عجیب ترین پیوندهای شوک برانگیز در جهان +تصاویر
این مرد 78 ساله به مدت یک سال، همه وقت و انرژی خود را صرف
یافتن کلیه ای برای نجات جان جیمی سو – همسرش – کرد و سرانجام هم به خواسته
اش رسید.
لری به مدت یک سال، تابلویی را به گردنش آویخته بود که روی آن نوشته شده بود «به کلیه ای برای همسرم نیاز دارم».
او با این تابلو هر روز در خیابان های شهرش که شهری کوچک در جنوب کالیفرنیاست به امید یافتن یک اهدا کننده کلیه قدم می زد. جیمی سو، همسر 76 ساله این مرد که از ابتدا با یک کلیه متولد شده بود، با مشکل از کارافتادگی کلیه دست و پنجه نرم می کرد و به گفته پزشکان معالجش در صورت عدم پیوند کلیه جدید، چندین ماه بیشتر زنده نمی ماند.
بعد از انجام آزمایش هایی مشخص شد که همسر وی و سه فرزندش نمی توانند به
او کلیه اهدا کنند و از این رو، نام جیمی در فهرست افراد نیازمند به عضو
پیوندی قرار گرفت.
آقای سوییلینگ که به مدت 57 سال در کنار همسرش زندگی کرده بود در مصاحبه ای با خبرنگار شبکه خبری سی بی اس گفت که واقعا نمی تواند زندگی را بدون همسرش تصور کند، برای همین عزمش را جزم کرده تا به جای نشستن به انتظار پیدا شدن عضو پیوندی، خودش دست به کار شود و به دنبال کلیه برای همسرش بگردد.
او هر روز کیلومترها راه را در خیابان ها قدم می زد تا پیغام نیاز به
کمک برای همسرش را به گوش همه مردم شهر برساند و از فاجعه از دست رفتن او
جلوگیری کند.
پس از اقدام فداکارانه این مرد و اطلاع مردم از شرایط سخت همسرش، صدها نفر با او تماس گرفتند و موافقت خود را برای انجام آزمایش اهدای کلیه اعلام کردند تا در صورت مثبت بودن جواب آزمایش، به جیمی کلیه اهدا کنند.
سرانجام پس از گذشت یک سال «کلی وبورلینگ» – سروان بازنشسته نیروی دریایی – در یک عمل اهدای کلیه، یکی از کلیه هایش را به همسر این مرد اهدا کرد. این عمل که هفت ماه پیش به صورت موفقیت آمیز انجام گرفت، فرصتی دوباره به جیمی برای زندگی بخشید، چند هفته پس از عمل، جیمی برای تشکر از فداکاری به دیدار خانم وبورلینگ رفت و شخصا از او بابت این هدیه قدردانی کرد.
خانم وربولینگ زن 41 ساله، در مصاحبه ای گفت: «باید کاری برای این زوج انجام می دادم، به نظرم برداشتن قدمی برای این افراد و زنده کردن نور امید در دل هایشان، کاری بسیار پسندیده وخیرخواهانه است.»
آقای سوییلینگ در دیدارش با این زن فداکار، به حدی هیجان زده شده بود که نمی توانست به هیچ صورتی تشکر و سپاس خود را بابت این هدیه ارزشمند به او اعلام کند. خانم وبورلینگ تنها چیزی که در مقابل این عمل خیرخواهانه از آقای سوییلینگ خواست این بود که از این بعد بیشتر از قبل مراقب همسرش باشد.
اهداف قلب کودک یک ساعته
مادر فداکار که تنها 23 دقیقه شاهد زندگی فرزندش بود، اعضای بدنش را
برای نجات جان نوزادی دیگر اهدا کرد. «جید آدوری» در بیمارستان شهر برکشایر
انگلستان تنها 23 دقیقه، شاهد زندگی فرزندش «زاکاری» بود و پس از این زمان
بود که کودک جانش را از دست داد.
این مادر 33 ساله پس از مرگ فرزندش حاضر شد قلب او را برای نجات جان نوزاد دیگری که با مشکل ژنتیکی به دنیا آمده بود، اهدا کند.
زن جوان تنها دو دقیقه پس از اینکه فرزند مرده اش را در آغوش گرفت، از یکی از پرستاران درباره موضوع اهدای عضو پرسید و اینکه آیا می تواند یا اهدای اعضای نوزادش به انسان دیگری کمک کند یا خیر، پرستار این موضوع را با رئیس بیمارستان در میان گذاشت و جید پس از اینکه متوجه شد درخواستی برای پیوند قلب یک نوزاد از چند روز قبل به این بیمارستان رسیده، حاضر شد قلب فرزندش را برای نجات جان نوزادی دیگر اهدا کند.
دلیل مرگ زاکاری شکستگی جمجمه و آسیب جدی به مغزش در هنگام تولد عنوان شده بود، با اینحال متخصص پزشکی قانونی اعلام کرد که هیچکس را نمی توان در مرگ این نوزاد مقصر دانست، چرا که هیچ مدرکی درباره قصور مسئولان اتاق سزارین یا ناکارآمدی روش زایمان وجود ندارد.
چندی بعد از این حادثه، پدر زاکاری، کیت میشل، درباره اینکه چطور این
تصمیم را گرفته اند گفت: «همسرم جید، زاکاری را تنها برای یک یا دو دقیقه
در بغل گرفته بود که از پرستار پرسید: «آیا می توانم کاری برای دیگران
انجام دهم؟». جید واقعا مادری بخشنده است، او حاضر شد تا دریچه های قلب
کودک تازه متولد شده اش را به دیگری اهدا کند.
این که قلب فرزندمان توانسته است جان یک کودک دیگر را نجات دهد، بهترین اتفاقی بود که می توانست در این شرایط بیفتد.»
کیت گفت: «من باید خبر مرگ زاکاری را به همسرم می رساندم. این واقعا سخت ترین کاری بود که تا به حال در زندگی ام انجام داده ام، گفتن این خبر به جید که تازه زاکاری را به دنیا آورده و منتظر دیدن او و شیر دادن به نوزادش بود کاری بسیار سخت بود چرا که می دانستم این خبر قلب او را می شکند.»
پرستاری که کلیه اهدایی را دور انداخت!
سارا فادز، در حالی که در بیمارستان به انتظار کلیه اهدایی کاملا سازگار با بدنش نشسته بود، باخبر شد که یکی از پرستاران اشتباها کلیه پیوندی را دور انداخته است، این کلیه را برادرش به او اهدا کرده بود.
این پرستار حواس پرت در دهم اوت 2012، در حالی که در مرکز پزشکی دانشگاه «تولدو» مشغول به کار بود، اشتباها کلیه ای که در دستگاه تثبیت کننده دما قرار داشت را دور انداخت. این اشتباه زمانی رخ داد که «ملانی لمی»، پرستار جایگزین به بخش آمد تا به جای پرستار جودیث که برای خوردن ناهار رفته بود کارهای او را انجام دهد ولی هنگامی که جودیت به محل کار خود برگشت، ملانی اطلاعات جدید بخش در زمان غیبتش را به او گزارش نکرد.
براساس گزارش بیمارستان، جودیت هنگام تمیز کردن دستگاه های بخش اشتباها تمام محتویات داخل دستگاه نگهدارنده عضو پیوندی را دور ریخته بود، اگرچه کلیه دور انداخته شده بازیابی شد و امکان پیوند هنوز وجود داشت اما به دلیل افزایش احتمال پس زده شدن، پزشکان ترجیح دادند عمل پیوند عضو را متوقف کنند و از آن کلیه استفاده نکنند.
به هر حال بیمارستان در این زمینه مقصر بود و برای جبران این اشتباه کلیه دیگری برای سارا یافتند و هزینه های سفر او به کلرادو برای انجام عمل پیوند را نیز تقبل کردند، اما با همه اینها باز هم خانواده سارا رضایت ندادند و با ادعای سهل انگاری های پزشکی، خواستار غرامت سنگینی از بیمارستان شدند.
آنها اظهار داشتند که کلیه اهدایی برادر سارا، کلیه ای کاملا هماهنگ با بدن سارا بوده و او به دلیل از دست رفتن این کلیه و احتمال مواجه شدن با مشکلاتی در آینده، خواستار غرامتی سنگین است. علاوه بر اینها برادر سارا نیز به دلیل تلف شدن کلیه اش و داشتن یک عمل مخاطره آمیز برای برداشتن آن، از بیمارستان طلب خسارت کرد که بیمارستان ادعای سهل انگاری پزشکی را پذیرفت.
در ادامه این ماجرا پرستار جودیت در سپتامبر 2012 از کار استعفا داد و پرستار ملانی نیز به دلیل اتهام تخلف از بیمارستان اخراج شد ولی به دلیل اخراج غیرقانونی اش و همچنین تهمت و افترای وارد شده به او از سوی بیمارستان، شکایت کرد.
گروه خون دختر استرالیایی پس از پیوند کبد تغییر کرد روزانه در اطراف ما اتفاقات عجیب زیادی رخ می دهند اما این اتفاقات گاهی بسیار عجیب و غیرقابل باور هستند از جمله این اتفاقات می توان به عمل پیوند یک دختر استرالیایی اشاره داشت که پس از اینکه مورد پیوند کبد قرار گرفت، گروه خونی اش تغییر کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه پزشکان با اعلام این خبر گفتند که «دمی لی برنان» 9 ساله به علت نارسایی کبدی به شدت بیمار بوده و به همین دلیل در بیمارستان کودکان سیدنی پیوند کبد دریافت کرده است ولی 9 ماه بعد از این پیوند کبد، پزشکان متوجه شده اند که گروه خونی این دختر عوض شده است و دستگاه ایمنی او هم پس از آنکه سلول های بنیادی از کبد جدید او به مغز استخوانش مهاجرت کرده اند، مشابه دستگاه ایمنی فرد دهنده کبد شده است.
دمی لی که اکنون دختر 15 ساله ای است، در سلامت به سر می برد. دکتر مایکل استورمون متخصص بیماری های کبد که پزشک معالج این دختر بوده است، درباره او می گوید: «چنین رویدادی بسیار غیرمعمول است. در واقع تا به حال هیچ موردی مانند آن رخ نداده است. عملا مثل این می ماند که بیمار را مورد پیوند مغز استخوان قرار داده باشیم بیشتر بخش های دستگاه ایمنی او مشابه فرد دهنده عضو به او شده است.»
شرح حال دمی لی در شماره سال گذشته نشریه پزشکی معتبر نیوانگلند منتشر شده است. پزشکانی که برنان را درمان کرده اند علاقمند هستند بدانند که آیا این رویداد میتواند کاربردهایی در جراحی پیوند اعضا داشته باشد چرا که بزرگترین مانع در پیوند اعضا رد اندام اهدایی به وسیله دستگاه ایمنی گیرنده است.
دکتر استومون می گوید به نظر می رسد برنان خیلی خوش شانس بوده است که مجموعه ای از وقایع عجیب برای او رخ داده است، از جمله یک عفونت پس از پیوند که ممکن است به سلول های بنیادی کبد اهدایی او این امکان را داده باشد تا در مغز استخوان – محل تولید سلولهای خونی – تکثیر شوند.
استومون می گوید ممکن است شاید وقایعی که این دختر پس از پیوند تجربه کرده، دستگاه ایمنی خود او را آنقدر ضعیف کرده باشد که سلول های بنیادی موجود در کبد جدید او توانستند به مغز استخوان مهاجرت کنند و در آنجا تکثیر یابند.
دختر نوجوان در این باره می گوید: «در حال حاضر شرایط طبیعی دارم، با اینکه گروه خونی ام تغییر پیدا کرده است اما با اینحال احساس عجیب بودن نمی کنم.»
درخواست بازپس گرفتن عضو پیوندی در این قسمت می خواهیم به سراغ سوژه ای کاملا متفاوت با موارد قبلی برویم. داستان راجع به مردی است که پس از ازدواجی ناموفق و جدایی از همسرش، تقاضای بازپس گرفتن کلیه ای که سال ها قبل به او اهدا کرده بود را دارد.
«ریچارد باتیستا» که به عنوان پزشک در مرکز پزشکی ناساو کار می کند نزدیک به چهار سال است که درگیر مراحل جدایی از همسرش است، وی ادعا کرده که چندین ماه است که از دیدن 3 فرزند خود منع شده است.
باتیستا در این باره گفت «چاره دیگری ندارم. نمی خواستم این مشکل را علنی کنم اما مجبورم جزییات تقاضای خسارت کلیه خود را به مطبوعات اعلام کنم زیرا مذاکره با همسر سابقم بی نتیجه بوده است.»
باتیستا در هنگام جدایی از همسر سابقش خواست تا کلیه ای را که به او اهدا کرده بود به وی بازگرداند یا دستکم یک و نیم میلیون دلار به او بپردازد. وی در ماه ژوئن سال 2001 کلیه خود را به همسرش «دانل باتیستا» اهدا کرده است اما همسر باتیستا در جولای سال 2005 بعد از خیانت به وی، تقاضای طلاق کرده است.
باتیستا در ادامه اعلام کرد که از اهدای کلیه خود پشیمان نیست و تنها بابت ازدواج نافرجامش ناراحت است. این زوج در سال 1990ازدواج کردند. باتیستا می گوید هنوز روزی که این عمل جراحی انجام شد را به خاطر دارد: «هیچ احساسی بهتر از اهدای عضو وجود ندارد و من حتی امروز نیز حاضرم دوباره آن کار را انجام دهم.»
کوچکترین اهداکننده کلیه در انگلیس
نوزاد یک ماهه پس از اهدای کلیه هایش، عنوان «کوچکترین اهداگر کلیه انگلیس» را از آن خود کرد و بسیار خبرساز شد. کلیه های کوچک این نوزاد به یک دختر 22 ساله به نام «سمیرا کاسر»، اهدا شد. عمل موفقیت آمیز پیوند عضو در یک عمل جراحی 7 ساعته در بیمارستان «دانشگاه جیمز» صورت گرفت و کلیه های پیوندی که 4 سانتیمتر بیشتر طول نداشتند به این دختر جوان پیوند زده شدند.
به گفته پزشکان این کلیه ها می توانند در مدت نسبتا کوتاهی به اندازه سه چهارم سایز کلیه یک بزرگسال رشد کنند. از نظر فیزیولوژیکی، کلیه های جنین انسان پس از 37 هفته زندگی در داخل رحم، در کنار اعضایی مثل کبد، قلب و ریه ها به درستی می توانند عمل کنند، از این رو کلیه های این نوزاد که یک ماه از تولدش می گذشت قابل پیوند زدن بود.
خانم کاسر، گیرنده عضو پیوندی، مدت ها قبل از انجام عمل پیوند به دلیل شرایط ژنتیکی اش از نارسایی کلیوی رنج می برد و دیالیز می شد. او در این باره می گوید: «وقتی فهمیدم که اهداکننده کودکی بوده که قبلا مرده است، بسیار غمگین شدم.»
در آن زمان، بیش از همه به خانواده آن کودک فکر می کردم به اینکه آنها عزیزترین عضو خانواده شان را از دست داده بودند و اکنون تنها تسلای خاطرشان این بود که شخص دیگری می تواند به کمک اعضای فرزند کوچک شان، به ادامه زندگی اش ادامه دهد.»
خبرگزاری ساندی تایمز دباره این موضوع گفته است که بنیاد اهدای عضو هنوز در این زمینه مردد است که آیا پیوند اعضای کودکانی که قلبی تپنده دارند ولی در واقع دچار مرگ مغزی شده اند کاری اخلاقی و درست است یا خیر؟
نیاز احمد – جراح عضو پیوندی و راهنمای تیم پیوند – در این باره گفت: «در حال حاضر به اندازه ای با بحران کمبود عضو پیوندی مواجه ایم که باید خودمان را برای گرفتن یک تصمیم اساسی در مورد اهدای عضو کودکان مرگ مغزی آماده کنیم. امیدوارم نتیجه مثبت عمل پیوند کلیه این نوزاد، به ما کمک کند تا تصمیم درستی در این باره بگیریم.»
قلبی بر روی آسفالت خیابان
قلبی که به اریکا – دختری 28 ساله اهل مکزیک – پیوند زده شد هم یکی از اعضای پیوندی خبرساز بود. در حالی که این دختر در اتاق عمل منتظر رسیدن قلب پیوندی جدیدش بود، قلب ناگهان از دستان حمل کننده اش به زمین افتاده و روی زمین ولو شد!
قضیه از این قرار بود که تیم پزشکی، برای انتقال این قلب از یک هلی کوپتر استفاده کردند تا بتوانند مسافت 400 کلیومتری لئون تا بیمارستانی که قرار بود عمل پیوند در آنجا انجام شود را سریع تر طی کنند. اگرچه هلی کوپتر امداد به موقع خود را به مقصد رساند اما اتفاق ناگوار زمانی رخ داد که پای امدادگری که قلب پیوندی را در یک جعبه یخ حمل می کرد،
هنگام پیاده شدن از هلی کوپتر به چیزی گیر کرد و جعبه قلب پیوندی از دستش بر روی آسفالت افتاد! در آن زمان، تیم پزشکی با ناامیدی به قلب بسته شده نگاه می کردند که از جعبه خنک کننده اش به همراه مقداری یخ و کیسه های نمکی، بر روی زمین پخش شده بود اما شما نگران نباشید!
خوشبختانه قلب در یک ظرف ایزوله قرار گرفته بود تا از تماس با محیط خارجی مصون بماند و به همین دلیل بعد از افتادن به زمین تنها خبرساز شد اما آسیبی ندید، امدادگران سریعا قلب و متعلقات جعبه را جمع کرده و به بیمارستانی که قرار بود در یک عمل جراحی 4 ساعته این قلب به یک بیمار پیوند زده شود، منتقل کردند.
اریکا قبل از مرخص شدن از بیمارستان در یک کنفرانس خبری، درباره اهدای عضو تبلیغ کرد و افراد را به انجام این کار نیک تشویق کرد. پزشکان بیمارستان درباره اریکا و قلب جدیدش اعلام کردندکه این قلب را خانواده پسری 20 ساله به نام رافائل گومز که پس از یک سانحه رانندگی دچار مرگ مغزی شده بود، به اریکا اهدا کرده اند.
آنها همچنین اعلام کردند که اریکا از اتفاقی که قبل از عمل برای قلب جدیدش افتاده بود بی اطلاع بود اما خانواده اش داستان زمین خوردن امدادگر را برای او تعریف کرده بودند. میلیون ها شهروند مکزیکی تصاویر این حادثه را از طریق رسانه ها تماشا کردند و شاهد بودند که کارکنان وحشت زده بیمارستان چگونه قلب را از روی زمین برداشته و به سمت اتاق عمل دویدند.
/انتهای پیام/