گلایه "ارتشیها" از هاشمی به خاطر پوشیدن لباس "سپاه"
خبرگزاری میزان-لباس بسیجی ام را همراه نیاورده ام. به ناچار لباس سپاه پوشیدهام و این باعث ناراحتی ارتشیها است كه مرتباً پیشنهاد می شود لباس بسیجی بپوشم، ولی لباس مناسب با اندازه درست، همراهمان نیست.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی میزان، آیت الله هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود در تشریح اتفاقات 13 آذر 1366 می نویسد: از اول وقت به فرودگاه كرمان رفتیم و با مراسم رسمی بدرقه شدیم. سپس با هواپیمای اختصاصی نیروی هوایی به سوی چابهار پرواز كردیم. درجه حرات در چابهار 8 درجه بالای صفر بود. معمولاً در این فصل 16 درجه بوده. از پایگاه با هلیكوپتر به اسكله سپاه در خلیج چابهار رفتیم. این اسکله را با كمك یوگسلاوی ساختهاند؛ بد نیست. آنها چند قایق كوچك و یك گروهان نیرو دارند.
از آنجا با هلیكوپتر به پسابندر در آخرین منطقه جنوب شرق کشور رفتیم. با ماموران سپاه و ژاندارمری و مردم روستا مذاكره كردیم. روستا برق و آب درستی ندارد و مردم با ماهیگیری امرار معاش میكنند و همگی سنیاند. گفتند که مدرسه دینی آنها یكصد طلبه و مدرسه دولتی فقط هشت دانش آموز دارد.
از آنجا به بندر متروك گواتر رفتیم كه فقط یك پایگاه ژاندارمری و یك ساختمان شیلات در آنجا است. در مقابل بندر مهم گواتر پاكستان جای حساسی است كه باید احیاء شود. به پایگاه هوایی چابهار برگشتیم. چهار هلیكوپتر داشتیم كه بهترین آنها از وزارت نفت است و دو موتور و ابزار نشستن روی آب دارد.
بعد از ناهار و استراحت، از عملیات اسكرامبل و پرواز یك هواپیمای اف – 4 بازدید كردیم. 12 دقیقه وقت برد. سپس از راداری كه اخیراً به دست متخصصان خودی عملیاتی شده، بازدید كردیم و بعد از آن برای دیدن پایگاه نیمه تمام نیروی دریایی رفتیم؛ خیلی وسیع است. پیمانكار آمریكایی، پس از پیروزی انقلاب فرار كرده است و علیه ما ادعا دارد و ما علیه او كه در دادگاه لاهه مطرح است. از رادار و ستاد پایگاه دیدن به عمل آمد.
در مهمانسرا نماز مغرب را خواندیم و سپس با حضور فرماندهان دریایی و هوایی ارتش و فرمانده دریایی سپاه و صیاد و روحانی، درباره احتمالات تهدید آمریكا نسبت به این منطقه و نحوه دفاع و مقابله با آن مذاكره شد. نتایج خوبی گرفتیم.
با هواپیما به بندرعباس آمدیم. ساعت هشت و ربع شب رسیدیم و در مهمانسرای پایگاه هوایی مستقر شدیم. اخبار ایران و صدای آمریكا را گرفتیم1 و خاطرات امروز را نوشتم. لباس بسیجی ام را همراه نیاورده ام. به ناچار لباس سپاه پوشیدهام و این باعث ناراحتی ارتشیها است كه مرتباً پیشنهاد می شود لباس بسیجی بپوشم، ولی لباس مناسب با اندازه درست، همراهمان نیست.
1- در این روز هواپیماهای عراقی، یک جزیره متعلق به عربستان را بمباران کردند. بعد از حمله جنگنده های عراق به ناو آمریکایی استارک، این دومین حمله مشکوک نیروی هوایی عراق به هم پیمانان خود می باشد. بر اثر بمباران جزیره "عربی" ـ که حدوداً25 مایلی جنوب جزیره "فارسی" متعلق به ایران در آب های خلیج فارس واقع است ـ جمعی از نیروهای ارتش عربستان سعودی کشته شدند. جزیره عربی یک پایگاه نظامی در یک صد مایلی ساحل عربستان در شمال خلیج فارس است. "عبدالجابر محسن" سخنگوی نظامی عراق، به خبرگزاری رویتر گفت فرمانده نیروی هوایی عراق قرار است در رابطه با حمله به جزیره عربی، یک بیانیه عذرخواهی صادر کند.
منبع: کتاب کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۶ هاشمی رفسنجانی « دفاع و سیاست »
از آنجا با هلیكوپتر به پسابندر در آخرین منطقه جنوب شرق کشور رفتیم. با ماموران سپاه و ژاندارمری و مردم روستا مذاكره كردیم. روستا برق و آب درستی ندارد و مردم با ماهیگیری امرار معاش میكنند و همگی سنیاند. گفتند که مدرسه دینی آنها یكصد طلبه و مدرسه دولتی فقط هشت دانش آموز دارد.
از آنجا به بندر متروك گواتر رفتیم كه فقط یك پایگاه ژاندارمری و یك ساختمان شیلات در آنجا است. در مقابل بندر مهم گواتر پاكستان جای حساسی است كه باید احیاء شود. به پایگاه هوایی چابهار برگشتیم. چهار هلیكوپتر داشتیم كه بهترین آنها از وزارت نفت است و دو موتور و ابزار نشستن روی آب دارد.
بعد از ناهار و استراحت، از عملیات اسكرامبل و پرواز یك هواپیمای اف – 4 بازدید كردیم. 12 دقیقه وقت برد. سپس از راداری كه اخیراً به دست متخصصان خودی عملیاتی شده، بازدید كردیم و بعد از آن برای دیدن پایگاه نیمه تمام نیروی دریایی رفتیم؛ خیلی وسیع است. پیمانكار آمریكایی، پس از پیروزی انقلاب فرار كرده است و علیه ما ادعا دارد و ما علیه او كه در دادگاه لاهه مطرح است. از رادار و ستاد پایگاه دیدن به عمل آمد.
در مهمانسرا نماز مغرب را خواندیم و سپس با حضور فرماندهان دریایی و هوایی ارتش و فرمانده دریایی سپاه و صیاد و روحانی، درباره احتمالات تهدید آمریكا نسبت به این منطقه و نحوه دفاع و مقابله با آن مذاكره شد. نتایج خوبی گرفتیم.
با هواپیما به بندرعباس آمدیم. ساعت هشت و ربع شب رسیدیم و در مهمانسرای پایگاه هوایی مستقر شدیم. اخبار ایران و صدای آمریكا را گرفتیم1 و خاطرات امروز را نوشتم. لباس بسیجی ام را همراه نیاورده ام. به ناچار لباس سپاه پوشیدهام و این باعث ناراحتی ارتشیها است كه مرتباً پیشنهاد می شود لباس بسیجی بپوشم، ولی لباس مناسب با اندازه درست، همراهمان نیست.
1- در این روز هواپیماهای عراقی، یک جزیره متعلق به عربستان را بمباران کردند. بعد از حمله جنگنده های عراق به ناو آمریکایی استارک، این دومین حمله مشکوک نیروی هوایی عراق به هم پیمانان خود می باشد. بر اثر بمباران جزیره "عربی" ـ که حدوداً25 مایلی جنوب جزیره "فارسی" متعلق به ایران در آب های خلیج فارس واقع است ـ جمعی از نیروهای ارتش عربستان سعودی کشته شدند. جزیره عربی یک پایگاه نظامی در یک صد مایلی ساحل عربستان در شمال خلیج فارس است. "عبدالجابر محسن" سخنگوی نظامی عراق، به خبرگزاری رویتر گفت فرمانده نیروی هوایی عراق قرار است در رابطه با حمله به جزیره عربی، یک بیانیه عذرخواهی صادر کند.
منبع: کتاب کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۶ هاشمی رفسنجانی « دفاع و سیاست »
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *