هشتمین سالروز ترور جوانترین نخست وزیر جهان؛ بی نظیر بوتو
خبرگزاری میزان- بی نظیر بوتو جوانترین نخست وزیر جهان و تاریخ پاکستان در بیست وهفت سال 2007 میلادی در چنین روزی در حالیکه برای طرفداران خود دست تکان می داد، ترور شد.
خبرگزاری میزان -
پدرش ذوالفقارعلی بوتو، مؤسس حزب مردمی و رئیس جمهور پیشین پاکستان بود. ذوالفقار علی بوتو در سال 1957 از سوی اسکندر میرزا رئیسجمهوری وقت پاکستان بهعنوان نماینده این کشور به سازمان ملل اعزام شد.
پستهای دولتی و پیدرپی ذوالفقار بوتو بهعنوان وزیر بازرگانی در زمان ریاستجمهوری ایوبخان، وزیر نیرو، وزیر امورخارجه و رهبر هیئت اعزامی نمایندگان پاکستان به سازمان ملل در فواصل مختلف زمانی، باعث شده بود پدر و نیز مادر بینظیر بیشتر اوقات دور از خانواده بوده و بچهها در کنار دایه و پیشخدمتها بزرگ شوند.
مادر ایرانیالاصل بینظیر همچون عموم ایرانیها شیعه بود با این حال زندگی وی در کنار دیگر اعضای سنی مذهب خانواده و فامیل همسر بهراحتی جریان داشت و هیچ تنش و اختلافی در میان آنها وجود نداشت.
پدرش در سال 1979 توسط دیکتاتور نظامی، ژنرال "ضیاءالحق" کشته شد و بینظیر بوتو رفتار و منش خود را از مادرش "نصرت اصفهانی" که فرزند یک خانواده ایرانی است به ارث برده بود.
وی در سن 16 سالگی وطن خود را به قصد ادامه تحصیل در کالج "رادکلیف هاروارد" ترک کرد و پس از اتمام تحصیلاتش در مقطع لیسانس، برای ادامه تحصیل در رشته حقوق وارد دانشگاه آکسفورد انگلستان شد.
وی که در نخستین سالهای جوانی تمایلی به ایجاد همگرایی و فعالیت در راه آرمانهای سیاسی پدر نشان نمیداد، با ورود به جهان غرب، چشماندازهای جدیدی را تجربه کرد. مهمترین انگیزهای که بعدها راه بینظیر به عرصه سیاست در پاکستان را باز کرد تمایل درونی وی برای «درهمشکستن و نابودی بسیاری از سنتها» از راه حضور خویش بهعنوان یک زن مسلمان در صحنه سیاست کشور بود.
پس از سالها تحصیل در خارج از وطن، زمانی که پدرش ذوالفقار علیبوتو نخست وزیر بود به پاکستان بازگشت، چند روز پس از ورودش به پاکستان، ارتش قدرت را به دست گرفت و حکومت را به تصرف خود درآورد و پدر او را زندانی کرد.
پدرش در سال 1979 توسط رژیم نظامی ژنرال ضیاءالحق به دار آویخته شد.
بینظیر در سالهای بعد نیز چندین بار دستگیر شد و به مدت سه سال پیش از این که اجازه خروج از کشور را در سال 1984 به دست آورد، در توقیف و بازداشت بود
وی سپس کشور را ترک و در لندن اقامت گزید در آنجا به همراهی دو برادرش، تشکیلات محرمانهای برای مخالفت و مبارزه با حکومت مستبد نظامی وقت آغاز کرد.
در سال 1985 برادرش درگذشت زمانی که بوتو برای مراسم خاکسپاری برادرش به پاکستان بازگشت به دلیل حضور و شرکت در گردهمایی ضد حکومتی دوباره دستگیر شد و پس از آزادیش به لندن رفت اما هنگامی که در آوریل 1986 تظاهرات ضد ضیاء از سر گرفته شد به پاکستان مراجعت کرد.
واکنش عمومی مردم در قبال مراجعت او آشفته بود و او به طور کلی، خواستار کنارهگیری و استعفای ضیاءالحق که مسبب مرگ پدرش بود، شد. مرگ ضیا در سانحه هواپیمایی در آگوست 1988به کاهش خشونتهای نظامی در سراسر کشور انجامید، بهطوری که بوتو در دسامبر همان سال طی انتخابات آزاد مردمی نخست وزیر شد.
در سن 35 سالگی او یکی از جوانترین رهبران و قانونگذاران در دنیا بود، نخستین زنی که بهعنوان نخستوزیر در یک کشور مسلمان خدمت میکرد. تنها دو سال پس از دوره نخست وزیریش، "غلام اسحاق خان" رئیسجمهور، بوتو را از مقامش برکنار کرد.
وی در سال 1993 برای بار دوم یک مبارزه انتخاباتی و همچنین نهضتی علیه فساد را پایهگذاری کرد و دوباره بهعنوان نخست وزیر انتخاب شد
وی طی این سالها برق را به محلات دور افتاده و حومه شهرهای پاکستان کشید. مبارزه با فقر و گرسنگی، تهیه مسکن و سرپناه و بهداشت عمومی و مبارزه با رشوهخواری و فساد مالی از اولویتهای اقداماتش بود.
در سال 1996 رئیسجمهور پاکستان، بینظیر بوتو را از سمتش با ارایه دلایلی چون عدم مدیریت، اخراج و مجلس ملی را منحل کرد. پیشنهاد انتخاب مجدد بوتو به مقام نخستوزیری در سال 1997 با شکست مواجه شد و حکومت منتخب بعدی با نواز شریف محافظه کار، به روی کار آمد که خود، توسط ارتش سرنگون شد. همسر بوتو زندانی شد و او مجبور شد یکبار دیگر وطن را ترک کند
وی 9 سال به همراه فرزندانش در لندن، محلی که به دفاع و طرفداری و استقرار مجدد دمکراسی در پاکستان میپرداخت در تبعید به سر برد.
خاطره بازگشت او در اکتبر 2007 همانند استقبالی که در آوریل 1986 توسط صدها هزار نفر از طرفداران وی انجام پذیرفت، دوباره زنده شد و به رغم تهدید به مرگ از سوی افراد تندرو، به میهن بازگشت
در ساعات اولیه ورودش توسط جمعیت مشتاقان مورد استقبال قرار گرفت، ازدحام تظاهرات کنندگان بیانگر بزرگترین صحنه نارضایتی از دولت ضیاء بود.
طی انتخابات ملی برنامهریزی شده برای ژانویه 2008 حزب مردم پاکستان، بینظیر بوتو را با یک پیروزی دیگر در مقام نخستوزیری مطرح کردند اما تنها چند هفته قبل از انتخاباب، تندروها دوباره اعتصاب کردند.
بینظیر بوتو در حالی برای تصدی پست نخست وزیری در انتخابات سال 2008 تلاش میکرد، سرانجام پس از چندین رشته ترور ناموفق، چهار سال پیش در چنین روزی در تاریخ 27 دسامبر 2007 میلادی در یک حمله تروریستی-انتحاری در شهر راولپندی به قتل رسید.
در پی ترور وی دولت پاکستان طالبان و القاعده را مسئول این عملیات دانست و اعلام شد فردی به نام کرامتالله بلال از اعضای القاعده این ترور را انجام داده است اما در پی آن القاعده اعلام کرد در ترور بوتو نقشی نداشته است و مولوی عمر سخنگوی القاعده در این رابطه گفت: ما به زنان حمله نمیکنیم.
جسد بینظیر بوتو در ایالت سند پاکستان در روستای گرهی خدابخش کنار محل دفن پدر و دو برادر خود به خاک سپرده شد در حالی که در زمان دفن وی هزارن تن از طرفدارن وی فریاد میزدند. "بی نظیر زنده است
از وی دو دختر و یک پسر به نامهای بلاول بوتو زرداری، بختآور بوتو زرداری و آصفه بوتو زرداری بجا مانده است.
انتهای پیام/
به گزارش سرویس بین الملل ، بینظیر بوتو در بیست و یکم ژوئن 1953 میلادی در شهر کراچی پاکستان در یک خانواده اصیل و معروف از مادری ایرانیتبار بدنیا آمد.
پدرش ذوالفقارعلی بوتو، مؤسس حزب مردمی و رئیس جمهور پیشین پاکستان بود. ذوالفقار علی بوتو در سال 1957 از سوی اسکندر میرزا رئیسجمهوری وقت پاکستان بهعنوان نماینده این کشور به سازمان ملل اعزام شد.
پستهای دولتی و پیدرپی ذوالفقار بوتو بهعنوان وزیر بازرگانی در زمان ریاستجمهوری ایوبخان، وزیر نیرو، وزیر امورخارجه و رهبر هیئت اعزامی نمایندگان پاکستان به سازمان ملل در فواصل مختلف زمانی، باعث شده بود پدر و نیز مادر بینظیر بیشتر اوقات دور از خانواده بوده و بچهها در کنار دایه و پیشخدمتها بزرگ شوند.
مادر ایرانیالاصل بینظیر همچون عموم ایرانیها شیعه بود با این حال زندگی وی در کنار دیگر اعضای سنی مذهب خانواده و فامیل همسر بهراحتی جریان داشت و هیچ تنش و اختلافی در میان آنها وجود نداشت.
پدرش در سال 1979 توسط دیکتاتور نظامی، ژنرال "ضیاءالحق" کشته شد و بینظیر بوتو رفتار و منش خود را از مادرش "نصرت اصفهانی" که فرزند یک خانواده ایرانی است به ارث برده بود.
وی در سن 16 سالگی وطن خود را به قصد ادامه تحصیل در کالج "رادکلیف هاروارد" ترک کرد و پس از اتمام تحصیلاتش در مقطع لیسانس، برای ادامه تحصیل در رشته حقوق وارد دانشگاه آکسفورد انگلستان شد.
وی که در نخستین سالهای جوانی تمایلی به ایجاد همگرایی و فعالیت در راه آرمانهای سیاسی پدر نشان نمیداد، با ورود به جهان غرب، چشماندازهای جدیدی را تجربه کرد. مهمترین انگیزهای که بعدها راه بینظیر به عرصه سیاست در پاکستان را باز کرد تمایل درونی وی برای «درهمشکستن و نابودی بسیاری از سنتها» از راه حضور خویش بهعنوان یک زن مسلمان در صحنه سیاست کشور بود.
پس از سالها تحصیل در خارج از وطن، زمانی که پدرش ذوالفقار علیبوتو نخست وزیر بود به پاکستان بازگشت، چند روز پس از ورودش به پاکستان، ارتش قدرت را به دست گرفت و حکومت را به تصرف خود درآورد و پدر او را زندانی کرد.
پدرش در سال 1979 توسط رژیم نظامی ژنرال ضیاءالحق به دار آویخته شد.
بینظیر در سالهای بعد نیز چندین بار دستگیر شد و به مدت سه سال پیش از این که اجازه خروج از کشور را در سال 1984 به دست آورد، در توقیف و بازداشت بود
وی سپس کشور را ترک و در لندن اقامت گزید در آنجا به همراهی دو برادرش، تشکیلات محرمانهای برای مخالفت و مبارزه با حکومت مستبد نظامی وقت آغاز کرد.
در سال 1985 برادرش درگذشت زمانی که بوتو برای مراسم خاکسپاری برادرش به پاکستان بازگشت به دلیل حضور و شرکت در گردهمایی ضد حکومتی دوباره دستگیر شد و پس از آزادیش به لندن رفت اما هنگامی که در آوریل 1986 تظاهرات ضد ضیاء از سر گرفته شد به پاکستان مراجعت کرد.
واکنش عمومی مردم در قبال مراجعت او آشفته بود و او به طور کلی، خواستار کنارهگیری و استعفای ضیاءالحق که مسبب مرگ پدرش بود، شد. مرگ ضیا در سانحه هواپیمایی در آگوست 1988به کاهش خشونتهای نظامی در سراسر کشور انجامید، بهطوری که بوتو در دسامبر همان سال طی انتخابات آزاد مردمی نخست وزیر شد.
در سن 35 سالگی او یکی از جوانترین رهبران و قانونگذاران در دنیا بود، نخستین زنی که بهعنوان نخستوزیر در یک کشور مسلمان خدمت میکرد. تنها دو سال پس از دوره نخست وزیریش، "غلام اسحاق خان" رئیسجمهور، بوتو را از مقامش برکنار کرد.
وی در سال 1993 برای بار دوم یک مبارزه انتخاباتی و همچنین نهضتی علیه فساد را پایهگذاری کرد و دوباره بهعنوان نخست وزیر انتخاب شد
وی طی این سالها برق را به محلات دور افتاده و حومه شهرهای پاکستان کشید. مبارزه با فقر و گرسنگی، تهیه مسکن و سرپناه و بهداشت عمومی و مبارزه با رشوهخواری و فساد مالی از اولویتهای اقداماتش بود.
در سال 1996 رئیسجمهور پاکستان، بینظیر بوتو را از سمتش با ارایه دلایلی چون عدم مدیریت، اخراج و مجلس ملی را منحل کرد. پیشنهاد انتخاب مجدد بوتو به مقام نخستوزیری در سال 1997 با شکست مواجه شد و حکومت منتخب بعدی با نواز شریف محافظه کار، به روی کار آمد که خود، توسط ارتش سرنگون شد. همسر بوتو زندانی شد و او مجبور شد یکبار دیگر وطن را ترک کند
وی 9 سال به همراه فرزندانش در لندن، محلی که به دفاع و طرفداری و استقرار مجدد دمکراسی در پاکستان میپرداخت در تبعید به سر برد.
خاطره بازگشت او در اکتبر 2007 همانند استقبالی که در آوریل 1986 توسط صدها هزار نفر از طرفداران وی انجام پذیرفت، دوباره زنده شد و به رغم تهدید به مرگ از سوی افراد تندرو، به میهن بازگشت
در ساعات اولیه ورودش توسط جمعیت مشتاقان مورد استقبال قرار گرفت، ازدحام تظاهرات کنندگان بیانگر بزرگترین صحنه نارضایتی از دولت ضیاء بود.
طی انتخابات ملی برنامهریزی شده برای ژانویه 2008 حزب مردم پاکستان، بینظیر بوتو را با یک پیروزی دیگر در مقام نخستوزیری مطرح کردند اما تنها چند هفته قبل از انتخاباب، تندروها دوباره اعتصاب کردند.
بینظیر بوتو در حالی برای تصدی پست نخست وزیری در انتخابات سال 2008 تلاش میکرد، سرانجام پس از چندین رشته ترور ناموفق، چهار سال پیش در چنین روزی در تاریخ 27 دسامبر 2007 میلادی در یک حمله تروریستی-انتحاری در شهر راولپندی به قتل رسید.
در پی ترور وی دولت پاکستان طالبان و القاعده را مسئول این عملیات دانست و اعلام شد فردی به نام کرامتالله بلال از اعضای القاعده این ترور را انجام داده است اما در پی آن القاعده اعلام کرد در ترور بوتو نقشی نداشته است و مولوی عمر سخنگوی القاعده در این رابطه گفت: ما به زنان حمله نمیکنیم.
جسد بینظیر بوتو در ایالت سند پاکستان در روستای گرهی خدابخش کنار محل دفن پدر و دو برادر خود به خاک سپرده شد در حالی که در زمان دفن وی هزارن تن از طرفدارن وی فریاد میزدند. "بی نظیر زنده است
از وی دو دختر و یک پسر به نامهای بلاول بوتو زرداری، بختآور بوتو زرداری و آصفه بوتو زرداری بجا مانده است.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *