صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

فاسدترین نخست وزیر رژیم پهلوی که بود؟/ از همجنس‌بازی تا بهایی‌گری

۱۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۰:۵۷
کد خبر: ۱۲۸۲۴۰
یکی از نخست وزیران فاسد رژیم پهلوی که در میان سایر رجل سیاسی عصر پهلوی دوم بیشترین دوران تصدی را در سمت نخست وزیری داشت، هویدا بود؛ فردی که به انواع رذایل اخلاقی آلوده بود و مهمترین کارش دستبوسی شاه ملعون بود.
در طول 37 سال رژیم منحوس پهلوی دوم، بیش از 50 دولت مستعجل روی کار آمدند؛ دولت‌هایی متزلزل با نخست وزیرانی بی اراده و مسلوب الاختیار که وجه مشترک همه آن‌ها فساد اخلاقی و ارتکاب اعمال منافی عفت عمومی و مغایر با هنجارها و ارزش‌های جامعه بود.  

یکی از نخست وزیران فاسد رژیم پهلوی که در میان سایر رجل سیاسی عصر پهلوی دوم بیشترین دوران تصدی را در سمت نخست وزیری داشت، هویدا بود؛ فردی که به انواع رذایل اخلاقی آلوده بود و مهمترین کارش دستبوسی شاه ملعون بود.

پس از اعدام انقلابی حسنعلی منصور در اول بهمن 1343، باجناق او یعنی امیرعباس هویدا به کرسی نخست وزیری تکیه زد؛ هویدا فرزند "میرزا رضا" از حواریون "عباس افندی"بود و به فرقه ضاله بهائیت گرایش داشت. هویدا با دست‌بوسی‌ها و سینه چاکی‌های مکرر خود توانست 13 سال در سمت نخست وزیری باقی بماند و هفت کابینه را تشکیل دهد. برگزای جشن‌های ننگین 2500 ساله و تغییر تاریخ رسمی کشور را شاید بتوان مهم‌ترین اتفاقات دوران نخست وزیری هویدا دانست.

گسترش فساد،مشخصه اصلی دوران صدارت سیزده ساله هویدا

مشخصه اصلی دوران صدارت سیزده ساله هویدا ( 1356ـ 1343) گسترش فساد در ابعاد مختلف بود؛ علاوه بر فساد مالی، فساد و بی‌بند و باری اخلاقی در زمان صدارت هویدا بیداد می‌كرد. افراط در تجمل‌گرایی و فساد اخلاقی و توسعه فحشا مهمترین عامل در آلوده ساختن جامعه بود تا مردم و جوانان از آنچه در كشورشان می‌گذرد بی‌خبر بمانند و اصولاً دنبال مسائل جدی نباشند.

سالهای صدارت هویدا اوج فساد و تباهی پهلوی دوم محسوب می‌شود؛ یکی از خصوصیات دوران هویدا گسترش فساد در ابعاد گوناگون بود. در دوران نخست‌وزیری هویداست که پیوندهای دربار پهلوی با محافل قدرتمند غرب و صهیونیسم جهانی به مستحکم‌ترین شکل خود رسید؛ و شاه به عنوان استوارترین دوست غرب ظاهر گردید. در این دوران، هویدا در افکار عمومی مردم، نمونه کاملی از نخست‌وزیری چاکر‌منش و فاقد شخصیت، تجلی یافت.

ورود هویدا به جرگه کارگزاران عصر پهلوی

در سال 1336 هویدا به سمت سرپرست امور اداری شرکت نفت منصوب شد،اشتغال هویدا در شرکت نفت، همزمان با فعالیت‌های اولیه سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی رژیم پهلوی (ساواک) بود و چون ساواک در پی گسترش کانال‌های ارتباطی خود در سطح کشور بود مراکز حساس اداری را مورد توجه قرار داد و به گزینش چهره‌های مستعد پرداخت که یکی از این افراد هویدا بود که به عنوان همکار در خدمت این تشکیلات جاسوسی قرار گرفت.

در سال ۱۹۵۸ (۱۳۳۷) سازمان سیا طی گزارشی به شورای امنیت ملی، اعلام کرد که رژیم ایران با وضعیت کنونی دوامی نخواهد داشت و ممکن است به دامان کمونیسم سقوط کند. به این منظور، دولت آمریکا تصمیم گفت ضمن ایجاد فشار به شاه، جهت انجام برخی اصلاحات عده‌ای از نخبگان و تکنوکراتهای جوان و طرفدار آمریکا را به منظور به دست گرفتن قدرت سیاسی بسیج کند. مهره دلخواه سازمان سیا برای این هدف حسنعلی منصور بود که در آن زمان دبیر شورای عالی اقتصاد بود.

 منصور دست به کار شد و با کمک نزدیکترین دوست خود هویدا مقدمات تشکیل این گروه را فراهم آورد. آغاز فعالیت و عضوگیری کانون مترقی، منصور و هویدا را در کانون توجه محافل سیاسی و افکار عمومی قرار داد. اکنون همه می‌دانستند که به زودی منصور نخست‌وزیر خواهد شد و هویدا هم به عنوان یک عضو ارشد کابینه انتخاب خواهد شد.

انتصاب هویدا به سمت نخست وزیری برای جلب رضایت آمریکا

پس از مرگ منصور نیز شاه او را مسئول تشکیل کابینه کرد. انتخاب هویدا به سمت نخست‌وزیری با توجه به نداشتن شهرت سیاسی و سابقه کم وزارت در کابینه منصور به صورت محلل تصور می‌شد. انتصاب هویدا در آن زمان چنین تعبیر می‌شد که شاه خواسته است با تعیین یکی از همکاران نزدیک منصور به جانشینی وی نظر آمریکاییها را که منصور را به وی تحمیل کرده بودند جلب کند و بعد سر فرصت نخست‌وزیر خود را انتخاب کند. اما هویدا سالهای صدارت را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت و قریب ۱۳ سال یعنی بیش از تمام نخست‌وزیران ایران در این مقام باقی ماند.

فساد در زندگی شخصی و اجتماعی هویدا

هویدا به انواع رذایل اخلاقی آلوده بود و از فساد و کارهای مبتذل استقبال می کرد. گاهی اوقات مثل زنها پیراهن گلدار قرمز می‌پوشید و حتی در مجامع عمومی حرکات سخیف از خود بروز می داد! ساواک در گزارشی به تاریخ 22/10/50 می‌نویسد:«در چند روز اخیر در دادگستری و دادگاههای بخش واقع در خیابان فرصت شایعاتی زننده در مورد آقای هویدا به شدت رواج دارد. از جمله گیل دشتی قاضی دادگستری و مشایخ وکیل دادگستری اظهار می داشتند که سپهبد حمیدی با هویدا روابط نامشروع دارد».

ساواک در گزارشی دیگر به تاریخ 50/8/30 در رابطه با فساد اخلاقی و بی بندوباری لجام گسیخته هویدا می نویسد:«در هفته گذشته حاج کریم بخش سعیدی (عضو فراکسیون پارلمانی حزب مردم) در یک صحبت خصوصی درباره علت جدایی آقای نخست وزیر و همسرش اظهار داشت در مسافرتی که نخست وزیر به اتفاق همسرش به شاهرود رفته بود در آنجا با زنی با نفوذ به نام لقاء الدوله (از بهائیان متمول و با نفوذ منطقه شاهرود ـ سمنان و دامغان) که از خانواده هویدا نیز هست ملاقات و به انجام امور ممکلتی نیز می پردازد... پس از ورود و اتمام تشریفات دولتی، هویدا به خانم لیلا امامی(همسرش) می گوید: تو در منزل لقاء الدوله بمان چون من باید با مقامات محلی ملاقات کنم و شام را نزد آنها باشم. موقع خوابیدن نزد شما خواهم آمد. پاسی از شب گذشت ولی از آمدن آقای هویدا خبری نمی شود. خانم هویدا به بهانه گردشی در شهر از خانه لقاء الدوله خارج و به خانه فرماندار شاهرود می رود. چون ماموران نگاهبانی او را می شناخته اند لذا مانع نمی شوند و خانم هویدا سر زده وارد اتاقی که نخست وزیر در آنجا استراحت می کرد می شود. و با کمال تعجب مشاهده می کند که هویدا با یک پسربچه که از قرار معلوم به وسیله فرماندار برای او آورده شده مشغول ... می باشد. مشاهده این منظر باعث ناراحتی شدید خانم هویدا می شود و بلافاصله منزل را ترک و در تهران از هویدا تقاضای طلاق می کند.»

فریده دیبا(مادر فرح پهلوی) در خاطراتش در این باره می‌گوید:« روی هم رفته در دروان نخست وزیری هویدا دو پدیده در مملکت ایران چشمگیر شد: یکی همجنس بازی و دیگری افزایش بهایی گری. شاه در مورد همجنس بازی هویدا حساسیتی نشان نمی داد. تنها آدمی که آشکارا با هویدا برخورد می کرد و در انظار به او فحشهای ناموسی می داد و نقطه ضعف او (همجنس بازبودن) را با کلمات و عبارات سخیف فاش می گفت آقای اردشیر زاهدی بود.»

هویدا پس 13 سال نوکری شاه  در سال 1356 از نخست وزیری برکنار شد و مدتی در زندان نمایشی شاه بود تا این که در 22 بهمن57 توسط انقلابیون دستگیر و در فروردین 58 حکم اعدام او صادر و اجرا شد.




ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *