سکوت تنها موجود این جزیره ایرانی خزر است
بخش زیادی از زمینهای اطراف نزدیک اسکله با گیاه قرمزرنگی پوشانده شده، خشکی که نشان میدهد آب دریا تا چه اندازه فروکش کرده است.
یکی از محلیهای منطقه، درباره خشکی زمینهای اطراف اسکله میگوید: آب دریا طی 25 سال بالا آمد و حالا 10 سال است که شروع به پایین رفتن کرده و حدود 3 سالی میشود که به شدت فروکش کرده است.
قایقرانان از هر گردشگر 30 هزار تومان میگیرند تا آنها را به تنها جزیره دریای خزر برسانند؛ جزیرهای که مسکونی نیست و تنها ساختمانهای اداری شیلات و پایگاه حفاظت محیط زیست در آن فعال هستند و کارمندانش هر روز صبح با سرویس قایق موتوری به محل کارشان میروند و اگر دریا توفانی باشد، کار تعطیل است!
یکی از قایقرانها در این باره می گوید: زمانی این جزیره، محل سکونت 120 خانوار بوده است. تنها وسیله حملونقل از اسکله تا جزیره قایقهای چوبی بودند، اما ظرفیت قایقهای چوبی محدود بود و چندبار قایقرانها بیشتر از ظرفیت، مسافر سوار کردند و قایق غرق شد و سه نفر فوت شدند. از آن به بعد کمکم قایقهای موتوری جایگزین قایقهای چوبی شدند.
او که خودش از اهالی آشوراده است و در یکی از خانههای قدیمی جزیره به دنیا آمده، بیان میکند: زمانی که بچه بودم، اهالی قدیمِ جزیره به ما میگفتند اینجا تبعیدگاه جذامیها در زمان خوارزمشاهیان بوده است. میگویند، آشوراده همان جزیره "آبسکون" است که محمد خوارزمشاه در آنجا کشته میشود.
قایقران میگوید: آشوراده در سال 74 خالی از سکنه شد و قبل از آن حدود 120 خانوار در جزیره زندگی میکردند و امکانات حداقلی در اینجا فراهم بود. چون زمینِ جزیره حاصلخیز است، ساکنان که اکثرا خانوادههای کارکنان شیلات بودند، خودشان صیفیجات میکاشتند، مرغ و جوجه نگهداری میکردند و مابقی مایحتاجشان را هم از شهر تهیه میکردند. شیلات در این جزیره خودکفا بود.
او ادامه میدهد: جزیره چهار رستوران داشت که همه تخریب شدند و در حال حاضر تنها یک رستوران در جزیره وجود دارد که آن هم برای کارکنان اداره شیلات است و به پیمانکار واگذار شده، اما برای گردشگران هم غذا سِرو میکند.
این بومیِ منطقه اضافه میکند: چون ساختمانهای مسکونیِ سازمانی در جزیره وجود داشت، مسجد و فضای سبز هم ساخته بودند، اما خانهها را آب گرفت و تخریب شدند و بعدها باقیماندههای بهجا مانده را با لودر صاف کردند و تنها فضای سبزش ماند. جزیره در زمان گذشته مدرسه، مغازه، حمام عمومی و سینما هم داشته است که حالا تنها بخشی از بقایای حمام قدیمی و مغازهها به جا مانده است.
قایقران، یکی از اولین خانههای جزیره را به من نشان میدهد و میگوید: این خانه کمی مرمت شده و حالا لوکیشین فیلمبرداری فیلمسازان است. خانههای قدیمی جزیره همه از کاهگِل ساخته شده بودند.
او همچنین درباره خانههای دیگر که در جزیره رها شدهاند، اظهار میکند: مالکان گاهی به خانههایشان سرمیزنند. چون زمینهایی که آنها بر رویش خانه ساختند غصبی است و سند ندارد، خانه هایشان را خراب نمیکنند تا اگر لازم شد ثابت کنند خانه مال آنهاست، به عبارتی خودشان را مالک میدانند.
سکوت آشوراده و صدای پرندگان مهاجر، ذهن هرکسی را که گذرش به جزیره میخورد، از هر دغدغهای رها میکند. دستههای کاکتوسهای بزرگ، آدم را یاد بیابانهای آمریکا میاندازد. جزیره پر از درختان انار است که روی هر درخت کلی انار شکسته روی شاخهها جا خوش کردهاند. یک طرف جزیره به کوههای پراز جنگل مُشرف است و طرف دیگر تا چشم کار میکند آب دیده میشود که پرندگان در آسمان آبیِ آن پر میزنند.
فلامینگو، اردکهای سیاه، باکلان، دار غاز یا دار درختی، عقاب و انواع لکلکها در شمال جزیره به زندگیشان مشغولاند، یکی از عقابها پرندهای شکار میکند و میخورد و میتوانید مقابل چشمانتان مستند حیات وحش را از نزدیک ببینید. اسبهای وحشیِ جزیره، از دور پیدا هستند. گاوها در حال چریدن و سگها کوچههای شنیِ جزیره را میگردند و گاهی هم دنبالتان راه میافتند.
این جزیره تا پایان جنگ جهانی دوم در دست روسها بوده است. روسها در این جزیره چند بیمارستان، ساختمان مسکونی، قلعه و یک کلیسای چوبی ساختند که اکنون از کلیسای چوبی اثری نیست، اما یک قلعه مثلثی که در شمال این جزیره پابرجا مانده است، به عنوان یادگار اشغال روسها به ثبت میراث فرهنگی رسیده است.
با شنیدن اینکه قلعه قدیمی جزیره که زمانی روسها مالک آن بودند به میدان تیر شهرت پیدا کرده و شکارچیان با کمین کردن در آنجا پرندگان مهمان جزیره را قربانی خودخواهیشان میکنند، تمام زیباییهای آشوراده را به سیاهی تبدیل میکند.
با آنکه آشوراده ساکنان چندانی ندارد، اما انواع و اقسام زبالهها در اطرافش چشم را آزار میدهد. اردوگاهی برای دانشآموزان در غرب جزیره ساخته شده و به گفته قایقران، گاهی دانشآموزان را برای اردو به آشوراده میآورند. بقایای اسکلتهای آهنی سفیدرنگ هم در کنار اردوگاه آموزش و پرورش رها شده است.
قایقران درباره این اسکلتهای فلزی میگوید: قرار بود یکی از ارگانهای دولتی آنجا را به ویلاهای سازمانی برای پرسنلاش تبدیل کند، گویا بودجه نرسید به همین دلیل سازههای فلزی به حال خودشان رها شدند.
یکی دیگر از بومیها درباره مالکیت جزیره میگوید: استان مازندران، گلستان، محیط زیست و شیلات، همه مدعیاند که آشوراده متعلق به آنهاست و هیچکدام هم برایش کاری نمیکنند. زمانی که واگذاری جزیره به بخش خصوصی مطرح شد، یک سری گفتند میخواهند به صورت طبیعی آلاچیق بسازند و یک سری میگفتند میخواهند هتلسازی کنند. محیط زیست با هتلسازی مخالفت کرد. ساختمانهایی هم که در حال حاضر در جزیره است مربوط به زمان قدیم بوده و در حال حاضر ساخت و سازی نشده است. بخش بومی هم تخریب شده و چند خانه بیشتر باقی نمانده است. محیط زیست هم کانکسی در جزیره داشت که 15 سال پیش آتش گرفت.
به نظر میرسد چندمالکیتی بودن آشوراده، این جزیره را به یک تبعیدگاه واقعی تبدیل کرده و در تهدید خطرات زیست محیطی قرار داده است.
او درباره شماره تماسهایی که روی دیوار برخی از خانههای جزیره برای اجاره خانه نوشته شده است، اظهار میکند: مردم به آشوراده میآیند تا از طبیعتاش لذت ببرند، اتاقها را به گروههایی که به صورت دستهجمعی میآیند و تصمیم میگیرند شب را در جزیره بمانند، اجاره میدهند. در حال حاضر هم اقامتگاهی برای شکارچیانی که مجوز دارند هست تا روزهایی که شکار آزاد است، بتوانند شب را در جزیره بمانند.
قایقران اذعان میکند: آب دریا در بخشهایی از ساحل آشوراده آنقدر تمیز است که برخی از ما بهترون برای شنا به اینجا میآیند و به بهانه برگزاری جلسه، اجازه عبور و مرور به قایقرانها را نمیدهند. در واقع جزیره یک روز تعطیل میشود و ما از نان خوردن میافتیم.
او همچنین درباره صیادان غیرمجاز، بیان میکند: به نظر می رسد در بندر ترکمن، گُمیشان و روستای چُپقلی هرکدام 70 قایق غیرمجاز برای صید وجود دارد.
مسئول تنها رستوران جزیره نیز درباره غذاهایی که در آنجا سِرو میشود، بیان میکند: این رستوران ظرفیت پذیرایی از 250 گردشگر را دارد و تخصص ما سِرو ماهی است و در کنار آن برای مشتریان جوجه کباب هم میپزیم و اگر گردشگران غذای خاص دیگری مثل «چِکدِرمه» را که غذای محلی استان گلستان است، یک روز قبل از آمدن به جزیره سفارش بدهند، آماده میکنیم.
با آنکه 40 درصد خاویار ایران در این جزیره به دست میآید، اما در لیست غذایی تنها رستورانِ آشوراده جای خالی خاویار دیده میشود. مسئول رستوران در این باره میگوید: من خاویار سِرو نمیکنم و اگر مسافران بخواهند خاویار تهیه کنند، باید آن را از بازار ماهیفروشان خریداری کنند.
در آخرین توافق میان سازمانهای میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و حفاظت محیط زیست، دولت مصوبهای ابلاغ کرد تا جزیره آشوراده به مرکز گردشگری تبدیل شود. دکتر روحانی نیز در آخرین سفرش به استان گلستان گفت: «جزیره آشوراده با مراعات مسائل زیست محیطی به یک مرکز گردشگری تبدیل خواهد شد.»
طرحی که به دلیل ناهمگونی با ساختار جزیره که زادگاه پرندگان نادر است، بیش از دو دهه معلق مانده و با مخالفت حامیان محیط زیست مواجه شده و حدیثهای بسیاری دنبالش بوده است و خبرنگاران حوزه گردشگری و محیط زیست این موضوع را مرتب پیگیری کردهاند.
/انتهای پیام/
:
انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای
تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر
میشود.