تفرقه و کشتار، سناریوی اصلی راهبرد ترامپ در "افغانستان"

12:17 - 05 شهريور 1396
کد خبر: ۳۴۲۸۱۶
استاد دانشگاه بغلان نوشت: ایجاد تفرقه بین مذاهب و اقوام افغانستان را می‌توان آن بخش استراتژی دولت ترامپ دانست که هیچ گاهی اعلام نخواهد شد.

به گزارش سرویس بین الملل زلمی استانکزی استاد دانشگاه بغلان با ارسال یادداشتی به چرایی حملات تروریستی در مساجد و مناطق مختلف علیه شیعیان و پیامدهای ناشی از آن پرداخته است.

استانکزی نوشت: کابل‌نشینان روز (جمعه) یکبار دیگر شاهد حمله خونینی بودند، این دست حمله گر چند بی‌سابقه نیست، اما به نحوی می‌توان با بی‌پیشینه اندک دانست، زیرا در روزها و ماه‌های اخیر نمازگزاران بیشتری هدف حملات تروریستی قرار می‌گیرند.

اکثر این حملات در مساجد شیعیان افغانستان صورت می‌گیرد، مساجد که طالبان از این پیش به آن کاری نداشته و به این ترتیب شیعیان افغانستان قادر به برگزاری مراسم‌های مذهبی خود به صورت آزادانه بودند.

در نتیجه حمله دیروز دست‌کم 20 نفر کشته و نزدیک به 40 نفر دیگر زخمی شدند، گرچند آمارهای ارائه شده نزدیک به واقعیت نیست، اما باید بپذیریم که در این حمله آمار قربانیان بیشتر از آماری است که دولت اعلام کرده، زیرا در ساعتی که حمله صورت می‌گرفت نماز ظهر برپا بوده است.

حمله جمعه به مسجد «امام زمان» حمله تکان‌دهنده‌ای بود که می‌تواند پیامدهای ناگوار و غیر قابل تصوری را به همراه داشته باشد، این حمله در ذات خود چهارمین حمله به مساجد شیعیان افغانستان بود، حملاتی که در حقیقت سرآغاز درگیری‌های مجدد داخلی می‌تواند باشد.

مسئولان دولتی، کارشناسان و حتی شبه‌نظامیان طالبان حملات بر مساجد شیعیان که با نام داعش صورت می‌گیرد را در راستای تفرقه‌افکنی بین مذاهب و اقوام باهم برادر افغانستان دانسته‌اند.

در این راستا جالب اینکه تنها گروه داعش و تنها اماکن و محلات شیعیان را هدف قرار می‌دهند، گویا این گروه تنها برای شیعه‌کشی در این اواخر در افغانستان ساخته و سازمان‌دهی شده است.

نخستین مسجد شیعیان «باقرالعلوم» بود و پس از آن مسجد «الزهرا» کابل، مسجد «جوادیه» هرات و اینک مسجد «امام زمان» کابل هدف حملات مرگبار افراد گروه داعش قرار گرفت.

در نتیجه این حملات افراد زیادی که یا نمازگزار بودند و یا هم عزادار کشته و زخمی شدند که در نتیجه آن احساسات مردم جریحه‌دار شد و به نحوی ضدیت با قوم خاصی در افغانستان به وجود آمد.

ادامه این حملات می‌تواند پیامدهای ناگواری به همراه داشته باشد، پیامدهای که پیش از این یکبار دیگر افغانستان و افغانستانی‌ها را به خاک و خون کشاند و این کشور را ده‌ها سال به عقب برد.

با وجود فعالیت‌های گسترده داعش در مناطق مختلف افغانستان، اما این گروه کمتر اقدام به چنین قتل عام کرده‌اند، تمرکز اصلی این گروه قتل شیعیان بی‌گناهی هستند که تاکنون در هیچ گروه تروریستی حضور نداشته و شبه‌نظامی‌گری هم نکرده‌اند.

با این حال، پرسش این است که چرا داعش خلاف سایر گروه‌های تروریستی فعال در افغانستان علیه شیعیان جبهه گرفته و همه روزه ده‌ها و صدها نفر از این جمعیت که به اصطلاح‌شان «رافضی» هستند را می‌کشند.

به این ترتیب و با بررسی وضعیت و چگونگی سازمان‌دهی فعالیت‌های این گروه می‌توان دریافت که داعش در افغانستان بیشتر از اینکه یک گروه با اهداف خاصی باشد به یک رمز اطلاعاتی می‌ماند که برای طرد قوم و مذهب خاصی فعالیت دارد.

داعش که تاکنون حداقل 3 رهبر در افغانستان کشته شده‌اند چطور می‌تواند حملات مرگبار و زنجیره‌ای را سازمان‌دهی کند؟ بدون شک افراد دیگری پشت پرده قرار داشته و با نام داعش بر اساس اهداف و خواست‌های از پیش تعیین شده باداران خود حرکت می‌کنند.

کمک‌های بلاوقفه آمریکا در افغانستان در 16 سال گذشته پیامدهای خطرناکی مانند تقویت طالبان و انتقال جنگ از منطقه‌ای به منطقه‌ای دیگری داشته که در نتیجه آن نیز هزاران افغانستانی بیگناه کشته شده‌اند.

اما با وجود روی کار آمدن رئیس جمهور، ماه‌ها گذشت تا استراتژی آن اعلام شود، استراتژی که تفاوت اندکی و آنهم در بعد خارجی با استراتژی پیشین این کشور در امور افغانستان دارد.

با نگاه اندک بر تغییرات انجام شده در افغانستان پس از تغییر رئیس کاخ سفید می‌توان دریافت که دولت واشنگتن پیش از اینکه استراتژی خود را اعلام کند، بخشی از آن را اجرایی کند، بخش که در استراتژی مدون این دولت اعلام نشد و هیچگاهی به صورت رسمی نیز اعلام نخواهد شد.

با روی کار آمدن دولت ترامپ شکاف‌های قومی بیشتر از دهه 60 افغانستان شد، در ماه‌های اخیر «عبدالرشید دوستم» معاون اول افغانستان از صحنه سیاست حذف، فاصله عمیقی بین حزب جمعیت و دولت بوجود آمد و حزب اسلامی که پیشینه دیرینه دشمنی با دولت‌های کابل داشت، نزدیک‌ترین حزب همسو با دولت وحدت ملی شد.

وضعیت شیعیان نیز چندان ثابت باقی نماند، حملات مرگباری که در بالا اشاره رفت، علیه آنها صورت گرفت که در نتیجه شکاف بزرگی بین شیعیان و دولت بوجود آورده است.

با این حال، ایجاد تفرقه بین مذاهب و اقوام باهم برادر افغانستان را می‌توان آن بخش استراتژی دولت ترامپ دانست که هیچ گاهی اعلام نخواهد شد.

در این شکی نیست که ادامه ناامنی به سود برخی کشورهای ذینفع در افغانستان است، اما پیامدهای آن متوجه برخی کشورها، سازمان‌ها، حلقات و توده‌های مردمی نیز می‌شود.

تفرقه‌افکنی اگر به سود آمریکا است، اما به ضرر یک ملت است، ملتی که ده‌ها سال کوچه و پس کوچه‌های‌شان بوی خون، آتش و باروت می‌داد و هنوزهم می‌دهد.

جای تأسف اینکه دولت در راستای حملات شیعیان اقدام لازم انجام نداده و روی رمز اطلاعاتی به نام داعش تمرکز نکرده است، داعش حقیقی اگر در افغانستان وجود می‌داشت در راستای خط مش خود که در سوریه و عراق اجرایی کرد، در این کشور نیز اجرا می‌کرد.

دولت باید بپذیرد در راستای جلوگیری از شیعه‌کشی تعلل کرده و این را هم بپذیرد که برخی جریان‌های درون‌دولتی وجود دارد که در شیعه‌کشی و داعش‌سازی واهی کمک می‌کند.

در صورت ادامه شرایط کنونی و تداوم حملات مرگبار بر مناطق و اماکن مقدسه شیعیان دولت وحدت ملی همانند دولت «دکتر نجیب‌الله» خواهد بود که در نتیجه تشدید اختلافات و افزایش شکاف دولت – ملت فرو خواهد پاشید.

بناً دولت برای جلوگیری از ایجاد هرج و مرج باید زودتر اقدام کند، تا روزی نرسد که توانایی مدیریت بحران را نداشته و افغانستان و افغانستانی‌ها نیز یکبار دیگر بیچاره و بی‌پناه شوند.

/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *