کودتای نیجر؛ رویکرد امنیتی غرب درباره منطقه ساحل تغییر میکند؟
خبرگزاری میزان - تا قبل از تسلط نظامی اخیر در جولای ۲۰۲۳، نیجر نقش کلیدی در معماری امنیتی غرب، به ویژه آمریکا و فرانسه، در منطقه ساحل ایفا کرده بود.
نیجر میزبان پایگاههای نظامی آمریکا و فرانسه است، در حالی که حمایت بینالمللی در زمینههای مختلف در سالهای اخیر به طور تصاعدی افزایش یافته است.
به عنوان مثال، ۵۰۰ میلیون یورو (۵۴۶ میلیون دلار) ارائه شده از سوی اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۱، ۱۲۰ میلیون یورو (۱۳۱ میلیون دلار) کمک از سوی فرانسه در سال ۲۰۲۲ یا ۱۵۰ میلیون دلار کمک مستقیم اعلام شده در سفر «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه آمریکا به نیامی در مارس ۲۰۲۳ به نیجر اختصاص داده شده بود.
کودتاهای نظامی در مالی (۲۰۲۰ و ۲۰۲۱)، گینه (۲۰۲۱)، بورکینافاسو (۲۰۲۲) و اخیراً در نیجر (۲۰۲۳) در سه سال گذشته سوالاتی درباره استراتژی پشت درگیریهای نظامی گسترده آمریکا و فرانسه در منطقه ایجاد کردهاند.
این مداخلات نظامی به تحکیم باورهای ضدغربی در منطقه کمک کرده و به روسیه و چین که از نظر غرب به عنوان رقبای استراتژیک تلقی میشوند، فضا را برای گسترش نفوذ خود فراهم کرده است.
از سوی دیگر، گروههای مسلح غیردولتی اعم از گروههای شبهنظامی یا گروههای تروریستی با وجود حضور غربیها در منطقه گسترش یافتهاند.
همه اینها ممکن است تصمیم گیرندگان غربی را وادار کند که در سیاستهای امنیتی خود در ساحل تجدید نظر کنند.
آمریکا: تکرار سیاستهای در قبال لیبی
آمریکا یک پایگاه هواپیماهای بدون سرنشین در شهر «آگادز» در نیجر، وابسته به فرماندهی آفریقا یا AFRICOM دارد. این سازمان وظیفه نظارت و جمعآوری اطلاعات در منطقه ساحل را بر عهده دارد.
موقعیت این پایگاه مشروط به یک دولت با ثبات و طرفدار آمریکا بوده است. با تغییر این معادله، آمریکا ممکن است در سیاست خود تجدید نظر کند.
با این وجود، آمریکا ممکن است مجبور شود حتی بیشتر از هزار نظامی خود در نیجر به AFRICOM وابسته شود، همان کاری که در لیبی پس از سال ۲۰۱۲ انجام داد.
پس از مرگ «کریس استیونز»، سفیر وقت آمریکا در نتیجه حمله در بنغازی، آمریکا سیاستهای امنیتی خود را در لیبی تغییر داد، تعاملات نظامی خود را به حداقل رساند و به AFRICOM اجازه داد بر منافع واشنگتن در این کشور نظارت کند. سناریوی مشابهی ممکن است در نیجر محقق شود.
برای تصمیمگیرندگان آمریکا، ویتنام و افغانستان نمونههایی از جنگهای طولانی هستند که آنها نمیخواهند در مناطقی که اولویت سیاست خارجی آمریکا نیستند، تکرار شوند. در این رابطه، آمریکا ممکن است هزینههای قرار گرفتن خود به عنوان یک مجری امنیتی به اصطلاح مسلط در برابر گروههای تروریستی در منطقه را کاهش دهد.
این رویکرد زمینه را برای سیاستهای واقعگرایانه ایجاد میکند که از این لفاظی دور میشوند که کشورهای رقیب مانند روسیه یا چین با گسترش حوزه نفوذ خود، منافع و ارزشهای سیاسی غرب را تهدید میکنند.
فرانسه: سیاستی با نتایج معکوس
فرانسه یکی دیگر از بازیگران امنیتی متعارف در منطقه ساحل است.
پس از کودتا در مالی، پاریس نظامیان فرانسوی مستقر در این کشور را تخلیه و بخش قابل توجهی از آنها را به نیجر منتقل کرد.
برخلاف آمریکا، ادامه حضور فرانسه در نیجر به دلایل مشخصتری پیشبینی شده است. دسترسی ایمن به منابع اورانیوم نیجر برای نیازهای انرژی خود یکی از منافع اقتصادی فرانسه در این کشور است، در حالی که حفظ هژمونی سیاسی این کشور که ریشه در حاکمیت استعماری سابق آن دارد، عاملی در پسزمینه است.
با این حال، این قاره در سه سال گذشته شاهد پیدایش یک موج پانآفریقایی با محوریت ضدغربی بوده که بخشهایی از نخبگان نظامی و سیاسی در کشورهای ساحل را بسیج کرده و احساسات ضد فرانسوی را به عنوان مشروعترین ابزار برجسته کرده است.
شکست فرانسه در به اصطلاح مبارزه با گروههای تروریستی باوجود داشتن ابزارهای فراوان، بحث مهمی در سرنگونی مقاماتی بوده است که روابط نزدیکی با فرانسه داشتند.
همه اینها سؤالاتی را درباره مداخله احتمالی جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا، ECOWAS، در نیجر در روزهای آینده ایجاد میکند.
حکومت نظامی در نیجر از حمایت بورکینافاسو و مالی برخوردار است، بنابراین هرگونه مداخله بینالمللی بدون حمایت فرانسه و آمریکا بعید به نظر میرسد.
انتهای پیام/