کارنامه حقوق بشری کدخدا
خبرگزاری میزان - انقلاب اسلامی با الهام از آموزههای دین مبین، انسانساز و رهاییبخش اسلام که توجه به کرامت ذاتی و ارزشهای والای انسانی از بنیانهای فکری و تاثیرگذار بر نظام حقوقی آن میباشد، پیوسته تلاش کرده است که با هدف حفظ ارزش و کرامت انسانی از منظر قانونگذاری، اجرا و سیاستهای کلی، به این امر انسانی اهتمام ورزد.
به گزارش به نقل از روزنامه حمایت، حقوق بشر از موضوعات مهم، تاثیرگذار و همچنین چالشبرانگیز در عرصه حقوق
بینالملل است.
انقلاب اسلامی با الهام از آموزههای دین مبین، انسانساز و رهاییبخش اسلام که توجه به کرامت ذاتی و ارزشهای والای انسانی از بنیانهای فکری و تاثیرگذار بر نظام حقوقی آن میباشد، پیوسته تلاش کرده است که با هدف حفظ ارزش و کرامت انسانی از منظر قانونگذاری، اجرا و سیاستهای کلی، به این امر انسانی اهتمام ورزد.
از سوی دیگر، با گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، حقوق ملت ایران همواره از سوی کشورهای مدعی حقوق بشر نقض شده است.
در واقع، جمهوری اسلامی ایران همگام با پیشرفتها و دستاوردها در حوزه حقوق بشر، از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون قربانی نقض حقوق بشر به طور گسترده نیز بوده است.
شهادت ۱۷ هزار نفر انسان بیگناه در اثر اقدامات تروریستی، شهادت بیش از ۲۰۰ هزار نفر و مجروحیت بیش از ۷۰۰ هزار نفر در جریان جنگ تحمیلی، شهادت بیش از ۱۳ هزار نفر و مجروحیت بیش از ۱۰۰ هزار نفر بر اثر به کارگیری سلاحهای شیمیایی، شهادت بیش از ۴ هزار نفر از ماموران نیروی انتظامی و مرزی در راه مبارزه با مواد مخدر و نقض گسترده حقوق ملت ایران در پی تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی، تنها بخشی از سیاهه تظلمخواهی ایران است.
نکته مهمی که نباید از آن غافل شد، اینکه تمام این اقدامات یا با مداخله و حمایت مستقیم یا غیرمستقیم مدعیان دروغین حقوق بشر از جمله آمریکا صورت گرفتهاند.
وقتی در ادبیات مقامات آمریکایی سخن از «حقوق بشر» به میان میآید باید دو نکته را درباره اظهارات آنان، مد نظر داشت:
1- منظور از «حقوق بشر»، همان «استاندارها و ضوابط غربی» است و سخنپراکنی مقامات کاخ سفید درباره حقوق بشر یا نقض آن در اکناف دنیا، افزون بر تکرار مدل استکباری، دخالت در حق حاکمیت کشورها نیز محسوب میگردد.
نقض استقلال ملی از جمله برآیندهای این قضاوت ناصحیح و خطاست، بنابراین، اگر از سوی مقامات آمریکایی اعتراض یا انتقادی به اوضاع حقوق بشری کشورها از جمله ایران میشود - از جمله بیانیه چند روز پیش «جان کری» درباره وضعیت حقوق بشر کشورمان – این قبیل اظهارات پیش و بیش از هر چیز، اهانت به حاکمیت ملی نظام اسلامی است و از این منظر باید محکوم گردد.
2- روشن است که غرض از طرح موضوعات اینچنینی از سوی کدخدا، تعمیم نظرات غلط خود به تمام کشورهای جهان است، در حالی که این امر نیز با «حق انتخاب» ملتها نیز سازگاری ندارد. وقتی از صدر تا ذیل ارکان حکومت توسط مردم انتخاب میشوند بنابراین، اظهار نظر آنان درباره حقوق بشر ایران اسلامی فاقد وجاهت و رسمیت است.
توقع معقول از طرح موضوعات حقوق بشری از سوی مقامات واشنگتن این است که خود آنها بیش از هر کشور و مقام دیگری در جهان ملزم به رعایت قواعد آن باشند، در حالی که شاهدیم بزرگترین ناقض حقوق بشر در جهان آمریکاست.
ایالت متحده - اصلیترین مدعي پيشبرد و تعقیب اهداف سازمان ملل متحد و رعايت حقوق انساني - هنوز به مهمترين کنوانسيونهاي مرتبط با حقوق بشر نپيوسته و به بهانههاي متعدد از الحاق به معاهدات حقوق بشري خودداري کرده است.
جالب اینجاست که بدانیم این کشور تاکنون به عضويت کنوانسيون منع شکنجه، کنوانسيون حقوق کودک، کنوانسيون حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، پروتکل اختياري کنوانسيون بينالمللي حمايت از افراد در برابر ناپديد شدن اجباري، کنوانسيون رم در خصوص اساسنامه ديوان کيفری بينالمللي، کنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان و کنوانسيون حقوق بشر بينالمللي درنيامده است.
همچنين براساس اعلام کميسيون حقوق بشر، آمريکا در هيچکدام از اسناد حقوق بشري منطقهاي عضو نشده است.
در مواردي هم که در به کنوانسيوني پیوسته، قراردادهاي حقوق بشري اين کشور در کنگره تصويب نميشود. شيوه سازماندهي دولت آمريکا به نحوي است که تعهدات بينالمللي اين کشور تنها توسط دولت فدرال اجرا ميشود و دولت ايالات متحده مقاومتي سيستماتيک در برابر پذيرش تعهدات بينالمللي در رعايت حقوق بشر دارد.
در اين کشور هيچ نهاد مستقلي وجود ندارد که بر رعايت حقوق بشر در هر سه سطح فدرال، ايالتي و محلي نظارت کند و آمريکا همواره از نظارت بينالمللي در اين خصوص امتناع ميکند. آمريکا در کنوانسيونهايي مانند منع شکنجه، ميثاق حقوقي، مدني، سياسي و بينالمللي عضو نشده و اساسا آنها را قبول ندارد. از سوی دیگر در حالي که اين کشور خود را پیشتازترین کشور در رعايت حقوق بشر قلمداد میکند، اما در سطح جهانی کمترين عضويت در نهادهاي حقوق بشري را داراست.
در گزارشهای متعدد سازمان ملل، مساله نقض حقوق بشر از سوي دولت آمريکا، «روندي نظام مند» توصيف شده و از نقض گسترده حقوق بشر در آمريکا از جمله شکنجه زندانيان، خشونت پليس، تبعيض نژادي و تضييع حقوق اقليتها به ويژه مسلمانان، ابراز نگراني شده است. از جمله مشهورترین این گزارشها، میتوان به گزارش مانفرد نواک (Manfred Nowak )گزارشگر ويژه سازمان ملل در زمينه شکنجه اشاره کرد.
طبق آخرین آمار ارائه شده توسط مرکز مطالعات بینالمللی زندانهای جهان (ICPS)، آمریکا همچنان رتبه اول زندانیان جهان را در اختیار داردکه بنا براین آمارتعداد 2 میلیون و 239 هزار و 751 آمریکایی در زندانهای این کشور محبوس هستند. در آمريکا به دليل وجود زندانهاي مخفي و ثبت نشده، یقیناً آمار دولتي بسيار کمتر از تعداد واقعي اعدام ها است.
شنود مکالمات تلفنی شهروندان آمریکایی، به بردگی کشیدن مهاجران غیرقانونی که از کشورهای دیگر به آمریکا رفتهاند، اعمال سیاستهای تبعیضآمیز علیه بومیان آمریکایی که طبق آمار به دست آمده حدود ۳۴ درصد از آنان زیر خط فقر به سر می برند، آمار عجیب و بیسابقه کشتار سیاهپوستان به دست پلیس در سالهای اخیر و مخدوش جلوه دادن چهره مسلمانان به دنبال حوادث تروریستی در اروپا، بخشی دیگر از شاهکار آمریکایی در حقوق بشر است.
تحت فشار قرار دادن و زندهسوزی اقلیتها از جمله فرقه «داویدیان» آمریکا نیز لکه ننگ دیگری بر دامن تاریخ سیاه ایالات متحده آمریکا است. در جریان آن حادثه، ماموران پلیس افبیآی به مقر فرقه داویدیان در ایالت تگزاس، به دستور دادستان آمریکا، یورش بردند و این مرکز را محاصره کردند که در نهایت با به آتش کشیدن این مرکز توسط پلیس،۷۶ تن از اعضای این فرقه در آتش جان باختند. در میان کشتهشدگان ۲۱ کودک و دو زن باردار نیز بودند !
این همه، جدای از کشتار مردم افغانستان و عراق، آتش افروزی در منطقه و حمایت از رژیم کودک کش صهیونیستی است.
از سال 1900 تا 2014 میلادی سالانه یک جنگ از سوی آمریکا آغاز شده است.
بنابراین، اگر کشوری بنا باشد از حقوق بشر و لوازم مراعات آن سخن بگوید، بدون شک آن کشور، ایالات متحده آمریکا نیست و ابداً نمیتواند ادعای سردمداری آن را داشته باشد.
انقلاب اسلامی با الهام از آموزههای دین مبین، انسانساز و رهاییبخش اسلام که توجه به کرامت ذاتی و ارزشهای والای انسانی از بنیانهای فکری و تاثیرگذار بر نظام حقوقی آن میباشد، پیوسته تلاش کرده است که با هدف حفظ ارزش و کرامت انسانی از منظر قانونگذاری، اجرا و سیاستهای کلی، به این امر انسانی اهتمام ورزد.
از سوی دیگر، با گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، حقوق ملت ایران همواره از سوی کشورهای مدعی حقوق بشر نقض شده است.
در واقع، جمهوری اسلامی ایران همگام با پیشرفتها و دستاوردها در حوزه حقوق بشر، از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون قربانی نقض حقوق بشر به طور گسترده نیز بوده است.
شهادت ۱۷ هزار نفر انسان بیگناه در اثر اقدامات تروریستی، شهادت بیش از ۲۰۰ هزار نفر و مجروحیت بیش از ۷۰۰ هزار نفر در جریان جنگ تحمیلی، شهادت بیش از ۱۳ هزار نفر و مجروحیت بیش از ۱۰۰ هزار نفر بر اثر به کارگیری سلاحهای شیمیایی، شهادت بیش از ۴ هزار نفر از ماموران نیروی انتظامی و مرزی در راه مبارزه با مواد مخدر و نقض گسترده حقوق ملت ایران در پی تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی، تنها بخشی از سیاهه تظلمخواهی ایران است.
نکته مهمی که نباید از آن غافل شد، اینکه تمام این اقدامات یا با مداخله و حمایت مستقیم یا غیرمستقیم مدعیان دروغین حقوق بشر از جمله آمریکا صورت گرفتهاند.
وقتی در ادبیات مقامات آمریکایی سخن از «حقوق بشر» به میان میآید باید دو نکته را درباره اظهارات آنان، مد نظر داشت:
1- منظور از «حقوق بشر»، همان «استاندارها و ضوابط غربی» است و سخنپراکنی مقامات کاخ سفید درباره حقوق بشر یا نقض آن در اکناف دنیا، افزون بر تکرار مدل استکباری، دخالت در حق حاکمیت کشورها نیز محسوب میگردد.
نقض استقلال ملی از جمله برآیندهای این قضاوت ناصحیح و خطاست، بنابراین، اگر از سوی مقامات آمریکایی اعتراض یا انتقادی به اوضاع حقوق بشری کشورها از جمله ایران میشود - از جمله بیانیه چند روز پیش «جان کری» درباره وضعیت حقوق بشر کشورمان – این قبیل اظهارات پیش و بیش از هر چیز، اهانت به حاکمیت ملی نظام اسلامی است و از این منظر باید محکوم گردد.
2- روشن است که غرض از طرح موضوعات اینچنینی از سوی کدخدا، تعمیم نظرات غلط خود به تمام کشورهای جهان است، در حالی که این امر نیز با «حق انتخاب» ملتها نیز سازگاری ندارد. وقتی از صدر تا ذیل ارکان حکومت توسط مردم انتخاب میشوند بنابراین، اظهار نظر آنان درباره حقوق بشر ایران اسلامی فاقد وجاهت و رسمیت است.
توقع معقول از طرح موضوعات حقوق بشری از سوی مقامات واشنگتن این است که خود آنها بیش از هر کشور و مقام دیگری در جهان ملزم به رعایت قواعد آن باشند، در حالی که شاهدیم بزرگترین ناقض حقوق بشر در جهان آمریکاست.
ایالت متحده - اصلیترین مدعي پيشبرد و تعقیب اهداف سازمان ملل متحد و رعايت حقوق انساني - هنوز به مهمترين کنوانسيونهاي مرتبط با حقوق بشر نپيوسته و به بهانههاي متعدد از الحاق به معاهدات حقوق بشري خودداري کرده است.
جالب اینجاست که بدانیم این کشور تاکنون به عضويت کنوانسيون منع شکنجه، کنوانسيون حقوق کودک، کنوانسيون حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، پروتکل اختياري کنوانسيون بينالمللي حمايت از افراد در برابر ناپديد شدن اجباري، کنوانسيون رم در خصوص اساسنامه ديوان کيفری بينالمللي، کنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان و کنوانسيون حقوق بشر بينالمللي درنيامده است.
همچنين براساس اعلام کميسيون حقوق بشر، آمريکا در هيچکدام از اسناد حقوق بشري منطقهاي عضو نشده است.
در مواردي هم که در به کنوانسيوني پیوسته، قراردادهاي حقوق بشري اين کشور در کنگره تصويب نميشود. شيوه سازماندهي دولت آمريکا به نحوي است که تعهدات بينالمللي اين کشور تنها توسط دولت فدرال اجرا ميشود و دولت ايالات متحده مقاومتي سيستماتيک در برابر پذيرش تعهدات بينالمللي در رعايت حقوق بشر دارد.
در اين کشور هيچ نهاد مستقلي وجود ندارد که بر رعايت حقوق بشر در هر سه سطح فدرال، ايالتي و محلي نظارت کند و آمريکا همواره از نظارت بينالمللي در اين خصوص امتناع ميکند. آمريکا در کنوانسيونهايي مانند منع شکنجه، ميثاق حقوقي، مدني، سياسي و بينالمللي عضو نشده و اساسا آنها را قبول ندارد. از سوی دیگر در حالي که اين کشور خود را پیشتازترین کشور در رعايت حقوق بشر قلمداد میکند، اما در سطح جهانی کمترين عضويت در نهادهاي حقوق بشري را داراست.
در گزارشهای متعدد سازمان ملل، مساله نقض حقوق بشر از سوي دولت آمريکا، «روندي نظام مند» توصيف شده و از نقض گسترده حقوق بشر در آمريکا از جمله شکنجه زندانيان، خشونت پليس، تبعيض نژادي و تضييع حقوق اقليتها به ويژه مسلمانان، ابراز نگراني شده است. از جمله مشهورترین این گزارشها، میتوان به گزارش مانفرد نواک (Manfred Nowak )گزارشگر ويژه سازمان ملل در زمينه شکنجه اشاره کرد.
طبق آخرین آمار ارائه شده توسط مرکز مطالعات بینالمللی زندانهای جهان (ICPS)، آمریکا همچنان رتبه اول زندانیان جهان را در اختیار داردکه بنا براین آمارتعداد 2 میلیون و 239 هزار و 751 آمریکایی در زندانهای این کشور محبوس هستند. در آمريکا به دليل وجود زندانهاي مخفي و ثبت نشده، یقیناً آمار دولتي بسيار کمتر از تعداد واقعي اعدام ها است.
شنود مکالمات تلفنی شهروندان آمریکایی، به بردگی کشیدن مهاجران غیرقانونی که از کشورهای دیگر به آمریکا رفتهاند، اعمال سیاستهای تبعیضآمیز علیه بومیان آمریکایی که طبق آمار به دست آمده حدود ۳۴ درصد از آنان زیر خط فقر به سر می برند، آمار عجیب و بیسابقه کشتار سیاهپوستان به دست پلیس در سالهای اخیر و مخدوش جلوه دادن چهره مسلمانان به دنبال حوادث تروریستی در اروپا، بخشی دیگر از شاهکار آمریکایی در حقوق بشر است.
تحت فشار قرار دادن و زندهسوزی اقلیتها از جمله فرقه «داویدیان» آمریکا نیز لکه ننگ دیگری بر دامن تاریخ سیاه ایالات متحده آمریکا است. در جریان آن حادثه، ماموران پلیس افبیآی به مقر فرقه داویدیان در ایالت تگزاس، به دستور دادستان آمریکا، یورش بردند و این مرکز را محاصره کردند که در نهایت با به آتش کشیدن این مرکز توسط پلیس،۷۶ تن از اعضای این فرقه در آتش جان باختند. در میان کشتهشدگان ۲۱ کودک و دو زن باردار نیز بودند !
این همه، جدای از کشتار مردم افغانستان و عراق، آتش افروزی در منطقه و حمایت از رژیم کودک کش صهیونیستی است.
از سال 1900 تا 2014 میلادی سالانه یک جنگ از سوی آمریکا آغاز شده است.
بنابراین، اگر کشوری بنا باشد از حقوق بشر و لوازم مراعات آن سخن بگوید، بدون شک آن کشور، ایالات متحده آمریکا نیست و ابداً نمیتواند ادعای سردمداری آن را داشته باشد.
/انتهای پیام/
:
انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای
تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر
میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *