تبعات جنگ عربستان با ایران
رفتارهای ناپسند و خارج از عرف اخلاقی و بین المللی از سوی آل سعود علیه ایران باعث قطع ارتباط سیاسی و اقتصادی ایران با عربستان نشد، اما تعرض به سفارت خالی عربستان در تهران، مقامات سعودی را بر آن داشت تا روابط خود را با ایران قطع کنند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی ، قطع روابط ایران و عربستان خواسته سران سعودی بود و اگر قرار است روابط دو کشور حداقل در سطح سیاسی برقرار شود حکام سعودی باید پیشقدم برقراری روابط دوباره با تهران باشند.
اما تقابل ایران و عربستان بدون تبعات نیست و این تبعات، هم در منطقه و هم در جهان تأثیر خود را گذاشته و رفته رفته خود را بیشتر نشان می دهد. عربستان سعی دارد تا کشورهای منطقه و همسایه را بر سر دوراهی قرار دهد تا در یک دو به شکی سیاسی قرار گیرند و از میان دو طرف مجبور به انتخاب یکی از آنها شوند. ایران یا عربستان.
شاید در میان دولت های منطقه بدون هیچ دو دلی ای، حکام سعودی کعبه آمال برخی از آنها هستند، اما برخی دیگر از کشورهای منطقه به خاطر دلارهای سعودی تن به چنین ذلتی می دهند، برخی دیگر از آنها هم با هر دو کشور روابط سیاسی و اقتصادی خوبی دارند اما اکنون به خاطر فشارهای آل سعود در تنگنای انتخاب قرار گرفته اند.
سعودی ها برای رسیدن به هدف خود دست به هر کاری می زنند و برای این که کشورها را با خود همراه سازند پول های کلانی را خرج می کنند تا با بتوانند آنها را وادار به قطع ارتباط با ایران کنند.
پاکستان، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه و برخی کشورهای دیگر که حکام سعودی تلاش زیادی را می کنند تا همه آنها در اردوگاه عربستان قرار گیرند. حتی عمان را هم تحت فشار قرار داده اند. این کشور همواره سیاست بی طرفی خود را در منطقه حفظ کرده است و با جمهوری اسلامی ایران هم هیچ مشکلی نداشته بلکه از روابط بسیار خوب با ایران برخوردار بوده است.
عربستان که با عمان مرز زمینی دارد، سعی می کند تا سران این کشور را که همواره سیاست های منطقی و معقول آنها در منطقه از بروز تنش های بیشتر جلوگیری کرده است، وادار سازد با سیاست های غلط سران سعودی همراهی کنند.
برخی کشورها نیازمند پول های سعودی هستند چون شرایط اقتصادی آنها باعث می شود تن به خواست های عربستان بدهند، اما برخی دیگر مانند پادشاهی عمان نیازی به دلارهای عربستان ندارد. ضمن این که به خوبی می داند نمی تواند روی دوستی حکام سعودی حساب باز کند.
این یارکشی ها علاوه بر این که نشان می دهد آل سعود در مقابل جمهوری اسلامی ایران احساس ضعف شدید می کند و برای همین است که دست به کار شده و یار جمع می کند، از سوی دیگر آستانه تحمل منطقه را هم پایین می آورد.
تنش های منطقه باعث تندخویی می شود و این تندخویی اگر به مرحله حساس برسد و منفجر شود نه تنها فاجعه منطقه ای ایجاد می کند بلکه برای کل دنیا خطرناک خواهد بود. عربستان گرچه خیال می کند می تواند با اینگونه واکنش ها جمهوری اسلامی ایران را تضعیف کند اما نمیداند که با این کارها گور خود را حفر می کند.
جنگ نیابتی عربستان علیه ایران از سوریه آغاز شد، به عراق رسید و پس از آن در یمن هم به اوج خود رسید. انقلاب مردم بحرین هم همزمان با سقوط حسنی مبارک رئیس جمهوری دیکتاتور مصر آعاز شد که از همان زمان با حضور نیروهای آل سعود در بحرین سرکوب مردم این کشور در دستور کار دو کشور قرار گرفت.
این جنگ های نیابتی به خاطر دوری از جنگ رو در رو با ایران به خاطر ترس و واهمه ای است که از تقابل مستقیم دارد. شاید آل سعود گمان می کند که با یارگیری می تواند موازنه قدرت را به سوی خود تغییر دهد اما باید به این نکته توجه داشته باشد که همه کشورهایی که دور حود جمع کرده در لحظه و زمان حساس جنگ، شاید ابتدا کنار سعودی ها قرار بگیرند اما ادامه نمی دهند و خود را کنار خواهند کشید. مردم کشورهای ائتلاف کرده با آل سعود زمانی که ضرباتی را دریافت کردند از خود می پرسند چرا ما باید تاوان دشمنی سعودی ها علیه ایران را پرداخت کنیم؟!
اگر عربستان دولت قانونی بشار اسد در سوریه را نمی پسندد و خواهان برکناری او از قدرت است، ایران 5 سال است که پای دولت و مردم این کشور ایستاده و به خوبی می داند که هدف ناامن کردن جمهوری اسلامی ایران پس از سرنگونی دولت سوریه است. اگر جمهوری اسلامی ایران از مردم انقلابی یمن دفاع و حمایت می کند، حمایت او مانند عربستان سعودی نیست که بر سر مردم مظلوم این کشور بمب بریزد و از رئیس جمهوری دفاع کند که استعفاء داده و نه مشروعیت دارد و نه قانونی است.
اگر عربستان به سرکوب مردم و انقلاب بحرین مشغول است، اندیشه جمهوری اسلامی ایران است که فراتر از مرزهای کشور رفته و بدون هیچ دخالتی الگویی برای مسلمانان دیگر کشورهای اسلامی شده است.
اندیشه و ایدئولوژی آل سعود می شود وهابیت و تروریسم تکفیری که هیچگونه توان گفت وگو را ندارد و تنها به کشتن آن هم با فجیع ترین شکل ممکن فکر می کند، اندیشه و تفکر جمهوری اسلامی ایران، می شود انقلاب آرام مردم بحرین و یمن که با اندیشه و تفکر ناب سر و کار دارد و نه تنها جنایت و آدم کشی را محکوم می کند بلکه با آن مبارزه هم می کند.
افکار عمومی دنیا کدام یک را می پسندد؟ رفتار جمهوری اسلامی ایران را یا رفتار رژیم سعودی را؟! اعدام یک روحانی(شیخ نمر) در عربستان را هیچیک از کشورهای دنیا نپذیرفتند و آن را محکوم کردند.
اما اگر آل سعود علیه ایران اقدام به جنگ مستقیم کند، باید در انتظار سقوط آل سعود، ويراني عربستان و تخريب انساني و زيست محيطي منطقه باشد.
اميل نخله کارشناس عرب شوراي روابط خارجي آمريکا و استاد دانشگاه نيومکزيکو در مقاله اي که در نشريه اينترنتي لوبلاگ به چاپ رسيده است، تصريح کرد: اگر عربستان وارد جنگ با ايران شود، نابودي خود را رقم مي زند.
سران سعودی ببینند که تنها یک فرمانده ارشد ایران در سوریه و عراق نقش دارد، یک سردار برای فرماندهی جنگی که آل سعود راه خواهد انداخت کافی است.
انتهای پیام/
اما تقابل ایران و عربستان بدون تبعات نیست و این تبعات، هم در منطقه و هم در جهان تأثیر خود را گذاشته و رفته رفته خود را بیشتر نشان می دهد. عربستان سعی دارد تا کشورهای منطقه و همسایه را بر سر دوراهی قرار دهد تا در یک دو به شکی سیاسی قرار گیرند و از میان دو طرف مجبور به انتخاب یکی از آنها شوند. ایران یا عربستان.
شاید در میان دولت های منطقه بدون هیچ دو دلی ای، حکام سعودی کعبه آمال برخی از آنها هستند، اما برخی دیگر از کشورهای منطقه به خاطر دلارهای سعودی تن به چنین ذلتی می دهند، برخی دیگر از آنها هم با هر دو کشور روابط سیاسی و اقتصادی خوبی دارند اما اکنون به خاطر فشارهای آل سعود در تنگنای انتخاب قرار گرفته اند.
سعودی ها برای رسیدن به هدف خود دست به هر کاری می زنند و برای این که کشورها را با خود همراه سازند پول های کلانی را خرج می کنند تا با بتوانند آنها را وادار به قطع ارتباط با ایران کنند.
پاکستان، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه و برخی کشورهای دیگر که حکام سعودی تلاش زیادی را می کنند تا همه آنها در اردوگاه عربستان قرار گیرند. حتی عمان را هم تحت فشار قرار داده اند. این کشور همواره سیاست بی طرفی خود را در منطقه حفظ کرده است و با جمهوری اسلامی ایران هم هیچ مشکلی نداشته بلکه از روابط بسیار خوب با ایران برخوردار بوده است.
عربستان که با عمان مرز زمینی دارد، سعی می کند تا سران این کشور را که همواره سیاست های منطقی و معقول آنها در منطقه از بروز تنش های بیشتر جلوگیری کرده است، وادار سازد با سیاست های غلط سران سعودی همراهی کنند.
برخی کشورها نیازمند پول های سعودی هستند چون شرایط اقتصادی آنها باعث می شود تن به خواست های عربستان بدهند، اما برخی دیگر مانند پادشاهی عمان نیازی به دلارهای عربستان ندارد. ضمن این که به خوبی می داند نمی تواند روی دوستی حکام سعودی حساب باز کند.
این یارکشی ها علاوه بر این که نشان می دهد آل سعود در مقابل جمهوری اسلامی ایران احساس ضعف شدید می کند و برای همین است که دست به کار شده و یار جمع می کند، از سوی دیگر آستانه تحمل منطقه را هم پایین می آورد.
تنش های منطقه باعث تندخویی می شود و این تندخویی اگر به مرحله حساس برسد و منفجر شود نه تنها فاجعه منطقه ای ایجاد می کند بلکه برای کل دنیا خطرناک خواهد بود. عربستان گرچه خیال می کند می تواند با اینگونه واکنش ها جمهوری اسلامی ایران را تضعیف کند اما نمیداند که با این کارها گور خود را حفر می کند.
جنگ نیابتی عربستان علیه ایران از سوریه آغاز شد، به عراق رسید و پس از آن در یمن هم به اوج خود رسید. انقلاب مردم بحرین هم همزمان با سقوط حسنی مبارک رئیس جمهوری دیکتاتور مصر آعاز شد که از همان زمان با حضور نیروهای آل سعود در بحرین سرکوب مردم این کشور در دستور کار دو کشور قرار گرفت.
این جنگ های نیابتی به خاطر دوری از جنگ رو در رو با ایران به خاطر ترس و واهمه ای است که از تقابل مستقیم دارد. شاید آل سعود گمان می کند که با یارگیری می تواند موازنه قدرت را به سوی خود تغییر دهد اما باید به این نکته توجه داشته باشد که همه کشورهایی که دور حود جمع کرده در لحظه و زمان حساس جنگ، شاید ابتدا کنار سعودی ها قرار بگیرند اما ادامه نمی دهند و خود را کنار خواهند کشید. مردم کشورهای ائتلاف کرده با آل سعود زمانی که ضرباتی را دریافت کردند از خود می پرسند چرا ما باید تاوان دشمنی سعودی ها علیه ایران را پرداخت کنیم؟!
اگر عربستان دولت قانونی بشار اسد در سوریه را نمی پسندد و خواهان برکناری او از قدرت است، ایران 5 سال است که پای دولت و مردم این کشور ایستاده و به خوبی می داند که هدف ناامن کردن جمهوری اسلامی ایران پس از سرنگونی دولت سوریه است. اگر جمهوری اسلامی ایران از مردم انقلابی یمن دفاع و حمایت می کند، حمایت او مانند عربستان سعودی نیست که بر سر مردم مظلوم این کشور بمب بریزد و از رئیس جمهوری دفاع کند که استعفاء داده و نه مشروعیت دارد و نه قانونی است.
اگر عربستان به سرکوب مردم و انقلاب بحرین مشغول است، اندیشه جمهوری اسلامی ایران است که فراتر از مرزهای کشور رفته و بدون هیچ دخالتی الگویی برای مسلمانان دیگر کشورهای اسلامی شده است.
اندیشه و ایدئولوژی آل سعود می شود وهابیت و تروریسم تکفیری که هیچگونه توان گفت وگو را ندارد و تنها به کشتن آن هم با فجیع ترین شکل ممکن فکر می کند، اندیشه و تفکر جمهوری اسلامی ایران، می شود انقلاب آرام مردم بحرین و یمن که با اندیشه و تفکر ناب سر و کار دارد و نه تنها جنایت و آدم کشی را محکوم می کند بلکه با آن مبارزه هم می کند.
افکار عمومی دنیا کدام یک را می پسندد؟ رفتار جمهوری اسلامی ایران را یا رفتار رژیم سعودی را؟! اعدام یک روحانی(شیخ نمر) در عربستان را هیچیک از کشورهای دنیا نپذیرفتند و آن را محکوم کردند.
اما اگر آل سعود علیه ایران اقدام به جنگ مستقیم کند، باید در انتظار سقوط آل سعود، ويراني عربستان و تخريب انساني و زيست محيطي منطقه باشد.
اميل نخله کارشناس عرب شوراي روابط خارجي آمريکا و استاد دانشگاه نيومکزيکو در مقاله اي که در نشريه اينترنتي لوبلاگ به چاپ رسيده است، تصريح کرد: اگر عربستان وارد جنگ با ايران شود، نابودي خود را رقم مي زند.
سران سعودی ببینند که تنها یک فرمانده ارشد ایران در سوریه و عراق نقش دارد، یک سردار برای فرماندهی جنگی که آل سعود راه خواهد انداخت کافی است.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *