مادرم هر کجا مینشست میگفت حسن رفته مشهد
برای این که خانواده حساسیت نشان ندهند گفتم با بچهها چند روز میرویم مشهد؛ منظور جبهه بود، یعنی محل شهادت! بنده خدا مادرم هر کجا مینشست میگفت حسن رفته مشهد.
زیارت قبول
دفعه اولی که به منطقه میرفتم برای این که خانواده حساسیت نشان ندهند گفتم با بچهها چند روز میرویم مشهد؛ منظور جبهه بود، یعنی محل شهادت! بنده خدا مادرم هر کجا مینشست میگفت حسن رفته مشهد. وقتی از جبهه آمدم هر که مرا میدید میگفت زیارت قبول!
بیشتر بخوانید:
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *