صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

این نمایندگان چه حوصله‌ای دارند! صبح تا شب روی یک صندلی می‌نشینند و حرف می‌زنند

۰۴ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۱:۰۰:۰۲
کد خبر: ۴۴۷۴۸۵
دسته بندی‌: سیاست
من اصلا نمایندگی مجلس را بلد نیستم، من هر زمان که مجلس می‌روم پیش خودم می‌گویم که این نمایندگان چه حوصله‌ای دارند! صبح تا شب روی یک صندلی می‌نشینند و حرف می‌زنند و من اصلا این کار را بلد نیستم.
به گزارش گروه سیاسی ، علی‌اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در صفحات ۵۰۱ و ۵۰۲ کتاب «گذری در تاریخ؛ خاطرات دکتر علی‌اکبر صالحی» - تدوین و تنظیم واحد تاریخ شفاهی وزارت امور خارجه - در مطلبی با عنوان «بازگشت مجدد به سازمان انرژی اتمی» می‌گوید: مراسم تحلیف آقای دکتر روحانی برگزار شد و ایشان رسما رئیس جمهور شدند. یک روز مرا خواستند و خدمت ایشان رسیدم. ایشان فرمودند: که تا قبل از اینکه از این دفتر خارج شوید، یکی از این سه پیشنهاد را به ترتیب اولویت بپذیرید: مسئولیت دفتر مرا پذیرفته و معاون اجرایی رئیس جمهور شوید.

عرض کردم: آقای دکتر! من این کار را اصلا بلد نیستم. اگر بیایم به شما لطمه می‌خورد و در مضیقه قرار خواهید گرفت، به اضافه اینکه خودم هم گرفتار خواهم شد. این پیشنهاد مثل این بود که مثلا به من بگویند بیا الان پیانو بزن. خب، من بلد نیستم، نمی‌دانم اصلا باید چکار کنم. فقط سرو صدا در می‌آورم. اصلا در ذهنم هم نمی‌گنجید، یعنی کاری را که بلد نبودم چرا باید قبول کنم.

بعد برای ایشان قضیه سال‌ها پیش را نقل کردم که مربوط به زمان مرحوم حضرت آیت‌الله مهدوی کنی است. من آن موقع رئیس دانشگاه صنعتی شریف بودم. یک روز از طرف ایشان برای من پیامی آمد که: آقای صالحی! آماده باش؟! می‌خواهیم نام شما را در فهرست نمایندگان تهران برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی قرار دهیم.

من هم پاسخ دادم که: حضرت آیت‌الله! اولا از حسن ظن و اعتماد شما نسبت به خودم تشکر می‌کنم، ثانیا من اصلا نمایندگی مجلس را بلد نیستم، من هر زمان که مجلس می‌روم پیش خودم می‌گویم که این نمایندگان چه حوصله‌ای دارند! صبح تا شب روی یک صندلی می‌نشینند و حرف می‌زنند و من اصلا این کار را بلد نیستم. البته برای کسی که علاقمند به این کار است، کار خداپسندانه‌ای است.

به همین خاطر به دکتر روحانی گفتم: خواهش می‌کم مرا از این کار معاف بدارید. ایشان فرمودند: وزارت علوم، گفتم: آقای دکتر! من دو بار معاون وزیر علوم بوده‌ام! چند بار رئیس دانشگاه بود‌ایم و با این وزارتخانه به خوبی آشنا هستم. ولی شرایط وزارت علوم دیگر آن شرایط سابق نیست و من هم آن حال و حوصله سابق را ندارم. آنجا الان لانه زنبور است و هرکسی برود یقینا مشکل پیدا می‌کند. من الان واقعا آن آمادگی لازم را برای این وزارتخانه ندارم.

به خودم گفتم آنجا که بروم حتما با یک چالش بزرگ روبرو می‌شوم. اولا مشکلات بودجه‌ای دارد، چون آن روز دو هزار میلیارد تومان بدهکار بود و ثانیا مشکلات مختلف دیگری نیز داشت. اصلا وزارت علوم مسائلش پیچیده است و من هم، چون تجربه زیادی در وزارتخانه داشتم به دکتر پاسخ دادم که من واقعا این آمادگی را ندارم و افراد زیادی هستند که می‌توانند وزارت علوم را اداره کنند.
 
ادامه دارد


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *