مدیریت مبتکرانه توطئه غربی در قالب تنویر افکار جوانان
خبرگزاری میزان - برای جوانان غیرایرانی و غیرمسلمان، اینکه رهبر کشوری دیگر در فرسنگها دورتر، آنها را مستقیماً همانند فرزندان خود با لفظ "جوانان عزیز" مورد خطاب قرار دهد، امری معمول نیست.
خبرگزاری میزان -
به گزارش به نقل از ریشه، نزدیک به 10 ماه بعد از انتشار نخستین نامۀ رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، روز یکشنبه 8 آذر 1394 خبر انتشار نامۀ دوم رهبر انقلاب به یکی از پرکلیکترین اخبار داخلی و خارجی تبدیل شد.
در گزارشهای چهارگانۀ ریشه به تحلیل محتوایی این نامۀ 1636 کلمهای میپردازیم.
فحوای پیام نغز رهبری به جوانان غربی در این نامه، در چهار محور مهم ذیل قابل تفکیک است که در هر گزارش، یکی از این چهار محور را وامیشکافیم:
1. بهانۀ نوشتن نامه، توصیه عمومی به شکافتن لایههای ظاهری در اخبار روزمره
2. حساسیت نسبت به تروریسم بینالمللی: درد مشترک روی ترازویی منصفانه
3. تفکیک پیوندهای مخرّب فرهنگ غربی و پیوندهای باارزش فرهنگی
4. لزوم بازنگری در فضاسازیهای سیاسی علیه مسلمانان غرب؛ بازگشت به انگیزهبخشیِ ابتدای نامه
در گزارش نخست که پیش روست، به محور اول یعنی "بهانۀ نوشتن نامه، توصیه به شکافتن لایههای ظاهری در اخبار روزمره" میپردازیم.
"ابتکار تاریخی آیتالله خامنهای"
به طور کلّی خلّاقیت رهبر انقلاب مبنی بر نگارش یک نامه سرگشاده خطاب به جوانان غربی، تاکنون توسط هیچ رهبری سابقه نداشته و در دو برهۀ زمانی خاص، توجه ناظران بینالمللی را به خود جلب کرده است، یکی ژانویه 2015 و یکی نوامبر 2015.
نامۀ نخست رهبر انقلاب که در پی ترورهای صورت گرفته در دفتر مجلۀ "شارلی ابدو" (7 ژانویه 2015) منتشر شد، با چنان فرکانسی در دنیای حقیقی و دنیای مجازی روبرو شد که شاید کمتر کسی انتظار آن را داشت:
نامۀ ژانویه به 43 زبان زندۀ دنیا ترجمه شد و درونمایۀ مطالبِ دهها صفحۀ اینترنتی، وبگاه رسمی، پایگاه تحلیلی، فراخوان تحلیل و بررسی و غیره قرار گرفت. بسیاری از جوانان (اعم از مسلمان و غیرمسلمان)، گروهها، تشکّلها، اساتید و پژوهشگران، پاسخهایی چه به صورت مصاحبه و چه به صورت کتبی، به نامه رهبری دادند.
در حال حاضر پیشبینی میشود فراگیریِ نامۀ دوم به مراتب بیشتر از نامۀ اول باشد.
اما چنانچه گفته شد، ابتدای این جریان، ژانویه (آغاز سال 2015) و انتهایش نوامبر (انتهای سال 2015) است.
به گفتۀ "پل کریگ رابرتس" معاون سابق وزارت خزانهداری آمریکا، "ابتکار تاریخی آیتالله خامنهای" در واقع به منزلۀ یک پاتک منحصربهفرد است؛ در سالی که نگاهها به معضل تروریسم، اعوجاجی و تحت تسلط القائاتِ اسلامستیزانۀ رسانههای دولتیِ غرب است، دو روزنۀ فکری، یکی به ابتدا و یکی به انتهای امسال میتابد تا افکار عمومی از سایۀ تاریکِ غفلت و تبلیغات فریبکارانه علیه اسلام نجات یابند و در بهرهبرداریهای سیاسیِ دولتمردان اسیر نشوند.
اسیر نشدنِ اقشار جوان جامعه در تاریکیِ این سایه، ظاهراً برای رهبر انقلاب حداکثر اهمیت را داشته است.
چرا "جوانان" و چرا جوانان "غربی"؟
خطاب نامۀ اول رهبری، "جوانان اروپا و آمریکای شمالی" بود. به نظر میرسد عمومیت یافتنِ آن نامه باعث شد نامۀ جدید رهبر انقلاب مخاطب خود را این بار به "عموم جوانان غربی" وسعت ببخشد.
شاید امروز بر ایرانیان امری مسلّم و مشهود باشد که از مهمترین دغدغههای آیتاله خامنهای در سخنرانیها، پیامها و دیدارهایشان، مسئله جوانان است. معظمله چه قبل و چه بعد از انقلاب، سالهای سال با اقشار مختلف جوانان، خصوصاً دانشجویان، به عنوان یک راهنمای فکری-عقیدتی-سیاسی مأنوس بوده و نسبت به زبان نسل پرشور جوان و مشغلهها و روحیاتشان آگاهی و آشنایی کامل دارند.
اما برای جوانان غیرایرانی و غیرمسلمان، اینکه رهبر کشوری دیگر در فرسنگها دورتر، آنها را مستقیماً همانند فرزندان خود با لفظ "جوانان عزیز" مورد خطاب قرار دهد، امری معمول نیست.
معمول نیست که یک رهبر همانگونه که جوانان کشور خود را بارها و بارها در سخنرانیهایش پدرانه نصیحت کرده، با دلسوزی و احساس مسئولیت، همۀ جوانان کرۀ زمین را نیز به تفکّر عمیق و انتقادی، به مبارزه برای آرمانهای انسانی، به لزوم آشنایی با تاریخ، به خودسازی و طی کردن راه پیشرفت، توصیه و تشویق کند.
بنابراین متن این نامه با تک تک جوانانی که به اشتراک گذاشته شود، اشتیاق آگاهی نسبت به محتوای آن را در وی برمیانگیزد.
لایههای ظاهری را بشکافید!
در نامۀ اخیر رهبری به جوانان غربی، آنان به شکافتن لایههای ظاهری جامعۀ خود فراخوانده میشوند. اصلِ کلامِ این نامه، تلنگری است تا جوانان، نگاه عمیقتری به مسائل و اخبار روزمره بیفکنند و سهلانگارانه از کنار اخبار عبور نکنند:
"اگر مسائل دردناک، زمینهای برای چارهاندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد... رنجهای امروز اگر مایهی ساختن فردایی بهتر و ایمنتر نشود، فقط به خاطرههایی تلخ و بیثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راههایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهههایی شوید که غرب را به نقطهی کنونی رسانده است."
ایشان در بخش دیگری از نامه، جوانان را متوجهِ مسائل بااهمیتِ امروز کرده و مینویسند:
"بههرحال این شما هستید که باید لایههای ظاهری جامعهی خود را بشکافید، گرهها و کینهها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد... تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطببندیهای موجود، راه را بر بحرانهای آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت."
این نامه با روندی هوشمندانه و منظم، به صورت سیکلوار به آغاز نامه بازمیگردد و با دادن انگیزههای مثبت به جوانانِ غربی پایان مییابد.
رهبر انقلاب حمایت معنوی و تامّ خود از روحیۀ حقیقتطلبیِ جوانان غربی را اعلام و بار دیگر بر اهمیتِ نگاه عمیق به آنچه که میبینند و آنچه که میشنوند، تأکید میورزند:
"بنابراین من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرفبینی و استفاده از تجربههای ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پیریزی کنید. در این صورت، در آیندهای نهچندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالودهای استوار کردهاید، سایهی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آیندهای روشن را بر صفحهی گیتی میتاباند."
سه گزارش بعدی، به محورهای 2، 3 و 4 از نامۀ رهبر انقلاب به جوانان غربی میپردازد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
در گزارشهای چهارگانۀ ریشه به تحلیل محتوایی این نامۀ 1636 کلمهای میپردازیم.
فحوای پیام نغز رهبری به جوانان غربی در این نامه، در چهار محور مهم ذیل قابل تفکیک است که در هر گزارش، یکی از این چهار محور را وامیشکافیم:
1. بهانۀ نوشتن نامه، توصیه عمومی به شکافتن لایههای ظاهری در اخبار روزمره
2. حساسیت نسبت به تروریسم بینالمللی: درد مشترک روی ترازویی منصفانه
3. تفکیک پیوندهای مخرّب فرهنگ غربی و پیوندهای باارزش فرهنگی
4. لزوم بازنگری در فضاسازیهای سیاسی علیه مسلمانان غرب؛ بازگشت به انگیزهبخشیِ ابتدای نامه
در گزارش نخست که پیش روست، به محور اول یعنی "بهانۀ نوشتن نامه، توصیه به شکافتن لایههای ظاهری در اخبار روزمره" میپردازیم.
"ابتکار تاریخی آیتالله خامنهای"
به طور کلّی خلّاقیت رهبر انقلاب مبنی بر نگارش یک نامه سرگشاده خطاب به جوانان غربی، تاکنون توسط هیچ رهبری سابقه نداشته و در دو برهۀ زمانی خاص، توجه ناظران بینالمللی را به خود جلب کرده است، یکی ژانویه 2015 و یکی نوامبر 2015.
نامۀ نخست رهبر انقلاب که در پی ترورهای صورت گرفته در دفتر مجلۀ "شارلی ابدو" (7 ژانویه 2015) منتشر شد، با چنان فرکانسی در دنیای حقیقی و دنیای مجازی روبرو شد که شاید کمتر کسی انتظار آن را داشت:
طرحی برای گفتمان اجتماعی: پرسمان، بحث و انعکاس (صفحۀ اختصاصی "نامه-آنلاین" بستری برای تعاملات اروپاییان آلمانیزبان در خصوص نامه اول رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی)
نامۀ ژانویه به 43 زبان زندۀ دنیا ترجمه شد و درونمایۀ مطالبِ دهها صفحۀ اینترنتی، وبگاه رسمی، پایگاه تحلیلی، فراخوان تحلیل و بررسی و غیره قرار گرفت. بسیاری از جوانان (اعم از مسلمان و غیرمسلمان)، گروهها، تشکّلها، اساتید و پژوهشگران، پاسخهایی چه به صورت مصاحبه و چه به صورت کتبی، به نامه رهبری دادند.
در حال حاضر پیشبینی میشود فراگیریِ نامۀ دوم به مراتب بیشتر از نامۀ اول باشد.
اما چنانچه گفته شد، ابتدای این جریان، ژانویه (آغاز سال 2015) و انتهایش نوامبر (انتهای سال 2015) است.
به گفتۀ "پل کریگ رابرتس" معاون سابق وزارت خزانهداری آمریکا، "ابتکار تاریخی آیتالله خامنهای" در واقع به منزلۀ یک پاتک منحصربهفرد است؛ در سالی که نگاهها به معضل تروریسم، اعوجاجی و تحت تسلط القائاتِ اسلامستیزانۀ رسانههای دولتیِ غرب است، دو روزنۀ فکری، یکی به ابتدا و یکی به انتهای امسال میتابد تا افکار عمومی از سایۀ تاریکِ غفلت و تبلیغات فریبکارانه علیه اسلام نجات یابند و در بهرهبرداریهای سیاسیِ دولتمردان اسیر نشوند.
اسیر نشدنِ اقشار جوان جامعه در تاریکیِ این سایه، ظاهراً برای رهبر انقلاب حداکثر اهمیت را داشته است.
چرا "جوانان" و چرا جوانان "غربی"؟
خطاب نامۀ اول رهبری، "جوانان اروپا و آمریکای شمالی" بود. به نظر میرسد عمومیت یافتنِ آن نامه باعث شد نامۀ جدید رهبر انقلاب مخاطب خود را این بار به "عموم جوانان غربی" وسعت ببخشد.
شاید امروز بر ایرانیان امری مسلّم و مشهود باشد که از مهمترین دغدغههای آیتاله خامنهای در سخنرانیها، پیامها و دیدارهایشان، مسئله جوانان است. معظمله چه قبل و چه بعد از انقلاب، سالهای سال با اقشار مختلف جوانان، خصوصاً دانشجویان، به عنوان یک راهنمای فکری-عقیدتی-سیاسی مأنوس بوده و نسبت به زبان نسل پرشور جوان و مشغلهها و روحیاتشان آگاهی و آشنایی کامل دارند.
اما برای جوانان غیرایرانی و غیرمسلمان، اینکه رهبر کشوری دیگر در فرسنگها دورتر، آنها را مستقیماً همانند فرزندان خود با لفظ "جوانان عزیز" مورد خطاب قرار دهد، امری معمول نیست.
معمول نیست که یک رهبر همانگونه که جوانان کشور خود را بارها و بارها در سخنرانیهایش پدرانه نصیحت کرده، با دلسوزی و احساس مسئولیت، همۀ جوانان کرۀ زمین را نیز به تفکّر عمیق و انتقادی، به مبارزه برای آرمانهای انسانی، به لزوم آشنایی با تاریخ، به خودسازی و طی کردن راه پیشرفت، توصیه و تشویق کند.
بنابراین متن این نامه با تک تک جوانانی که به اشتراک گذاشته شود، اشتیاق آگاهی نسبت به محتوای آن را در وی برمیانگیزد.
لایههای ظاهری را بشکافید!
در نامۀ اخیر رهبری به جوانان غربی، آنان به شکافتن لایههای ظاهری جامعۀ خود فراخوانده میشوند. اصلِ کلامِ این نامه، تلنگری است تا جوانان، نگاه عمیقتری به مسائل و اخبار روزمره بیفکنند و سهلانگارانه از کنار اخبار عبور نکنند:
"اگر مسائل دردناک، زمینهای برای چارهاندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد... رنجهای امروز اگر مایهی ساختن فردایی بهتر و ایمنتر نشود، فقط به خاطرههایی تلخ و بیثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راههایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهههایی شوید که غرب را به نقطهی کنونی رسانده است."
ایشان در بخش دیگری از نامه، جوانان را متوجهِ مسائل بااهمیتِ امروز کرده و مینویسند:
"بههرحال این شما هستید که باید لایههای ظاهری جامعهی خود را بشکافید، گرهها و کینهها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد... تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطببندیهای موجود، راه را بر بحرانهای آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت."
این نامه با روندی هوشمندانه و منظم، به صورت سیکلوار به آغاز نامه بازمیگردد و با دادن انگیزههای مثبت به جوانانِ غربی پایان مییابد.
رهبر انقلاب حمایت معنوی و تامّ خود از روحیۀ حقیقتطلبیِ جوانان غربی را اعلام و بار دیگر بر اهمیتِ نگاه عمیق به آنچه که میبینند و آنچه که میشنوند، تأکید میورزند:
"بنابراین من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرفبینی و استفاده از تجربههای ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پیریزی کنید. در این صورت، در آیندهای نهچندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالودهای استوار کردهاید، سایهی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آیندهای روشن را بر صفحهی گیتی میتاباند."
سه گزارش بعدی، به محورهای 2، 3 و 4 از نامۀ رهبر انقلاب به جوانان غربی میپردازد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *