رابطه تیره آفریقا با استعمارگران سابق
خبرگزاری میزان - در ساعات پایانی روز چهارشنبه ۵ تیر، گارد ریاست جمهوری نیجر به ریاست یک ژنرال از یک کودتای موفقیت آمیز در تلویزیون ملی خبر داد و دولت را از «محمد بازوم»، رئیس جمهور گرفت.
کودتاچیان عملا تمام نهادهای ایجاد شده به وسیله قانون اساسی را به حالت تعلیق درآوردند و مرزهای این کشور را درست پس از بازداشت رئیس جمهور در حبس خانگی، بستند.
خبر کودتا در نیجر به سرعت در چندین کشور آفریقایی و رسانههای آن پخش شد، برخی شهروندان نیجر کودتا را جشن گرفتند و این کودتا را شورشی علیه امپریالیسم فرانسه و استعمار نو تلقی کردند.
پس از وقوع حوادث مشابه به ترتیب در مالی و بورکینافاسو از سوی حکومت نظامی آنها، چندین سازمان مشهور مانند سازمان ملل و ایکواس (گروه اقتصای کشورهای غرب آفریقا) نگرانیهای خود را در مورد اقدامات نظامی در نیجر ابراز کردند.
برکناری رئیس جمهور نیجر نگرانیهای بیشتری را برای غرب به دلیل آمادگی دولت وی برای حفاظت از منافع خود برانگیخته است.
مدتها پیش فرانسه با حمایتهای لازم، به ویژه در مبارزه با گروههای مختلف رابطه صمیمانهای با نیجر حفظ کرده بود، اما این رابطه قوی از سوی مردم نیجر به عنوان استثمار و کنترل مستمر فرانسه بر سیستم اقتصادی آنها تلقی میشود.
روابط قوی فرضی فرانسه با نیجر
قبل از آخرین حادثه، روابط دوجانبه بین هر دو کشور باعث شده بود که فرانسه به اشکال مختلف حمایتهای خود را با ادعای کمک به توسعه نیجر ارسال کند؛ پس از تعلیق نیروهای فرانسوی از سوی دولت مالی، فرانسه پایگاه خود را به نیجر منتقل کرد تا یک حضور نظامی قوی در این کشور ایجاد و معماری امنیتی را تقویت کند.
روابط فرانسه و نیجر بر اساس یک تاریخ مشترک طولانی پس از استقلال نیجر از فرانسه در سال ۱۹۶۰ است.
با این حال، تاریخ فرهنگ و زبان تحت تأثیر فرانسه نقطه اشتراک در ایجاد فرهنگ متمایز نیجر از ملیتهای مختلف پیش از استعمار که نیجر مدرن را تشکیل میدهند، بوده است؛ روابط فرانسه و نیجر همچنان نزدیک است، اولی شریک صادراتی نیجر (از نظر ارزش) است و دولت فرانسه تقریبا به طور کامل به نیجر برای اورانیوم مورد استفاده سیستم انرژی هستهای گستردهاش متکی است.
فرانسه از زمان حضور خود به عنوان یک قدرت استعماری از لحاظ اقتصادی سود میبرد و هنوز برای عناصر اقتصاد خود به واردات از نیجر متکی است؛ علیرغم روابط قوی فرضی با نیجر، حکومت نظامی این کشور، فرانسه را به بهرهبرداری بیشتر از اورانیوم برای تقویت برق خود متهم کرد.
بدیهی است که کودتا با حمایت تودهها علیه سیاست فرانسه همراه بوده و این امر غرب یعنی جنایات آمریکا و فرانسه در منطقه ساحل را در معرض دید جهانیان قرار داده است.
غرب افشا شد؟
غرب شاهد شورش در چندین کشور آفریقایی به ویژه در بورکینافاسو، مالی و نیجر است که به دنبال اتهامات استثمار و سرکوب است؛ این کشورهای آفریقایی تمامی فعالیتهای مربوط به اربابان استعماری خود را به حالت تعلیق درآوردهاند.
«ابراهیم ترائوره» در بیانیه معروف رئیس جمهور بورکینافاسو در نشست روسیه و آفریقا گفت: بردهای که شورش نمیکند سزاوار ترحم نیست؛ اتحادیه آفریقا (AU) باید از محکوم کردن آفریقاییهایی که تصمیم به مبارزه با رژیمهای دست نشانده خود در غرب دارند، دست بردارد.
این بیانیه بیش از پیش نمایانگر انقلاب جاری علیه غرب در حال خرابکاری در منابع قاره آفریقا است؛ دلیل اصلی انقلاب در نتیجه کارشکنی مستمر غرب در توسعه آفریقا با تحریم نفت و گاز این قاره با سایر منابع معدنی طبیعی و نیز تحمیل بار بدهی هنگفت بر دوش چندین کشور آفریقایی است.
روندهای اخیر مداخله نظامی در کشورهای آفریقایی نماد حمله به استعمار غربی است که در این قاره نفوذ کرده است.
انتهای پیام/