برای ایران هم تعهدی در قبال غلط های اضافی اسرائیل نیست
خبرگزاری میزان - شاید باورش سخت باشد اما به نظر می رسد که اختلاف آمریکا و اسرائیل بر سر توافق هسته ای با ایران وجود خارجی داشته و هنوز هم دارد. رژیم صهیونیستی مخالف سرسخت مذاکرات هسته ای با جمهوری اسلامی ایران بود.
به گزارش گروه سیاسی سیاست و راهبرد این رژیم از همان ابتدا اتخاذ سیاست تند علیه ایران بود و به همین خاطر سعی و تلاش این رژیم بر استفاده از ابزار سخت همچون تحریم های اقتصادی شدید، تهدیدات نظامی علیه ایران و فشارهای سیاسی و حتی عملیاتی کردن تهدید نظامی بود که هنوز هم گزینه آخر بر روی میز تهدیدات وجود دارد و خاک می خورد.
تلاش های سران رژیم اسرائیل با همه اقدامات و لابی گری هایی که انجام دادند، به شکست مذاکرات نینجامید و برجام به دست آمد تا توافق نهایی حاصل شود. در ابتدا تصور این می رفت که اختلافات آمریکا و اسرائیل، صوری و مصلحتی باشد، هر چند چنین برداشتی هم هنوز وجود دارد. اجرای نمایشنامه ای که نشانگر یک بازی سیاسی برای فریب و نیرنگ افکار عمومی جهان که ببینید چه سختی ها و مشکلاتی را برای رسیدن به توافق هسته ای با ایران پشت سر گذاشتیم. همه اینها برای ایجاد و ثبات امنیت اسرائیل، منطقه و جهان است!
در همه سخنرانی های رئیس جمهوری آمریکا و دیگر مسئولین این کشور این جمله از زبان آنها همیشه جاری بود و اکنون هم هست؛ امنیت اسرائیل، امنیت آمریکا است.
این سخن روز گذشته بار دیگر از زبان اوباما در دیدار با نتانیاهو گفته شد.
اما سفر روز گذشته نتانیاهو و دیدار گرم رئیس جمهوری آمریکا و نخست وزیر رژیم صهیونیستی نشان از عمق روابط گسترده و استراتژیک این دو رژیم دارد. روابطی که با هیچ موضوع و اختلافی به هم نمی ریزد و هیچکس هم نمی تواند آن را به هم بزند حتی اگر موضع و سخن حقی گفته باشد.
تا پیش از این راهبرد رژیم صهیونیستی در قبال آمریکا بر سر موضوع هسته ای و مذاکرات، مخالفت شدید با رسیدن به توافق بود. این سیاست تا آنجام ادامه داشت که برجام به دست آمد. کنگره آمریکا هم سرانجام رأی به اجرای برجام داد و راه برای دستیابی به توافق هسته ای هموار شد. واکنش ها و مخالفت های سران رژیم اسرائیل تا آخرین لحظه ادامه داشت و هیچگاه قطع نشد.
اکنون این دعواها و اختلافات با سفر نتانیاهو به آمریکا و دیدار او با اوباما کنار گذاشته شد. در این دیدار بر اساس اخبار منتشر شده کمترین زمان به موضوع هسته ای ایران و توافق اختصاص داده شد.
روشن است که درباره برجام میان این دو دیگر حرفی باقی نمانده که گفته شود. مرحله توافق پشت سر گذاشته شده و هر چه پیش از این بوده به پایان رسیده، چه اختلافات واقعی باشد چه غیر واقعی.
راهبردی که در جریان مذاکرات از سوی آمریکا و اسرائیل پیگیری می شد اکنون تغییر کرده است. تغییر این سیاست با تحولات منطقه هم ارتباط دارد. سران کشورهای عربی منطقه هم، خود را نسبت به توافق هسته ای مخالف و معترض نشان می دادند. همان سیاستی که صهیونیست ها دنبال می کردند. انگار یک هماهنگی میان اسرائیل و اعراب منطقه خلیج فارس وجود داشت تا مخالفت ها با مذاکرات هسته ای و توافق شکل بگیرد.
آمریکا پس از توافق هسته ای به تقویت نظامی رژیم اسرائیل و کشورهای خلیح فارس می پردازد. نتانیاهو خواهان جنگ افزارهای پیشرفته از جمله جنگنده اف 35 از آمریکا است، سیستم دفاع موشکی پیشرفته و دیگر تسلیحاتی نظامی تا بتواند توازن قدرت نظامی منطقه را به سوی خود سنگین تر کند.
مخالفت آمریکا برای چندمین بار با تحویل اس 300 روسی به ایران به همین خاطر است. چندین سال است که قرارداد فروش این سامانه دفاع موشکی امضا شده اما مخالفت های آمریکا و رژیم صهیونیستی به بهانه تحریم های تسلیحاتی علیه ایران مانعی بر سر راه فروش این موشک ها به ایران شده است.هر چند روسیه باید اقدام به فروش و تحویل آنها بر اساس قراردادی که میان دو کشور منعقد شده، می کرد.
اکنون که برجام به مرحله اجرایی رسیده، سران رژیم صهیونیستی در پی یافتن بهانه و راهی هستند تا بتوانند دشمنی ها، توطئه ها و تهدیدات خود را علیه ایران همچنان پابرجا نگهدارند.
آمریکایی ها باید پس از توافق هسته ای با ایران، دست از تهدید و تحریم علیه جمهوری اسلامی بردارند چرا که هر یک از آنها ناقض توافق هسته ای خواهد بود و جمهوری اسلامی ایران هم در صورت دیدن چنین رفتاری دیگر پایبند به توافق هسته ای نخواهند بود.
اسرائیل اکنون برای این که بتواند در منطقه ائتلافی را علیه ایران شکل دهد، کشورهای عربی خلیج فارس را طعمه کرده تا از آنها برای دشمنی با ایران استفاده کند.
اخبار و اطلاعاتی در باره نزدیک شدن کشورهای مرتجع عربی منطقه به اسرائیل وجود دارد که نشان می دهد چنین اتفاقی در حال وقوع است و سال ها پیش زمینه های آن آماده شده است. آل سعود در این زمینه پیشقراول است و هنگامی که این رژیم چراغ سبز برقراری روابط با اسرائیل را روشن کند، دیگر کشورهای عربی خلیج فارس هم در پیروی از سعودی گام بر می دارند. هر چند روابط پشت پرده رژیم های منطقه با اسرائیل وجود دارد اما باید از این پس در انتظار تأسیس سفارتخانه اسرائیل در پایتخت های کشورهای اسلامی باشیم.
چرایی دشمنی های آل سعود با جمهوری اسلامی ایران بر سر بحران های منطقه و تبعیت دیگر سران کشورهای عربی از عربستان هم به همین موضوع بر می گردد. تحریک و ترغیب آمریکا و اسرائیل باعث شده است تا آنها رفتارهای خصمانه خود را علیه ایران پس از توافق هسته ای نه تنها کاهش نداد ه بلکه افزایش دهند.
استراتژی رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران پس از برجام اکنون بر چند محور استوار است.
نخست این که رژیم صهیونیستی از یک سو سعی دارد تا روبط ایران و کشورهای منطقه تیره شود و از سوی دیگر خود را به این کشورها نزدیک تر کند. برای رسیدن به این هدف هم، خطر جلوه دادن ایران برای امنیت منطقه دستاویز خوبی است تا بتواند سران کشورهای عربی منطقه را راضی کند. در حالی که مهمترین و اصلی ترین خطر نه تنها منطقه بلکه برای جهان، وجود رژیم صهیونیستی با صدها کلاهک هسته ای است.
تحریک و شوراندن برخی کشورهای منطقه خلیح فارس علیه جمهوری اسلامی ایران از جمله امارات بر سر جزایر سه گانه ایرانی یکی دیگر از ابزارهایی است که تل آویو از آن بهره گرفته و باز خم خواهد گرفت. همین چند روز پیش بود که مقامات شیخک نشین امارات در موضعی خصمانه ایران را اشغالگر خطاب کرده و تهدید کردند که موضوع جزایر ایرانی را که امارات ادعای مالکیت آن را دارد، به دادگاه های بین المللی خواهد کشاند.
اتهام افکنی به ایران و ادعای دخالت در امور بحرین یکی دیگر از ابزارهایی است که رژیم صهیونیستی از آن بهره می برد. مردم بحرین سال ها است که با انقلاب خود نسبت به حاکمیت این کشور اعتراض دارند اما با سرکوب شدید نیروهای امنیتی بحرین و نظامیان سعودی روبرو هستند. جمهوری اسلامی ایران هم هیچ گونه دخالتی در این کشور ندارد. رهبر معظم انقلاب در پاسخ به اتهام دخالت ایران در امور بحرین در 14 بهمن 1390 نزدیک به چهار سال پیش فرموده بودند؛«اگر در مساله بحرين وارد مي شديم وضعيت اينگونه نبود، ايران درامور بحرين دخالت نكرد. اگر دخالتي بود اعلام مي شد همانطور كه حمايت از مقاومت در جنگ آن عليه رژيم اشغالگر اسراييلي اعلام شد.»
در منطقه نیروهای متعهد و هم عقیده با جمهوری اسلامی ایران کم نیستند. این نیروها که در قالب کشورهایی در منطقه حضور دارند، خار در چشم رژیم صهیونیستی و آمریکا هستند.
حزب الله لبنان مهمترین نهادی است که در سالیان متمادی توانسته است مقابل رژیم صهیونیستی با مقاومت خود جلوی پیشروی های آن را بگیرد. نیروی حزب الله از حمایت های ایران برخوردار است. تقویت حزب الله لبنان و حفظ آن در منطقه، استراتژی جمهوری اسلامی است. تضعیف حزب الله یکی دیگر از راهبردهای اسرائیل برای مقابله با ایران است که باید شاهد باشیم از این پس افزایش هم بیابد.
یمن کشوری که بیش از 7 ماه است زیر حملات جنایتکارانه آل سعود مقاومت می کند، از کشورهایی است که با الهام از انقلاب اسلامی ایران رویکرد مقاومت را در پیش گرفته و به خاطر گرایش به جمهوری اسلامی با شدیدترین حملات کشورهای مرتجع عربی منطقه روبرو است. در جریان حملات نظامی به یمن اسرائیلی ها هم نقش دارند و بارها خلبانان این رژیم در حملات هوایی علیه مردم یمن شرکت کرده اند.
اتهام حمایت ایران از تروریزم یکی دیگر از راهبردهایی است که رژیم صهیونیستی با استفاده از سران کشورهای منطقه بهره می برد. هر از گاهی اخباری منتشر می شود مبنی بر این که یک گروه تروریستی وابسته به ایران در فلان کشور خلیج فارس شناسایی و دستگیر شدند. در حالی که هیچگاه درباره این ادعا سند و مدرکی دال بر اثبات ادعا منتشر نشده است.
اما انتشار چنین اخباری علیه ایران فضای رسانه ای منطقه را منفی و ایران را حامی تروریسم معرفی می کند. حال آن که حامیان اصلی تروریسم اکنون در سوریه، عراق و یمن مشغول جنایت علیه مردم این کشورها هستند و تنها جمهوری اسلامی ایران است که در دفاع از مردم این کشورها به مقابله جدی با تروریست های تکفیری رفته است.
همه این عوامل اکنون به عنوان ابزاری برای سران رژیم اسرائیل در دشمنی با ایران قرار دارد تا بتواند علیرغم توافق هسته ای آمریکا و ایران، فشارها، تهدیدات و توطنه های ضد ایرانی غرب را ادامه دهد.
آمریکا به خاطر برجام باید برخی مسائل و موارد را رعایت کند و اکنون باید دست نشانده های او بیشتر از گذشته وارد عمل شوند تا سیاست تهدید و تحریم علیه ایران ادامه داشته باشد. اسرائیل هر چند نقش رسمی در مذاکرات هسته ای و توافق نداشت اما مهمترین دلیلی که آمریکا تن به مذاکره با ایران داد تا به یک توافق برسد بهانه امنیت اسرائیل بود.
این رژیم در توافق هسته ای هم هیچ تعهدی ندارد و بر همین اساس می تواند هر اقدامی را علیه ایران انجام دهد، حتی اقدام به ترور و خرابکاری هسته ای، همانطور که پیش از این چنین اقداماتی را انجام داده بود.
اما برای جمهوری اسلامی ایران هم تعهدی در قبال غلط های اضافی اسرائیل نیست. استراتژی ایران پس از توافق هسته ای هم همچنان نابودی رژیم صهیونیستی است.
تلاش های سران رژیم اسرائیل با همه اقدامات و لابی گری هایی که انجام دادند، به شکست مذاکرات نینجامید و برجام به دست آمد تا توافق نهایی حاصل شود. در ابتدا تصور این می رفت که اختلافات آمریکا و اسرائیل، صوری و مصلحتی باشد، هر چند چنین برداشتی هم هنوز وجود دارد. اجرای نمایشنامه ای که نشانگر یک بازی سیاسی برای فریب و نیرنگ افکار عمومی جهان که ببینید چه سختی ها و مشکلاتی را برای رسیدن به توافق هسته ای با ایران پشت سر گذاشتیم. همه اینها برای ایجاد و ثبات امنیت اسرائیل، منطقه و جهان است!
در همه سخنرانی های رئیس جمهوری آمریکا و دیگر مسئولین این کشور این جمله از زبان آنها همیشه جاری بود و اکنون هم هست؛ امنیت اسرائیل، امنیت آمریکا است.
این سخن روز گذشته بار دیگر از زبان اوباما در دیدار با نتانیاهو گفته شد.
اما سفر روز گذشته نتانیاهو و دیدار گرم رئیس جمهوری آمریکا و نخست وزیر رژیم صهیونیستی نشان از عمق روابط گسترده و استراتژیک این دو رژیم دارد. روابطی که با هیچ موضوع و اختلافی به هم نمی ریزد و هیچکس هم نمی تواند آن را به هم بزند حتی اگر موضع و سخن حقی گفته باشد.
تا پیش از این راهبرد رژیم صهیونیستی در قبال آمریکا بر سر موضوع هسته ای و مذاکرات، مخالفت شدید با رسیدن به توافق بود. این سیاست تا آنجام ادامه داشت که برجام به دست آمد. کنگره آمریکا هم سرانجام رأی به اجرای برجام داد و راه برای دستیابی به توافق هسته ای هموار شد. واکنش ها و مخالفت های سران رژیم اسرائیل تا آخرین لحظه ادامه داشت و هیچگاه قطع نشد.
اکنون این دعواها و اختلافات با سفر نتانیاهو به آمریکا و دیدار او با اوباما کنار گذاشته شد. در این دیدار بر اساس اخبار منتشر شده کمترین زمان به موضوع هسته ای ایران و توافق اختصاص داده شد.
روشن است که درباره برجام میان این دو دیگر حرفی باقی نمانده که گفته شود. مرحله توافق پشت سر گذاشته شده و هر چه پیش از این بوده به پایان رسیده، چه اختلافات واقعی باشد چه غیر واقعی.
راهبردی که در جریان مذاکرات از سوی آمریکا و اسرائیل پیگیری می شد اکنون تغییر کرده است. تغییر این سیاست با تحولات منطقه هم ارتباط دارد. سران کشورهای عربی منطقه هم، خود را نسبت به توافق هسته ای مخالف و معترض نشان می دادند. همان سیاستی که صهیونیست ها دنبال می کردند. انگار یک هماهنگی میان اسرائیل و اعراب منطقه خلیج فارس وجود داشت تا مخالفت ها با مذاکرات هسته ای و توافق شکل بگیرد.
آمریکا پس از توافق هسته ای به تقویت نظامی رژیم اسرائیل و کشورهای خلیح فارس می پردازد. نتانیاهو خواهان جنگ افزارهای پیشرفته از جمله جنگنده اف 35 از آمریکا است، سیستم دفاع موشکی پیشرفته و دیگر تسلیحاتی نظامی تا بتواند توازن قدرت نظامی منطقه را به سوی خود سنگین تر کند.
مخالفت آمریکا برای چندمین بار با تحویل اس 300 روسی به ایران به همین خاطر است. چندین سال است که قرارداد فروش این سامانه دفاع موشکی امضا شده اما مخالفت های آمریکا و رژیم صهیونیستی به بهانه تحریم های تسلیحاتی علیه ایران مانعی بر سر راه فروش این موشک ها به ایران شده است.هر چند روسیه باید اقدام به فروش و تحویل آنها بر اساس قراردادی که میان دو کشور منعقد شده، می کرد.
اکنون که برجام به مرحله اجرایی رسیده، سران رژیم صهیونیستی در پی یافتن بهانه و راهی هستند تا بتوانند دشمنی ها، توطئه ها و تهدیدات خود را علیه ایران همچنان پابرجا نگهدارند.
آمریکایی ها باید پس از توافق هسته ای با ایران، دست از تهدید و تحریم علیه جمهوری اسلامی بردارند چرا که هر یک از آنها ناقض توافق هسته ای خواهد بود و جمهوری اسلامی ایران هم در صورت دیدن چنین رفتاری دیگر پایبند به توافق هسته ای نخواهند بود.
اسرائیل اکنون برای این که بتواند در منطقه ائتلافی را علیه ایران شکل دهد، کشورهای عربی خلیج فارس را طعمه کرده تا از آنها برای دشمنی با ایران استفاده کند.
اخبار و اطلاعاتی در باره نزدیک شدن کشورهای مرتجع عربی منطقه به اسرائیل وجود دارد که نشان می دهد چنین اتفاقی در حال وقوع است و سال ها پیش زمینه های آن آماده شده است. آل سعود در این زمینه پیشقراول است و هنگامی که این رژیم چراغ سبز برقراری روابط با اسرائیل را روشن کند، دیگر کشورهای عربی خلیج فارس هم در پیروی از سعودی گام بر می دارند. هر چند روابط پشت پرده رژیم های منطقه با اسرائیل وجود دارد اما باید از این پس در انتظار تأسیس سفارتخانه اسرائیل در پایتخت های کشورهای اسلامی باشیم.
چرایی دشمنی های آل سعود با جمهوری اسلامی ایران بر سر بحران های منطقه و تبعیت دیگر سران کشورهای عربی از عربستان هم به همین موضوع بر می گردد. تحریک و ترغیب آمریکا و اسرائیل باعث شده است تا آنها رفتارهای خصمانه خود را علیه ایران پس از توافق هسته ای نه تنها کاهش نداد ه بلکه افزایش دهند.
استراتژی رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران پس از برجام اکنون بر چند محور استوار است.
نخست این که رژیم صهیونیستی از یک سو سعی دارد تا روبط ایران و کشورهای منطقه تیره شود و از سوی دیگر خود را به این کشورها نزدیک تر کند. برای رسیدن به این هدف هم، خطر جلوه دادن ایران برای امنیت منطقه دستاویز خوبی است تا بتواند سران کشورهای عربی منطقه را راضی کند. در حالی که مهمترین و اصلی ترین خطر نه تنها منطقه بلکه برای جهان، وجود رژیم صهیونیستی با صدها کلاهک هسته ای است.
تحریک و شوراندن برخی کشورهای منطقه خلیح فارس علیه جمهوری اسلامی ایران از جمله امارات بر سر جزایر سه گانه ایرانی یکی دیگر از ابزارهایی است که تل آویو از آن بهره گرفته و باز خم خواهد گرفت. همین چند روز پیش بود که مقامات شیخک نشین امارات در موضعی خصمانه ایران را اشغالگر خطاب کرده و تهدید کردند که موضوع جزایر ایرانی را که امارات ادعای مالکیت آن را دارد، به دادگاه های بین المللی خواهد کشاند.
اتهام افکنی به ایران و ادعای دخالت در امور بحرین یکی دیگر از ابزارهایی است که رژیم صهیونیستی از آن بهره می برد. مردم بحرین سال ها است که با انقلاب خود نسبت به حاکمیت این کشور اعتراض دارند اما با سرکوب شدید نیروهای امنیتی بحرین و نظامیان سعودی روبرو هستند. جمهوری اسلامی ایران هم هیچ گونه دخالتی در این کشور ندارد. رهبر معظم انقلاب در پاسخ به اتهام دخالت ایران در امور بحرین در 14 بهمن 1390 نزدیک به چهار سال پیش فرموده بودند؛«اگر در مساله بحرين وارد مي شديم وضعيت اينگونه نبود، ايران درامور بحرين دخالت نكرد. اگر دخالتي بود اعلام مي شد همانطور كه حمايت از مقاومت در جنگ آن عليه رژيم اشغالگر اسراييلي اعلام شد.»
در منطقه نیروهای متعهد و هم عقیده با جمهوری اسلامی ایران کم نیستند. این نیروها که در قالب کشورهایی در منطقه حضور دارند، خار در چشم رژیم صهیونیستی و آمریکا هستند.
حزب الله لبنان مهمترین نهادی است که در سالیان متمادی توانسته است مقابل رژیم صهیونیستی با مقاومت خود جلوی پیشروی های آن را بگیرد. نیروی حزب الله از حمایت های ایران برخوردار است. تقویت حزب الله لبنان و حفظ آن در منطقه، استراتژی جمهوری اسلامی است. تضعیف حزب الله یکی دیگر از راهبردهای اسرائیل برای مقابله با ایران است که باید شاهد باشیم از این پس افزایش هم بیابد.
یمن کشوری که بیش از 7 ماه است زیر حملات جنایتکارانه آل سعود مقاومت می کند، از کشورهایی است که با الهام از انقلاب اسلامی ایران رویکرد مقاومت را در پیش گرفته و به خاطر گرایش به جمهوری اسلامی با شدیدترین حملات کشورهای مرتجع عربی منطقه روبرو است. در جریان حملات نظامی به یمن اسرائیلی ها هم نقش دارند و بارها خلبانان این رژیم در حملات هوایی علیه مردم یمن شرکت کرده اند.
اتهام حمایت ایران از تروریزم یکی دیگر از راهبردهایی است که رژیم صهیونیستی با استفاده از سران کشورهای منطقه بهره می برد. هر از گاهی اخباری منتشر می شود مبنی بر این که یک گروه تروریستی وابسته به ایران در فلان کشور خلیج فارس شناسایی و دستگیر شدند. در حالی که هیچگاه درباره این ادعا سند و مدرکی دال بر اثبات ادعا منتشر نشده است.
اما انتشار چنین اخباری علیه ایران فضای رسانه ای منطقه را منفی و ایران را حامی تروریسم معرفی می کند. حال آن که حامیان اصلی تروریسم اکنون در سوریه، عراق و یمن مشغول جنایت علیه مردم این کشورها هستند و تنها جمهوری اسلامی ایران است که در دفاع از مردم این کشورها به مقابله جدی با تروریست های تکفیری رفته است.
همه این عوامل اکنون به عنوان ابزاری برای سران رژیم اسرائیل در دشمنی با ایران قرار دارد تا بتواند علیرغم توافق هسته ای آمریکا و ایران، فشارها، تهدیدات و توطنه های ضد ایرانی غرب را ادامه دهد.
آمریکا به خاطر برجام باید برخی مسائل و موارد را رعایت کند و اکنون باید دست نشانده های او بیشتر از گذشته وارد عمل شوند تا سیاست تهدید و تحریم علیه ایران ادامه داشته باشد. اسرائیل هر چند نقش رسمی در مذاکرات هسته ای و توافق نداشت اما مهمترین دلیلی که آمریکا تن به مذاکره با ایران داد تا به یک توافق برسد بهانه امنیت اسرائیل بود.
این رژیم در توافق هسته ای هم هیچ تعهدی ندارد و بر همین اساس می تواند هر اقدامی را علیه ایران انجام دهد، حتی اقدام به ترور و خرابکاری هسته ای، همانطور که پیش از این چنین اقداماتی را انجام داده بود.
اما برای جمهوری اسلامی ایران هم تعهدی در قبال غلط های اضافی اسرائیل نیست. استراتژی ایران پس از توافق هسته ای هم همچنان نابودی رژیم صهیونیستی است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *