خارجیها از خلبانشدن زنان در ایران تعجب میکنند/ معضل صنعت هوایی ما فقط ناوگان جدید نیست + عکس
خبرگزاری میزان - خانم فهمیه احمدی دستجردی خلبان دوم هواپیمای امدی و مؤسس NGO حمایت از زنان شاغل در صنعت هوانوردی از رنجهایی میگوید که طی سالهای تجربه پروازش کشیده است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش به نقل از مشرق، شغل خلبانی همواره یکی از پرطرفدارترین مشاغل دنیا بوده و با همه سختیهایی که دارد زنان بسیاری در دنیا در این حرفه مشغول به کارند. اما تعداد خلبانان زن در ایران کم است. به همین خاطر پای صحبتهای خودمانی خانم دستجردی، خلبان جت بوئینگ ام دی نشستیم:
ضمن عرض سلام خدمت شما و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. لطفا خود را برای خوانندگان محترم معرفی نمایید.
من فهیمه احمدی دستجردی متولد تهران و سال 1360 هستم که به عنوان تنها مهندس پرواز زن ایران شناخته شدم و حدود 3000 ساعت پرواز بر روی هواپیما توپولوف ١٥٤ را به عنوان مهندس پرواز را دارم، ضمن آنکه هم اکنون به عنوان خلبان دوم هواپیمای ام دی مشغول فعالیت هستم.
با تشکر، بدون مقدمه وارد بحث خلبانی میشویم، عموم مردم اطلاع دارند که شغل خلبانی با سختیهای بسیاری همراه است و دستیابی به مدارج بالای آن کار ساده ای نیست، از سویی دیگر شما به عنوان یک خانم قطعا با مسائل دیگری در این مسیر رو به رو بودهاید لذا در این خصوص توضیحاتی را بفرمایید.
اولین مشکل به نظر بنده، فرهنگ و مسائل ناشی از آن است و پس از آن بحث مالی و راههای سختیست که دوستان همه برای رسیدن به این مرحله طی کردهاند. در بعد فرهنگی باید گفت که علیرغم فعالیت ما، دید جامعه نسبت به فعالیت خانمها دید چندان بازی نیست و اینکه یک خانم بتواند کارهای یک آقا را انجام دهد، هنوز پذیرا نمیباشند، هرچند با حضور روز افزون بانوان به سمتی میرویم که انشاءلله به این حقانیت برسیم که ما نیز میتوانیم.
به طور کلی یک فرد برای رسیدن به خلبانی، چه مسیری را باید طی کند؟
فرد برای ورود به حرفه خلبانی باید دورههای آموزشی خاص خود را بگذارند که بنده مراحل آموزشی را آکادمیک و در بخش پروازها دورههای آزاد را طی کرده ام.
علاقه مندان این حرفه می توانند از طریق آموزشگاه های آزاد یا کنکور دانشگاه های جامع علمى و کاربردی برای خلبانی ثبت نام کنند و پس از فراگیری دروس مرتبط، پروازهای خود را در مراکز مورد نظر انجام دهند.
· البته بحث مالی را نیز باید در نظر گرفت ، یک خلبان حداقل ١٦٠ ساعت را برای گرفتن مدرک CPL و IR باید بگذارند که با قیمت حدودی که الان مطلع هستم، 450 هزار تومان برای هر ساعت پرواز میشود.
شما در سوال پیشین، به مشکلات پیش روی بانوان در صنعت هوایی اشاره داشتید، اگر بخواهیم موضوع را بازتر کنیم، آیا اقبالی به استخدام این قشر از جامعه در شرکتهای هواپیمایی وجود دارد؟
ببینید در خصوص خلبانی، آقایان 100% در استخدام شرکتها دراولویت هستند، اما اگر بخواهیم به صورت خاص به تجربه شخص خودم نگاه کنیم، بنده زمانی در شرکت هواپيمايي استخدام شدم که نیاز به مهندس پرواز وجود داشت و شرط پذیرش نیز بالاترین نمرات بود که به لطف خدا کسب کرده بودم، در نهایت نیز با طی دورههای مختلف زیر نظر اساتید مجرب، در شرکت هواپیمایی جذب شده و فعالیت پروازى خود را آغاز كردم.
اما در خصوص خلبانان خانم، شاید بزرگترین دغدغه آن باشد که این عزیزان در چند مرحله بعد از آقایان در مراحل استخدام قرار دارند و امیدوارم به زودی همطرازی بین خانمها و آقایان در امر خلبانی برقرار شود یا به عبارتی بحث شايستگى افراد باشد نه دید جنسیتی، چرا که کار یکیست و فرقی وجود ندارد و در حال حاضر خوشبختانه خلبان یک خانم در شركت هواپیمایی نیز داریم که به فعالیت مشغول میباشند.
پس فرقی بین مرد و زن نیست، مسئولیت یکی است و چه بسا خانمها دقیقتر و حساستر این وظایف را پذیرا هستند، هرچند ناگفته نماند که معلمان خلبان ما همه آقا بودند و در چنین شرایطی ما فعالیت خود را آغاز کردیم.
درنهایت هم باید بگویم که در تلاش هستیم تا درصد اعتماد به خودمان را هر روز بیش از قبل کنیم تا به نوعی فرهنگ سازی در این بخش شکل بگیرد ضمن آنکه به عقيده من خلباني هنر است و زنانه/مردانه ندارد.
اگر بخواهیم به بازخورد عموم مردم اشاره کنیم، زمانی که متوجه میشوند یکی از خلبانان هواپیمای آنان خانم است چه عکسالعملی را نشان می دهند؟ آیا از این موضوع خوشحال میشوند یا برعکس رفتار دیگری را دارند؟
ببینید هنوز این امر به خوبی جا نیفتاده، برخی استقبال میکنند و برخی نیز بالعكس برايشان خوشايند نيست، اما خوشبختانه دید عموم مردم باز است و از این موضوع استقبال میکنند که موجب قوت قلب ما و انگیزه بيشتر در جهت ادامه مسیر میشود.
ما مسافر خانم داشتهایم که به محض شنیدن صدای بنده منتظر بودهاند تا پرواز تمام شده و به کابین بیاییند که ببینید صاحب صدا کیست و به گفته خودشان از این موضوع انرژی گرفتند یا حتی آقایانی که از این موضوع با احترام یاد کردهاند.
به نظر شما، آیا شاغل بودن یک خانم ایرانی منافاتی با انجام امور دیگر همانند خانهداری دارد؟
مسلما خیر، اما همچنان پیش زمینه ذهن اکثر مردهای ایرانی آن است که یک بانو باید در خانه باشد و به امور خانهداری مشغول باشد خصوصا آنکه خلبانی را یک کار کاملا مردانه میدانند، در صورتی که همچنین چیزی درست نیست، همه انسانها در موقعیت خود توانایی انجام هرکاری را دارند و فعالیت مدنظر آنان مرتبط به توانمندیهای افراد میباشد نه جنسیت.
با این اوصاف شرایط فعلی برای فعالیتهای خانمها بسیار بهتر از زمانی است که شما به عنوان یکی از پیشروها در این صنعت مشغول به کار شدهاید و این خود جای امیدواری دارد؟
صد در صد. هميشه براي اولينها شرايط مشكلتر خواهد بود، اين مساله تنها مختص حرفه ما نيست، صددرصد همه پيشروها با اين شرايط رو به رو بودهاند و سختیهایی را گذارندهاند ولی با گذشت زمان و جاافتادن مسائل گرفتاریهای مسیر برای افراد بعدی روز به روز کمتر میشود.
لطفا به نمونهای از شرایط سخت کاری خود اشاره داشته باشید؟ خصوصا در زمانی که مهندس پرواز بودید و به نوعی آغاز فعالیتهای پروازی شما محسوب میشد.
مهندسی پرواز من بر میگردد به هواپیمای توپولوف، این هواپیمای تهویه مطبوع چندان خوبی نداشت و خیلی گرم بود ، اما من مجبور بودم تا همپای آقایان فعالیت کنم.
به عنوان مثال میتوانم به پروازها در شهرهای گرم اشاره کنم که با توجه به وظیفهام در مسئولیت نظارت بر سوخترسانی و چک هواپیما فعالیتهای بسیاری را داشتهام و حتی یکبار تعویض تایر در هوای 50 درجه اهواز صورت گرفت، به طور کلی هر وظیفهای که برای یک مهندس پرواز تعیین شده بود از من نیز خواسته میشد و بنده نیز مکلف به اجرای دقیق آن بودم.
یک خانم خلبان خارجی در خصوص همتای ایرانی خود چه نظری دارد؟
بسیار متعجب میشوند، خانمی در شرکت هواپیمایی امارات فعال بود که با دیدن من تعجب کرد و گفت مگر میگذارند شما هم به عنوان خلبان پرواز كنيد؟!
به طور کلی برای خارجیها این موضوع جای تعجب دارد که در ایران یک خانم پرواز کند و اصلا چنین اجازه داده شود اما خوشبختانه همین حضور بانوان نتایج مثبتی را در بعد بینالمللی برای صنعت هواپیمایی کشورمان داشته است.
با تشکر از پاسخهای شما، سرکار عالی موسس نخستین سازمان مردم نهاد در خصوص بانوان شاغل صنعت هوانوردى کشورمان هستید، در این خصوص توضیحاتی را برای خوانندگان بفرمایید و اهداف آن را بیان نمایید.
بنده به عنوان موسس جامعه بانوان صنعت هوانوردی ایران در نظر دارم تا با دعوت از تمامى خانمهای شاغل و علاقهمند در بخشهای مختلف این صنعت، همه در کنار یکدیگر قدم مثبتی را در راستای پیشبرد اهداف این سازمان مردم نهاد برداریم که همانا بالا بردن سطح آگاهی و علم افراد خصوصا شاغلین در این صنعت و دفاع از حقوق صنفى هر یک بنا بر معیارهای تعیین شده ميباشد ، ضمن آنکه اعضای این سازمان به طور کلی بانوان صنعت هوانوردى کشورمان خواهند بود.
شاید عموم مطلع نباشند که در حال حاضر در تمامی بخشهای شرکتهای هواپیمایی خانمها به فعالیت مشغول هستند، NGO شما چه فعالیتی را در راستای شناساندن تلاش این افراد انجام خواهد داد؟
خوب همان طور که شما اشاره داشتید خانمها در تمامی بخشهای صنعت هوانوردى فعال هستند و به تبعیت از این مسئله وظیفه NGO نیز شناسایی این عزیزان و سپس شناساندن آنان به اجتماع میباشد، ما میخواهیم مردم بدانند که فقط من به عنوان خلبان یا مهمانداران خانم نیستند كه در اين صنعت فعاليت ميكنند، بلکه در بخشهای مختلف و به طور مثال شاپ (کارگاه) اویونیک یا موتور و بدنه هواپيما افراد فعال داریم، افرادی که پا به پای آقایان فعالیت میکنند و در امر تعمیر و نگهداری هواپیما وظایف خود را به خوبی انجام میدهند یا حتی خانمهايي داریم که کارشناس هواپیمایی هستند و تصمیمات بزرگی را میگیرند، لذا پس از دعوت کردن تمامی این افراد در مجموعهای واحد، با اجرای برنامههای مختلف تلاش و نقش هریک را بیش از پیش بیان و نمايان خواهیم کرد.
باتوجه به فعالیتهایی که در این زمینه دارید، اگر یک خانم جوان در خصوص ورود به مجموعههای هواپیمایی از شما نظر بخواهد، او را تشویق به ادامه مسیر میکنید یا سعی در تغییر تصمیم وی خواهید داشت؟
به نظر من قبل از تشویق کردن یک فرد، بهتر است به او آگاهی داده شود تا صرفا به جهت یک علاقه تصمیمگیری نکند، اگر من ببینم که خانمی علاقه به شغل خلبانی یا دیگر مشاغل مرتبط دارد، به وی اطلاعاتی خواهم داد تا توانمندیهای خود را بشناسد و با توجه به این موضوع بتواند بهترین تصمیم را بگیرد.
اما در هر صورت با توجه به آنکه خودم نیز علاقه فراوانی به حرفه خلبانی داشتم، اگرمشاهده کنم فردی علاقه و پیش زمینه مورد نیاز را دارد، قطعا ازهیچ حمایتی فروگذار نخواهم كرد.
در خصوص NGO مورد نظر شما آیا صحبتی باقی مانده است؟
مجموعه مورد نظر ما نوپا هست و همانطور که پیشتر گفتم مرتبط با یک صنف خاص هوانوردى نیست و تمامی خانمهای علاقه مند، حاضر و شاغل در صنعت هوانوردى را شامل خواهد شد که در آينده نزديك با اعلان عمومى میتوانند عضو شده و از حمایتهای معنوی، علمی و رفاهی ما استفاده کنند، البته در کنار این فعالیتها ما از تمامی اساتید و کارشناسان موفق و آقایان هم استقبال خواهیم کرد تا ما را حمایت کنند تا بتوانیم از تجربیات همگان استفاده کنیم.
بحث دیگر ما نیز آموزش میباشد، بانوان علاقمند به فعالیت در بخشهای مختلف همچون خلبانى، كنترلر پروازى، مهمانداری، فنی و مهندسی، دیسپچرى و یا خدمات فرودگاهی، آژانسهاى هواپيمايي و ... را در صورت نیاز به مراکز آزاد معرفی خواهیم کرد و اگر بخواهند آموزشی آکادمیک و يا ازاد داشته باشند دانشگاه و يا اموزشگاه مورد نظر را به این افراد پیشنهاد خواهیم داد، در حقیقت سعی داریم تا مسیر مورد نظر را برایشان ترسیم کنیم و با استفاده از ارتباطاتی که با مراکز مختلف موجود است در بعدهای مختلف به این علاقمندان کمک نماییم.
به مسئله جالبی رسیدیم، آقایان صنعت هوانوردی! ،با توجه به آنکه بخش اعظم شاغلین این صنعت را تشکیل میدهند، از کار کردن خانمها همپا با خود خوشحال میشوند؟
ببینید دیدگاهها میانه هست، هم سنگاندازىهايی مشاهده میشود، هم اساتيدى هستند كه نهايت حمايت را دارند، اما یک درصد هم یک درصد است، اگر یک نفر هم بگوید که از بودن ما خوشحال است ما انرژی خواهیم گرفت و نکته مثبتی برایمان محسوب خواهد شد.
پس تلاشی که شما میکنید خیلی بیشتر از همتایان آقا میباشد تا بتوانید خود را بیش از هرکسی نشان دهید؟
دقیقا، چون حساسیتها بیشتر و نگاهها نیز دقیقتر است، البته کار هم نیاز به دقت بالایی دارد اما به طور مثال اگر خطایی را من انجام دهم خیلی بیشتر برجسته خواهد شد تا اگر همان خطا را یک آقا انجام دهد.
با این حساب اگر بخواهید پیشنهادی برای آینده صنعت هوایی کشور داشته باشید، چه چیزی مدنظر شما میباشد؟
بنده تنها امیدوارم که مدیران لایق، پویا و جوان در صنعت هوایی ایران مشغول به کارشده و سِمتهای مورد نظر را در دست بگیرند یا اصل شايسته سالارى نمايانتر شود، از طرفى در حال حاضر اجرای امور به شکل گسسته است، اگر متخصصان و کارشناسان ما گرد هم آيند و ایدهها و نظرات خود را بیان سازند تا جمع بندی آن به دست مدیران راس کار برسد می توان شاهد تغییراتی بنیادینتر باشیم.
همین جمعبندیها به صورت یک بسته حمایتی میتواند مسیر امور رادر بستری مناسب قرار دهد و از برخی اتفاقات نامناسب جلوگیری به عمل آورد، شاید بهتر است بگوییم که هرکسی در صنعت هوانوردی خودمحور شده است و اتحاد خیلی کمی را متاسفانه شاهد هستیم که خیلی بد است.
این ضعف اتحاد هم تنها در بحث مدیران نیست، در بین خلبانان، مهمانداران و حتی کارکنان اداری سازمانها نیزاحساس ميشود ، در حالی که با تجمیع افکار و پیشنهاد به افراد رده بالای خود می توانند پیشرفت ها را محسوس کنند.
به هرحال نمی توان ایرادات را تنها از یک خانواده یا جبهه خاص گرفت و همه مجموعه به صورت یک سازمان واحد عمل می کنند که ضعف هر بخش به کل آن ضرر خواهد زد.
به نظر شما در بحث رفع مشکلات این صنعت، تنها خرید ناوگان می تواند حل کننده همه گرفتاری ها باشد؟
مسلما خیر، البته من از دید یک خلبان نظر می دهم نه کارشناس هوانوردی اما به نظرم زیرسازی فرهنگی هم لازم است و همه باید بخواهند تا به بینشی برسند که موجب رفع مشکلات در این بخش شود.
صرفا با خرید هواپیما یا یک برند نو نمیشود تمامی گرفتاری ها را حل کرد یا اگر بخواهم مثالی بزنم سطح آموزش های خود را باید دائم به روز نگاه داریم تا به بالاترین حد توانایی و الزامات مورد نیاز برسیم.
خیلی از کشورها هستند که با وجود مشکلات بسیار، صنعت هوایی خود را سرپا نگاه داشتهاند و ما نباید برخی از مسائل کلیشهای را بهانه قرار دهیم که بگوییم نشد و نتوانستیم پیشرفت کنیم. تنها بحث زیرسازیها است که باید رعایت شود و در راس آنها به نظر من همین بحث فرهنگیست که با حل آن می توان مسیر را برای خیلی از امور باز کرد.
در خصوص خلبانی بانوان نکتهای باقی مانده است که در خلال صحبتها به آن اشاره نکرده باشیم؟
در جواب این سوال، بحث ها بسیار است ولی اگر صرفا بخواهم از مشکلات و گرفتاریها صحبت کنم شاید بر ما برچسب ناتوانی زده شود، اما صرفا در همین حد بدانید که ما تمام تلاش را خواهیم کرد تا بتوانیم خود را به نحو احسن نشان دهیم و شکر خدا دیدگاه عموم هم بهتر شده است، در بخشهای متفاوت فعالیتهای خانمها افزایش یافته و این نشان از اعتماد رو به رشد مجموعهها به این قشر بزرگ و تاثیرگذار جامعه هست که همین مطلب نشان میدهد که فعالیتهای ماتناقضی با فعالیتهای یک آقا ندارد.
شاید یک مثال جالب بتوان داشت، در حال حاضر اکثر پرستاران جامعه پزشکی را خانمها تشکیل میدهند، به نظر شما آیا آقایان فعال مشکلی را در این زمینه ایجاد کردهاند، مسلما پاسخ خیر است یا فعاليت بانوان پزشک در كنار همكاران پزشك آقا....
خلبان و پزشک؟! ، این دو شغل از نظر شما چگونه قابل مقایسه با یکدیگر هستند؟
ببینید! یک پزشک در لحظه درگیر یک بیمار میباشد اما خلبان حداقل مسئوليت جان 150 مسافر را با خود دارد، باید پروازی ایمن را انجام دهد تا این افراد سالم به نزد خانوادههای خود بازگردند، حال حساب کنید که همین تعداد چند نفر اعضا خانواده خود را دارند و چه جامعه آماری بزرگی در لحظه میشود که نیازمند حساسیت و دقت بالاییست که به طور قطع تمامی افراد مشغول در این حوزه به آن توجه دارند.
به بحث اساسی خانواده رسیدیم، در خصوص فعالیت شما در مجموعههای هواپیمایی، نظر اعضای خانواده چه بود؟ آیا حمایتهای کافی را در این زمینه داشتهاید؟
این عزیزان صد در صد حامی من بودند. در مقابل مشکلات و گرفتاریهای بیشمار تنها جایی که آرامش را به دست میآوردم و اتفاقات رخ داده را عنوان میکردم همین خانواده بود. اعضای خانواده همواره من را همراهی می کردند و پدرم همیشه آگاهیهای لازم را می داد که این مسیر با دشواریهای بسیاری رو به رو است اما سرانجام با تلاش به نتیجه دلخواه خواهم رسید. همین همراهی و حمایتها نیز انگیزه را در من ایجاد کرد تا با تاسیس NGO مورد نظر تمامی بانوان را در قالب یک خانواده بزرگ گردهم آورم تا از پشتیبانی یکدیگر بهره ببریم.
و صحبت پایانی؟
به عنوان سخن پایانی شما بازهم به مقوله فرهنگ اشاره میکنم. این مطلب آنقدر اهمیت دارد که چندباره و چندباره آن را ذکر کنیم. ما نیاز داریم تا به روز شویم و با کشورهای دیگر همسان شویم یا مشکلات معیشتی و آموزشی حل شود. روزمرگی صنعت حل گردد و بسیاری از مسائل دیگر.
در نهایت هم ذکر این نکته ضروری است که ایمنی در صنعت هواپیمایی به عنوان اولین رکن در نظر گرفته می شود. تمامی افراد شاغل در این مجموعه و خانواده بزرگ نهایت تلاش خود را به کار بستهاند تا همواره بهتر از قبل باشند. اما نياز داريم كه برخى تفكرات تغيير كند؛ پس امیدوارم که مسیر فعالیت این صنعت بزرگ همواره رو به پیشرفت باشد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ضمن عرض سلام خدمت شما و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. لطفا خود را برای خوانندگان محترم معرفی نمایید.
من فهیمه احمدی دستجردی متولد تهران و سال 1360 هستم که به عنوان تنها مهندس پرواز زن ایران شناخته شدم و حدود 3000 ساعت پرواز بر روی هواپیما توپولوف ١٥٤ را به عنوان مهندس پرواز را دارم، ضمن آنکه هم اکنون به عنوان خلبان دوم هواپیمای ام دی مشغول فعالیت هستم.
با تشکر، بدون مقدمه وارد بحث خلبانی میشویم، عموم مردم اطلاع دارند که شغل خلبانی با سختیهای بسیاری همراه است و دستیابی به مدارج بالای آن کار ساده ای نیست، از سویی دیگر شما به عنوان یک خانم قطعا با مسائل دیگری در این مسیر رو به رو بودهاید لذا در این خصوص توضیحاتی را بفرمایید.
اولین مشکل به نظر بنده، فرهنگ و مسائل ناشی از آن است و پس از آن بحث مالی و راههای سختیست که دوستان همه برای رسیدن به این مرحله طی کردهاند. در بعد فرهنگی باید گفت که علیرغم فعالیت ما، دید جامعه نسبت به فعالیت خانمها دید چندان بازی نیست و اینکه یک خانم بتواند کارهای یک آقا را انجام دهد، هنوز پذیرا نمیباشند، هرچند با حضور روز افزون بانوان به سمتی میرویم که انشاءلله به این حقانیت برسیم که ما نیز میتوانیم.
به طور کلی یک فرد برای رسیدن به خلبانی، چه مسیری را باید طی کند؟
فرد برای ورود به حرفه خلبانی باید دورههای آموزشی خاص خود را بگذارند که بنده مراحل آموزشی را آکادمیک و در بخش پروازها دورههای آزاد را طی کرده ام.
علاقه مندان این حرفه می توانند از طریق آموزشگاه های آزاد یا کنکور دانشگاه های جامع علمى و کاربردی برای خلبانی ثبت نام کنند و پس از فراگیری دروس مرتبط، پروازهای خود را در مراکز مورد نظر انجام دهند.
· البته بحث مالی را نیز باید در نظر گرفت ، یک خلبان حداقل ١٦٠ ساعت را برای گرفتن مدرک CPL و IR باید بگذارند که با قیمت حدودی که الان مطلع هستم، 450 هزار تومان برای هر ساعت پرواز میشود.
شما در سوال پیشین، به مشکلات پیش روی بانوان در صنعت هوایی اشاره داشتید، اگر بخواهیم موضوع را بازتر کنیم، آیا اقبالی به استخدام این قشر از جامعه در شرکتهای هواپیمایی وجود دارد؟
ببینید در خصوص خلبانی، آقایان 100% در استخدام شرکتها دراولویت هستند، اما اگر بخواهیم به صورت خاص به تجربه شخص خودم نگاه کنیم، بنده زمانی در شرکت هواپيمايي استخدام شدم که نیاز به مهندس پرواز وجود داشت و شرط پذیرش نیز بالاترین نمرات بود که به لطف خدا کسب کرده بودم، در نهایت نیز با طی دورههای مختلف زیر نظر اساتید مجرب، در شرکت هواپیمایی جذب شده و فعالیت پروازى خود را آغاز كردم.
اما در خصوص خلبانان خانم، شاید بزرگترین دغدغه آن باشد که این عزیزان در چند مرحله بعد از آقایان در مراحل استخدام قرار دارند و امیدوارم به زودی همطرازی بین خانمها و آقایان در امر خلبانی برقرار شود یا به عبارتی بحث شايستگى افراد باشد نه دید جنسیتی، چرا که کار یکیست و فرقی وجود ندارد و در حال حاضر خوشبختانه خلبان یک خانم در شركت هواپیمایی نیز داریم که به فعالیت مشغول میباشند.
پس فرقی بین مرد و زن نیست، مسئولیت یکی است و چه بسا خانمها دقیقتر و حساستر این وظایف را پذیرا هستند، هرچند ناگفته نماند که معلمان خلبان ما همه آقا بودند و در چنین شرایطی ما فعالیت خود را آغاز کردیم.
درنهایت هم باید بگویم که در تلاش هستیم تا درصد اعتماد به خودمان را هر روز بیش از قبل کنیم تا به نوعی فرهنگ سازی در این بخش شکل بگیرد ضمن آنکه به عقيده من خلباني هنر است و زنانه/مردانه ندارد.
اگر بخواهیم به بازخورد عموم مردم اشاره کنیم، زمانی که متوجه میشوند یکی از خلبانان هواپیمای آنان خانم است چه عکسالعملی را نشان می دهند؟ آیا از این موضوع خوشحال میشوند یا برعکس رفتار دیگری را دارند؟
ببینید هنوز این امر به خوبی جا نیفتاده، برخی استقبال میکنند و برخی نیز بالعكس برايشان خوشايند نيست، اما خوشبختانه دید عموم مردم باز است و از این موضوع استقبال میکنند که موجب قوت قلب ما و انگیزه بيشتر در جهت ادامه مسیر میشود.
ما مسافر خانم داشتهایم که به محض شنیدن صدای بنده منتظر بودهاند تا پرواز تمام شده و به کابین بیاییند که ببینید صاحب صدا کیست و به گفته خودشان از این موضوع انرژی گرفتند یا حتی آقایانی که از این موضوع با احترام یاد کردهاند.
به نظر شما، آیا شاغل بودن یک خانم ایرانی منافاتی با انجام امور دیگر همانند خانهداری دارد؟
مسلما خیر، اما همچنان پیش زمینه ذهن اکثر مردهای ایرانی آن است که یک بانو باید در خانه باشد و به امور خانهداری مشغول باشد خصوصا آنکه خلبانی را یک کار کاملا مردانه میدانند، در صورتی که همچنین چیزی درست نیست، همه انسانها در موقعیت خود توانایی انجام هرکاری را دارند و فعالیت مدنظر آنان مرتبط به توانمندیهای افراد میباشد نه جنسیت.
با این اوصاف شرایط فعلی برای فعالیتهای خانمها بسیار بهتر از زمانی است که شما به عنوان یکی از پیشروها در این صنعت مشغول به کار شدهاید و این خود جای امیدواری دارد؟
صد در صد. هميشه براي اولينها شرايط مشكلتر خواهد بود، اين مساله تنها مختص حرفه ما نيست، صددرصد همه پيشروها با اين شرايط رو به رو بودهاند و سختیهایی را گذارندهاند ولی با گذشت زمان و جاافتادن مسائل گرفتاریهای مسیر برای افراد بعدی روز به روز کمتر میشود.
لطفا به نمونهای از شرایط سخت کاری خود اشاره داشته باشید؟ خصوصا در زمانی که مهندس پرواز بودید و به نوعی آغاز فعالیتهای پروازی شما محسوب میشد.
مهندسی پرواز من بر میگردد به هواپیمای توپولوف، این هواپیمای تهویه مطبوع چندان خوبی نداشت و خیلی گرم بود ، اما من مجبور بودم تا همپای آقایان فعالیت کنم.
به عنوان مثال میتوانم به پروازها در شهرهای گرم اشاره کنم که با توجه به وظیفهام در مسئولیت نظارت بر سوخترسانی و چک هواپیما فعالیتهای بسیاری را داشتهام و حتی یکبار تعویض تایر در هوای 50 درجه اهواز صورت گرفت، به طور کلی هر وظیفهای که برای یک مهندس پرواز تعیین شده بود از من نیز خواسته میشد و بنده نیز مکلف به اجرای دقیق آن بودم.
یک خانم خلبان خارجی در خصوص همتای ایرانی خود چه نظری دارد؟
بسیار متعجب میشوند، خانمی در شرکت هواپیمایی امارات فعال بود که با دیدن من تعجب کرد و گفت مگر میگذارند شما هم به عنوان خلبان پرواز كنيد؟!
به طور کلی برای خارجیها این موضوع جای تعجب دارد که در ایران یک خانم پرواز کند و اصلا چنین اجازه داده شود اما خوشبختانه همین حضور بانوان نتایج مثبتی را در بعد بینالمللی برای صنعت هواپیمایی کشورمان داشته است.
با تشکر از پاسخهای شما، سرکار عالی موسس نخستین سازمان مردم نهاد در خصوص بانوان شاغل صنعت هوانوردى کشورمان هستید، در این خصوص توضیحاتی را برای خوانندگان بفرمایید و اهداف آن را بیان نمایید.
بنده به عنوان موسس جامعه بانوان صنعت هوانوردی ایران در نظر دارم تا با دعوت از تمامى خانمهای شاغل و علاقهمند در بخشهای مختلف این صنعت، همه در کنار یکدیگر قدم مثبتی را در راستای پیشبرد اهداف این سازمان مردم نهاد برداریم که همانا بالا بردن سطح آگاهی و علم افراد خصوصا شاغلین در این صنعت و دفاع از حقوق صنفى هر یک بنا بر معیارهای تعیین شده ميباشد ، ضمن آنکه اعضای این سازمان به طور کلی بانوان صنعت هوانوردى کشورمان خواهند بود.
شاید عموم مطلع نباشند که در حال حاضر در تمامی بخشهای شرکتهای هواپیمایی خانمها به فعالیت مشغول هستند، NGO شما چه فعالیتی را در راستای شناساندن تلاش این افراد انجام خواهد داد؟
خوب همان طور که شما اشاره داشتید خانمها در تمامی بخشهای صنعت هوانوردى فعال هستند و به تبعیت از این مسئله وظیفه NGO نیز شناسایی این عزیزان و سپس شناساندن آنان به اجتماع میباشد، ما میخواهیم مردم بدانند که فقط من به عنوان خلبان یا مهمانداران خانم نیستند كه در اين صنعت فعاليت ميكنند، بلکه در بخشهای مختلف و به طور مثال شاپ (کارگاه) اویونیک یا موتور و بدنه هواپيما افراد فعال داریم، افرادی که پا به پای آقایان فعالیت میکنند و در امر تعمیر و نگهداری هواپیما وظایف خود را به خوبی انجام میدهند یا حتی خانمهايي داریم که کارشناس هواپیمایی هستند و تصمیمات بزرگی را میگیرند، لذا پس از دعوت کردن تمامی این افراد در مجموعهای واحد، با اجرای برنامههای مختلف تلاش و نقش هریک را بیش از پیش بیان و نمايان خواهیم کرد.
باتوجه به فعالیتهایی که در این زمینه دارید، اگر یک خانم جوان در خصوص ورود به مجموعههای هواپیمایی از شما نظر بخواهد، او را تشویق به ادامه مسیر میکنید یا سعی در تغییر تصمیم وی خواهید داشت؟
به نظر من قبل از تشویق کردن یک فرد، بهتر است به او آگاهی داده شود تا صرفا به جهت یک علاقه تصمیمگیری نکند، اگر من ببینم که خانمی علاقه به شغل خلبانی یا دیگر مشاغل مرتبط دارد، به وی اطلاعاتی خواهم داد تا توانمندیهای خود را بشناسد و با توجه به این موضوع بتواند بهترین تصمیم را بگیرد.
اما در هر صورت با توجه به آنکه خودم نیز علاقه فراوانی به حرفه خلبانی داشتم، اگرمشاهده کنم فردی علاقه و پیش زمینه مورد نیاز را دارد، قطعا ازهیچ حمایتی فروگذار نخواهم كرد.
در خصوص NGO مورد نظر شما آیا صحبتی باقی مانده است؟
مجموعه مورد نظر ما نوپا هست و همانطور که پیشتر گفتم مرتبط با یک صنف خاص هوانوردى نیست و تمامی خانمهای علاقه مند، حاضر و شاغل در صنعت هوانوردى را شامل خواهد شد که در آينده نزديك با اعلان عمومى میتوانند عضو شده و از حمایتهای معنوی، علمی و رفاهی ما استفاده کنند، البته در کنار این فعالیتها ما از تمامی اساتید و کارشناسان موفق و آقایان هم استقبال خواهیم کرد تا ما را حمایت کنند تا بتوانیم از تجربیات همگان استفاده کنیم.
بحث دیگر ما نیز آموزش میباشد، بانوان علاقمند به فعالیت در بخشهای مختلف همچون خلبانى، كنترلر پروازى، مهمانداری، فنی و مهندسی، دیسپچرى و یا خدمات فرودگاهی، آژانسهاى هواپيمايي و ... را در صورت نیاز به مراکز آزاد معرفی خواهیم کرد و اگر بخواهند آموزشی آکادمیک و يا ازاد داشته باشند دانشگاه و يا اموزشگاه مورد نظر را به این افراد پیشنهاد خواهیم داد، در حقیقت سعی داریم تا مسیر مورد نظر را برایشان ترسیم کنیم و با استفاده از ارتباطاتی که با مراکز مختلف موجود است در بعدهای مختلف به این علاقمندان کمک نماییم.
به مسئله جالبی رسیدیم، آقایان صنعت هوانوردی! ،با توجه به آنکه بخش اعظم شاغلین این صنعت را تشکیل میدهند، از کار کردن خانمها همپا با خود خوشحال میشوند؟
ببینید دیدگاهها میانه هست، هم سنگاندازىهايی مشاهده میشود، هم اساتيدى هستند كه نهايت حمايت را دارند، اما یک درصد هم یک درصد است، اگر یک نفر هم بگوید که از بودن ما خوشحال است ما انرژی خواهیم گرفت و نکته مثبتی برایمان محسوب خواهد شد.
پس تلاشی که شما میکنید خیلی بیشتر از همتایان آقا میباشد تا بتوانید خود را بیش از هرکسی نشان دهید؟
دقیقا، چون حساسیتها بیشتر و نگاهها نیز دقیقتر است، البته کار هم نیاز به دقت بالایی دارد اما به طور مثال اگر خطایی را من انجام دهم خیلی بیشتر برجسته خواهد شد تا اگر همان خطا را یک آقا انجام دهد.
با این حساب اگر بخواهید پیشنهادی برای آینده صنعت هوایی کشور داشته باشید، چه چیزی مدنظر شما میباشد؟
بنده تنها امیدوارم که مدیران لایق، پویا و جوان در صنعت هوایی ایران مشغول به کارشده و سِمتهای مورد نظر را در دست بگیرند یا اصل شايسته سالارى نمايانتر شود، از طرفى در حال حاضر اجرای امور به شکل گسسته است، اگر متخصصان و کارشناسان ما گرد هم آيند و ایدهها و نظرات خود را بیان سازند تا جمع بندی آن به دست مدیران راس کار برسد می توان شاهد تغییراتی بنیادینتر باشیم.
همین جمعبندیها به صورت یک بسته حمایتی میتواند مسیر امور رادر بستری مناسب قرار دهد و از برخی اتفاقات نامناسب جلوگیری به عمل آورد، شاید بهتر است بگوییم که هرکسی در صنعت هوانوردی خودمحور شده است و اتحاد خیلی کمی را متاسفانه شاهد هستیم که خیلی بد است.
این ضعف اتحاد هم تنها در بحث مدیران نیست، در بین خلبانان، مهمانداران و حتی کارکنان اداری سازمانها نیزاحساس ميشود ، در حالی که با تجمیع افکار و پیشنهاد به افراد رده بالای خود می توانند پیشرفت ها را محسوس کنند.
به هرحال نمی توان ایرادات را تنها از یک خانواده یا جبهه خاص گرفت و همه مجموعه به صورت یک سازمان واحد عمل می کنند که ضعف هر بخش به کل آن ضرر خواهد زد.
به نظر شما در بحث رفع مشکلات این صنعت، تنها خرید ناوگان می تواند حل کننده همه گرفتاری ها باشد؟
مسلما خیر، البته من از دید یک خلبان نظر می دهم نه کارشناس هوانوردی اما به نظرم زیرسازی فرهنگی هم لازم است و همه باید بخواهند تا به بینشی برسند که موجب رفع مشکلات در این بخش شود.
صرفا با خرید هواپیما یا یک برند نو نمیشود تمامی گرفتاری ها را حل کرد یا اگر بخواهم مثالی بزنم سطح آموزش های خود را باید دائم به روز نگاه داریم تا به بالاترین حد توانایی و الزامات مورد نیاز برسیم.
خیلی از کشورها هستند که با وجود مشکلات بسیار، صنعت هوایی خود را سرپا نگاه داشتهاند و ما نباید برخی از مسائل کلیشهای را بهانه قرار دهیم که بگوییم نشد و نتوانستیم پیشرفت کنیم. تنها بحث زیرسازیها است که باید رعایت شود و در راس آنها به نظر من همین بحث فرهنگیست که با حل آن می توان مسیر را برای خیلی از امور باز کرد.
در خصوص خلبانی بانوان نکتهای باقی مانده است که در خلال صحبتها به آن اشاره نکرده باشیم؟
در جواب این سوال، بحث ها بسیار است ولی اگر صرفا بخواهم از مشکلات و گرفتاریها صحبت کنم شاید بر ما برچسب ناتوانی زده شود، اما صرفا در همین حد بدانید که ما تمام تلاش را خواهیم کرد تا بتوانیم خود را به نحو احسن نشان دهیم و شکر خدا دیدگاه عموم هم بهتر شده است، در بخشهای متفاوت فعالیتهای خانمها افزایش یافته و این نشان از اعتماد رو به رشد مجموعهها به این قشر بزرگ و تاثیرگذار جامعه هست که همین مطلب نشان میدهد که فعالیتهای ماتناقضی با فعالیتهای یک آقا ندارد.
شاید یک مثال جالب بتوان داشت، در حال حاضر اکثر پرستاران جامعه پزشکی را خانمها تشکیل میدهند، به نظر شما آیا آقایان فعال مشکلی را در این زمینه ایجاد کردهاند، مسلما پاسخ خیر است یا فعاليت بانوان پزشک در كنار همكاران پزشك آقا....
خلبان و پزشک؟! ، این دو شغل از نظر شما چگونه قابل مقایسه با یکدیگر هستند؟
ببینید! یک پزشک در لحظه درگیر یک بیمار میباشد اما خلبان حداقل مسئوليت جان 150 مسافر را با خود دارد، باید پروازی ایمن را انجام دهد تا این افراد سالم به نزد خانوادههای خود بازگردند، حال حساب کنید که همین تعداد چند نفر اعضا خانواده خود را دارند و چه جامعه آماری بزرگی در لحظه میشود که نیازمند حساسیت و دقت بالاییست که به طور قطع تمامی افراد مشغول در این حوزه به آن توجه دارند.
به بحث اساسی خانواده رسیدیم، در خصوص فعالیت شما در مجموعههای هواپیمایی، نظر اعضای خانواده چه بود؟ آیا حمایتهای کافی را در این زمینه داشتهاید؟
این عزیزان صد در صد حامی من بودند. در مقابل مشکلات و گرفتاریهای بیشمار تنها جایی که آرامش را به دست میآوردم و اتفاقات رخ داده را عنوان میکردم همین خانواده بود. اعضای خانواده همواره من را همراهی می کردند و پدرم همیشه آگاهیهای لازم را می داد که این مسیر با دشواریهای بسیاری رو به رو است اما سرانجام با تلاش به نتیجه دلخواه خواهم رسید. همین همراهی و حمایتها نیز انگیزه را در من ایجاد کرد تا با تاسیس NGO مورد نظر تمامی بانوان را در قالب یک خانواده بزرگ گردهم آورم تا از پشتیبانی یکدیگر بهره ببریم.
و صحبت پایانی؟
به عنوان سخن پایانی شما بازهم به مقوله فرهنگ اشاره میکنم. این مطلب آنقدر اهمیت دارد که چندباره و چندباره آن را ذکر کنیم. ما نیاز داریم تا به روز شویم و با کشورهای دیگر همسان شویم یا مشکلات معیشتی و آموزشی حل شود. روزمرگی صنعت حل گردد و بسیاری از مسائل دیگر.
در نهایت هم ذکر این نکته ضروری است که ایمنی در صنعت هواپیمایی به عنوان اولین رکن در نظر گرفته می شود. تمامی افراد شاغل در این مجموعه و خانواده بزرگ نهایت تلاش خود را به کار بستهاند تا همواره بهتر از قبل باشند. اما نياز داريم كه برخى تفكرات تغيير كند؛ پس امیدوارم که مسیر فعالیت این صنعت بزرگ همواره رو به پیشرفت باشد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *