صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

تمام وعده‌ها محقق شد؛ علی‌اصغر شهید شد

۲۲ تير ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۰:۵۹
کد خبر: ۴۷۸۲۹۲۳
نذر کنید برای این آقازاده، او باب الحوائج است، قطعا حاجت روا خواهید شد. حرف تکراری بزنیم؛ نامش اصغر است و دست‌هايش کوچک، اما گره‌های بزرگی را باز می‌کند.

خبرگزاری میزان - روزگاری که اکثرا فکر می‌کنند مردم بی اعتقاد شده و یا از اعتقاداتشان کاسته شده است، اما می‌بینیم که هر ساله و در روز شیرخوارگان حسینی، نوزادان و کودکان و مادرانشان، چگونه با امام حسین(ع) و فرزند شیرخواره‌اش تجدید بیعت می‌کنند.

راوی قصه‌ای می‌شوم شاید درک بهتری از حال و روز امام حسین در حین شهادت علی‌اصغر داشته باشیم.‌

پدر و مادری بعد سال‌ها و به لطف خداوند و امام حسین صاحب فرزندی شدند.

فرزند این پدر و مادر، پسر بود و به دلیل اینکه در روز تولد مولا علی به دنیا آمده بود، نام او را علی گذاشته بودند.

فرزندی زیبا و دوست‌داشتنی که هر کس او را می‌دید دوستش می‌داشت.

چند صباحی گذشته بود و علی تقریبا یکساله بود. او مریض شده بود، تب داشت و تبش پایین نمی‌آمد. حال علی هر روز بدتر می‌شد، او را چندین بار نزد دکتر برده بودند، اما افاقه نکرده بود.

نیمه شب بود، مادر خسته از مریض‌داری بود و علی را برای اینکه آرام شود به دست پدر داد.‌ پدر جزو دلدادگان حسین ابن علی بود، وقتی مادر علی را به دست او داد یاد مولای خود افتاد و اشک گوشه چشمانش جاری شد. در همین حال نگاهی به علی انداخت، او تشنج کرده بود و دیگر نفس نمی‌کشید.

پدر علی بهم ریخته بود، یا حسین می‌گفت و مستأصل به سمت بیرون خانه می‌دوید،
در حین این استیصال چندین بار زمین خورد، در خیابان التماس می‌کرد که کسی آنها را به نزدیک‌ترین بیمارستان برساند، با هر مصیبتی بود علی را به بیمارستان رساند. یادش رفته بود که اصلا مادر علی چه شده و در چه حالی‌ست.

در حیاط بیمارستان فریاد یاحسین می‌زد و دکتر را صدا می‌کرد. سخن کوتاه کنم،

علی قصه ما خوب شد یا بهتر بگوییم شفا گرفت. علی جان دوباره از حسین ابن علی گرفت، اما اتفاقی که افتاد این بود که پدر علی دیگر آن آدم قبل نشد، او انگار که مردن فرزند را تجربه کرده بود. فقط کافی بود که نام حضرت علی اصغر را ببری تا حالش دگرگون شود.

خداوندا به استحضار حسین ابن علی هیچ پدری را شرمنده زن و فرزند نکن.

وقتی مادرانی را که در روضه‌ها حضور دارند می‌بینم که چگونه دلشان با یک روضه می‌شکند و بهم می‌ریزند، یاد مادر حضرت علی اصغر می‌افتم.

می‌گویند حضرت رباب پس از واقعه کربلا رنگ آفتاب ندید و دل سیر آب ننوشید. 

به حضرت رباب و فرزند شش ماهه‌اش متوسل شوید، حاجتتان روا، بدانید که درهای رحمت خداوند در این روزها و شب‌ها گشوده است.

انتهای پیام/


برچسب ها: محرم 1403

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *