او ایران از حزب الله حمایت می کند. این نکته کشف تازه ای نیست. جمهوری اسلامی ایران بارها به طور رسمی اعلام کرده است که حزب الله لبنان از حمایت های جمهوری اسلامی ایران برخوردار است و یکی از دلایل مهم آن هم ایستادگی حزب الله مقابل دشمن درجه یک جهان اسلام یعنی رژیم اسرائیل است که سرزمین فلسطین را اشغال کرده است.
حزب الله لبنان به عنوان یک گروه رسمی و قانونی در این کشور فعالیت دارد و هر گاه لبنان از سوی رژیم اسرائیل با تهدید روبرو شده است، نیروهای حزب الله به دفاع از سرزمین لبنان پرداخته اند. حزبالله لبنان پس از سالها جنگ موفق به آزاد کردن جنوب لبنان از اشغال اسرائیل در سال ۲۰۰۰ شد. این گروه پس از آن به فعالیت های سیاسی خود تحرک بیشتری داد و به کابینه و مجلس لبنان راه یافت.
مردم لبنان علاقه ویژه ای به حزب الله و دبیر کل آن سید حسن نصر الله دارند. آنها اعتقاد دارند که اگر حزب الله نبود اکنون لبنان هم، همچون فلسطین به دست رژیم اشغالگر اسرائیل افتاده بود.
هر چند برخی کشورها از جمله آمریکا و سعودی حزب الله لبنان را گروهی تروریستی می دانند اما چنین واکنشی به این خاطر است که این گروه مقاومت اسلامی مانعی بر سر راه اهداف آمریکا، اسرائیل و عربستان در منطقه است.
کشورهای منطقه از جمله عربستان که از پیشرفت های جمهوری اسلامی ایران بسیار ناخشنود بوده و هستند، ادامه تحریم ها و تهدیدات آمریکا و غرب را خواهان بودند به همین خاطر با مذاکرات هسته ای و رسیدن به توافق به شدت مخالفت می کردند و چوب لای چرخ مذاکرات می گذاشتند. در این دو سال گذشته یکی از محاسنی که مذاکرات هسته ای داشت، دوست و دشمن را برای جمهوری اسلامی ایران آشکار ساخت و معرفی کرد و باعث شد چهره پلید سران چنین کشورهایی از پس پرده بیرو بیاید.
سران چنین کشورهایی هنگامی که می دیدند جمهوری اسلامی ایران زمانی که شدیدترین تحریم های آمریکا و غرب را تحمل کرده و در همین شرایط به پیشرفت های چشمگیری هم دست یافته است، نگران پس از برجام می شوند چون می دانند که برچیده شدن تحریم ها و گسترش مناسبات با دیگر کشورها از جمله اروپا و کشورهای پیشرفته شرق آسیا جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در منطقه و جهان بالا می برد و باعث تضعیف شدن هر چه بیشتر جایگاه کشوری ماننده عربستان می شود. اگر تحریم هایی که علیه ایران وضع شد، علیه عربستان وضع شده بود این رژیم بارها سقوط کرده بود.
الجبیر ادعا کرده است که ایران یا وابستگانش مقر تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت در سال 1983 و برج های خبر در عربستان در سال 1996 و ترورهای رستوران میکونوس در برلین در 1996 نقش داشته است. این ادعا در حالی از سوی وی مطرح می شود که هیچ سند و مدرکی که ثابت کند ایران در این وقایع نقش داشته وجود ندارد و حتی در ماجرای میکونوس شواهد و اسنادی وجود دارد که نشان می دهد تروری که در آن رستوران انجام شد یک تسویه حساب درون گروهی بود.
او ادعا کرده که انفجار مقر تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت در سال 1983 کار ایران بوده است در حالی که در آن سال لبنان در اشغال آمریکایی ها بود و مردم این کشور هم به همین خاطر حضور نظامیان آمریکایی را تحمل نمی کردند و جوانان لبنانی با این حضور مقابله می نمودند. همچنین ایران خود درگیر جنگی بود که یکی از حامیان اصلی جنگ علیه ایران، رژیم سعودی بود. دلارهای نفتی عربستان به صدام در جنگ تحمیلی رژیم بعثی را برپا نگهداشته بود.
در بامداد 23 اكتبر 1983بزرگ ترين عمليات استشهادي از سوی جوانان مقاوم و گمنام لبناني، عليه اشغالگران آمريكايي در بيروت انجام شد. اين عمليات در ادبيات سياسي و تاريخي ايالات متحده آمريكا به «كابوس اكتبر 83» معروف شد و تلاش مسئولان اين كشور براي شناسايي عاملان اين عمليات بزرگ هنوز هم به نتيجه نرسيده است. طي اين عمليات 241 تفنگدار دريايي (مارينز) آمريكايي كه از زبده ترين سربازان اين كشور به شمار مي روند کشته شدند. آمريكاييها از عمليات مارينز به عنوان بدترين حادثه پس از جنگ ويتنام ياد مي كنند.
در جای دیگر یادداشت الجبیر که البته روشن است به قلم خود او نیست، ادعا کرده که انفجار برج های خبر در عربستان هم کار ایران بوده است؛ اما در همان زمان، جریانهای داخلی عربستان سعودی و به ویژه القاعده به عنوان عامل این حمله در مظان اتهام بودند. عربستان سعودی خود در اولین اظهارنظرها در این باره، عربهای افغان یعنی عربهایی را مسئول این حمله دانست که پیش از این در جریان جنگ در افغانستان علیه شوروی کارکشته شده بودند.
در سالهای بعد نیز مقامات عربستانی موضعگیریهای متفاوتی در این باره داشتهاند. آنها در برخی شرایط برای نشان دادن وضعیت مناسب امنیتی در این کشور، مدعی شدهاند که این حملات در خارج از این کشور برنامهریزی شده است و در موارد دیگر، اتباع عربستانی و از جمله اعضای حزبالله حجاز را مسئول آن معرفی کردهاند.
عبدالباری العطوان، روزنامهنگار مشهور عرب از جمله افرادی بود که فرصت این را یافت در افغانستان با بن لادن دیدار کند، مدعی شده است که بنلادن بعد از اخراج از سودان در سال 1996 و برای نشان دادن قدرت خود، این حمله را انجام داده است.
و اکنون وزیر خارجه سعودی نبش قبر کرده و سعی دارد پرونده هایی را رو کند که تاکنون هیچ سند و مدرکی که نشان دهد ایران در آنها نقش داشته به دست نیامده است.
وزیر خارجه بی اطلاع و خشک مغز رژیم سعودی در بخش دیگر یادداشتی که دیگران برای او نوشته اند و در روزنامه نیویورک تایمز به چاپ رسیده نوشته است؛«ایران از حمله به مراکز دیپلماتیک به عنوان ابزاری برای پیشبرد سیاست خارجی اش استفاده می کند. اشغال سفارت آمریکا در تهران تنها آغاز این سیاست بود. از آن زمان، سفارت های بریتانیا، دانمارک، کویت، فرانسه، روسیه و عربستان سعودی در ایران یا در خارج از ایران مورد حمله افراد وابسته به ایران قرار گرفته اند. دیپلمات های خارجی و مخالفان سیاسی ایرانی در سراسر جهان ترور شده اند.
این ادعا در حالی مطرح می شود که به غیر از چند تجمع مقابل سفارتخانه ایتالیا و فرانسه هیچ حمله ای به آنها انجام نشده است، ضمن این که حمله به سفارت دانمارک هم با تجمع اعتراضی به خاطر اقدام توهین آمیز به ساحت پیامبر مکرم اسلام انجام شد. البته منافقین در دانمارک بارها به سفارت ایران در این کشور حمله کرده اند. همچنین ادعای الجبیر در حمله به سفارت کویت در تهران هم بر اساس جستجو و پیگیری ما برای این ادعا نشان می دهد که وزیر خارجه آل سعود با انتشار این یادداشت سراسر دروغ تلاش می کند عقده های حقارت خود را مقابل جمهوری اسلامی ایران نشان دهد.
سفارت روسیه در تهران هم که بنا بر ادعای الجبیر مورد حمله قرار گرفته است، یک دروغ بزرگ دیگر از سیاستمدار ناپخته دستگاه دیپلماسی سعودی است که با خامی روزنامه معروف و مشهوری همچون نیویورک تایمز که شاید مبلغ زیادی را هم برای چاپ آن دریافت کرده باشد، روبرو شده است. الجبیر سعی داشته که مانند وزیر خارجه کشورمان محمد جواد ظریف که گهگاهی مفالاتی را به روزنامه ها و نشریات بین المللی می دهد رفتار کند اما ظریف کجا جبیر کجا!
اما وزیر خارجه سعودی در باره یمن هم نوشته و مدعی شده که ایران از شبه نظامیان حوثی حمایت می کند. مردم یمن در یک روند سیاسی که پس از استعفای رئیس جمهوری وابسته آن به آل سعود انجام دادند می رفتند تا برای آینده سیاسی کشور خود تصمیم گیری کنند که با دخالت و تجاوز نظامی سعودی روبرو شدند.
الجبیر مدعی شده که در یمن، حمایت ایران از تصرف کشور به دست شبه نظامیان حوثی باعث جنگی شده که هزاران کشته به همراه داشته است.
پیش از دخالت عربستان در یمن، مردم این کشور تلاش می کردند تا از مسیر سیاسی و انتخابات، اختلافات داخلی را حل کنند و در این مسیر حرکت خوبی را هم آغاز کرده و ادامه می دادند اما دخالت نظامی سعودی و حمله آنها به این کشور باعث شد که اکنون نزدیک به یک سال است مردم مظلوم این کشور زیر باران حملات هواپیماهای رژیم سعودی و دیگر کشورهای ائتلاف ضد یمن قرار دارند و تاکنون شمار زیادی از مردم این کشور به دست ارتش سعودی به شهادت رسیده اند، وزیر خارجه سعودی چگونه می تواند ادعا کند ایران باعث کشته شدن هزاران نفر در یمن شده است؟!
جبیر در یادداشت خود ننوشته، به مسائل دیگری هم اشاره کرده از جمله این که نگران است چرا هنوز سیاست مردم و مسئولین ایران همچنان دفاع از شعار مرگ بر آمریکاست؟ وزیر خارجه سعودی به همین خاطر، هم ناراحت است و هم نگران که چرا پس از توافق هسته ای سر دادن شعار مرگ بر آمریکا در ایران ادامه دارد؟!
او کشورش را محور مبارزه با تروریسم معرفی کرده و ایران را حامی تروریسم! اما تروریست های تکفیری که خاستگاه آن وهابیت سعودی است، در دامن عربستان رشد یافته اند و اکنون هم در کشورهای اسلامی منطقه مشغول جنایات فجیع خود علیه جهان اسلام هستند که اگر کمک های مالی و تجهیزاتی سعودی و ترکیه نباشد، آنها در کوتاه ترین زمان از بین می روند.
همه این اتهامات علیه ایران از دهان وزیر خارجه کشوری بیرون می ریزد که کشورش هنوز رنگ برگزاری یک انتخابات را به خود ندیده و این حق قانونی و انسانی از مردم این کشور سال های طولانی است که از آنها سلب شده است.
رژیمی که تنها بر اساس یک رشته قوانین خود ساخته و موروثی به برگزیده شدن پادشاه آن منجر می شود و همواره هم جنگ قدرت در خاندان های عربستان وجود دارد. کشوری که هیچگونه حقوق شهروندی در آن رعایت نمی شود و حتی منتقدان این رژیم اعدام می شوند که نمونه بارز آن اعدام آیت الله شیخ نمر روحانی برجسته شیعه این کشور است که باعث واکنش های زیادی در جهان علیه اقدام رژیم سعودی شد، علیه ایران جو سازی می کند.
کشتار زائران در مکه و منا از دیگر اقداماتی است که سران این رژیم در آن نقش داشتند. بیشترین کشته در این فاجعه برای زائران ایرانی بود. و اگر هم این رژیم تاکنون در فهرست کشورهای حامی تروریسم، ناقض حقوق بشر و مخل امنیت و صلح منطقه معرفی نشده است به خاطر روابط ویژه ای است که با آمریکا دارد. حمایت های گسترده آمریکا از رژیم دست نشانده خود در منطقه چنین اجازه ای را به سازمان های بین المللی نمی دهد تا حکام جنایتکار سعودی را محکوم کنند.
اگر قرار است تغییری ایجاد شود، این تغییر باید در رژیم آل سعود باشد تا بتوان آینده روشنی را برای منطقه غرب آسیا پیش بینی کرد. جمهوری اسلامی ایران خطایی ندارد که تغییر کند. رژیم سعودی در حال غرق شدن است برای همین دست و پای زیادی می زند که باعث می شود بیشتر فرو برود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *