ایران، سوریه را با اسد می خواهد
خبرگزاری میزان - آنهایی که تا پیش از این شعار نه غزه نه لبنان سر می دادند اما هیچگاه جانشان را هم فدای ایران نمی کردند، پس از آن که نتوانستند تفکر بدون پشتوانه خود را به جامعه تحمیل کنند، در مقابل تحولات منطقه از همان آغاز آن را بهار عربی نام گذاشتند، همان نامی که آمریکایی ها هم خوش داشتند که چنین نامیده شود.
به گزارش گروه سیاسی در تحولات منطقه، کشورهای بسیاری درگیر آن شدند، مصر، تونس، بحرین، لیبی و سوریه، اما خیزش های اسلامی در این کشورها تفاوت هایی داشت. برخی از آنها به انحراف کشیده شد و برخی دیگر همچنان ادامه دارد مانند بحرین و یمن.
اما مهمترین وجه تحولاتی که در منطقه رخ داده است کشورهایی است که در خط مقدم مقاومت اسلامی قرار دارد. سوریه یکی از آن کشورهای مهم محور مقاومت اسلامی است. لبنان با وجود حزب الله در کنار سوریه یک جبهه واحد را مقابل رژیم صهیونیستی شکل داده اند که از سوی ایران هم حمایت می شوند.
موضوع اصلی جهان اسلام همواره فلسطین و سرزمین های اشغالی بوده است. استراتژی جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا بر مقابله با رژیم صهیونیستی استوار بود و این راه تا هنگام محو این رژیم ادامه خواهد داشت.
هنگامی که رهبر معظم انقلاب می فرمایند، رژیم صهیونیستی 25 سال آینده را نخواهد دید، دلایل منطقی و فراتر از تصورات و تحلیل های روزمره را در خود جا داده است.
حمایت از جبهه مقاومت در دستور کار جمهوری اسلامی ایران قرار دارد و هیچگاه نمی توان از حمایت آنها دست برداشت. جبهه مقاومت اکنون پیشقراول جمهوری اسلامی ایران است به همین خاطر باید از آن حمایت قاطع و گسترده کرد.
طیفی در داخل ایران هم سعی داشت تا خیزش های اسلامی را به بهار عربی تعبیر کند و حتی تحولات سوریه را هم در همین راستا بداند. تحلیل های نادرست و غیر کارشناسی آنها مدتی باعث شد تا رسانه های آنهایی که سوریه را در چارچوب بهار عربی قلمداد می کردند، علیه بشار اسد در رسانه های خود موضع گیری کنند.
اما این روند ادامه نیافت چرا که این تفکر در انزوا قرار گرفت. اکنون پس از گذشت 5 سال از بحران سوریه و مقاومت ملت و دولت مقابل تهاجم گسترده غربی عربی علیه این کشور، طیف سیاسی خاصی که در ایران بهار عربی را در سوریه قطعی و سرنگونی اسد و سقوط این کشور را حتمی دانسته بود، اکنون در سیاست تازه خود سعی دارد تا با کمی تغییر در رفتار و گفتار خود، حمایت ایران از سوریه را نه اسد بلکه حمایت از مقاومت بداند.
چنین طیفی که تا پیش از این حتی مواضع ضد جبهه مقاومت از خود بروز می داد، اکنون چگونه چنین موضعی را مطرح می کند؟ حمایت از اسد نه، حمایت از مقاومت، شعار و سیاستی است که تفکرات دگر اندیش غرب زده در ایران در پی آن است.
اسد در سوریه در رأس مقاومت است اگر او سقوط کند و سوریه به دست گروه های تروریستی تکفیری بیفتد، یک جبهه از محور مقاومت از دست خواهد رفت. هر که به جز اسد در شرایط کنونی در سوریه باشد نمی تواند دراین کشور ارتش را هدایت کند و مردمی که هنوز در کشور باقی مانده اند زیر چتر حمایتی خود قرار دهد.
حمایت ایران از مقاومت در سوریه حمایت از بشار اسد است و حمایت از جبهه مقاومت دفاع از بشار اسد. این دو در کنار هم می توانند مقابل دشمن صهیونیستی ایستادگی کنند. اگر برای بشار اسد جایگزینی وجود داشت که همچنان از جبهه مقاومت دفاع کند، در یک روند دموکراتیک می توان انتخابات ریاست جمهوری برگزار کرد و این مردم سوریه هستند که باید برای آینده کشور خود تصمیم بگیرند. اسد هم باید یکی از نامزدهای انتخابات باشد.
این نکته مهمی است که جمهوری اسلامی ایران هم بر روی آن تأکید دارد. نمی توان از بیرون برای مردم و کشوری تصمیم گرفت و برای آن تعیین تکلیف کرد. اصرار آمریکایی ها بر نبود اسد حتی هنگام برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سوریه به این خاطر است که می دانند اگر اسد کاندیدا شود باردیگر ئیس جمهوری سوریه خواهد شد.
اکنون نکته ای که آمریکا، غرب و اعراب مرتجع منطقه بر آن تأکید دارند برکناری اسد است. دلیل این که آنها اصرار بر رفتن اسد دارند، به این خاطر است که می دانند سقوط او محور مقاومت اسلامی را بسیار تضعیف می کند، تبعات تضعیف سوریه با برکناری اسد، به جمهوری اسلامی ایران هم مربوط می شود. از آن سو حزب الله لبنان هم تحت تأثیر قرار می گیرد.
آمریکا از رو در رویی مستقیم با جمهوری اسلامی ایران رویگردان است برای همین سعی دارد تا با شیوه هایی که اکنون در منطقه غرب آسیا پیگیری می کند، جایگاه ایران را تضعیف کند و پس از اجرای سناریوهای اولیه، پرده آخر نمایشنامه خود را اجرا کند.
سیاست جمهوری اسلامی ایران حمایت از دولت و ملت سوریه است. بشار اسد یکی از محورهای مهم جبهه مقاومت است و نمیتوان آن را رها کرد. سوریه با بشار اسد و دیگر هیچ!
اگر آمریکایی ها و حکام آل سعود اصرار دارند که اسد باید برود، جمهوری اسلامی ایران هم تأکید دارد که اسد باید بماند و اگر قرار است تغییر سیاسی در سوریه اتفاق بیفتد تنها راه آن برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است البته پیش از آن باید گروه های تروریستی تکفیری سرکوب شوند و یک امنیت نسبی در سوریه حاکم شود.
مردم کشورمان هم به خوبی درک کرده اند که اگر ایران از سوریه و اسد دفاع و حمایت می کند، برای تأمین امنیت داخل ایران اسلامی است. اگر چنین نبود آرامش کنونی که وجود دارد به خطر می افتاد.
انتهای پیام/
اما مهمترین وجه تحولاتی که در منطقه رخ داده است کشورهایی است که در خط مقدم مقاومت اسلامی قرار دارد. سوریه یکی از آن کشورهای مهم محور مقاومت اسلامی است. لبنان با وجود حزب الله در کنار سوریه یک جبهه واحد را مقابل رژیم صهیونیستی شکل داده اند که از سوی ایران هم حمایت می شوند.
موضوع اصلی جهان اسلام همواره فلسطین و سرزمین های اشغالی بوده است. استراتژی جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا بر مقابله با رژیم صهیونیستی استوار بود و این راه تا هنگام محو این رژیم ادامه خواهد داشت.
هنگامی که رهبر معظم انقلاب می فرمایند، رژیم صهیونیستی 25 سال آینده را نخواهد دید، دلایل منطقی و فراتر از تصورات و تحلیل های روزمره را در خود جا داده است.
حمایت از جبهه مقاومت در دستور کار جمهوری اسلامی ایران قرار دارد و هیچگاه نمی توان از حمایت آنها دست برداشت. جبهه مقاومت اکنون پیشقراول جمهوری اسلامی ایران است به همین خاطر باید از آن حمایت قاطع و گسترده کرد.
طیفی در داخل ایران هم سعی داشت تا خیزش های اسلامی را به بهار عربی تعبیر کند و حتی تحولات سوریه را هم در همین راستا بداند. تحلیل های نادرست و غیر کارشناسی آنها مدتی باعث شد تا رسانه های آنهایی که سوریه را در چارچوب بهار عربی قلمداد می کردند، علیه بشار اسد در رسانه های خود موضع گیری کنند.
اما این روند ادامه نیافت چرا که این تفکر در انزوا قرار گرفت. اکنون پس از گذشت 5 سال از بحران سوریه و مقاومت ملت و دولت مقابل تهاجم گسترده غربی عربی علیه این کشور، طیف سیاسی خاصی که در ایران بهار عربی را در سوریه قطعی و سرنگونی اسد و سقوط این کشور را حتمی دانسته بود، اکنون در سیاست تازه خود سعی دارد تا با کمی تغییر در رفتار و گفتار خود، حمایت ایران از سوریه را نه اسد بلکه حمایت از مقاومت بداند.
چنین طیفی که تا پیش از این حتی مواضع ضد جبهه مقاومت از خود بروز می داد، اکنون چگونه چنین موضعی را مطرح می کند؟ حمایت از اسد نه، حمایت از مقاومت، شعار و سیاستی است که تفکرات دگر اندیش غرب زده در ایران در پی آن است.
اسد در سوریه در رأس مقاومت است اگر او سقوط کند و سوریه به دست گروه های تروریستی تکفیری بیفتد، یک جبهه از محور مقاومت از دست خواهد رفت. هر که به جز اسد در شرایط کنونی در سوریه باشد نمی تواند دراین کشور ارتش را هدایت کند و مردمی که هنوز در کشور باقی مانده اند زیر چتر حمایتی خود قرار دهد.
حمایت ایران از مقاومت در سوریه حمایت از بشار اسد است و حمایت از جبهه مقاومت دفاع از بشار اسد. این دو در کنار هم می توانند مقابل دشمن صهیونیستی ایستادگی کنند. اگر برای بشار اسد جایگزینی وجود داشت که همچنان از جبهه مقاومت دفاع کند، در یک روند دموکراتیک می توان انتخابات ریاست جمهوری برگزار کرد و این مردم سوریه هستند که باید برای آینده کشور خود تصمیم بگیرند. اسد هم باید یکی از نامزدهای انتخابات باشد.
این نکته مهمی است که جمهوری اسلامی ایران هم بر روی آن تأکید دارد. نمی توان از بیرون برای مردم و کشوری تصمیم گرفت و برای آن تعیین تکلیف کرد. اصرار آمریکایی ها بر نبود اسد حتی هنگام برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سوریه به این خاطر است که می دانند اگر اسد کاندیدا شود باردیگر ئیس جمهوری سوریه خواهد شد.
اکنون نکته ای که آمریکا، غرب و اعراب مرتجع منطقه بر آن تأکید دارند برکناری اسد است. دلیل این که آنها اصرار بر رفتن اسد دارند، به این خاطر است که می دانند سقوط او محور مقاومت اسلامی را بسیار تضعیف می کند، تبعات تضعیف سوریه با برکناری اسد، به جمهوری اسلامی ایران هم مربوط می شود. از آن سو حزب الله لبنان هم تحت تأثیر قرار می گیرد.
آمریکا از رو در رویی مستقیم با جمهوری اسلامی ایران رویگردان است برای همین سعی دارد تا با شیوه هایی که اکنون در منطقه غرب آسیا پیگیری می کند، جایگاه ایران را تضعیف کند و پس از اجرای سناریوهای اولیه، پرده آخر نمایشنامه خود را اجرا کند.
سیاست جمهوری اسلامی ایران حمایت از دولت و ملت سوریه است. بشار اسد یکی از محورهای مهم جبهه مقاومت است و نمیتوان آن را رها کرد. سوریه با بشار اسد و دیگر هیچ!
اگر آمریکایی ها و حکام آل سعود اصرار دارند که اسد باید برود، جمهوری اسلامی ایران هم تأکید دارد که اسد باید بماند و اگر قرار است تغییر سیاسی در سوریه اتفاق بیفتد تنها راه آن برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است البته پیش از آن باید گروه های تروریستی تکفیری سرکوب شوند و یک امنیت نسبی در سوریه حاکم شود.
مردم کشورمان هم به خوبی درک کرده اند که اگر ایران از سوریه و اسد دفاع و حمایت می کند، برای تأمین امنیت داخل ایران اسلامی است. اگر چنین نبود آرامش کنونی که وجود دارد به خطر می افتاد.
انتهای پیام/
نظرات بینندگان
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *