نامزدهای بخش داستان کوتاهِ جایزه جلال معرفی شدند
آیا بچههای خزانه رستگار میشوند؟
مهدی اسدزاده این کتاب را نوشته و انتشارات پیدایش آن را منتشر کرده است. «آیا بچههای خزانه رستگار میشوند؟» كتابی است با 8 داستان كوتاه با موضوعات مختلف اجتماعی، روانشناختی، تاریخی و.. به قلم مهدی اسدزاده .«حکایت سوختن سرو به…، جزر و مرگ، کارگاه آرزوبافی، یعنی همه زنها یه دکمه تو مخشون دارن که... ، شب باشکوه شاپور درفشی، آیا بچههای خزانه رستگار میشوند؟ و طلوع کن لعنتی بجنب» عنوان داستانهای این مجموعه هستند.
«آیا بچههای خزانه رستگار میشوند؟»؛ این سوالی است که نویسنده به عنوان نام کتابش برگزیده. در نگاه اول این ذهنیت پیش میآید که داستانهای این مجموعه مربوط میشود به بچههای خزانه ولی تنها اسمی از خزانه میآید و بس. انتخاب عنوان کتاب بسیار هوشمندانه و دقیق بوده و نویسنده سعی داشته با گذاشتن این اسم روی کتابش اصطلاحا شاخکهای مخاطبان را تیز کند. هر چند داستانهای این مجموعه ربطی به بچههای خزانه ندارد اما روایتها تماما مربوط میشود به بچههای تهران، بخصوص بچههای جنوب آن و بخصوص به نوجوانان و جوانان دهه هشتادی.
بزهایی از بلور
علی چنگیزی، نویسنده بزهایی از بلور، منتشرشده توسط نشر چشمه. چنگیزی در «بزهایی از بلور» سه داستان بلند را روایت میکند. او صرفا به دنبال قصه پردازی و روایت است و به دور از پزهای معمول داستاننویسان هم سن و سالش که در داستانهایشان دنبال فلسفه و سوژههای دستمالی شده اجتماعی هستند به داستانگویی پایند است. داستانهای چنگیزی روایت آدمهای مختلفی است که در یک شرایط خاص گیر کردهاند و آن جاست که عجز آدمها خود را نشان میدهد. توصیف صحنهها و اتفاقات و فضاسازی عالی شرایط در روند قصه بر جذابیت آن افزوده. این فضاسازی در مکانهایی اتفاق میافتد که تقریبا پرت هستند و شخصیتهای اصلی داستان در آن جغرافیاست که پرورانده میشوند و داستان در آن قوام پیدا میکند.
تجربههای قبلی چنگیزی در نوشتن رمان در این مجموعه داستانها هم به کمکش آمده. او در خلق شخصیتهای جهان داستانش به خوبی عمل کرده است. شخصیتهای داستان کاملا برای مخاطب ملموس هستند البته در پروراندن شخصیتها هنر دیالوگ نویسی چنگیزی به خوبی به چشم میآید. ما در خلال گفتگوها و دیالوگ های رد و بدل شده بین آدمهای قصههاست که با شخصیتها و دنیای آنها روبرو میشویم این پرداخت خوب در مورد تمام شخصیتهای داستان اتفاق افتاده است.
پلها
«پلها» مجموعهای از 7 داستان کوتاه است از احمد ابوالفتحی است که نشر چرخ آن را به زیور طبع آراسته است. داستانهای این مجموعه عبارتند از: «گرفتگی، داوود و میمهایش، کداممان تنهاتریم؟، شیریان، پلها لبهای آویزاناند، خرابههای ری و مرگ و زندگی ولادیمیر ایلیچ».
«پلها» مجموعهای است با داستانهایی که نویسنده در آن سعی دارد گذشته و تاریخ را با حال پیوند دهد و از گذر همین رابطه روایتهای داستانی را با روایتهای تاریخیای که بین متنهای داستان وجود دارد به هم متصل کند. در تمام داستانهای مجموعه «پلها» این ارجاعات وجود دارد. او برای این کار سراغ موضوعات و شخصیتهای تاریخی آشنا برای مخاطب میرود و با آوردن آنها داخل متن زندگی شخصیتهای داستانش، قصهای نو خلق میکند. هرچند این ارجاعات تاریخی پیشترها در ادبیات ما رواج داشته است اما این نوع روایت و البته استفاده نویسنده از این شیوه برای داستانگویی کار خلاقانهای برای نوشتن داستان کوتاه در این زمانه است.
سمفونی سهشنبهها
«سمفونی سه شنبهها» را نشر نگاه منتشر کرده است. این کتاب، در 80 صفحه و 12 داستان کوتاه با عنوانهای: «گریه باید خودش بیاید، همه بادهای توی سرم، سمفونی سه شنبهها، امشب تمامش کن، طعمی که مثل هیچ طعمی نیست، کسی من را نمیبیند، لبخند آقای کاف، بانوی بی غم، پارک رو به روی خانه خانوم کاف، پنجره، مردی که شبیه شیر بود و آینههای سیاه » که افسانه احمدی نویسنده آن است.
یکی از ویژگیهای خوب کتاب، نثر روان و البته موجز نویسنده است. جملههای کوتاه و صریح، بدون کلمات ثقیل و مونولوگهای فلسفی، کتاب را راحت خوان کرده است. این نثر روان در کنار قصههای ساده از آدمهایی که ممکن است شما هم در زندگی معمولی خودتان ببینید باعث شده است ما با داستانهایی روبرو باشیم که با زندگی جاری آدمهای جامعه پیوند دارد و مخاطب با خواندن این داستانها احساس بیگانگی نمیکند.
ساختار قصهها و مدل قصهگویی نویسنده در چهارچوب داستانهایش شکل و شمایل داستانهای کلاسیک را ندارد. نوع قصهگویی احمدی مدرن است و به غیر از چند داستان که شروع و اوج پایان دارد باقی داستانها بدون پاسخ به چراییها و پایان بندی مشخص به اتمام میرسد. به نظر میرسد که نویسنده با انتخاب این نوع روایت گویی به دنبال هدف خاصی است و آن هدف این است که مخاطب بعد از پایان هر داستان با تحلیلهای خودش داستان را به اتمام برساند. احمدی هر چند در داستانهایش از کلیشههای رایج فمینیستی استفاده میکند اما قضاوت نمیکند و این کار را به به عهده مخاطب میگذارد.
نگهبان تاریکی
مجموعه «نگهبان تاریکی» شامل داستانهایی کوتاه با نامهای :«آب، یکی خوابیده زیر درخت کُنار، آصف خروس نداره!، در را باز کن، کاتب، ساقه پلاتین، نگهبان تاریکی، کی اولین شوت رو میزنه؟ و آتش» است. این مجموعه از 9 داستان جنگی تشکیل شده است که مجید قیصری آن را نوشته و انتشارات افق آن را منتشر کرده است.
«نگهبان تاریکی» داستان جنگ و آدمهای بعد از آن است. قیصری در این کتاب سراغ خلق شخصیتهایی رفته است که در حین و بعد از جنگ با آن درگیر هستند و جزئی از پس زمینه ذهنی این افراد شده. به عبارتی نمیتوان این کتاب قیصری را جدا از سایر داستانهای جنگی قبلی او شمارد. هر مجموعه جدیدی که قیصری مینویسد گذشته داستانهای او را کاملتر میکند. تمام این داستانها با نخی به نام جنگ به هم ربط پیدا میکنند.