شهید باکری در اوج خستگی +عکس

13:51 - 30 آذر 1394
کد خبر: ۱۱۱۹۶۸
تعداد نظرات: ۵ دیدگاه
خبرگزاری میزان - همسر شهید «مهدی باکری» درباره یکی از عکس‌های کمتر دیده شده، گفت: در این عکس آقا مهدی ۲۸ ساله، شبیه پیرمرد ۶۰ ساله افتاده است.
به گزارش به نقل از فارس، در میان آلبوم‌های عکسی که از شهدا به یادگار مانده است، هر عکسی یک دنیا خاطره را برای همسران شهدا تداعی می‌کند که گاهی این تصاویر کمتر دیده شده‌اند.

یکی از این عکس‌ها مربوط به شهید «مهدی باکری» است؛ اولین بار این عکس را یکی از رزمنده‌های لشکر عاشورا در شبکه اجتماعی برای‌مان ارسال کرد؛ باید دقت می‌کردیم تا آقا مهدی را با سر و صورت خاکی و پوتین‌های کهنه بشناسیم. بعد از دیدن این عکس، چند خطی که این رزمنده برای فرمانده‌اش نوشته بود، توجه‌مان را جلب کرد.

شهید باکری در اوج خستگی +عکس

«قربان گرد و خاک سر و صورتت بروم؛ آقا مهدی! دلمان خیلی برای تو تنگ شده؛ قربان چشمان خسته‌ات بروم؛ پلک‌هایت از خستگی افتاده؛ آقا مهدی بلند شو و سر از دجله یا اقیانوس‌ها در بیاور؛ نمی‌دانم کجایی؛ ولی خیلی نبودنت را حس می‌کنیم. تو روح مایی؛ سردار مایی و نمادی از غیرت مردم آذربایجانی.»

برای اینکه شناسنامه این عکس را تهیه کنیم، با یکی از همرزمان تماس گرفتیم و اطلاع دقیقی نداشت؛ با خانم مدرس «همسر شهید باکری» تماس گرفتیم؛ تا نشانه عکس را دادیم، لبخندی زد و گفت: آقا مهدی که جوان 28 ساله بود در این عکس مثل یک پیرمرد 50 ـ 60 ساله افتاده است.

وی در ادامه بیان داشت: این عکس را در آلبوم نداشتم و کمتر کسی هم آن را دیده است؛ چند سال پیش در برنامه‌ای فردی که الان به خاطر ندارم، این عکس را به من داد و نام عکاس و موقعیت آن را هم نمی‌دانم.

همسر شهید مهدی باکری یادآور شد: این عکس تمام خستگی آقا مهدی را بعد از عملیات نشان می‌دهد؛ معلوم است که 3 ـ 4 شب و روز استراحت نکرده؛ طوری که دیگر چشم‌هایش از خستگی باز نمی‌شود. با توجه به زمینه این عکس فکر می‌کنم منطقه غرب و عملیات حاج عمران باشد.

وی در ادامه از عکاس یا همرزمان شهید باکری خواست تا در صورت امکان شناسنامه این عکس را در بخش دیدگاه این خبر اعلام کنند.

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



علی اصغر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۳۶ - ۱۴۰۳/۰۵/۱۴
0
0
خوشا به سعادتت شبیه وحتی مث شماها انگشت شمار هستن شماها رفتین ک ما گذرزندکی. کنیم ای کاش همه ذره ای از ایران دوستی وطن دوستی و فداکاری را داشتند فرمانده پیش خدا عزت و مقام بالایی داری التماس دعا دارم و میخام واسطه بشی و خدابخای کمکم کنه راه درست هدایتم کنه و یه زندگی پراز صفا و صمیمیت و شادی وروزی حلال یا رب العالمین
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۵۲ - ۱۴۰۲/۱۲/۲۵
0
0
خداوند او را از ما راضی نکه دارد و دعایمان کند تا گردی از چکمه او باشیم
مهسا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۰۳ - ۱۴۰۲/۱۲/۲۴
0
0
شرمنده ات هستم فرمانده. کاش من هم میتوانستم ذره ای از ایثار و فداکاری و ایران دوستی و جانفشانی و هزاران صفات تو را داشته باشم.
مهدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۵۶ - ۱۴۰۲/۰۹/۲۷
0
0
قربان چشمان خسته اش، در این قاب چه مظلومانه به تصویر کشیده شده است، شهید شد همانند مولایش حسین، ارامش وقرار را از خود وخانواده هایشان گرفتندتا در سایه سار آرامشی که برایمان به ارمغان اورده اند گذر زندگی کنیم و هر روز خدا حسرت دیدارشان را بکشیم.به راستی ایا جبران محبت کرده ایم ???
مهدی هستم از دزفول ولی من کجا وان کجا
نفیس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۱/۰۲
0
0
شهدا جانشفانی کردن که ما الان در آرامش و امنیت باشیم. خدا کنه راه این بزرگان رو ادامه بدیم
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *