پولدارها، پولدارتر میشوند و فقیرها، فقیرتر/ معرفی کامل دهکهای اقتصادی در آمریکا + نمودار
خبرگزاری میزان - علیرضا حسینمردی - شکاف بین دهکهای اقتصادی آمریکا و روند افزایش حقوقها برای نیمه کمدرآمدتر، قدرت خرید ۲۰۰ میلیون نفر در ایالات متحده را روز به روز کاهش میدهد؛ اگر اقشار کمدرآمد شغل خود را از دست دهند، پسانداز آنها کفاف هزینههای ماه آتی را نمیدهد. از طرفی درآمد ثروتمندان، از نرخ تورم بیشتر بوده و در نتیجه پولدارها، پولدارتر میشوند و فقیرها، فقیرتر.
معرفی دهکهای اقتصادی مختلف در آمریکا
دهکهای اقتصادی در آمریکا بر اساس «۵۰ درصد بالا»، «۱۰ درصد بالا»، «۵ درصد بالا»، «۱ درصد بالا»، «۰.۱ درصد بالا» و «۰.۰۱ درصد بالا» و «بیلیونرها» تقسیم میشوند. بهعنوان مثال «۰.۱ درصد بالا» برای افرادی بهکار میرود که درآمد یا دارایی آنها جزو ۰.۱ درصد بالای جامعه است و «۵۰ درصد پایین» یعنی افرادی که درآمد یا دارایی آنها جزو ۵۰ درصد پایین جامعه است.
حداقل درآمد سالانه برای «۵۰ درصد بالا» در جامعه آمریکا
برای اینکه یک فرد در این دهک قرار گیرد، باید سالانه حدوداً بیش از ۶۰ هزار دلار درآمد داشته باشد. کسب این مقدار از درآمد برای اکثر کسانی که دارای شغل مرتبط با رشته تحصیلات دانشگاهی خود هستند، بسیار راحت است. اغلب افرادی که حتی مدرک دانشگاهی ندارند، اما تخصصهای فنی نظیر جوشکاری، نجاری، اورژانس، اپراتور ماشینآلات و ... دارند، در این دهک قرار میگیرند.
افرادی که شغل تمام وقت (استاندارد هفتهای ۴۵ ساعت) داشته و کمتر از ۵۰ هزار دلار در سال درآمد دارند در گروه «۵۰ درصد پایین» قرار میگیرند. این افراد عموما در شغلهایی فعالیت میکنند که نیاز به هیچ تخصصی ندارد؛ نظیر کارکنان فستفود، فروشگاههای زنجیرهای و غیره. با وجود اینکه هر ایالتی در آمریکا، قوانین مالیاتی و حداقل حقوق خود را دارد، اما این افراد بهصورت میانگین حداقل ۲۵ هزار دلار در سال درآمد دارند. کارکنان تماموقت در شهرهای بزرگ و پرهزینه، حداقل ۳۲ هزار دلار در سال درآمد دارند.
حداقل درآمد سالانه برای «۱۰ درصد بالا» در جامعه آمریکا
برای اینکه یک فرد در این دهک قرار گیرد، باید سالانه بیش از ۱۳۵ هزار دلار در سال درآمد داشته باشد. شغلهای متعددی پتانسیل رسیدن به این عدد را دارد. اغلب پزشکان و متخصصان دارای مدارک کارشناسی ارشد و بالاتر، بهراحتی به این میزان از درآمد میرسند.
برای اینکه یک خانوار آمریکایی جز «۱۰ درصد بالا» قرار گیرد، باید سالانه ۱۹۱ هزار دلار درآمد داشته باشد.
حداقل درآمد سالانه برای «۵ درصد بالا» در جامعه آمریکا
برای اینکه یک فرد در این دهک قرار گیرد، باید سالانه بیش از ۳۳۵ هزار دلار درآمد داشته باشد. این عدد نسبت به سال گذشته، نوزده هزار دلار افزایش داشته است. عموم افراد حاضر در این دهک، سالها سابقه موفق در بیزینس داشته و عموماً در سمتهای مدیریتی حضور دارند.
حداقل درآمد سالانه برای «۱ درصد بالا» در جامعه آمریکا
برای اینکه یک فرد در این دهک قرار گیرد، باید سالانه بیش از ۸۱۹ هزار دلار درآمد داشته باشد. این دهک اقتصادی تا بیست سال پیش، نماد سرمایهداری و قدرت بود؛ اما وقتی کنترل بازار در اختیار ابرکمپانیها قرار گرفت، دهکهای خاصتری معرفی شدهاند. امررزه قرار گرفتن در این دهک با ظهور صنعت اینفلوئنسری به ویژه برای زنان آنقدرها نیز دور از دسترس نیست.
حداقل درآمد سالانه برای «۰.۱ درصد بالا» در جامعه آمریکا
برای اینکه یک فرد در این دهک قرار گیرد، باید سالانه بیش از ۳.۳ میلیون دلار درآمد داشته باشد. از این دهک برای مقایسه «نابرابری درآمدها» در آمارهای مختلف استفاده میشود؛ اما مسئله اینجاست که حدود یک درصد بالایی این دهک، به اصطلاح سلاطین صنایع هستند و نقش اساسی در سیاستهای کلان ایفا میکنند.
حداقل درآمد سالانه برای «۰.۰۱ درصد بالا» در جامعه آمریکا
حداقل درآمد برای این دهک آخرین بار در سال ۲۰۱۷، صرفاً در سطح ایالتی گزارش شده بود؛ اما با توجه به اینکه جهش تورم و افزایش هزینهها مستقیماً به سود این گروه است، میتوان حدس زد که حداقل درآمد برای «۰.۰۱ درصد بالا»، بیش از ۳۰ میلیون دلار در سال است. با توجه به اینکه شاید کمتر از بیست هزار نفر در ایالات متحده در لیگ «۰.۰۱ درصد بالا» قرار گیرند، این گروه، قدرت بسیاری در جریانات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارد.
مسئلهای که در این دهک و دهکهای ثروتمند مشترک است، این است که آنها نهایت تلاش خود را میکنند تا در وهله اول، حداکثر درآمد و ثروتاندوزی را داشته و در وهله دوم، کمترین دستمزد و حقوق را به «۵۰ درصد پایین» بپردازند. علاوه بر این، جمهوریخواهان دهکهای بالا، تمام تلاش خود را میکنند تا بودجه دولتی اختصاصیافته به نظام درمانی، آموزش و پرورش، بازنشستگی و ... را کاهش دهند.
دهک بیلیونرهای آمریکایی
۸۱۳ بیلیونر در حال حاضر در آمریکا زندگی میکنند. ایالت دموکرات کالیفرنیا، بیشترین سهم از بیلیونرها را دارد؛ نیویورک، فلوریدا و تگزاس در رتبههای بعدی قرار داشته و در مجموع بیشتر از نصف این افراد، در این چهار ایالت زندگی میکنند. این هشتصد نفر در مجموع ۵.۵۲۹ تریلیون دلار سرمایه دارند که از سرمایه کل «۱۵۰ میلیون نفر پایین» در ایالات متحده بیشتر است.
بهطور میانگین هر بیلیونر، به اندازه ۲۷۷ هزار نفر در «۵۰ درصد پایین» سرمایه دارد. این افراد درشتترین چکها را برای نمایندگان دو حزب در رقابتهای انتخاباتی میکشند؛ آنها اهداف خود را به دولت دیکته میکنند و حتی پیتزا را در لیست غذاهای سالم در کنار سالاد در غذای مدارس قرار میدهند!
- بیشتر بخوانید:
- نتیجه انتخابات آمریکا در دستان میلیاردرها/ اغلب سرمایهداران حامی حزب دموکرات هستند
- بیش از ۵۰ درصد آمریکاییها از وضعیت زندگی خود رضایت زیادی ندارند
چرا پولدارها، پولدارتر میشوند و فقیرها، فقیرتر؟
میزان درآمد سالانه و سرمایه کل «۰.۱ درصد بالا»، چند برابر «۵۰ درصد پایین» بوده و سرمایه «۵۰ درصد پایین» نسبت به سی سال گذشته، رشد چندانی نداشته است. برای طبقه پایین، میزان افزایش حقوقها، با میزان تورم و تعرفه بهره بانکی همخوانی نداشته و به اصطلاح نیمی از مردم آمریکا، اگر سر موعد ماهانه حقوق نگیرند، بهسختی از پس مخارج خود در ماه آینده برمیآیند.
نمودار پایین نشان میدهد سرمایه «۰.۱ درصد بالا» تا پایان ۲۰۲۳، ۱۹.۹۷ تریلیون دلار بوده و از طرفی «۵۰ درصد پایین» تا پایان ۲۰۲۳، فقط توانستهاند ۳.۶۶ تریلیون دلار ثروت جمع کنند. بهطور میانگین هر فردی که در «۰.۱ درصد بالا» باشد، به اندازه ۲۷۰۰ نفر در «۵۰ درصد پایین» ثروت دارد.
بهطور میانگین، درآمد سالانه «۰.۱ درصد بالا» در سال ۲۰۲۱، بیست درصد افزایش پیدا کرد، اما درآمد واقعی «۵۰ درصد پایین»، کمتر شده است. بهعنوان مثال نرخ مصوب بهره بانکی در سال ۲۰۲۴، هفت درصد است، اما اگر درآمد فردی در «۵۰ درصد پایین» نسبت به ۲۰۲۳، تنها سه درصد افزایش داشته باشد، این فرد باید بخش بیشتری از حقوق خود را صرف پرداخت اقساط کند. در برخی از شهرهای آمریکا، نرخ بیمه خانههای دربستی ۲۵ درصد افزایش داشته و قیمت مواد غذایی و قیمت برخی از فستفودها ۲۰ درصد نسبت به سال گذشته بیشتر شده است؛ بنابراین یک فرد کمدرآمد از چند جهت از تورم جا میماند و قدرت خرید وی کاهش چشمگیری پیدا میکند.
مجموع درآمد سالانه «۶۰ درصد پایین» در سال ۱۹۹۴، ۶.۰۷ تریلیون دلار و از طرفی مجموع درآمد «۱ درصد بالا»، ۴.۶۳ تریلیون دلار بوده است؛ این موضوع نشان میدهد که در آن سال مجموع درآمد دهکهای پایین، ۳۲ درصد بیشتر از «۱ درصد بالا» بوده است.
اما در سال ۲۰۲۳، مجموع درآمد «۱ درصد بالا»، چهل درصد بیشتر از مجموع درآمد «۶۰ درصد پایین» بوده است.
علت دیگری که «۶۰ درصد پایین»، هیچوقت ثروتمند نخواهند شد، این است که سرمایهداران با تمام قوا مخالف افزایش حقوقها هستند. این افراد با استناد به نظرات کارشناسان اقتصادی خودفروخته، میگویند: «اگر حقوقها را افزایش دهیم، برای اینکه از ضرر کسبوکار جلوگیری کنیم، باید قیمتهای محصولات و خدمات را نیز افزایش دهیم که در پایان به ضرر دهکهای پایین تمام خواهد شد.»
اما آنچه که در کمال ریاکاری از زبان «۱ درصد بالا» گفته نمیشود این است که: «ما به هیچ عنوان متضرر افزایش حقوق زیردستان نخواهیم شد؛ ما باید حداکثر سود ممکن را از ارائه خدمات یا فروش محصولات بکنیم و کاری به اجهاف در حق «۶۰ درصد پایین» نداریم. میخواستند عرضه داشته باشند و در دهکهای ضعیف قرار نگیرند.»
بهطور کلی وقتی بیش از پنجاه درصد از کل کمکهای مالی به کمپینهای انتخاباتی 2020 از جانب «0.1 درصد بالا» صورت گرفته است، حرف این دهک برش بسیار بیشتری نسبت به باقی مردم آمریکا دارد.
کرونا، «اتفاقی» که به کام «۱ درصد بالا» آمریکا بود
شیوع «اتفاقی» ویروس کرونا تا اواخر سال ۲۰۲۱، با افزایش چشمگیر ثروت «۱ درصد بالا» و بهویژه «۰.۱ درصد بالا» همزمان شد. ثروت «۰.۱ درصد بالا» در بازه ۱۸ ماهه، پنجاه درصد افزایش پیدا کرد، درحالی که بخش قابل توجهی از «۵۰ درصد پایین» شغل خود را در این دوران از دست دادند.
مجموع سرمایه «۱ درصد بالا» در پایان سال ۲۰۲۳ به به ۴۴.۶ تریلیون دلار رسید؛ بخش اعظمی از افزایش سرمایه این گروه، بهعلت ارزش سهامهای خریداری شده از سوی آنها بود؛ این گروه مالک پنجاه درصد از سهامهای بورس در ایالت متحده است.
مالکان فروشگاههای زنجیرهای بزرگ نظیر آمازون و والمارت در دوران کرونا اجازه ادامه فعالیت گرفته و از پروتکل تعطیلی اجباری کسبوکارها مستثنی بودند؛ هالیوود حتی برای صحنه ساختگی در رستورانها و اماکن عمومی، جواز فیلمبرداری داشت، اما رستورانها اجازه فعالیت نداشتند! همچنین سهامداران اصلی فایزر و مدرنا و دیگر برندهای بزرگ دارویی، «۰.۰۱ درصد بالا» هستند.
شانس اینکه روزی یک فقیر در آمریکا پولدار شود چقدر است؟
یک جامعه چهل هزار نفری را برای رند شدن اعداد، بهعنوان نمونه درنظر میگیریم؛ احتمال اینکه یک نفر از «۵۰ درصد پایین»، بتواند به جمع لوکسنشینان «۱ درصد بالا» بپیوندد، کمتر از ۰.۰۱ درصد است؛ یعنی از هر ۲۰ هزار نفری که در «۵۰ درصد پایین» قرار میگیرند، فقط یک نفر شانس دارد تا روزی به جمع «۱ درصد بالا بپیوندد».
حرف آخر
مسئلهای که رسانههای جریان اصلی آمریکا حین صحبت از رشد اقتصادی در این کشور به آن اشاره نمیکنند، کاهش قدرت خرید «۵۰ درصد پایین» است. اغلب این مراجع نمیخواهند مردم را علیه بایدن بشورانند و بنابراین اشارهای به معادله ناهمگون منتفعان رشد اقتصادی نمیکنند.
بنابراین با توجه به اینکه بیشترین تعداد از بیلیونرها در آمریکا زندگی میکنند و میزان سرمایه و درآمد «۰.۱ درصد بالا»، بسیار بیشتر از «۵۰ درصد پایین» است، آمارهای میانگین سرمایه و درآمد کل مردم آمریکا معیار بیاستفادهای برای سنجش وضعیت معیشتی مردم در این کشور است.
انتهای پیام/