از برجام تا نفوذ
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان به نقل از ریشه :
"شکسته شدن سدّ میان ایران و غرب"، کلیدواژۀ اصلیِ تحلیلها و بهتر بگوییم تلقینهای رسانهای بود که برجام را منجیِ رابطۀ میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای غربی بالأخص آمریکا میدانست.
هرکس تعریف خاص خود از "سد" را داشت و تعریف خاص خود را از "شکسته شدن سد"!
"برجام" در حالی دروازۀ رفت و آمدهای بینالمللی در حوزۀ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی معرفی شد که ملّت ایران "برجام" را یک معادلۀ سادۀ دوطرفه، فقط و فقط حاویِ موضوعات هستهای میدانستند که بالاخره سیزده سال جنجال بر سر یک پروندۀ بیهوده و تبعیضآمیز اکنون خاتمه یافته و در آیندۀ نزدیک، تحریمهای ظالمانه علیه ایران در ازای چشمپوشی موقّت از برخی فعالیتهای صلحآمیز کاملاً رفع خواهند شد.
تا پیش از انعقاد "برجام"، مذاکرهکنندگان هستهای کشورمان همواره بر این مسئله تأکید داشتند که ما در هیچ موضوعی به جز موضوع "هستهای" با آمریکا حرفی نداشته و نداریم. غربیها در هر یک از دورههای مذاکراتی، برای نرم کردن هیئت ایرانی و شکستن این قاطعیت بر رأی، تمام تلاش خود را میکردند، چراکه پافشاری ایران در این مسئله، راهِ هر گونه فرافکنی و حاشیه رفتن در گفتگوها را میبست و در نهایت به ضرر طرفهای غربی تمام میشد.
مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس، به محض اینکه زمزمههای حصول برجام شنیده شد، به دستاویزهای دیگری چنگ زدند تا بلکه بتوانند آثار مثبت توافق هستهای بر عرصههای داخلی و خارجی ایران را کم کنند.
سه مورد از اصلیترین دستاویزهای آنان عبارت بودند از:
- متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به نقض حقوق بشر
- متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم
- به رسمیت نشناختن موجودیت رژیم صهیونیستی
امروز نزدیک به سه ماه از عقد برجام میگذرد. به جرأت میتوان گفت کمتر سیاستمدار، هیئت اقتصادی، رؤسای شرکتها، مقامات دیپلماتیک، حتی کمتر وزرای گوناگون و رؤسای جمهور کشورهای غربی را میتوان یافت که در خلال سفرهای پر و پیمانۀ این سه ماه به ایران، از سه موضوع بالا سخن نگفته باشند.
به طور مثال "اشتاین مایر" وزیر امور خارجه آلمان پس از سفر "زیگمار گابریل" وزیر اقتصاد و انرژی این کشور به ایران، در مصاحبه با شبکه اول تلویزیون دولتی آلمان گفت:
«توافق هستهای با ایران، صلح جهانی را به دنبال خواهد داشت و ما این توافق را نتیجهای مهم برای حل و فصل بحرانهای خاورمیانه میدانیم. اما با این وجود اسرائیل متحد نزدیک ماست و تأمین امنیتش به عهده ماست (!) ایران اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد و به همین دلیل، زیربنای توافق هستهای، نه اعتماد، بلکه کنترل و راستیآزمایی است.»
همچنین میتوان به مصاحبههایی که مسئولان و مقامات فرانسوی، انگلیسی، ایتالیایی، سوئیسی، اوکراینی و... از ایران با تلویزیونهای دولتی کشورشان انجام دادند، و یا سفرنامههای کوتاهی که کارکنان شرکتهای تجاری در خبرگزاریهای رسمی نوشتند، اشاره کرد.
«تاجران آمریکایی آزادانه در خیابانهای تهران قدم میزنند و آب هویج میخورند و...» این بخشی از توصیف "توماس اردبرینک" خبرنگار روزنامه "نیویورک تایمز" در تهران از سفر هیأت تجاری آمریکایی به ایران بود.
اعضای هیئتهای تجاری و اقتصادی که بعضاً تعداد آنها به دهها و صدها نفر هم رسیده، پس از بازگشت به کشورهایشان مطالبی نوشتهاند که جمعبندی محتوای آنها حاکی از نفوذ، یا حداقل امید به نفوذ در رگههای سیاسی- اقتصادی کشورمان است؛ تهدیدی بزرگ برای اقتصاد ملّی! متأسفانه رکودی که نامۀ اخیر چهار وزیر دولت از آن سخن میگوید هم زنگ خطری برای تشدید همین نفوذ و همین رکود است.
در واقع غربیها زمان کافی خریدهاند تا با چمدانهای آماده و پر از استراتژیهای نفوذی، از کانال مذاکره و برجام، تغییرات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را به بدنۀ جامعۀ ایران تزریق کنند.
شاهد این امر هم آنکه طی این مدت، سفر برخی گروههای سیاسی خارجی به ایران با حاشیههایی روبرو شده؛ حاشیههایی که از تلاش غربیها برای دیدار با فعالان فتنه و محکومان امنیتی شکل گرفته و طبیعتاً موضوعِ مذاکره با مقامات رسمی دولت در مراحل بعدی خواهد بود.
*** پیشگیری از بده بستانِ مضر با یک دروغگو!
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی روز چهارشنبه 15 مهرماه در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و خانوادههای آنان، سخنانی در همین زمینه ایراد فرمودند:
«مذاکره به معنای امروزی یعنی معامله و یک چیزی بگیر و یک چیزی بده... مذاکره با آمریکا ممنوع است به خاطر ضررهای بیشماری که دارد و منفعتی که اصلاً ندارد.»
ایشان در بخش دیگری از بیانات خود فرمودند:
«اینکه با مذاکره با آمریکا مخالفیم علتی دارد؛ مذاکرهی آمریکا با جمهوری اسلامی یعنی نفوذ؛ میخواهند راه را باز کنند برای تحمیل. در همین مذاکرات هستهای، هرجا فرصت پیدا کردند یک نفوذی کردند؛ الحمدلله طرف ایرانی حواسش جمع بوده اما یک جاهایی بالاخره یک فرصتهایی آنها پیدا کردند و یک حرکت مضر برای منافع ملی انجام دادند... مذاکره با آمریکا ممنوع است به خاطر مضرات بیشماری که دارد و منفعتی که اصلاً ندارد.»
این نخستین بار نبود که فرمانده کل قوا نسبت به اهداف پلید آمریکا در قبال ایران هشدار دادند. پیش از این نیز ایشان در دیدار با مسئولان ردهبالای کشور بر "غیرقابل اعتماد بودن مقامات آمریکایی و سابقۀ بدعهدی آنان" تأکید کرده بودند.
لزوم بصیرت و هوشیاری ملّت و دولت ایران در قبال نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگیِ آمریکا زمانی آشکار میشود که براساس قرائن و شواهد، حتی احزاب اپوزیسیون و فعالان سیاسی-مدنی کشورهای اروپایی هم (که ما دولتهای آنها را متّحد آمریکا و رفقای گرمابه و گلستان یکدیگر میدانیم)، نسبت به نفوذ آمریکا در زیرساختهای اروپایی نگرانند.
"دروغ گفتن مثل مصرف مواد مخدر، انسان را به تدریج پیر و کریه میکند."
این، تیتر خبری است که هفتۀ گذشته یک پایگاه تحلیلی آلمانیزبان بدان پرداخته و آمریکا را "غیرقابل اعتمادترین دولت جهان" میخواند:
«ما در دنیایی زندگی میکنیم که رسانهها شب و روز به جای خبر، "دروغ و افسانه" تحویلمان میدهند، چون در این بازی، پای پول وسط است. ما به هیچ یک از صادرات آمریکایی اعتماد نداریم و مخالف آمریکاییسازیِ اروپا هستیم.»
بدیهی است وقتی شهروندان کشورهای اروپایی، علیرغم سوابق نیک،
تجربیات و منافع مشترک دولتهایشان با ایالات متحده، تا حدّ زیادی نسبت
به نفوذ منش آمریکایی در ساختارهایشان حساسند، جمهوری اسلامی ایران به
عنوان دشمن قسمخوردۀ شیطان بزرگ، چه طور میتواند به تعبیر رهبر انقلاب در
این مسئله "بیخیالی، سهلانگاری و سهلاندیشی" پیشه کند؟
/انتهای پیام/
:
انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید
محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.