حضور زاکانی در میزگرد اقتصادی شبکه یک سیما/ زاکانی: در دولت من خلق ثروت همراه با توزیع عادلانه است

23:49 - 29 خرداد 1403
کد خبر: ۴۷۷۸۷۵۰
حضور زاکانی در میزگرد اقتصادی شبکه یک سیما/ زاکانی: در دولت من خلق ثروت همراه با توزیع عادلانه است
زاکانی نامزد انتخابات ریاست جمهوری گفت: در دولت من خلق ثروت همراه با توزیع عادلانه ثروت خواهد بود.

خبرگزاری میزان - «علیرضا زاکانی» نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، به همراه مشاورانش عمادالدین سخایی و مالک شریعتی در شبکه یک سیما و میزگرد اقتصادی حضور یافت. کارشناسان میزگرد اقتصادی انتخابات امشب محمدحسین حسین زاده بحرینی عضو کمیسیون اقتصادی ادوار مختلف مجلس، داود دانش جعفری – وزیر اسبق امور اقتصادی و دارایی و یحیی آل اسحاق - وزیر اسبق بازرگانی بودند.

این گفتگو به شرح زیر است:

زاکانی: تسلیت عرض می‌کنم شهادت شهدای پرواز اردیبهشت شهید بزرگوار شهید آیت‌الله رئیسی را و این ایام هم عطر عید قربان هنوز به مشام می‌رسد و در آستانه عید غدیر هستیم، تبریک ویژه دارم خدمت همه هموطنان عزیزم و مسلمانان. شرایط کشور شرایطی است که نیاز به یک تحول دارد، تحول در راستای توسعه عدالت و ارتقاء پیشرفت کشور، دیشب بیان من این بود در مناظرات که ما روی ۴ سرفصل تاکید داریم، ابتدا آزادسازی اقتصاد از کمند ارز و دلار و توجه به تقویت و ارزش پول ملی، یعنی پول ملی را هم برای قیمت گذاری، هم برای بعنوان سرمایه و هم بعنوان خرید در هر سه جهت آن بتوانیم به نحو احسن استفاده کنیم. نکته دوم جهش تولید و جلوگیری از خام فروشی بر پایه دانش و علم و فناوری برای ایجاد ارزش افزوده ویژه در محصولات که اساسا دیگر تحریم پذیر هم نیست.

نکته سوم مشارکت مردم برای ایجاد حاکمیت مردم در اقتصاد و توجه به خصوصی سازی درست و چالاکی دولت و عبرت گرفتن از مشکلاتی که در گذشته اتفاق افتاد، نکته چهارم هم خلق ثروت همراه با توزیع عادلانه ثروت است یعنی این نیست که ما یک ثروتی را خلق کنیم از سرریز آن به دیگران بدهیم، نه، نه، مردم حاکم هستند، شریک هستند و خودشان مستقیما از این وضعیت سود می‌برند. امروز خدمت شما با همراهان عزیزم رسیدم که این ابعاد را باز کنم، آقای مالک شریعتی، دکترای مهندسی انرژی هستند عضو کمیسیون انرژی مجلس هستند و آقای عمادالدین سخایی دکترای اقتصاد مالی را دارند که امروز ما در محضر شما سروران و مردم عزیز هستیم. مردم عزیز اقتصاد ما مشکلاتی دارد هر کسی داعیه کار و تلاش را دارد ابتدا باید با مشکلات کشور آشنا باشد، تورم و گرانی و عدم ثبات در قیمت‌ها یک مشکلی است، شب می‌خوابید صبح بلند می‌شوید می‌بینید که یک اتفاق دیگری افتاده است، کوچک شدن سفره مردم و توان را گرفتن از مردم در حوزه اقتصاد مشکل دومی است که برای مردم ما هست.

از همین جا سراغ مسکن که می‌روید امروز ۴۱ درصد از سبد خانوار را به صورت میانگین مسکن و امورات مرتبط با مسکن دارد به خودش اختصاص می‌دهد و داشتن مسکن شده یک آرزو؛ بیکاری جوانان، اشتغال، مشکل سلامت که در کنار درد داشتن بیماران درد بی پولی هم بعضا کشیده می‌شود و خانواده‌ها سقوط می‌کنند، ما ایرانی‌ها وابستگی داریم کسی از خانواده مان مریض شود زندگی مان را هزینه می‌کنیم که او را نجات بدهیم، خانواده‌ها به زیر خط فقر می‌افتند، ما درآمدهایمان ریالی است، اما هزینه کردمان یک نسبتی با دلار پیدا کرده و مناسبات کشور به هم ریخته است، موضوع بعد فساد اقتصادی است. یک عده‌ای سر چشمه می‌نشینند برای خودشان راه اختصاصی باز می‌کنند، لذا اگر فقر، فساد و تبعیض نیاز به اصلاح در کشور دارد مردم اعتراض دارند، حق هم دارند می‌گویند چرا برای ما نیست، ولی برای یک عده خاصی هست؟ اقتصاد کشور هم دچار چالش است، کسری بودجه یک چالش جدی است. ناترازی انرژی چالش دیگری است. بدهی دولت به بانک‌ها و صندوق‌ها اساسا کمر دولت‌ها را می‌شکند، سال ۹۲، ۲۰۵ همت بدهی دولت به بانک‌ها و بانک مرکزی و صندوق‌ها بوده، سال ۱۴۰۰ که تحویل شد ۱۲۹۹ هزار میلیارد دولت بدهی داشت. یعنی یک انفجار در بدهی صورت گرفته شده بود، نقدینگی سرگردان، نقدینگی ما زیادنیست نسبت به سایر کشور‌ها، درصد آن نسبت به تولیدناخالص ملی از میانگین جهانی کمتر است حدود نصف است، اگر ۱۴۰ درصد در میانگین جهانی ۱۴۱ درصد است برای ما حدود ۷۵ درصد است. در چین ۲۰۹ درصد است.

اما سرگردان است هر کجا که می‌رود یک آبی است که تبدیل به سیل شده و بعد ارز و طلا و مسکن و همه چیز را دارد نابود می‌کند، تحریم دشمنان ما این هم خودش یک عاملی است لااقل بخش زیادی از عوامل روانی را به خودش اختصاص می‌دهد، هم اثر دارد، هم اثر روانی دارد، اما این که اثر آن اکثری است یا حداقلی است روز به روز دارد کمرنگ می‌شود و بنده هم از قبل معتقد بودم که عمده عرضه افراد و تدبیر افراد است برای عبور از این بند، وگرنه دشمن دست از خباثت خودش برنمی دارد. عدم سرمایه گذاری رشد ۸ درصد سرمایه گذاری لازم دارد چه سرمایه گذاری داخلی و چه سرمایه گذاری خارجی. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که کشور دچار بن بست نیست و عمده مشکلات ما مربوط است به تجویز‌های غلطی که صورت می‌گیرد، تجویز‌هایی که از خارج از کشور می‌کنند من دیروز گفتم، گفتم مشکل ما تحریم نیست، تحریم مشکل هست، ولی مشکل عمده ما تجویز است، تجویز غلط بیگانگان برای ما است و تجویز‌هایی که در داخل خریدار دارد، دهه ۷۰ یادمان نرفته که چه تجویز‌هایی صورت گرفت و چه اختلالاتی در اقتصاد کشور ایجاد کرد و اوج این بی تدبیری هم در دهه ۹۰ رقم خورد.

اینقدر در دهه ۷۰ فشار برای تحول در عرصه اقتصاد و سرعت این تغییر بالا بود که ما که داخل مجلس بودیم خاطرات نمایندگان قبلی را می‌شنیدیم می‌گفتند که سال ۷۲ در بودجه و اعتبارات یک امکانی را گذاشته بودند که مسئولین انتظامی کشور یک خرید هنگفتی را بکنند، سوال شد برای چه؟ نماینده سازمان مدیریت در کمیسیون بودجه گفته بود که بخاطر این که ما در جنگ اینقدر شهید دادیم از کشورمان صیانت کردیم، ما این اعتبار را داریم می‌گذاریم که نیرو‌های انتظامی ما وسایل بخرند ما که می‌خواهیم اصلاح اقتصادی بکنیم مردم می‌ریزند در خیابان‌ها، مردم را بزنند در خانه‌ها کنند باید یک عده هم کشته شوند تا این اصلاح اقتصادی صورت بگیرد مثل آلمان، مثال هم آورده بودند الان اسامی آن افراد هم در ذهنم است بخاطر اعتنا به شرایط من اسم نمی‌آورم.

واقع امر شهید آیت‌الله رئیسی با پرکاری خودش و با تلاش خودش دولت ایشان با خدمتگزاری خودش ترمز دستی این وضعیت را کشید، ما در برخی از شاخص‌ها بهتر شدیم، اما کار برای تحول بسیار زیاد است و ضرورت دارد که یک کار جدی و اساسی صورت بگیرد. در خصوص جهش تولید با مشارکت مردم باید اولا ما به مردم اعتماد کنیم، بخش خصوصی را درگیر کارهایمان بکنیم، تعاونی‌ها را اصل قرار بدهیم. قاعده برای ما حکم کرده که تا ۲۵ درصد ما تعاونی‌ها را میدان دار کنیم و کسانی که می‌توانند یعنی کسانی که کارآفرینند هم کار آفرینی و سرمایه گذاری درست عبادت است هم کسی که دارد کار می‌کند؛ لذا ما نیازمند به مشارکت هستیم. نیازمند به سرمایه گذاری هستیم. دهه ۹۰ دهه سیاهی بود برای. نرخ سرمایه گذاری ما آنجا تقریبا منفی شد، ما از جیب مردم خوردیم، از بانک‌ها خوردند و آن‌ها هم دست اندازی کردند و کاری کردند که سفره مردم تنگ‌تر شد. از بورس هزینه شد، مردم در بورس بیچاره شدند.

سال ۹۹ یادمان نرفته، ۲ هزار همت قیمت اسمی بود با ۱۰۰ همت وارد کردن نابجا و یک حباب ۶۰ برابری ایجاد کردن و بعد دعوت نادرست از مردم که بروید داخل بورس، داخل بورس فعال بشوید مردم را کمرشان را شکستند. زندگی هایشان را مردم فروختند و ... موضوع بعد ناظر به گرانی ارز، در دولت آقای روحانی تقریبا ۱۰ برابر شد، این هم حکایت از تعریف کار کارشناسی دارد که کار کارشناسی چیست، چقدر قشنگ می‌تواند برای ما دیکته کند و ما هم پیگیری کنیم، راه اصلی تامین از منابع داخلی است و بهره گیری از همه فرصت‌های بین المللی، به ویژه ایرانیان عزیز خارج از کشور، همه هستند و اساس آن هم هدایت نقدینگی است، مشکل ۴۱ درصد از سبد خانوار در حوزه مسکن را که در تهران خیلی بیش از این است ما قائلیم به کمک خود مردم می‌شود حل کرد، یک جوری دولت پول می‌گذارد می‌رود آماده سازی می‌کند، بعد به مردم تحویل می‌دهد، یک جور هم دولت می‌تواند تدبیر کند، تصمیم بگیرد، راجع به بافت فرسوده یک تصمیم بگیرد، مشوق بدهد مردم خودشان می‌روند می‌سازند نقدینگی هدایت می‌شود نوسازی صورت می‌گیرد تولید و اشتغال راه می‌افتد.

تهران ۴۵۶۰ هکتار بافت فرسوده دارد، ۷ درصد تهران فرسوده است ۱۷ درصد مردم در این بافت فرسوده دارند زندگی می‌کنند امروز من تبریز بودم ۲۶۰۰ هکتار بافت فرسوده دارد مردم کجا دارند زندگی می‌کنند؟ مسئولین ما کجا هستند؟ قم ۱۶۰۰ هکتار بافت فرسوده دارد من در جلسه آخر دولت با آقای رئیسی و اعضای کابینه عرض کردم که این‌ها طلاست، چرا ما نمی‌رویم سمت مردم؟ ما برویم خودمان را جای مردم بگذاریم ما داریم از بالا به مردم نگاه می‌کنیم دیکته می‌کنیم، این شهید سعید چقدر استقبال کرد، ما حدود سه هفته پیش ۲۰۳ هزار واحد مسکونی را در تهران شروع کردیم، در تاریخ ایران سابقه ندارد یک همچنین کاری، جناب آقای مخبر آمدند، اساس آن این است که قریب به ۵۰۰ همت امکان مردم را می‌تواند سیر بدهد به این بخش و کم کم بتوانیم مسیری را برویم که بتوانیم کارکرد‌های اساسی خودمان را داشته باشیم این ۵۰۰ همت. 

آل اسحاق: این بافت فرسوده است؟ 

زاکانی: بخش زیادی از آن بافت فرسوده است و عمده اش بافت فرسوده و بافت ناکارآمد شهری است و تلاش این است که ما بتوانیم بافت فرسوده و ناپایدار را متحول کنیم. این ۵۰۰ همت سه برابر بودجه امروز شهرداری است با این که بودجه امروز شهرداری توضیح می‌دهم ۵ برابر ۳۰ ماه پیش است، به لطف خدا؛ اما این راه اقتصادی کشور ایجاد استقلال اقتصادی در حوزه مسائل مختلف در داخل کشور است از جمله امنیت غذایی، حوزه کشاورزی، دامداری، واسطه‌ها تا ۴۰۰ درصد سود می‌برند در حالیکه کشاورز، دامدار دارد حداقل. تولید درکشور ما مظلوم است، هم تولید کننده، هم مصرف کننده هر دو دارند آسیب می‌خورند و سایر سطوح هم تامین کننده‌ها، هم فرآوری کننده‌ها و هم توزیع کننده‌ها هم آن‌هایی که دارند درست کار می‌کنند یا صادر کننده‌ها آن‌ها هم دارند آسیب می‌خورند، ولی یک عده هستند که سر این سفره نشستند و دارند آسیب می‌زنند.

راه حل کشاورزی قراردادی تامین کالا‌های اساسی است کاری که ما در تهران تجربه اش را شروع کردیم اصلاح یارانه‌ها بحث بعدی دیگر است در زنجیره تولید که اقتصاد مقاومتی حکایت از این می‌کند که این مسیر باید دنبال بشود و سهم بری عادلانه از این ثروت شکل بگیرد، تجربه موفق دولت آقای رئیسی همین کاری بود که در نان کرد، اما به اتمام نرسید این باید ادامه پیدا کند به زنجیره و در انتهای زنجیره این کار انجام بشود، مبارزه با فساد است، شفافیت هوشمندسازی است برخورد با دانه درشت‌ها است ما در شهرداری ۱۳۰ همت امکان مان را سال قبل و ماقبل به شهرداری برگرداندیم، خزانه واحد در هفته اول ایجاد کردیم ۲۳۰ تا حساب مان را کردیم یک حساب و شفافیت ایجاد شد، خریدمان را از بورس انجام دادیم ۲۵ تا ۳۰ درصد صرفه جویی شد ما با دانه درشت‌ها برخورد کردیم بدون این که سر و صدایی بکنیم، مولد سازی در دستور کارمان قرار دادیم، سیستمی و نظارت فنی مان را به صورت سیستمی دنبال کردیم، موضوع تحریم‌ها موضوع بعدی است، بهرحال خنثی سازی تحریم اگر صورت نگیرد نمی‌شود تحریم را ملغی کرد اول خنثی سازی بعد در واقع ملغی کردن او، این هم مسیر خودش را دارد، تجربه مشخص است. ما بهرحال باید در چین که ما رفتیم یک بسته‌ای را دنبال کردیم، هم مطالبات قبلی که بلوکه شده بود را نقد کردیم، هم جذب سرمایه گذاری خارجی کردیم و هم تحریم‌ها را خنثی کردیم. ۱۳ میلیارد یورو ما تفاهم نامه نوشتیم قریب دو میلیارد یورو به عقد قرارداد و به گرفتن ضمانت نامه منتهی شد این چیز‌های کمی نیست که دارد اتفاق می‌افتد؛ لذا ما هم تحریم را دور زدیم و هم کمر این تحریم را شکستیم. اساس آن هم این بود که بتوانیم پول و انتقال فناوری را به داخل کشور داشته باشیم و کل ظرفیت را در داخل کشور داشته باشیم. بدهی‌ها ما ۱۷۰ همت از سال ۸۳-۸۸-۹۰-۹۱ و ۹۳ بانک‌ها مدعی بودند که از ما طلب دارند سال گذشته شروع کردیم ۸۹ همت کم شد، ۸۱ همت نهایی شد، ۳۳ همت تسویه کردیم باقی آن را هم امسال تسویه می‌کنیم ۵۰ تا صد در صد آن هم تسهیلات می‌گیریم می‌بریم. بانک شهر داشت ۱۴۱ می‌شد با این کاری که ما کردیم ۵-۶ تا بانک نجات پیدا کردند، لذا می‌شود کار کرد، در بودجه سال ۹۹، ۳۰ همت بودجه شهرداری تهران بوده ۲۷ همت محقق شده، ما سال ۴۰۱ از ۵۰ و ۳ دهم همت بودجه مان ۶۹ و ۹ دهم بودجه را ما کسب کردیم ۱۳۷ درصد، برای اولین بار در تاریخ ولدیه، سال گذشته ۷۵ و ۹ دهم بودجه ما بود، ما ۱۰۷ همت کسب کردیم، حدود ۱۵۰ درصد، امسال بودجه مان شد ۱۵۱ به اضافه ۱۸، ۱۶۹ همت، اصلا یعنی یک روند روی ۲۷۰ همت خودمان را هماهنگ کردیم که بتوانیم ... کار و تلاش و کوشش می‌خواهد امکان برای کشور هست ناترازی بانک‌ها، بانک‌ها دچار مشکلند و مردم را دچار مشکل می‌کنند چرا باید یک بانک سال ۴۰۱، ۶ و نیم درصد، ۴۰۲، ۷ و نیم درصد تورم کشور را به خودش اختصاص بدهد دستش را در جیب. یا باید آن‌ها را اصلاح کرد خودشان را اصلاح کنند یا انحلال، بروند مسیر درستی را طی کنند و شفاف سازی دارایی بانک‌ها و مسائل مختلف، کوتاه کردن دست آن‌ها از بازار سرمایه گذاری و کار نادرست، چون بانک‌ها می‌توانند بروند در بورس بلوک بگیرند بیاورند و مردم بروند از بانک‌ها بعنوان کسی که می‌خواهد مشوق مردم برای حضور در این عرصه باشد کمک بگیرند، شرکت‌های بانکی دارند رانت می‌گیرند یا مسائل اینچنینی، ناترازی بانک‌ها و مسائل اینچنینی را که به بهترین وجهی می‌شود دنبال کرد که ما بتوانیم این مسیر را برویم، بهرحال بانک نباید بنگاه داری کند بنگاه داری بانک غلط است و از کارکرد خودش می‌افتد بانک باید برود به سمت اختصاصی شدن خاص و بتواند خدمات و ... راجع به بورس هم که من توضیح دادم که دخالت‌های دولت و حرکت‌های دستوری برای بورس پدر بورس را در آورده، بورس باید مسیر خاص خودش را برود. ناترازی انرژی موضوع بعدی است بهرحال این ناترازی باید توسط توزیع عادلانه امکان یابد که همه مردم از این یارانه بهره بگیرند، ما یک محاسبه‌ای را کردیم محاسبه ما این بود که اگر ما بتوانیم مبتنی بر یک حرکت درست اقدام اصلاحی داشته باشیم عمده مردم ایران سود می‌کنند، صد در صد مردم سود می‌کنند و دیروز من یک اجمالی را گفتم الان هم به آن می‌پردازم مثلا درحوزه ناترازی انرژی انشاالله آقای شریعتی هم هستند توضیحاتشان را می‌دهند، ما ۱۱ و هشت دهم خانوار‌های ما راجع به بنزین فقط، ماشین دارند، ۱۲ و یک دهم خانوار‌های ما ماشین ندارند ۴۰ میلیون از این یارانه استفاده نمی‌کنند، لذا ۱۲ و یک دهم میلیون خانوار استفاده نمی‌کنند یعنی ۴۰ میلیون نفر استفاده نمی‌کنند از این یارانه، در حالیکه می‌شود آن را برای مردم اختصاص داد در همین طرحی که اتفاقا ما ناظر به حوزه همین بخش، چون ما ناظر به حوزه انرژی خانوار طرح مان برای اصلاح است که هم برق و گاز و بنزین را شامل می‌شود و هم قیمت‌ها هیچ تغییر نمی‌کند حتی قیمت سه هزار تومان بنزین به همان ۱۵۰۰ تومان برمی گردد مابه ازای آن با آن طرح و ایده‌ای که داریم اتفاقی که می‌افتد این است که مردم سود می‌کنند، عمده مردم سود می‌کنند که من توضیحات آن را خواهم داد و این سود هم توسط سرمایه خارج از حوزه اثرپذیری از تورم یعنی اعتبار طلا تسویه می‌شود بامردم و کسی که مثلا خودروی برقی استفاده می‌کند، می‌تواند ۱۰ و هشت دهم گرم طلا در سال دریافت کند بخاطر مابه ازای یارانه‌ای را که کمتر استفاده کرده است، بله، کسی که خودروی بنزینی دارد نه، کسی هم که اساسا خودرو ندارد بیش از این به او اختصاص داده می‌شود و می‌شود این کار را به نحو احسن انجام داد، ما بهرحال می‌توانیم یک تحول بزرگی در اقتصاد ایجاد بکنیم و مابه ازای آن بتوانیم مردم را ثروتمند کنیم، مردم را شریک بکنیم به مردم اعتماد بکنیم، تبعیض را حذف بکنیم، همه مردم بتوانند از این به نحو احسن از شرایط کشور استفاده کنند، نکته آخر عرض من این است که من امروز مسافرت بودم از مسافرت که برگشتم دیدم که در میزگرد برادر عزیزم جناب اقای پزشکیان نکاتی مطرح شد و کارشناس عزیزی که دعوت شده بود و خودشان سابقه وزارت خارجه ما را داشتند نکاتی را گفتند که به اعتقاد من یک جفای بزرگی در حق شهید آیت‌الله رئیسی و حرکت ایشان بود، بنده، چون علاقه ندارم در غیاب افراد حرف بزنم پس فردا در مناظرات مستقیما حرف خودم را خواهم زد و حق این شهید را ادا خواهم کرد و نشان خواهم داد که چگونه چه اتفاق بزرگ و سیاهی بزرگی بر دامن ملت ما نشست در دورانی که این آقایان بودند و نه تنها اقتصاد اصلاح نشد، اقتصاد را نابود کردند و اعتماد مردم را هم به تاراج دادند و انشاالله راجع به آن حرف خواهم زد خوب نیست آدم یکطرفه بنشیند و حرف بزند و بنده هم شنیدم و همین کلیپش را به من نشان دادند انشاالله پاسخ‌های معتبری خواهند دید گرچه بنده علاقه ندارم زیاد مسائل را باز کنم، چون اگر مسائل را باز کنم بندگان خدا خیلی دچار مشکل خواهند شد در کشور. همین کسانی که این مسیر‌های غلط را دنبال می‌کنند امیدوار هستم که گره از زندگی مردم باز شود در معیشت شان و کشور در مسیر آبادانی و پیشرفت سرعت و توسعه و شتاب بیشتری بگیرد.

سوال: ۵ دقیقه از ۶۱ دقیقه را استفاده فرمودید در خدمت جناب آل اسحاق هستیم برای پرسش آغازین.

آل اسحاق: آقای زاکانی سوال من یک نکته است بعد هم یک مختصر توضیح و فرمایشات شما را گوش می‌دهم، مسئله من رابطه حوزه سیاسی و اقتصادی است. حوزه سیاسی مستحضر هستید یک حوزه قدرت است چگونه قدرت را بگیرم؟ چگونه رای بیاورم؟ چگونه رئیس جمهور بشوم؟ چگونه مجلس بروم؟ رئیس مجلس بشوم؟ مدیریت رای را چه کار کنم و عندالمجموع قدرت را با حوزه‌های مختلف گرفتن قدرت است. حوزه اقتصاد حوزه درآمد است سود است، قیمت تمام شده است، تولید ناخالص است، تولید است، رفاه مردم است، رقابت هست، بازار هست، کیفیت است، بهره وری هست و یکسری مسائل این طوری هست. سوال این جاست، درست است این‌ها در انتها بین حوزه سیاسی و حوزه اقتصادی یک چرخه هست نهایتا به هم یک ارتباطاتی دارند، ولی حضرتعالی بعنوان رئیس جمهور انشاالله می‌خواهید در تصمیم گیری هایتان مثلا در انتخاب وزرا، انتخاب مدیران اولویت شما حوزه سیاسی است؟ یعنی با شاخص‌های سیاسی وزرا و مدیران تان را انتخاب می‌کنید؟ یا با شاخص‌های اقتصادی؟ یعنی یک مدیری یا یک وزیری را و یا یک مسئولی را انتخاب می‌کنید، انتخاب وزرای اقتصادی فی المثل با دید سیاسی انتخاب می‌کنید؟ یعنی عضو باشگاه سیاسی هستند، عضو تیم سیاسی هستند؟ یا این که تخصص اقتصادی، تخصص آن حوزه‌ای که دارند هستند؟ برای این که موضوع یک کم مشخص شود یک مثالی می‌زنم یک مورد را که هم از این زاویه قابل بررسی است و اصلا نفس موضوع هم خودش یک مسئله است و نهایتا سوال من را به این ختم کنیم که این معضل را در نظام شما چگونه می‌خواهید حل کنید؟ مسئله خودروسازی‌ها است، شما مستحضر هستید که ما از اول انقلاب ظرف ۴۰ سال این موضوع و حوزه خودرو و خودروسازی را حداکثر حمایت ممکن را از آن کردیم، یعنی بیشترین ارز را دادیم، بیشترین اعتبارات ریالی را دادیم، تعرفه‌ها را حمایتی کردیم، تقریبا یک نوع انحصاری برای این‌ها ایجاد کردیم، یک بازار یک و نیم میلیونی را انحصاری در اختیارشان قرار دادیم، هر حمایتی را هم ممکن بود از آن‌ها کردیم، به عناوین مختلف، ولی می‌بینید الان در چه وضعی هستیم مسئله خودرو شده یک فاجعه در کشور، شده مورد دق هر مسئولی از بالا تا پایان، برای مردم شده آرزو یعنی برای ملت ایران شده داشتن یک خودرو آن هم با آن کیفیت حالا خسارت‌های آن، امنیت آن، ... قسمت آن دو سه برابر قیمت جهانی است و بعد هم تازه شده ملاک ارزش یعنی مردم برای این که دارایی هایشان را حفظ کنند می‌روند خودرو می‌خرند نه به دلیل مصرف، خلاصه ما در حوزه خودرو مشکل فراوان داریم، یک استدلال این است که چرا این طوری شده؟ یعنی ما واقعا از نظر فنی و نیرو‌های فنی و مهندسی مشکل داریم؟ ببینید اول جاده کرج یک واحد، واحد خودروسازی است یک واحد مسائل مربوط به هوافضا و موشک و این‌ها است، از همین مهندسین فارغ التحصیل خودمان از همین دانشمندان خودمان آن را حساب کردیم تا کجا رسیدیم که تحریم‌ها بدتر و بدتر. این جا ببینید ما به چه فاجعه‌ای برخوردیم، یک استدلال بر این است که چرا این طوری شدیم، استدلال بر این است که، چون این جا مرکز قدرت است خودروسازی‌ها حدود هزاران فرصت شغلی است، میلیارد‌ها «ترنوور» دارند، قدرت مانور را و بعد هم نهایتا در اثر این ساماندهی این جا حوزه رای است و حوزه استفاده از این است، چون یک مرکز قدرت است جریانات سیاسی این جا را بعنوان حیات خلوت نگاه کردند، در انتصاب مدیر آن، در انتصاب شرایط آن با یک دید قدرت و سیاسی انتخاب کردند لذا می‌بینید که الان خودروسازی‌ها بعداز این که فشار آوردند اقا سهام را واگذار کند با ۷-۸ درصد سهام تمام مدیریت بخش تولید در اختیارشان است و آن کاری را کردند که می‌کنند. الان صحبت سر این است که سوال در این است که اگر شما آن جا در خودروسازی اگر یک مدیری را با دیدی اقتصادی می‌گذاشتید آنجا، برای او این بود که قیمت تمام شده اش چطور است؟ بازارش چطور است؟ خدمات پس از فروش او چطور است؟ بازاریابی اش چطور است؟ صادراتش چطور است؟ یک آدم مدیر سیاسی که گذاشتید این دنبال این است که این جا یک مرکز رای است، مرکز قدرت است، نتیجه، چون چنین شده است این بلا سر کشور درآمده است، حالا سوال این است که این بعنوان نمونه عرض کردم، مانند همین شستا، تمام شرکت‌هایی که الان در اختیار دولت است یعنی اگر ما بگوییم ۸۰ درصد از اقتصاد کشور دولتی است، نوع نگاه مسئولین به این ۷۰-۸۰ درصد اقتصاد یک مرکز قدرت است لذا مدیران آن افرادی را که منتصب می‌کنند برخوردهایش همه سیاسی است و گرفتاری که الان همه به عناوین مختلف صحبت می‌کنیم این است که دوز مسائل سیاسی در رابطه با مسائل اقتصادی خیلی بیشتر از ضرورت است و متر است که ما مسائل اقتصادی را متر می‌کنیم با متر سیاسی مسائل اقتصادی را متر می‌کنیم این متر متناسب نیست، سوال این است که اولا در کلان قضیه شما مسائل اقتصادی را با متر سیاسی می‌خواهید متر کنید؟ انتصابات تان با انتصابات سیاسی و باشگاهی و حزب و گروهی و این طوری است یا توان تخصصی، فنی، علمی، دور از این مسائل، درست است رئیس جمهور باید سیاسی باشد، ولی آیا وزرایش هم باید سیاسی باشند؟ یا نه تقسیم کار بکنند وزرا کار تخصصی خودشان را دارند، وزرا بروند دنبال کار اقتصادی شان، دنبال کار‌های خودشان، بله مسائل سیاسی را آقای رئیس جمهور بایدهماهنگ کند، ولی وزیر حق ندارد که مسائل تولید را، صادرات و واردات را با متر سیاسی متر کند.

زاکانی: آقای آل اسحاق از یک شرایط سختی در اقتصاد صحبت کردند، جای هشت دقیقه باید هشتاد دقیقه وقت می‌دادید به آقای آل اسحاق، سیاست‌های اقتصادی بدون توجه به اقتصاد سیاسی اصلا ممکن نیست اولا، فرمایش شما هم کاملا درست است، تیم اقتصادی هم باید یکپارچه باشد و فهم سیاسی هم داشته باشد، اما ویژگی یک مسئول در کشور باید این باشد که اولا شناخت داشته باشد، تخصص داشته باشد، تجربه داشته باشد از محیطی که می‌خواهد مسئولیت بگیرد، نکته دوم سلامت داشته باشد، پاکی داشته باشد و نکته سوم هم عرضه داشته باشد. توان داشته باشد، این سه تا ویژگی را اگر با هم داشته باشد غوغا می‌کند یک مسئول، ما در حوزه سیاسی و ارتباط آن با اقتصاد حتما تلاش ما این است که به سمتی برویم که دخالت درحوزه اقتصاد را و دستوری کردن حوزه اقتصاد را اساسا نفی کنیم، اقتصاد مولفه‌های خاص خودش را دارد و اینگونه برخورد کردن‌ها اعتماد را از مردم می‌گیرد و مردم اعتماد نمی‌کنند، امروز می‌گویم در بازار تبریز بودم، مربوط به امروز هم نیست، می‌گفت در سال ۶۴ ما صادرات می‌کردیم در ۷ ماه ۱۰ تا بخشنامه دادند، تجار فرش می‌گفتند، لذا باید رفت به سمتی که شرایط منطقی در حوزه اقتصاد ایجاد کرد و اقتصاد را در مسیر درست خودش قرار داد. خودروسازی‌ها هم که یک نمونه و الگویی را مثال زدید و بعد هم شستا و امثالهم را، واقع امر دولت باید دست و پای خودش را جمع کند از اقتصاد، بیاید تبدیل شود به یک دولت چالاک، فکور، حامی، تسهیل گر، هادی، ناظر، مکمل، نه دولتی که شانه زیر بار کار بدهند توان نداشته باشد و پدر مردم را هم در بیاورد، آن اقتصاد مشارکتی که من عرض کردم این جا معنای خاص خودش را پیدا می‌کند، ما در قضیه چین که رفتیم برای موضوع خودرو، وقتی آمدیم این جا دیدیم که خیلی دارند کلاه می‌گذارند برخی‌ها، این جا مقصودم واقعا کارمندان و مهندسان و کارگران حوزه خودروسازی نیست آن‌ها عزیزند، همین سلیقه سیاسی غلط و نگاه غلط حاکم بر آن است که یک روزی هم من یادم هست در برخورد با مفاسد اقتصادی در دهه ۸۰ بنده دنبال کردم یک اصلاح اقتصادی در آنجا صورت بگیرد، از من شکایت کردند، من تنها به دادگاه رفتم، حاضر نشدند بیایند در دادگاه شکایتی که از من کردند جواب بدهند یکی از همین دو تا خودروسازی‌های معروف، حاضر نشدند من رفتم تک و تنها روی صندلی نشستم رئیس دادگاه هم گفت آقا دیشب پس گرفتند، می‌دانستند چه خرابکاری کردند، پس گرفتند مورد شان را، ما جلسه‌ای داشتیم خدمت وزیر محترم صمت یکی از این عزیزان معاونین شان گفت، گفتم چرا این قدر شما گران در می‌آورید؟

گفت ۱۸۰۰ تا گلوگاه داریم، گفتم ۱۸۰۰ تا گلوگاه چه ربطی به مردم دارد؟ مشکل تان را خودتان بروید حل کنید و اصلاح کنید، لذا روی این موضوع مسیری که هست ایجاد دست و پای حوزه سیاست را در حوزه اقتصاد به معنی دخالت بیجا کردن را بستن است، کار را به کاردان سپردن است و بعد هم گلوگاه‌ها را برداشتن است و شرکت‌های دولتی هم عمده اش قابل واگذاری است البته باید خصوصی بشوند و نه اختصاصی، در گذشته این شرکت‌ها را یا مجموعه‌های کارکردی که داشتند را اختصاصی کردند، به اعتقاد من آن کاری را که دیگران ممکن است شعار آن را بدهند بنده در شهرداری انجام دادم امسال هم سال بهار حمل و نقل تهران است تا قبل از عید یک تحول جهشی در تهران اتفاق می‌افتد در حوزه حمل و نقل در کیفیت خودرو همین الان هزار تا ماشین برقی آمده این تبدیل می‌شود به ۵۵ هزار تا ماشین برقی، مردم حق شان است که استفاده کنند، من دیروز که آمده بودم با یکی از این تاکسی‌ها آمده بودم به تاکسی دار گفتم که مردم سوار می‌شوند چه می‌گویند گفت باور نمی‌کنند که سوار ماشین برقی می‌شوند به بهترین نحوی، لذا این حق مردم است پاسخ حضرتعالی هم کاملا شفاف است که باید کار را به کاردان سپرد و دست و پای دولت هم زیادی بلند شده درحوزه اقتصاد، اقتصاد هم با دستور و با حکم و با این چیز‌ها التیام پیدا نمی‌کند. اقتصاد منطق خودش را می‌خواهد، یک جایی حتما ایستادگی می‌خواهد، حتما لازم است، اما منطق خاص خودش که برای تولید کننده، صادر کننده، مصرف کننده و برای همه این چرخه‌ها بتواند خیرات و برکات داشته باشد.

آل اسحاق: من تمام عرضم این بود که اقتصاد ما خیلی سیاست زده شده، اگر این مورد عنایت باشد از سیاست زدگی اقتصاد را باید نجات داد.

زاکانی: کاملا قبول دارم، ما در شهرداری طوری عمل کردیم که این خیرات و برکاتی که هست یکی بخاطر این که توجه کردیم که چشممان را یک کم باز کنیم سینه مان را یک کم فراخ کنیم و میدان را به مردم بدهیم.

سوال: ۵ دقیقه پاسخ شما طول کشید مجموعا ۳۰ دقیقه از زمان شما گذشته یعنی تقریبا نیمی از زمان تان باقی مانده است. آقای دانش جعفری در خدمت شما هستیم.

دانش جعفری: تشکر می‌کنم از تلاش‌هایی که این روز‌ها در جهت گرم شدن کارزار انتخاباتی انجام می‌دهید. من چند تا سوال دارم شاید یک بخشی از آن مربوط به همین بحث شهرداری تهران است، چند تا از آن هم از برنامه‌هایی که همین الان اشاره کردید، در مورد شهرداری تهران جنابعالی شاید سومین نفری هستید که برای رسیدن به ساختمان پاستور از ساختمان بهشت شروع کردید بعد از آقای احمدی نژاد و آقای قالیباف شما سومین نفری هستید که این عزم و اراده را کردید که انشاالله در یک مقام بالاتری خدمت بکنید. شاید شباهت‌هایی هم بین شهرداری بعنوان یک واحد اجرایی بزرگ با دولت وجود داشته باشد، ولی صد در صد انطباق ندارد، ولی مردم شناختی که از شما پیدا کردند تا حدود زیادی بستگی به عملکرد شما در شهرداری هست. من چند تا سوال در مورد شهرداری عرض می‌کنم و بعد برنامه، در مورد بودجه که اشاره کردید که امسال بودجه شهرداری تهران ۱۶۹ همت است.
زاکانی: ۱۵۱ به اضافه ۱۸

دانش جعفری: بله، ۱۶۹ همت است که شاید ۳۱ درصد نسبت به سال قبل بالاتر است و رشد داشته و نسبت به ۳۰ ماه گذشته الان خودتان اشاره کردید که ۵ برابر شده است. من می‌خواهم بگویم که بودجه را بزرگ کردن به یک معنا مثل دولت بزرگ کردن است، خیلی افتخاری نیست که مثلا بودجه را ما توسعه بدهیم و حالا اگر که به ریز ترکیب بودجه شهرداری تهران نگاه کنیم می‌بینیم که خیلی خطرات زیادی آن را تهدید می‌کند، به طور مثال من جهت استحضار عرض می‌کنم در زمان مدیریت اقای احمدی نژاد بر شهرداری تهران در شروع فکر می‌کنم که بودجه شهرداری ۳ همت بود و در پایان به حدود ۱۰ همت افزایش پیدا کرد، در دوره اقای قالیباف هم فکر می‌کنم در ذهنم که حدود ۱۸ همت بودجه شهرداری تهران بود، این که بودجه این قدر توسعه پیدا کرده به نظر من افتخاری نیست، ترکیب بودجه شاید مثلا ۷۰ درصد بودجه شهرداری تهران خاصیت ناپایداری دارد، یعنی مثلا بخش عمده‌ای از آن از فروش تراکم است که خود شورای شهر فروش تراکم را یک اصطلاحی دارند می‌گویند شهرفروشی، یعنی یا ... مثلاً در همین بودجه شهرداری تهران برای ۱۴۰۳ بالای ۳۰ همت فروش دارایی‌های شهرداری است یعنی واگذاری دارایی‌های مالی و سرمایه‌ای این‌ها که همیشگی نیست یک ذره دارید می‌فروشید دفعه بعد تمام می‌شود من می‌خواهم بگویم که در واقع باید بودجه شهرداری را منطقی کرد شما در این مدت شاید از این منظر به این نکته نگاه نکردید، در مورد بحث واگذاری‌های امور به مردم در واقع هنوز که هنوزه تصدی‌های شهرداری در حوزه امور شهری خیلی بالاست مثلاً پسماند یکی از بزرگترین فعالیت‌های اقتصادی است که شهرداری به عنوان کسب و کار طلای سیاه می‌گویند در آن است می‌تواند به راحتی واگذار کند به مردم، ولی مدارا کردید در این مورد به این نپرداختید در مورد بافت‌های فرسوده من قبلاً هم با شما صحبت داشتم شاید نزدیک به سه سال که از دوره تصدی شما در شهرداری تهران می‌گذرد خیلی زودتر می‌شد بافت‌های فرسوده را شروع کرد شاید تلقی کارشناس‌های بیرون از شهرداری این بود که بیشتر طرفدار توسعه شهر هستید تا در واقع همانطور که توسعه افقی را طرفدارش هستید به جای توسعه عمودی که در این ارتباط بافت‌های فرسوده می‌توانست در واقع یک نقطه درخشانی در کار شما باشد یک بحثی است که از قدیم هم در بحث شهرداری تهران مطرح بوده شهرداری در دوره‌های مختلف در واقع املاک مردم را که در شهر در طرح قرار می‌گرفتند این‌ها را تصاحب می‌کرده و بهشان هم اجازه نمی‌داده که دیگر در آن اقدامی انجام بدهند، ولی از آن طرف هم پول هم نداشته که پول صاحبان این املاک را پس بدهد شما می‌توانید بگویید که الان چقدر مردم طلب دارند از شهرداری یک نکته هم که سوال انگیز شده بود در این چند ماه اخیر در ماه مبارک رمضان جناب عالی یک برنامه‌ای را راه انداختید در بحث افطاری افطاری دادن یک کار خیلی خوبی است، ولی نه از مال دولت یا مال شهرداری که آن هم مثل دولت است شما این اقدامات را در واقع اگر از بودجه شهرداری انجام دادید آیا مجوزی قانونی داشتید برای این کار یا اینکه نه این طرح مردمی بود اگر مردمی بود چرا شهرداری اینقدر تبلیغ می‌کرد؟

زاکانی: من ممنونم اتفاقاً من آدمی هستم که به شدت دنبال شفافیت است، شهرداری تهران به تعبیر حضرت آقا یک کشور است و شهرداری تهران هم متفاوت از شهرداری‌های دیگر است که اختیارات ویژه و شرایط ویژه و امکانات گسترده‌ای دارد، لذا توجه به ظرفیت‌ها بسیار مهم است ناظر به بودجه فرمودید بودجه خیلی سخت است، آقای دانش جعفری تامینش قبل از ما در حقیقت در دهه ۹۰ بودجه را که نگاه کنید یا دهه ۸۰ یک رشد چند درصدی افزایش دارد، در فرمایشتان هم بود قبل از آن سال ۹۹، ۲۷ همت از ۳۰ همت را توانستند کسب کنند سه ماه برای حقوقشان رفتند از بانک قرض کردند، حقوق دادند سال ۹۹ گفتند نمی‌شود کار کرد اتفاقاً ما کار کردیم شد و بعد هم بودجه را به سمت و سویی بردیم که در واقع سهم اعتبارات عمرانی مان الان ۶۳ درصد است یعنی هم بودجه بزرگ شد هم الان تهران حدود ۴۰۰، ۵۰۰ تا ۶۰۰ همت دارد عملیات عمرانی انجام می‌شود وحشتناک است کار زیر زمین بله اگر ما این پول را می‌گرفتیم و می‌دادیم به حقوق و در واقع هزینه‌ای هزینه می‌کردیم، کار کارغلطی بود نه این از افتخارات ما است و نمونه و الگو است و دیگران می‌توانند بیایند یاد بگیرند و بروند عمل کنند این نکته اول، نکته دوم ما در واقع در ۱۲ سال دوره آقای قالیباف فقط یک سال ۱۲۳ درصد محقق دارد باقیش همه کمتر از این است ۷ سالش هم زیر ۱۰۰ است یا مثلاً در دوره قبل از ما ۴ سال خبری نیست پایین‌تر است میانگین تحقق هم حدود ۹۰ درصد است، میانگین تحقق ما حدود ۱۴۰ درصد است ما سال ۱۴۰۳ نسبت به سال ۱۴۰۲، ۱۱۰ درصد رشد بودجه‌مان یعنی اینطوری نیست که آن ۳۰ درصد برای سال همان ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ است، لذا اینجا یک افتخار ملی اتفاق افتاده و اتفاقاً مواردی هم که رفته کسر شده موارد برای فروش تراکم نیست چیزی به عنوان فروش تراکم نداریم در شهر بله گذشته بوده الان وجود ندارد ما اساسش را بردیم به سمت انضباط، اساسش را برده‌ایم به سمت مولدسازی، اساسش را برده‌ایم به سمت کار و تلاش و فعالیت. یک موقعی به مردم می‌گفتند مثلاً شما چقدر عوارض دارید، ما الان عوارض را قبض می‌کنیم می‌بریم درب منزل با احترام تحویل مردم می‌دهیم و می‌گوییم که عملکردمان چه بوده لذا ۶ برابر مردم دارند عوارضمان را بهتر پرداخت می‌کنند یا مسائل مختلفی که هست؛ لذا ما خود عوارض را هم امسال کاهش دادیم این موضوع اول لذا ما نه شهر فروشی داریم نه چیزی مثلاً اگر برج را شما به عنوان یک الگو بگیرید در ۱۰ سال قبل از ما شاید نزدیک به ۶۰ برج در سال می‌دادند ما عددمان یک عدد یک سوم یا یک چهارم این هم نیست این‌هایی که دارند بیرون تبلیغ می‌کنند برای خودشان تبلیغ می‌کنند فرصت نشده که ما بگوییم چه کار بزرگی در تهران ما انجام داده‌ایم.

دانش جعفری: من استنادم به مذاکرات شورای شهر است.

زاکانی: نه شورای شهر که خدا خیرشان بدهد شورای شهر که عزیز ما هستند خدا خیرشان بدهد پاسخ ما را هم لابد می‌شنیدید، بعد ناظر به اینکه فروش دارایی‌ها ما یک چیزی داریم تحت عنوان مولدسازی ما هر پروژه‌ای که می‌خواهیم انجام بدهیم کنارش مولدسازی می‌کنیم پول پروژه را از کنارش به دست بیاوریم معنی ندارد که من بروم یک تونلی بسازم ۳۰ همت کنارش نتوانم یک پروژه‌ای بزنم که این پروژه ۵۰ همت برای شهر درآمد نداشته باشد یک تونل ما داریم می‌زنیم ۹/۸ کیلومتر یک پروژه زیر پارک داریم در می‌آوریم پارک دست نمی‌خورد ۵۰ همت برمی‌گردد به شهر، کمی آدم عقلش را به کار بیندازد در شهر و شهرداری می‌تواند شهر را گلستان کند، بدون اینکه به مردم فشار بیاید گره از زندگی مردم باز کند ما الان یک آزادراه داریم می‌سازیم دو بزرگراه داریم می‌سازیم یک تونل در واقع تمام خطوط مترویمان را فعال کرده‌ایم ما الان ۴۰۰ همت فقط در حوزه مترو داریم توسعه خطوط را می‌دهیم پولش هم از خود خطوط به دست می‌آوریم این هم یک هنر دیگر است پولش هم از خودش به دست می‌آید ما احساس کردیم که شهر برای خودمان است فکر نکردیم که این شهر را آمده‌ایم سوارش شویم برای اینکه برویم یک جای بزرگتر یه کار بزرگتری کنیم از سر بیکاری نیامده‌ایم این هم نکته بعد ناظر بر حوزه واگذاری کار به مردم در خصوص بافت فرسوده هم ما پارسال ۲۸۰ درصد رشد داشته‌ایم. جناب آقای دانش جعفری شدیم الگو در کشور در بافت فرسوده هم ما صفر درصد عوارض می‌گیریم عوارض نمی‌گیریم مجانی است نکته دیگر ناظر بر حوزه پسماند هم الان تمام مسیرمان این است که مجموعه‌ها را ببریم به سمت اینکه بعد شرکت سهامی عام کنیم ببریم در بورس بدهیم به مردم. مردم را شریک کنیم راجع به پسماند هم ما ۱۵۴ تا مجموعه‌ای بود که معلوم نبود قرارداد بود تبدیل کردیم به ۱۴ تا قرارداد داریم می‌رویم به سمت اینکه واگذار کنیم به خود مجموعه مردم اینکه چقدر پول تملک مردم دست ما مانده ما همیشه سمت مردم هستیم یعنی اصلاً بنده حس نمی‌کنم که آن مردم و ما سمت مردم هستیم لذا در واقع متوجه بشوم جایی حق مردم است بنده محکم می‌ایستم و حق مردم را ادا می‌کنم ما از سال ۸۹ طلب پیمانکار‌ها را سال گذشته تسویه کردیم از سال ۸۹ مانده بود دیون بانکی برای دهه ۸۰ و ۹۰ بود چهار سال قبل از ما می‌گفتند که بروید از همان کسی که پول گرفته بگیرید ما گفتیم که هرکسی قبلاً کار کرده وظیفه ما است که باید جواب بدهیم ما اصلاً ادبیات شهرداری را عوض کردیم و این کار کار بزرگی بود نکته‌ای که است ناظر به موضوع افطاری هم نه این جز وظایف شهرداری است جز امور و خدمات شهرداری است راجع به افطاری که فرمودید جز نکاتی است که ما فعالیت‌های اجتماعی مان را در واقع مدل جدیدی از فناوری تعبیر رهبر معظم انقلاب بود که یک فناوری جدیدی در جهت شادی در جهت کار برای شهر حاصل شده به گروه‌های جهادی بیان کردند ما با همکاری گروه‌های جهادی این کار را می‌کنیم گروه‌های جهادی مردمی هستند میاندار هستند می‌آیند کمک می‌کنند، مثلاً راهپیمایی جشن غدیر را شهرداری است، ولی ۱۰ تا مجموعه دیگر هم هستند با مشارکت اجتماعی داریم کار داریم تلاش داریم و این‌ها کمک می‌کند به رشد و آگاهی و نشاط اجتماعی در شورای شهر هم سلایق مختلفی هستند که باید دید که حرف چیست و حق چیست.

سوال: متشکرم جناب آقای بحرینی بفرمایید؟

بحرینی: من سوال اصلی خودم را می‌خواهم بپرسم، اما قبلش از مباحثه جنابعالی و آقای دانش جعفری یک سوالی ایجاد شد این را به عنوان پیش سوال می‌پرسم جواب بدهید و بعد برویم سراغ سوال اصلی ببینید وقتی بودجه یک بنگاه یک شرکت یک شهر یک کشور چند سال متوالی درصد تحققش بیشتر از ۱۰۰ درصد است یک نشانه است بالاخره شما یک مرکز بودجه نویسی دارید دیگر کارشناسانی هستند شورای شهر بررسی می‌کند حالا یک سال استثنائاً به یک دلیلی درصد تحقق بیشتر است، اما وقتی این مزمن می‌شود، مستمراً این به نظرم حکایت از این دارد که اصلاً سند بودجه دقیق تهیه نمی‌شود و الا بودجه شما درآمدهایتان را پیش بینی می‌کنید دیگر وقتی بیش از پیش بینی شما محقق می‌شود معنایش این است که کم برآورد است کم برآوردی برای یک سال حالا قابل اغماز است، ولی این تبدیل می‌شود به یک پدیده مستمر آنقدر مستمر که جناب آقای زاکانی به عنوان افتخار مدیریتش مطرح می‌کند من به نظرم یک توضیحی می‌خواهد افکار عمومی روشن شود می‌خواهید این را بگویید که بحث‌ها قاطی نشود؟

زاکانی: ما همیشه حاج آقا بودجه‌ای که داده‌ایم در واقع همین بودجه‌ای است که محقق می‌شود، معمولاً.

بحرینی: آخه شما می‌فرمایید که ۱۳۰ درصد ۱۷۰ درصد.

زاکانی: علتش را می‌گویم، ما همیشه بودجه‌ای را که دادیم همین بودجه است شورای محترم کم می‌کنند مثلاً سال اول که ما آمدیم سال ۱۴۰۰ حدود ۱۲ و نیم همت را محقق کرده بودند شورای محترم ما برج ۶ آمدیم ۴۸.۹ زده بودند ۱۲ و نیمش را محقق کرده بودند شورا آمد کرد ۳۷ و ۷ به من می‌گفتند که شما ۳۰ تا را محقق ممکن است که نتوانید بکنید، ما ۳۷ و ۴۰۰ محقق کردیم ۹۹ درصد، سال دوم ما عددی که بردیم حدود ۷۰ تا بردیم شورا شورای محترم کم کرد.

بحرینی: من جوابم رو گرفتم پس در واقع توپ در زمین شورا است در زمین شما نیست.

زاکانی: شورا خیلی به ما محبت دارد یعنی توپ در زمین شورا، سال دوم ما در واقع خدمت شما عرض کنم حدود ۱۰۴ همت بردیم بعد شورای محترم کم کرد بعد دوباره الحاقیه ۱۰۴ تایی بردیم دوباره مصوب کرد امسال که الان ۱۶۹ تا شده عددی که من بردم ۱۸۰ تا بوده شورای محترم در واقع عددی که بردیم ۱۸۰ و خورده‌ای بود پایه‌اش به اضافه الحاقیه‌اش می‌شد ۲۰۳ تا شورای محترم دوباره کم کرد آورد پایین لذا از این جهت.

بحرینی: پس باید توقع داشته باشیم این هم باید تحقق بدهید؟

زاکانی: حتماً ما مشکل منبع مالی نداریم.

بحرینی: بسیار عالی پس برویم سراغ سوال اصلی که من از جنابعالی می‌خواهم بپرسم یکی از ایده‌هایی که منحصراً جناب عالی مطرح کردید در این دوره از انتخابات یک بحثی است که فکر می‌کنم دیروز هم در مناظره اشاره‌ای داشتید، البته من قبلاً در صحبت‌های شما نشنیدم شاید گفتید من متوجه نبودم و آن اینکه یارانه مردم را می‌خواهید پیوند بزنید به اعتبار طلا یک ایده جذابی است علی القاعده وقتی که مردم این را می‌شنوند حتماً بلافاصله در ذهنشان ضرب و تقسیم می‌کنند و تورمی که در طلا است این را لحاظ می‌کنند و اولین نتیجه‌گیری که هر کسی از شنیدن این ایده دارد این است که یارانه ما دیگر عدد ثابت نیست ببینید یارانه‌ای که در سال ۸۸ مقرر شد یعنی به ازای هر نفر ۴۵ هزار تومان حدود ۱۱ سال ثابت بود یارانه‌ای که سال ۹۸ بعد از گران شدن بنزین به خانوار‌ها اختصاص پیدا کرد از همان سال تا الان ثابت است البته رئیس جمهور شهید جناب آقای رئیسی یک مبلغی را علاوه بر آن تحت عنوان همین کارت‌های اعتباری این را اضافه کردند، ولی آنچه که در قانون صراحتاً می‌آید عدد همان عدد است فرقی نکرده خب وقتی شما این را به طلا پیوند می‌زنید قاعدتاً معنایش این است که این عدد دیگر ثابت نیست این عدد با طلا رشد می‌کند من برای اینکه کاملاً سوال روشن شود و پاسخ صریح شما را بشنویم عرض می‌کنم بالاخره سناریو‌هایی که اینجا محتمل است خیلی متعدد نیست قطعاً شما طلا که نمی‌خواهید بدهید اصلاً می‌فرمایید اعتبار طلا من با یک مثال، ببینید سال ۹۸ که یارانه‌ها زیاد شد برای بعضی از دهک‌ها ۳۰۰ هزار تومان و بعضی از دهک‌ها ۴۰۰ هزار تومان یک خانوار دونفره که ۳۰۰ هزار تومان بهش یارانه تعلق می‌گرفت مجموعا ۶۰۰ هزار تومان یارانه‌اش بود ۶۰۰ هزار تومان در آن سال معادل یک گرم طلا بود یک گرم طلای ۱۸ عیار حدوداً ۶۰۰ هزار تومان بود پس این خانواده سال ۹۸ یا اول ۹۹ یک گرم طلا یارانه داشتند اگر الان هم بخواهد یک گرم طلا یارانه داشته باشد یعنی بالغ بر ۳ میلیون شما باید به این یارانه بدهید من تازه مثال ۳۰۰ هزار تومنی را زدم بخش قابل توجهی ۴۰۰ هزار تومان است یک ضرب و تقسیم ساده بفرمایید مبلغی که از این ناحیه به دولت تحمیل خواهد شد تقریباً کل بودجه جاری دولت را مستهلک می‌کند این با عدد و رقم‌های فعلی است که من عرض می‌کنم من به نظرم این سناریو نباید در ذهن شما باشد، چون اگر این باشد که علی القاعده اجرایی شدنش خیلی سخت است یک سناریوی دومی باقی می‌ماند که یک جمله امشب گفتید آن سناریو رو سد کردید فرمودید بدون افزایش قیمت حامل‌های انرژی اگر این را بهش ملتزم هستید آن وقت باید ببینیم که این یک گرم طلا را که الان عرض کردم بالای ۳ میلیون است بالاخره اقتصاد ما تورمی است ممکن است سال دیگر ۳ و ۵۰۰ باشد ۳ و ۸۰۰ باشد بالاخره اگر ببینید سری قبل که یارانه‌ها زیاد شد از محل افزایش قیمت حامل‌ها بود جناب عالی صراحتاً فرمودید حامل‌ها را نمی‌خواهید گران بکنید این سوال سوال جدی است یا باید از محل بودجه بدهید که این قطعاً امکان ندارد یا از محل افزایش حامل‌ها که آن هم خود شما بهتر می‌دانید که ملاحظات اجتماعی‌اش آنقدر زیاد است که حداقل بعید می‌دانم در کوتاه مدت دولتی خودش را متعهد به این کار بکند یک توضیحی در این زمینه بفرمایید ذهن ما کامل روشن شود؟

زاکانی: این از بودجه داده نمی‌شود، ربطی به بودجه ندارد، معادله اینطوری حساب می‌شود که اولاً حامل‌ها گران نمی‌شود، چون هر عددی که به حامل‌ها اضافه شود بین ۵ تا ۲۵ درصد آثار سو دارد در حوزه اقتصاد ما به حامل‌ها دست نمی‌زنیم حتی ۳۰۰۰ تومان هم می‌کنیم ۱۵۰۰ تومان و عدد می‌شود ۱۵۰۰ تومان ثابت نکته‌ای که دارد این است که ما میزان مصرف خانوار را امروز در حوزه بنزین گاز و برق در نظر می‌گیریم و این رو عرضه می‌کنیم به یک معادله‌ای در حوزه آلایندگی مثلاً بنزین ۸ گاز ۳ برق ۱ و این‌ها را تجمیع می‌کنیم یک عدد کلانی برای کل خانواده در کشور به دست می‌آید بعد این را تقسیم می‌کنیم بین خانوار کل کشور با احتساب اینکه به محیط گرمسیری و سردسیری یک عنایت خاصی داشته باشیم اجحاف نشود در حقشان بد می‌گوییم در سال شما ۷۲۰۰ واحد می‌توانید مصرف کنید، مثلاً اگر تقسیم بر ۸ کنید می‌تواند میزان بنزین سالانه‌شان را به دست بیاورد به ازای هر یک نفر بعد خانوار هم ضریب می‌گیرد الان بعد خانوار در کشور ۳. سه دهم است ضریب می‌گیرد در تهران ۲/۹ است ضریب می‌گیرد میزان مصرفی که این انجام می‌دهد تا آن ۷۲۰۰ واحد در حقیقت یارانه‌ها قیمت‌ها برای همه ثابت است از آنکه افزایش پیدا می‌کند باید افزایش یافته‌اش را برود از کی بگیرد از کسی که مصرف نکرده و در واقع در یک بازار مبادله‌ای قیمت‌ها معلوم می‌شود مردم می‌شوند صاحب اقتصاد کشور، نکته دوم دولت آن را نصف قیمت بازار جهانی می‌خرد خود دولت می‌خرد و کسی هم اگر فراتر از آن بخواهد مصرف کند در بازار مبادله‌ای باید برود از دیگران بخرد یا باید بیاید از دولت به اقتضای قیمت گذاری که دولت می‌کند این را دریابد که یک عدد ۵۰۰۰ تومان است در آنکه دولت می‌خرد واحد آن عدد ۲۵۰۰ تومان است هر ۱۲۰۰ واحد هم یک گرم طلا می‌شود دولت اینجا مداخله نمی‌کند دولت خودش را می‌کشد می‌آورد عقب مردم را صاحب اقتصاد می‌کند مردم که در این اقتصاد مشارکت کردند هرچه صرفه‌جویی کنند به نفعشان است برایشان می‌شود سرمایه آن هم سرمایه دور از تحمیل تورم ما در سال اول این معادله اگر برگزار شود و دقت صورت بگیرد می‌تواند از طریق صرفه‌جویی که ما در واردات داریم انجام می‌دهیم الان ما ۶ میلیارد دلار برای واردات گذاشته‌ایم از طریق یارانه‌ای که ناعادلانه دارد در کشور توزیع می‌شود بی‌محابا دارد توزیع می‌شود دهک اول جامعه ۱۱۰ تا ۱۲۰ درصد سود می‌کنند دهک دهم ۴ درصد تمام معادلاتش را درآورده‌ایم قیمت‌هایش را درآورده‌ایم همه کارهایش شده این هیچ نسبتی با پول دولت ندارد دولت پایش را دارد از اقتصاد می‌کشد می‌آورد عقب این بستر را دارد با هوشمندسازی و فناوری تحویل مردم می‌دهد معلومه کی در کشور کجای کار قرار گرفته چقدر دارد مصرف می‌کند از این کیک بزرگ یارانه چقدر می‌تواند سهیم باشد سال به سال هم پایان سال محاسبه می‌شود بسته سال بعدش از مصرف سال قبلش گرفته می‌شود اینجوری نیست که دولت تعهد دائم داشته باشد این کمک می‌کند لذا این بسته‌اش یک بسته آماده‌ای است و امکانی را فراهم می‌کند که ما بتوانیم در آینده اقتصاد کشور را از این طریق نجات بدهیم قاچاق را ریشه کن کنیم شرایط مختلف کشور را ثبات ببخشیم و بتوانیم مردم را شریک کنیم در اقتصاد و خود مردم با فکر اقتصادی خودشان بتوانند صرفه‌جویی کنند سود بیشتر ببرند اساس کشور را به سمت صرفه‌جویی ببریم از سمت سوخت فسیلی ببریم به سمت سوخت‌های پاک و برقی یک واحد حوزه برقی کسی مصرف می‌کند با سوخت فسیلی ۸ برابر آن محاسبه می‌شود لذا کشور به سمت پیشرفت و آبادانی خواهد رفت.
بحرینی: ضمن اینکه تشکر می‌کنم به خاطر این طراحی و واقعاً کشور نیاز به این گونه مهندسی‌ها دارد اصلش را الان من نکته‌ای ندارم آقای شریعتی هم می‌دانم که در این زمینه سال‌هاست که دارد کار می‌کند و امیدوارم بالاخره به یک طرح خوبی در مجموع برسید من برای اینکه فهمم کامل شود این سوال را بپرسم ببینید فرض کنید که من یک خانواده پنج نفره هستم به ازای هر نفر ۷۲۰۰ واحد از همین ۳۶ هزار واحد خانواده من در سال می‌توانیم مصرف کنیم ۳۶ هزار واحد با توجه به اینکه هر ۹۰۰۰ واحد هم یک گرم طلا است معادل یک گرم هر ۱۲۰۰ واحد یعنی معادل ۳۰ گرم طلا است حالا سوال این است اصلاً این معادل طلا را بگذاریم کنار اگر من به جای ۳۶۰۰۰ واحد مثلاً ۵۰ هزار واحد مصرف کردم به هر دلیلی فرض کنید سراغ سوخت پاک نرفتم یا مصرفم بهینه نیست الان در طرح شما آن ۱۴ هزار واحد اضافی را من دیگر با قیمت مثلاً ۱۵۰۰ تومانی نمی‌خرم با یک قیمت بالاتری می‌خرم حالا یا در آن بازار از خانوار‌های کم مصرف یا مستقیماً از دولت برداشتم درست است؟

زاکانی: بله.

بحرینی: پس یک جور تغییر قیمت را شما پیش بینی کرده‌اید منتها از یک حدی به بالا؟

زاکانی: بله نگاه کنید این کل مردم ۹۵ درصد مردم سود می‌کنند بله ۵ درصد دوست دارد اسکناس را آتیش بزند و خودش را با اسکناس گرم کند.

دانش جعفری: وضع تولید کننده را هم بگویید؟

زاکانی: نه نه اصلاً الان سمت تولید نمی‌رویم.

دانش جعفری: یعنی تولید‌کنندگان چه می‌شوند؟

زاکانی: تولید به همین منوال ما خدمت ارائه می‌کنیم در واقع تولید را کمک می‌کنیم به سمت اصلاح نحوه مصرف و رفتن به سمت سوخت‌های پاک و بهتر و ایجاد ثبات، چون تولید واقعاً الان در بند انرژی است کشاورزی ما دارد نابود می‌شود به خاطر قطعی برق یا کارخانه ما آمده طرف دارد با ما صحبت می‌کند و می‌گوید من دارم همین که کوره‌ام را خاموش می‌کنم روشن می‌کنم چندین ۱۰ برابر من ضرر می‌کنم، لذا تولید نه ما همه چی به نفع تولید در کشور می‌شود ما به سمت تولید خواهیم رفت.

آل اسحاق: آقای زاکانی یکی از حوزه‌ها که بیشتر آقای شریعتی مسلط‌تر از من هستند، حوزه نفت و گاز است حوزه نفت و گاز ما در گاز دومین کشور هستیم، از نظر ذخیره نفت چهارمی هستیم، و ۷۰ سال هم است که سابقه نفتکش بودن داریم، ولی الان وضعیت به گونه‌ای است که برای دور جدید ریاست جمهوری یکی از اساسی‌ترین چالش‌ها که به زودی گرفتارش خواهد شد مسئله فرآورده‌ها است گاز است بنزین است گازوئیل است و گرفتاری‌هایی که مردم در زمستان و تابستان و تولید این مسئله را با توجه به سابقه این‌ها شما می‌خواهید چه جوری حلش کنید آیا این قابل حل است یا نه این سوال اول و سوال دوم شما یکی از آن چهار حوزه که فرمودید مشارکت مردم در ایجاد حاکمیت در اقتصاد است آیا این حوزه نفت و گاز جزو آن حوزه‌هایی است که مردم می‌توانند آنجا دخالت کنند یعنی مردمی کردن اقتصاد در این حوزه هم معنا دارد یا فرض کنید که استدلال بر این باشد، چون این جزو انفال است در مالکیت مردم نمی‌توانند فقط در مدیریت و پیمانکاری است این یک سوال چگونه می‌خواهید مردم را در حوزه نفت و گاز در اقتصاد دخالت بدهید به عنوان یک مثال آیا ممکن است که شما یک شرکت‌های بهره‌برداری گازی را اجازه بدهید که تاسیس شود مردمی و بهره‌برداری از گاز مدیریت گاز را به مردم واگذار کنید این آیا شدنی است می‌شود یا نمی‌شود؟

زاکانی: ما هم تکلیف قانونی داریم هم این بسته‌ای که ما داریم ما حدود ۱۳ تا ۱۴ بسته اصلاحی برای کشورداری برای رفاه خانوار حوزه سلامت معیشت اشتغال آموزش مسکن یک بسته است حوزه در واقع توزیع یارانه‌های عادلانه انرژی را توضیح داده‌ام یک بسته است که حالا منتشرش می‌کنیم حدود ۱۳، ۱۴ بسته است ما نمی‌توانیم معطل بمانیم در کشور مردم را باید بیاوریم ما باید به مردم تکیه کنیم.

اولاً ماده ۱۵ قانون برنامه ما را تکلیف کرده که ما برویم به سمت مشارکت مردمی و بتوانیم از طریق شرکت‌ها چه شرکت‌هایی که توان دارند و چه شرکت‌های سهامی عام که اساساً مردم با پول خودشان در بورس بتوانند بیایند ما یاد گرفته‌ایم مردم را در بورس ببریم صنایعی را به مردم بدهیم که خودمان ازش متضرر داریم می‌شویم بدهیم به مردم برای اینکه مردم ضرر کنند دولت خدمت طرف مردم است در بازار اولیه و در مجموعه‌ها توجه می‌کند و بسته‌هایی را می‌آورد که بتواند مردم هم خودشان صاحب امکان شوند و هم اداره امکان را به دست بیاورند.

آل اسحاق: حتی در حوزه نفت و گاز؟

زاکانی: بله نگاه کنید شما الان دارید در حوزه نفت و گاز مشارکت خارجی می‌گیرید درست است چطور نمی‌توانیم ما اینجا مشارکت مردمی بگیریم با شیوه‌های نوین و مردم را ثروتمند کنیم مردم ما به دنبال ثروتمند کردن شما هستیم و این کاملا شدنی است و حکم قانونی است. 

سوال: آقای دانش جعفری بفرمایید؟

دانش جعفری: آقای زاکانی صبح من داشتم در خیابان‌ها می‌رفتم چند تا از این تابلو‌های شما را که تبلیغاتی بود دیدم یک عبارتی نوشته بود و امضای شما را هم آنجا هک کرده خلاصه آن این بود که من حقوق مردم را از گردن کلفت‌ها می‌گیرم این یعنی چی این را برای ما یکم بگویید حقوق مردم که شما می‌خواهید بگیرید چیست آن گردن کلفت‌ها کی هستند در این ۱۳ میلیارد دلار خرید هم از چین من تحقیق کردم دیدم که در واقع این خرید است و خرید هم در رابطه با واگن‌های مترو و اتوبوس در حالی که ما الان در ایران مپنا را داریم که واگن می‌سازد و خیلی هم کیفیتش خوب است و عرض شود اتوبوس هم که تا دلتان بخواهد اتوبوس‌های داخلی است، چرا شما این را در چرخه داخلی نمی‌اندازید شما که می‌گویید که من می‌خواهم خلق ثروت و توزیع عادلانه را در داخل کنم نکته دیگر در برنامه‌تان می‌گویید که جلوگیری از خام فروشی ببینید خودمانی صحبت کنیم اگر شما بخواهید خام فروشی نکنید مثلاً نفت را قاعده‌اش این است که تبدیل کنید به فرآورده آیا ما پول سرمایه‌گذاری داریم برای تبدیل نفت تولیدی به فرآورده بعضی از کشور‌ها مثل اندونزی این کار را کردند، اما منابع مالی را هم تهیه کردند ما چه جوری می‌توانیم این کار را کنیم؟

زاکانی: اولاً تابلو‌ها را من بگویم ما تابلو‌ها را تقسیم کرده‌ایم بین همه نامزد‌های ششگانه قرعه کشی هم شده و به همه تحویل داده‌ایم و هر کسی می‌توانست در تابلوی خودش هرچی که هست بزند این نکته یکی از نکاتی بوده که زده‌ام گردن کلفت‌ها در تخصص بنده است شاید در کشور نداشته باشید متخصص‌تر از من که سراغ گردن کلفت‌ها رفته ندارید اصلاً یعنی چی یعنی وزیر اطلاعات خاطی را من رفتم یقه‌اش را گرفتم سال ۸۳ جنابعالی هم بودید وزیر اطلاعات آمد در صحن مجلس البته آن موقع شما تشریف بردید برای وزارتخانه آمد در صحن مجلس نه آن موقع بودید شما آمد در صحن مجلس و محکوم شد برای اولین و آخرین بار در تاریخ یا رفتم سراغ دادستان تهران موقعی که خطا کرد رفتم سراغ وزیر نفت موقعی که خطا کرد یعنی نگذاشتم کسی در حاشیه بماند ضعیف کشی شود بعد مثلاً در واقع نظام ما نظام پاکی است در نظام پاک الحمدلله این سه قوه دارند پاک کار می‌کنند هر کسی خطا کرد برای خودش ممکن است یک حاشیه‌ای درست کند بنده تخصصم این است که نگذارم کسی خطا کند اگر خطا کرد یقه‌اش را بگیرم بیاورمش وسط صحنه برادر رئیس جمهور دوتا معاون رئیس جمهور معاون اول رئیس جمهور دو تا معاون اول رئیس جمهور رفتم سراغشان برادرانشان را رفتم سراغشان لذا یک تخصص خاصی از این گردن کلفتی تخصص خاصی است.

دانش جعفری: به عنوان شهردار؟

زاکانی: نه به عنوان نماینده مجلس به عنوان شخص خودم یک موقعی من نماینده نبودم روی یک موضوعی دست گذاشتم ۹۶۰ میلیون دلار بود یعنی یک میلیارد دلار یکی از دستگاه‌ها داشت تعرض می‌کرد بنده زنگ زدم به معاون آن دستگاه گفتم که فلان مدیرتان دارد تعرض می‌کند گفت می‌گویم که بیاید پیشت اومد پیش من توضیح داد گفتم من سند دستم دارم، چون سند دستم دارم که خطا دارید می‌کنید گفت به ما اعتماد کن گفتم من به هیچکس اعتماد نمی‌کنم به چشمم هم اعتماد نمی‌کنم، چون دیدم چطوری خیانت حق مردم می‌کنند یک عده بعد آن موقع من کاره‌ای نبودم یک هیئت علمی بودم در دانشگاه گفت که اصلاً تو چه کاره‌ای که با این ادبیات با من صحبت می‌کنی گفتم آن موقع که من نماینده مجلس بودم نماینده مردم بودم وزیرتان را آوردم و محکومش کردم تهدید کردید زورتان نرسید همه این‌ها است قبلاً هم گفتم امروز خود مردمم ریشه شما‌ها را می‌کنم اگر رئیس جمهور بشم که دیگر نمی‌گذارم کسی حق مردم را تضییع کند این آن چیزی است که آقا سال ۱۳۸۰ از ما خواسته، ولی مسئولین سران سه قوه متاسفانه همین الان یک نمونه‌اش ماده ۲۰ رفع موانع تولید به دولت گفته ظرف شش ماه برو چه کار کن سال ۹۴ برج ۲ برو این‌هایی که رفته‌اند در دهه ۸۰ پول گرفتند ارز گرفته‌اند این را برگردان ۶ ماهه بردار و آیین نامه بنویس دولت هنر کرده در دولت آقای روحانی سه ماهه آیین نامه نوشته دست آقای روحانی درد نکند تا امروز کسی یک دلار برگردانده مردم عزیز ما ۵۵ نفر این‌ها را بررسی کرده‌ایم حداقل ۵۰ میلیون دلار گرفته بودند ۵۰ میلیون به بالا ببینید چقدر می‌شود بعد دقت کردیم چقدر می‌شود بیش از ۲ میلیارد دلار ۲ میلیارد و۲۵۰ میلیون دلار پول کمی است با ارز ۱۲۲۶ تومانی گرفتند حالا نمی‌خواهند برگردانند بعد نگاه کردیم مردم عزیز ۴۴ تاشون هم یارانه بگیر هستند بیچاره‌ها، ۴۴ تا از این بدبخت‌ها دارند یارانه می‌گیرند گردن کلفت یعنی این میری یقه‌اش را می‌گیری می‌گی پول مردم را بده نه به ارز ۱۲۲۶ تومانی نه امروز به ارز امروز تسویه کن پول مردم را قرار نیست در این کشور یک عده از مال مردم بشوند صاحب در برج عاج بنشینند یک عده بیایند بله دیگران ممکن است حرفش را بزنند بنده تخصصم مبارزه با فساد آن هم از جنس مبارزه با گردن کلفت‌ها است با یک گردن کلفت برخورد کنی دیگران حساب کارشان را می‌کنند یک نکته دیگر هم فرمودید پترو پالایشگاه‌ها پول مردم الان خیلی از مردم به ما مراجعه کردند می‌گویند ما حاضریم سرمایه‌گذاری کنیم دولت نمی‌گذارد ما سرمایه‌گذاری کنیم ما اگر در واقع به مردم مراجعه کنیم الان در قانون حمایت از صنایع پایین دستی می‌گویند باید ما ۳۰ درصد از طریق بورس تامین کنیم بورس یعنی مردم بورس غیر دستوری البته یعنی مردم می‌شود آدم بی تخصص گذاشت و بعد هم دستور داد و بعد هم همان نکته‌ای که من راجع به چین هم توضیح بدهم اصلاً راجع به چین این چیزی نیست که فرمایش فرمودید اطلاعات نادرست است، راجع به چین بسته در واقع حمل و نقل عمومی‌اش یک میلیون و ۶۷۰ میلیون یورو است یک میلیارد و ۶۷۰ میلیون یورو است.

دانش جعفری: بسته خرید است دیگر؟

زاکانی: بله ۲۵۰۰ تا اتوبوس از ۱۰ هزار تا ون است ۲۷۵۰۰ تا تاکسی است همه هم برقی است کنار آن ما از داخل کشور آمده‌ایم ۳۲۵۵ تا اتوبوس خریده‌ایم ۵۰۰ تا را پول گرفتن نداده‌اند ما ۲۷۵۵ تا قرارداد بسته‌ایم داریم از داخل می‌خریم ما داخل را رفته‌ایم خریده‌ایم خارج از کشور نگفتیم که مردم گرو داخل گفت یک سال دیگر تحویل می‌دهم ما رفته‌ایم هم بیاریم هم ارزان‌تر پول هم که فرمودید یوزانس است فاینانس نیست یوزانس سه ساله است با نرخ ۴ و ۹.

دانش جعفری: یعنی خرید نسیه؟

زاکانی: بله اصلاً یک جهشی در کشور است نکته بعدش هم این است که آن مکلف شده بیاید در داخل کشور ما سرمایه‌گذاری کند و شریک ما شود ایران را بکند هاب منطقه از داخل هم هرچه بوده خریده‌ایم راجع به واگن هم اینکه فرمودید واقعاً مقوله‌اش خارج از این‌ها است واگن هم در واقع ما خودمان شریک مپنا هستیم دیگر واگن سازی تهران خودش شریک مپنا است و واگن ملی.

دانش جعفری: شما گفتید من کار‌ها را واگذار می‌کنم به دولت محلی در قانون اساسی و قوانین دولت محلی نداریم یعنی چی؟

زاکانی: بله کاملا داریم اصل صد قانون اساسی مدیریت محلی است مدیریت محلی.

دانش جعفری: مدیریت محلی با دولت محلی.

زاکانی: اینکه لفظ است، اصل صد قانون اساسی می‌گوید که شورا‌ها و شهرداری‌ها بیایند، راجع به عمران، آبادانی، فرهنگ و سلامت و اقتصاد و رفاه کار را دست بگیرند یک چنین اتفاقی نیفتاده در کشور یک انقلابی در حوزه مدیریت کشور است کاری که ما سه سال است که با شهید آیت‌الله رئیسی تجربه کرده‌ایم و آثارش هم آثار پربرکتی است.

بحرینی: من نگران شدم شما در جلسه هیئت دولت هم یک نفره بروید وزرا را به کار نگیرید؟

زاکانی: اتفاقاً این فکر فکر همه ما است.

بحرینی: من سوالم را سریع می‌گویم، چون دیگر جلسه هم طولانی شده مردم هم احتمالاً خسته شدن؟

زاکانی: نه مردم لذت دارند می‌برند.

بحرینی: شما جواب را بالاخره وقتتان زیاد نیست من نمی‌توانم سوال خیلی تفصیلی بپرسم در صحبت‌های شما باز من دو نکته دیدم در ذهنم نتوانستم این‌ها را با هم جمع کنم احتمال می‌دهم برای مردم هم این سوال ایجاد شده باشد در حوزه ارز شما دو تا گزاره دو جمله دارید، یک جمله‌تان این است فرمودید که من ارز را با محوریت تشکل‌ها به زنجیره تولید اختصاص خواهم داد مشخص می‌کنیم هر کسی چه میزان ارز دریافت کرده برای چه کاری پس اینجا ادبیات شما ادبیات تخصیص ارز است می‌خواهید بنشینید در یک موضعی که تعیین کنید به چه کسی چه میزان ارز داده می‌شود به محض اینکه شما صحبت از تخصیص ارز می‌کنید معنایش این است که آن کسی که بهش تخصیص نمی‌دهید باید برود یک جای دیگر بالاخره از یک بازاری فراهم کند یا آن کسی که شما به میزان نیازش بهش تخصیص نمی‌دهید این را داشته باشید دقیقاً یک جای دیگر هم فرموده‌اید که قیمت ارز دستوری تعیین نمی‌شود ببینید در ادبیات مالی بین‌الملل اصلاً این دو گزاره قابل جمع نیست از یک طرف ما ارز را تخصیص بدهیم یعنی دستوری میزان تعیین کنیم از آن طرف بگوییم دستوری قیمت تعیین نمی‌کنیم اگر دستوری قیمت تعیین نکردید، سهمیه معنا ندارد، چون یک قیمتی در بازار متولد می‌شود هر کس می‌تواند می‌خرد این دوتا با هم نمی‌خواند الان برای من روشن نیست که سیاست ارزی جناب آقای زاکانی در دولت چهاردهم چه خواهد بود؟

زاکانی: نگاه کنید ما در تولید زنجیره از تامین، تولید، فراوری، مصرف یا صادرات شکل می‌گیرد درست است ما ارز را به این فرایند می‌دهیم نه به فرد الان ارز را می‌دهند به تامین کننده تامین کننده می‌رود بعضاً هم بیش اظهاری می‌کند شرکت‌های خودش را در خارج از کشور ثبت کرده سه تا کلاه سر مسئولین کشور می‌گذارد بعد هم نهاده‌هایی که می‌آورد دست تولید کننده می‌رسد یا نمی‌رسد ما از طریق ایجاد زنجیره تولید از ابتدا تا انتها می‌گوییم که مثلاً در حوزه مرغ از ابتدا تا انتها این زنجیره تولید این تولیدگر‌های خرد با هم جمع شوند یک زنجیره تولید درست کنند ما می‌گوییم که از شما چقدر گوشت مرغ انتظار داریم ما به ازایش به شما چقدر ارز می‌دهیم در واقع نهاده وارد کنید صفر تا صدش دست خودتان مدیریتش با خودتان باشد مدیریت با مردم باشد ما می‌خواهیم دولت را از توی کفش مردم در بیاوریم از کفش اقتصاد در بیاوریم اصلاحات اساسی ما داریم می‌کنیم به لطف و عنایت امام زمان علیه سلام این‌ها همه احکام قانون است و دقت است ما وقتی برای دامداران و کشاورزان این را گفتیم بال درآوردند همین هفته پیش چقدر دعا می‌کردند نجاتمان دادید نجات پیدا می‌کنیم از این.

بحرینی:قیمت ثابت می‌دهید بهشون؟

زاکانی: بله آن بخش دوم فرمایشتان همه حرف من نیست، بنده عرض کردم من ارز را دستوری نمی‌کنم و دستوری می‌کنم معنیش چیست معنیش این است که ارز را به دست بازار نمی‌دهم که هرچی تعیین کرد دنبالش بدوم ارز را چند قسمت و چند نرخی نمی‌کنم غلط است می‌گردم می‌گویم که عنصر کارشناس بنشین ارز چه قیمتی باشد که برای تولید کننده مصرف کننده و صادر کننده و وارد کننده صرف داشته باشد این حرف خیلی معنادار است مکانیزم‌هایش را در بیاورید ببینید که ارز چقدر می‌صرفد ارز ۲۰ تومان باشد می‌صرفد یا ۴۰ تومان باشد می‌صرفد یا ۵۰ تومان باشد می‌صرفد چقدر باشد می‌صرفد از نظر کارشناسی وقتی درآمد ارز ۲۵ تومان و این حباب تا ۶۰ تومان ما را دارند دنبال ارز می‌کشند شما می‌آیید دولت وظیفه‌اش این می‌شود عمده ارز دست دولت است مصرف کننده‌اش هم دولت است دولت می‌آید سر یک نقطه‌ای می‌ایستد و می‌گوید که این نقطه درستی است اقتصادم را شرطی نمی‌کنم به ارز که همینجوری نوسان ارز باشد بدوم دنبال ارز نه دولت اقتدار دارد حالا من این را کاملاً توضیح می‌دهم می‌خواهم بگویم که یک موقع است که ما کار را دست مردم می‌دهیم می‌گوییم ما کار را دست مردم می‌دهیم یک موقع نه برای اقتضائات حمایت از مردم داری میاییم در زنجیره می‌دهیم یک موقع است که می‌گوییم که چیست می‌گوییم که چقدر داده‌ایم و چقدر ازتون گوشت می‌گیریم ما سال گذشته خرید قراردادی کردیم.

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *