ثروتمندترین روستای "هندوستان" + تصاویر
خبرگزاری میزان - ساکنین هیواری بازار، روستایی دورافتاده در هند، با برنامهریزی کاری کردند که امروز به ثروتمندترین روستای این کشور تبدیلشدهاند.
به گزارش سرویس بین الملل ، ساکنین
هیواری بازار، روستایی دورافتاده در ناحیهی احمد نجار از ایالت
ماهاراشترای هند، با برنامهریزی کاری کردند که از یک منطقهی کمجمعیت در
نیمهی دهه 1990، امروز به ثروتمندترین روستای این کشور تبدیلشدهاند.
اخیراً رشد ناخالص ملی این روستا به بالاترین حد در میان کل روستاهای کشور رسیده است. جمعیتِ 150 نفریِ آن از متوسط درآمد 30000 روپیه ای در ماه (معادل 450 دلار) برخوردارند. بهعلاوه حدود 60 خانواده از 235 خانوار این روستا میلیونر هستند. هرسال محصولات فراوانی از پیاز، سیبزمینی و ارزن از زمینهای کشاورزی منطقه برداشت میشود و تصور اینکه تا همین چند سال پیش این اراضی بایر بودند و کسی به آنها توجهی نمیکرد، دشوار است.
تا نیمهی دههی 1990 این دهکده بسیار فقیر بود و هنوز تحت تأثیر عواقب قحطی شدید سال 197 قرار داشت. مردم افسرده و ناامید شده و تلاش برای زنده ماندن دشوار شده بود. مردم کمکم به مشروبات الکلی روی آوردند و وضعیت بدتر شد. درنتیجه حدود 90 درصد جمعیت روستا، ازآنجا مهاجرت کردند. مابقی هم هیچ هدف و ایدهای برای آینده نداشتند. کدخدای روستا بسیار پیر بود و هیچ تصوری درباره وضعیت روستا نداشت. بدین ترتیب جوانان احساس کردند که به حمایت و راهنمایی رهبری قدرتمندتر احتیاج دارند.
سال 1980 آنها به سراغ پوپاترو پاوار، تنها فرد تحصیلکرده روستا رفتند که ازقضا او هم به دنبال یافتن کار اداری قصد مهاجرت داشت؛ اما مردم نقشه جدیدی برای او ریخته بودند و از وی خواستند بهعنوان نامزد در انتخابات محلی شرکت کند که او در ابتدا تمایلی نداشت اما نهایتاً بهعنوان «سرپنج» (رییس گروه حاکم بر یک روستا) انتخاب شد.
وی پس از رسیدن به این منصب جدید، در آغاز کار مردم را راضی کرد میکدهها را تعطیل کنند. سپس برای اعطای وام به کشاورزان بیبضاعت از بانک ماهاراشترا تلاش کرد و بخشی از منابع مالی را صرف ارتقای سیستم آب منطقه، جمعآوری آب باران و طرحهای ذخیره آب کرد. او روستاییان را به ساخت 52 خاکریز خاکی، 32 خاکریز سنگی و 9 سد کنترلی واداشت. درنهایت پروژهی او جواب داد بهگونهای که ذرهای آب در این روستا که متوسط بارش سالیان در آن فقط 15 اینچ بود، به هدر نمیرفت و در فصل بارندگی سطح زمینهای زیر کشت از 50 جریب به 170 هکتار رسید. مشکل کمبود آب حل شد، مهاجران بهتدریج به روستا برگشتند و تعداد خانوارها از 90 به 235 رسید. مردم خوشحالتر بودند بیشتر باهم همکاری میکردند و در حل مشکلات به هم یاری میرساندند.
پاوار سیستمهایی را طراحی کرده بود که در آن دو یا سه خانواده به کمک هم باید روی مزارعشان کار میکردند بدین طریق ایجاد جامعهای متحد و اجتناب از استخدام کارگران را در میان مردمک جا انداخت.
اکنون هیوار با رشد روزافزون نظم و قانون به الگویی برای دیگر روستاها تبدیلشده است.
اخیراً رشد ناخالص ملی این روستا به بالاترین حد در میان کل روستاهای کشور رسیده است. جمعیتِ 150 نفریِ آن از متوسط درآمد 30000 روپیه ای در ماه (معادل 450 دلار) برخوردارند. بهعلاوه حدود 60 خانواده از 235 خانوار این روستا میلیونر هستند. هرسال محصولات فراوانی از پیاز، سیبزمینی و ارزن از زمینهای کشاورزی منطقه برداشت میشود و تصور اینکه تا همین چند سال پیش این اراضی بایر بودند و کسی به آنها توجهی نمیکرد، دشوار است.
تا نیمهی دههی 1990 این دهکده بسیار فقیر بود و هنوز تحت تأثیر عواقب قحطی شدید سال 197 قرار داشت. مردم افسرده و ناامید شده و تلاش برای زنده ماندن دشوار شده بود. مردم کمکم به مشروبات الکلی روی آوردند و وضعیت بدتر شد. درنتیجه حدود 90 درصد جمعیت روستا، ازآنجا مهاجرت کردند. مابقی هم هیچ هدف و ایدهای برای آینده نداشتند. کدخدای روستا بسیار پیر بود و هیچ تصوری درباره وضعیت روستا نداشت. بدین ترتیب جوانان احساس کردند که به حمایت و راهنمایی رهبری قدرتمندتر احتیاج دارند.
سال 1980 آنها به سراغ پوپاترو پاوار، تنها فرد تحصیلکرده روستا رفتند که ازقضا او هم به دنبال یافتن کار اداری قصد مهاجرت داشت؛ اما مردم نقشه جدیدی برای او ریخته بودند و از وی خواستند بهعنوان نامزد در انتخابات محلی شرکت کند که او در ابتدا تمایلی نداشت اما نهایتاً بهعنوان «سرپنج» (رییس گروه حاکم بر یک روستا) انتخاب شد.
وی پس از رسیدن به این منصب جدید، در آغاز کار مردم را راضی کرد میکدهها را تعطیل کنند. سپس برای اعطای وام به کشاورزان بیبضاعت از بانک ماهاراشترا تلاش کرد و بخشی از منابع مالی را صرف ارتقای سیستم آب منطقه، جمعآوری آب باران و طرحهای ذخیره آب کرد. او روستاییان را به ساخت 52 خاکریز خاکی، 32 خاکریز سنگی و 9 سد کنترلی واداشت. درنهایت پروژهی او جواب داد بهگونهای که ذرهای آب در این روستا که متوسط بارش سالیان در آن فقط 15 اینچ بود، به هدر نمیرفت و در فصل بارندگی سطح زمینهای زیر کشت از 50 جریب به 170 هکتار رسید. مشکل کمبود آب حل شد، مهاجران بهتدریج به روستا برگشتند و تعداد خانوارها از 90 به 235 رسید. مردم خوشحالتر بودند بیشتر باهم همکاری میکردند و در حل مشکلات به هم یاری میرساندند.
پاوار سیستمهایی را طراحی کرده بود که در آن دو یا سه خانواده به کمک هم باید روی مزارعشان کار میکردند بدین طریق ایجاد جامعهای متحد و اجتناب از استخدام کارگران را در میان مردمک جا انداخت.
اکنون هیوار با رشد روزافزون نظم و قانون به الگویی برای دیگر روستاها تبدیلشده است.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *