سیاسیکاریهای آقای مدیرکل تمامی ندارد/ روحانی در مورد خلف وعدههای آژانس چه گفت؟
اظهارات اخیر آمانو و اتهام پراکنیهای بیاساس و واهی وی علیه برنامه هستهای کشورمان بار دیگر این امر را ثابت میکند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به هیچ وجه مرجعی منصف برای قضاوت در مورد برنامه هستهای ایران نیست و این نهاد پیشتر نیز به کرات نشان داده که در بررسی پروندههای هستهای رویکرد و جهتگیری سیاسی را بر ادله فنی و حقوقی ترجیح میدهد.
خبرگزاری میزان -
-گروه سیاسی: یوکیا آمانو مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز پنجشنبه در مصاحبه با یک خبرگزاری آلمانی بار دیگر با تکرار اظهارات و مواضع گذشته خود، مدعی شد که برنامه هستهای ایران قابل اعتماد نیست و ایران در گذشته تلاشهایی را برای برای ساخت سلاح هستهای داشته است.
پیشتر نیز آمانو در ارزیابی نهایی خود از برنامه هستهای ایران برای ارائه گزارش به شورای حکام جهت مختومه کردن پرونده مطالعات ادعایی(موسوم به پی ام دی) مدعی شده بود که ایران تا قبل از سال 2003 مطالعاتی را برای ساخت تسلیحات هستهای انجام داده است؛ ادعایی که البته با قاطعیت از سوی مسئولان کشورمان رد شد؛ هر چند که طبق مقرارات "ان پی تی" و دستورالعملهای پادمانی، صرف مطالعه در تمام حوزههای دانش هستهای ولو نظامی و تسلیحاتی بلامانع است.
اما آنچه که حساسیت اظهارات و اعلام مواضع آمانو را تشدید میکند این است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی طبق برجام به عنوان مرجع راستی آزمایی اقدامات ایران در نظر گرفته شده است و روز اجرای برجام زمانی فرا خواهد رسید که آژانس انجام تعهدات برجامی ایران را تایید کند؛ تعهداتی از قبیل تعطیلی مرکز تحقیقات اراک، تخریب و بازطراحی رآکتور آب سنگین اراک، کاهش ظرفیت غنی سازی، محدود کردن برنامه تحقیق و توسعه سانتریفیوژها، توقف غنیسازی در فردو و خارج کردن مواد از آن و حفظ ۱۰۴۴ سانتریفیوژ بدون غنی سازی، کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده به ۳۰۰ کیلوگرم از حدود 11 تن، حفظ سقف ۵۰۰ سانتریفیوژ IR-1 در انبارهای تحت نظارت آژانس و معدوم ساختن باقی سانتریفیوژها (ایران حدود ۱۹ هزار سانتریفیوژ IR-1 دارد)، شروع به اجرای موقت پروتکل الحاقی و اجرای کامل کد اصلاحی ۳.۱ و…
اظهارات اخیر آمانو و اتهامزنیهای او علیه برنامه هستهای ایران که در ارزیابی نهایی وی به شورای حکام نیز نمود داشت، در شرایطی صورت میگیرد که آمانو و معاون امور پادمانیاش یعنی "تروا واریورانتا" در سفری که اواخر شهریور به ایران داشتند ضمن دیدار با مقامات بلندپایه کشورمان و رایزنی در مورد ادامه اجرای «نقشه راه»، از سایت پارچین نیز بازدید کردند.
اما اظهارات اخیر آمانو و اتهام پراکنیهای بیاساس و واهی وی علیه برنامه هستهای کشورمان بار دیگر این امر را ثابت میکند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به هیچ وجه مرجعی منصف برای قضاوت در مورد برنامه هستهای ایران نیست و این نهاد پیشتر نیز به کرات نشان داده که در بررسی پروندههای هستهای رویکرد و جهتگیری سیاسی را بر ادله فنی و حقوقی ترجیح میدهد.
برای یادآوری نقضعهدها و سیاسیکاریهای آژانس در قبال پرونده هستهای ایران میتوان به فاصله سالهای 82 تا 84 اشاره کرد؛ سالهایی که ایران به موجب توافقات منعقد شده در سعدآباد تهران، بروکسل و پاریس، تعلیقهایی را در برنامه هستهای خود به صورت داوطلبانه پذیرفته بود، اما مسئولان وقت اژانس برای جلب رضایت قدرتهای جهانی با ارائه گزارشات خلاف واقع در مسیر برنامه هستهای ایران خلل وارد میکردند.
حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی کشورمان در فصل چهارم کتاب خاطرات هستهای خود تحت عنوان «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» گلایههای متعددی از عملکرد آژانس بین المللی انرژی اتمی و مدیر کل وقت آن مطرح کرده و تصریح میکند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی دائما با انتشار گزارشهای دوپهلو درباره عملکرد هستهای ایران، نقش مهمی در به درازا کشیدن و حل نشدن این ماجرا داشت و حتی در ماجرای توافق سعدآباد با این که مدیرکل به طرف ایرانی قول داده بود آژانس از کلمه «تعلیق» برای سانتریفیوژهای نطنز، همان تفسیری را ارائه کند که مورد توافق ایران بود، در نهایت تحت فشار آمریکا و اروپا خلاف قولش عمل کرده و با تحمیل تفسیری متفاوت از وعده خود، باعث شد تا چند ماه بعد در توافق بروکسل، عملا ایران تعلیق گستردهتری را انجام دهد که البته آن توافق هم با عهدشکنی سه کشور اروپایی و فشار آمریکا به شکست انجامید و تنها حاصل آن توافق تعلیق غنیسازی و عقبنشینی ایران بود.
همچنین محمد جواد ظریف از اعضای تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان در فاصله سالهای 82 تا 84 نیز در کتاب خاطرات خود تحت عنوان "آقای سفیر" به ذکر نمونهای دیگر از نقض عهدهای آژانس میپردازد و مینویسد:مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ناحق برای این که مشکلش را با آمریکا حل کند و یک دوره دیگر نیز در منصبش باقی بماند،عبارت«Breach of the obligation to comply»را وارد گزارشش کرد. هیچ مبنای حقوقی برای این که مدیرکل بتواند عبارت فوقالذکر را در گزارش آژانس علیه ایران به کار ببرد وجود نداشت و همین عبارت بود که ما را به شورای امنیت برد.
البته سوگیریها و سیاسی کاریهای مسئولان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دورههای مختلف تنها در بیان مسئولان کشورمان نمود نداشت، بلکه خود مقامات و مسئولان آژانس نیز بر این شیوه اذعان داشتند؛ محمد البرادعی مدیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی در کتاب خاطرات خود تحت عنوان "عصر فریب" بر مشی سیاسی کارانه و ناعادلانه آژانس در قبال پرونده هستهای ایران تاکید میکند و مینویسد: در جلسه با بوش رئیس جمهور وقت آمریکا در ارتباط با ایران بر ضرورت پیشگرفتن سیاست تهدید و پاداش تاکید کردم.
پیشتر نیز آمانو در ارزیابی نهایی خود از برنامه هستهای ایران برای ارائه گزارش به شورای حکام جهت مختومه کردن پرونده مطالعات ادعایی(موسوم به پی ام دی) مدعی شده بود که ایران تا قبل از سال 2003 مطالعاتی را برای ساخت تسلیحات هستهای انجام داده است؛ ادعایی که البته با قاطعیت از سوی مسئولان کشورمان رد شد؛ هر چند که طبق مقرارات "ان پی تی" و دستورالعملهای پادمانی، صرف مطالعه در تمام حوزههای دانش هستهای ولو نظامی و تسلیحاتی بلامانع است.
اما آنچه که حساسیت اظهارات و اعلام مواضع آمانو را تشدید میکند این است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی طبق برجام به عنوان مرجع راستی آزمایی اقدامات ایران در نظر گرفته شده است و روز اجرای برجام زمانی فرا خواهد رسید که آژانس انجام تعهدات برجامی ایران را تایید کند؛ تعهداتی از قبیل تعطیلی مرکز تحقیقات اراک، تخریب و بازطراحی رآکتور آب سنگین اراک، کاهش ظرفیت غنی سازی، محدود کردن برنامه تحقیق و توسعه سانتریفیوژها، توقف غنیسازی در فردو و خارج کردن مواد از آن و حفظ ۱۰۴۴ سانتریفیوژ بدون غنی سازی، کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده به ۳۰۰ کیلوگرم از حدود 11 تن، حفظ سقف ۵۰۰ سانتریفیوژ IR-1 در انبارهای تحت نظارت آژانس و معدوم ساختن باقی سانتریفیوژها (ایران حدود ۱۹ هزار سانتریفیوژ IR-1 دارد)، شروع به اجرای موقت پروتکل الحاقی و اجرای کامل کد اصلاحی ۳.۱ و…
اظهارات اخیر آمانو و اتهامزنیهای او علیه برنامه هستهای ایران که در ارزیابی نهایی وی به شورای حکام نیز نمود داشت، در شرایطی صورت میگیرد که آمانو و معاون امور پادمانیاش یعنی "تروا واریورانتا" در سفری که اواخر شهریور به ایران داشتند ضمن دیدار با مقامات بلندپایه کشورمان و رایزنی در مورد ادامه اجرای «نقشه راه»، از سایت پارچین نیز بازدید کردند.
اما اظهارات اخیر آمانو و اتهام پراکنیهای بیاساس و واهی وی علیه برنامه هستهای کشورمان بار دیگر این امر را ثابت میکند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به هیچ وجه مرجعی منصف برای قضاوت در مورد برنامه هستهای ایران نیست و این نهاد پیشتر نیز به کرات نشان داده که در بررسی پروندههای هستهای رویکرد و جهتگیری سیاسی را بر ادله فنی و حقوقی ترجیح میدهد.
برای یادآوری نقضعهدها و سیاسیکاریهای آژانس در قبال پرونده هستهای ایران میتوان به فاصله سالهای 82 تا 84 اشاره کرد؛ سالهایی که ایران به موجب توافقات منعقد شده در سعدآباد تهران، بروکسل و پاریس، تعلیقهایی را در برنامه هستهای خود به صورت داوطلبانه پذیرفته بود، اما مسئولان وقت اژانس برای جلب رضایت قدرتهای جهانی با ارائه گزارشات خلاف واقع در مسیر برنامه هستهای ایران خلل وارد میکردند.
حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی کشورمان در فصل چهارم کتاب خاطرات هستهای خود تحت عنوان «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» گلایههای متعددی از عملکرد آژانس بین المللی انرژی اتمی و مدیر کل وقت آن مطرح کرده و تصریح میکند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی دائما با انتشار گزارشهای دوپهلو درباره عملکرد هستهای ایران، نقش مهمی در به درازا کشیدن و حل نشدن این ماجرا داشت و حتی در ماجرای توافق سعدآباد با این که مدیرکل به طرف ایرانی قول داده بود آژانس از کلمه «تعلیق» برای سانتریفیوژهای نطنز، همان تفسیری را ارائه کند که مورد توافق ایران بود، در نهایت تحت فشار آمریکا و اروپا خلاف قولش عمل کرده و با تحمیل تفسیری متفاوت از وعده خود، باعث شد تا چند ماه بعد در توافق بروکسل، عملا ایران تعلیق گستردهتری را انجام دهد که البته آن توافق هم با عهدشکنی سه کشور اروپایی و فشار آمریکا به شکست انجامید و تنها حاصل آن توافق تعلیق غنیسازی و عقبنشینی ایران بود.
همچنین محمد جواد ظریف از اعضای تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان در فاصله سالهای 82 تا 84 نیز در کتاب خاطرات خود تحت عنوان "آقای سفیر" به ذکر نمونهای دیگر از نقض عهدهای آژانس میپردازد و مینویسد:مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ناحق برای این که مشکلش را با آمریکا حل کند و یک دوره دیگر نیز در منصبش باقی بماند،عبارت«Breach of the obligation to comply»را وارد گزارشش کرد. هیچ مبنای حقوقی برای این که مدیرکل بتواند عبارت فوقالذکر را در گزارش آژانس علیه ایران به کار ببرد وجود نداشت و همین عبارت بود که ما را به شورای امنیت برد.
البته سوگیریها و سیاسی کاریهای مسئولان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دورههای مختلف تنها در بیان مسئولان کشورمان نمود نداشت، بلکه خود مقامات و مسئولان آژانس نیز بر این شیوه اذعان داشتند؛ محمد البرادعی مدیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی در کتاب خاطرات خود تحت عنوان "عصر فریب" بر مشی سیاسی کارانه و ناعادلانه آژانس در قبال پرونده هستهای ایران تاکید میکند و مینویسد: در جلسه با بوش رئیس جمهور وقت آمریکا در ارتباط با ایران بر ضرورت پیشگرفتن سیاست تهدید و پاداش تاکید کردم.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *