چفیه رهبر انقلاب نصیب افسر عراقی شد!
خبرگزاری میزان - چفیهای که یکی از روحانیون در موکب جمکران با واسطه از مقام معظم رهبری دریافت کرده بود به یک افسر عراقی رسید.
خبرگزاری میزان -
حاج آقای حسینی نژاد از قم آمده و در ایستگاه پاسخ به سوالات شرعی موکب مسجد مقدس جمکران مستقر است؛ او تعریف می کرد که ماشین نظامی لنکروزی کنار همین فضای خالی موکب توقف کرده بود و برای لحظاتی به ما خیره شد. «بچه های موکب به سمتش رفتند تا ببینند آیا مشکل خاصی بوجود آمده یا نه! که وقتی برگشتند به من گفتند که افسر عراقی چفیه ای که دور گردنت داری را می خواهد.»
حسینی نژاد ادامه می دهد: «از دادن چفیه امتناع کردم و به دوستانم گفتم این چفیه داستان دارد و از آنان خواستم تا چفیه دیگری را پیدا کنند و به او بدهد، اما افسر عراقی که به نظر می رسید مسئولیتی هم داشت قبول نمی کرد و اصرار می کرد همین چفیه ایرانی را به او بدهیم و چفیه های عراقی را نمی پذیرفت. بالاخره با اصرارهای آن افسر عراقی چفیه را به او دادم و به بچه ها گفتم به او بگویند که این چفیه ای است که با واسطه یکی از دوستان از مقام معظم رهبری گرفتم. همین که افسر عراقی ماجرا را شنید، چفیه را بوسید و اشک شوق از چشمانش سرازیر شد.»
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
به گزارش به نقل از مهر، در کنار موکب مسجد مقدس جمکران فضای نسبتاً خالی ای وجود دارد که گاهی ماشین ها برای دور زدن از این فضا استفاده می کنند و خودشان را از مسیر پیاده رو به جاده می رسانند.
حاج آقای حسینی نژاد از قم آمده و در ایستگاه پاسخ به سوالات شرعی موکب مسجد مقدس جمکران مستقر است؛ او تعریف می کرد که ماشین نظامی لنکروزی کنار همین فضای خالی موکب توقف کرده بود و برای لحظاتی به ما خیره شد. «بچه های موکب به سمتش رفتند تا ببینند آیا مشکل خاصی بوجود آمده یا نه! که وقتی برگشتند به من گفتند که افسر عراقی چفیه ای که دور گردنت داری را می خواهد.»
حسینی نژاد ادامه می دهد: «از دادن چفیه امتناع کردم و به دوستانم گفتم این چفیه داستان دارد و از آنان خواستم تا چفیه دیگری را پیدا کنند و به او بدهد، اما افسر عراقی که به نظر می رسید مسئولیتی هم داشت قبول نمی کرد و اصرار می کرد همین چفیه ایرانی را به او بدهیم و چفیه های عراقی را نمی پذیرفت. بالاخره با اصرارهای آن افسر عراقی چفیه را به او دادم و به بچه ها گفتم به او بگویند که این چفیه ای است که با واسطه یکی از دوستان از مقام معظم رهبری گرفتم. همین که افسر عراقی ماجرا را شنید، چفیه را بوسید و اشک شوق از چشمانش سرازیر شد.»
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *