مگه احمق شدم بشینم غصه بخورم که مال دنیا رو کم دارم؟
پیکر شهید قربانخانی که به «حُر مدافعان حرم» معروف است پس از ۴ سال در سوم اردیبهشت سال ۱۳۹۸ به کشور بازگشت و با حضور گسترده و پرشکوه مردم مومن و ولایتمدار تهران تشییع و در گلزار شهدای منطقه یافتآباد به خاک سپرده شد.
بُرشهایی از زندگی این قهرمان کشورمان که در کتاب «مجیدبربری» نشر دارخوین به قلم «کبری خدابخش دهقی» گردآوری شده است را منتشر میکند.
روایت هفدهم
جشن تولد یکی از دوستان مجید بود. او همیشه در جشن تولدها و مهمانیهای شبانه میداندار بود. برای اولین مرتبه به یک مهمانی نیامده بود. همه تعجب کرده بودند. نصف بیشتر مهمانها به خاطر مجید میآمدند. میگفتند:
- اگر مجید باشه، ما هم میآیم. اون که باشه، خوشگذرونیهامون کامله کامله.
همیشه هم به مجید میگفتند:
- خوش به حالت! تو پیر نمیشی، خوش به حال خانوادت و زنت.
- برا چی غصهی دنیا و مال دنیا را بخورم. بیخیال بابا، من هر چی دارم، همان روز خوش میگذرونم و کیفاش را میکنم. مگه احمق شدم بشینم غصه بخورم که مال دنیا را کم دارم. بیخیال بابا.
اما مجید جشن تولد نرفته و گفته بود فراخوان داریم.