صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

جنگ نرم و نفوذ سکولارها

۲۲ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۵:۰۲
کد خبر: ۸۷۴۵۱
خبرگزاری میزان - نظام سرمایه‌داری غرب به منظور تسلط کامل بر جهان و تحقق این هدف، روش قدیمی سلطه مستقیم و غیرمستقیم را رها کرد و به روش جدیدی از تسلط فرهنگی – ارزشی روی آورد.
به گزارش به نقل از روزنامه حمایت، پس از فروپاشی نظام دوقطبی، حذف شوروی و نظام کمونیستی از صحنه بین‌المللی که به دنبال جنگ سرد صورت گرفت، جریانی تحت عنوان «جهانی‌سازی» گسترش پیدا کرد. نظام سرمایه‌داری غرب به منظور تسلط کامل بر جهان و تحقق این هدف، روش قدیمی سلطه مستقیم و غیرمستقیم را رها کرد و به روش جدیدی از تسلط فرهنگی – ارزشی روی آورد. بدین منظور نظام سلطه از سه دهه قبل در قالب برنامه‌های رسانه‌ای، آموزشی و یکسان‌سازی جهان، توطئه‌ای به نام «دهکده جهانی» را در دستور کار قرار داد. در این حرکت جدید به فرهنگ‌های ملی و بومی، شعارهای دولت‌ها، نمادهای ملت‌ها توجهی نشد زیرا طرح اصلی، تغییر ذهنیت‌ها، معیارها و ارزش‌ها بود. طراحان دهکده جهانی به جدّ معتقدند در چارچوب این طرح، فرهنگ‌ها  اتوماتیک‌وار حذف شده، فرهنگ‌های دینی عملاً نقش خود را از دست می‌دهند و دچار از خودبیگانگی تمام عیار می‌شوند. این برنامه، در قالب شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای در مقیاس گسترده، اینترنت به عنوان بستری برای آموزش هم‌زمان جهانی در قالبی بسیار نرم، آرام و تدریجی شکل گرفت. از این رو اصطلاحاتی نظیر قدرت نرم و امپراطوری رسانه نیز در ادبیات سیاسی بین‌الملل رایج شد.
در سه دهه گذشته، شاهد بودیم سرمایه گذاری جدید به جای اینکه به سمت ابزارهای مادی پیش رود، بیشتر به سوی نرم‌افزارهای فرهنگی گرایش داشته است. تحول اساسی که در طول این مدت به صورت فوق‌العاده توانست جهشی را در تهاجم فرهنگی و جهانی سازی شکل دهد، ترکیب سه مقوله «هنر»، «فرهنگ» و «فناوری» بود. ترکیب این سه عامل، پیشرفتی چشمگیر در برد و نفوذ جایگزینی فرهنگ سرمایه‌داری با فرهنگ‌های دیگر حاصل آورد؛ به گونه‌ای که امروز حتی در مواردی شاهدیم در آسیا و اروپا بسیاری از دولت‌ها از سرعت تهاجم و دگرگونی فرهنگی در کشور خود به شدت نگرانند و معتقدند چنین وضعیتی در آینده نزدیک کشورشان را در معرض تهدیدات بزرگ امنیتی و سیاسی قرار خواهد داد. به عقیده مسئولین این کشورها، تهدیدات به صورتی است که آنها را عملاً در وضعیتی انفعالی قرار می‌دهد زیرا شرایط به گونه‌ای است که جبهه مقابل آنها به طور مشخص کشوری متخاصم نیست که قادر باشند با آن مقابله کنند بلکه طرف مقابل، مردم تغییر یافته و استحاله شده کشورشان هستند؛ مردمی که فاصله فرهنگی و اعتقادی با نظام حاکم خود پیدا کرده‌اند.  
در برنامه جهانی سازی، کشورهایی نظیر جمهوری اسلامی ایران که دارای اهداف انقلابی، عقیدتی و دینی هستند، طبعاً بیش از بقیه کشورها مورد هدف قرار خواهند گرفت. یکی از اصول این توطئه، تبلیغات و بمباران فرهنگی جامعه هدف در نهایت حدّت و شدّت است اما دست‌اندکاران این برنامه‌،  در مورد طرح‌های پیچیده تهاجمی خود حتی کلمه‌ای را به زبان نمی‌آورند. بنابراین آنان، تنها به دنبال تغییر ذهنیت‌ها، افکار و ارزش‌ها هستند و در صورتی که کشور مورد نظر، واکنش و عکس‌العملی نداشته باشد به اهداف خود خواهند رسید.متاسفانه علیرغم تمام تلاش‌ها در عرصه بین‌المللی، نظامی و سیاسی در کشور، به دلیل ضعف نظامات فرهنگی و آموزشی، نفوذ جریان سکولار در دانشگاه‌ها، جریان جهانی‌سازی آثار خود را در برخی از امور کشور به گونه‌ای هویدا کرده است که مقام معظم رهبری در 20 مهر 94 در حضور رئیس و مدیران صدا و سیما وضعیت جدید و نگرانی از آینده را به شکلی کاملاً‌ گویا بیان نمودند. ایشان در این‌باره فرمودند: «جنگ‌های سخت معمولاً موجب برانگیخته شدن احساسات مردم و ایجاد وحدت و انسجام ملی می‌شود در حالی‌که جنگ نرم، انگیزه‌های مقابله را از بین می‌برد و زمینه‌ساز ایجاد اختلاف نیز می‌شود. جنگ نرم فقط مخصوص ایران نیست اما در موضوع ایران، هدف اصلی از این جنگ نرمِ فکرشده و حساب‌شده، استحاله‌ جمهوری اسلامی ایران و تغییر باطن و سیرت، با حفظ صورت و ظاهر آن است. در چارچوب اهداف جنگ نرمِ دشمن، باقی ماندن نام «جمهوری اسلامی» و حتی حضور یک معمم در رأس آن مهم نیست، مهم آن است که ایران تأمین‌کننده‌ اهداف آمریکا، صهیونیسم و شبکه‌ قدرت جهانی باشد.» به نظر می‌رسد خطوط برنامه‌های دشمن با این ارشادات راهگشا کاملاً مشخص شده، زیرا دشمن دریافته‌ است که از رهگذر کدام جریان می‌تواند به اهداف خود دست یابد.
«مایکل برانت» یکی از مقامات سابق سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا (سیا)  صریحاً اظهار می‌کند ایالات متحده برای براندازی جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهای مخالف هیچ عجله و شتابی ندارد زیرا برنامه‌های بلندمدت آمریکا قطعاً این نظام‌ها را سرنگون خواهد کرد. برانت در کتاب خود با عنوان «طرح تفرقه و منزوی کردن دین» می‌نویسد: «کوشش برای شکل دادن و بنیانگذاری نظامی جدید که با جهان مادی و سلطه‌گرا در تضاد است، تلاش برای تحقق نظامی متفاوت از نظام تحمیلی و به عبارت دیگر، حرکت در جهت همگرایی و در نهایت وحدت جهان اسلام به منظور مقابله با سلطه فرهنگی و ارزشی غرب و احیای فرهنگ و ارزش‌های دینی، نگرانی جدّی غرب، می‌باشد.» وی می‌افزاید: «تغییر برنامه‌های آموزشی، ایجاد شبکه‌های ماهواره‌ای به ویژه برای مسلمانان، تغییر اسامی اسلامی، حذف مفاهیمی مانند جهاد، امر به معروف و شهادت، ترویج سکولاریسم و لائیسم، رواج گسترده فساد و فحشاء بخشی از اقدامات در حال اجرای ما در راستای استراتژی بلندمدت غرب برای استحاله فرهنگی جهان اسلام و جلوگیری از بیداری و جنبش‌های اسلامی به شمار می‌رود.» اکنون با توجه به گزاره‌های فوق، اعترافات دشمنان و ارشادات سکان‌دار انقلاب، سوال اصلی اینجاست که چه کسی مسئول و پاسخگوی وضعیت فرهنگی کشور است و چه سازمانی پیگیر دیدگاه‌های مقام معظم رهبری بوده و برای اجرای این نظرات جدّیت دارد؟ علیرغم اینکه در بیش از 20 ساله گذشته بارها در بحث تهاجم و شبیخون فرهنگی و جنگ نرم هشدارهای لازم داده شده، چرا پیشرفت قابل ملاحظه و تاثیرگذاری در این امور نداشته‌ایم؟ سوال اساسی این است که چه سازمانی و چه نهادی مسئولیت پیگیری و به ثمررسانی نسخه فرهنگی رهبر انقلاب را دارد و کدام دستگاه‌ یا دستگاه‌ها به وظایف خود عمل نکرده‌اند؟ چرا باید وضعیت کشور به جایی برسد که بارها شاهد فریادهای هشدارگونه معظم‌له باشیم؟ چرا دستگاه‌های مسئول از اجرای مصوبات شورای عالی انقلاب استنکاف می‌ورزند و خود را تنها در مقابل مسئولین اجرایی پاسخگو می‌دانند؛ هر کدام از آنها با فرافکنی، از مسئولیت‌ شانه خالی کرده و دیگری را مقصر می‌دانند؟ نمونه گویای این وضعیت، برنامه تدوین شده از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی در بحث حجاب و عفاف است که برای تک تک دستگاه‌ها تعیین تکلیف کرد اما در کمال تاسف با گذشت 7 سال، تقریباً هیچیک از این دستگاه‌ها به وظایف خود عمل نکردند. یقیناً پاسخ به این سوالات کلیدی، نمایانگر راهی است که متولیان فرهنگی و ارشادی کشور ملزم به اجرای آن هستند و باید از طریق گفتمانی غالب و عمومی، مسئولین ذی‌ربط درباره تک تک خواسته‌ها و دغدغه‌های ایشان مورد سوال قرار گیرند و به معنای واقعی کلمه پاسخگو باشند.

نویسنده : دکتر جواد منصوری
/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *