همه چیز درباره «ایلان ماسک»/خریدار توییتر کیست؟
- «ایلان ماسک» برخی از مهمترین بسترها را در رسانهها، خودروهای الکتریکی، سفرهای زیرزمینی، سفرهای فضایی خصوصی، تراشههای کامپیوتری کاشته شده در مغز و باتریها، اجرا میکند.
«آکسیوس»، در گزارشی نوشت «اگر از شما بپرسند که فردی در آمریکا را نام ببرید که غیر از رئیس جمهور این کشور، نفوذ تجاری و فرهنگی بیشتری داشته باشد، به غیر از ایلان ماسک اسم دیگری به ذهن شما نخواهد آمد.»
«ماسک» به تازگی برای خرید توییتر به مبلغ ۴۴ میلیارد دلار به توافق رسید؛ این موضوع او را مسئول میدان عمومی آنلاین میکند؛ این موضوع اهرم کنترل دیگری را به کانون قدرت «ماسک» اضافه میکند.
«ایلان ماسک» ۲۷۰ میلیارد دلار ثروت دارد که این میزان دارایی او را به ثروتمندترین مرد جهان تبدیل میکند.
حدود ۱۱۱ هزار نفر برای «ماسک» در شرکتهای مختلف او، یعنی «تسلا»، «اسپیس ایکس»، «نورالینک» و شرکت «بورینگ»، کار میکنند؛ همچنین ۷ هزار و ۵۰۰ نفر هم در توییتر فعالیت دارند.
او در فضای مجازی ۸۴.۲ میلیون دنبال کننده در سطح جهان دارد که او را از این منظر در رتبه هشتم افراد با بیشترین دنبال کننده قرار میدهد.
«ماسک» با ۷ میلیون بار مورد اشاره قرار گرفتن (mention) در رسانههای اجتماعی در سه ماه گذشته، با اختلاف بیشترین فرد میلیاردر مورد اشاره بوده است؛ «بیل گیتس» با ۲ میلیون مورد در رتبه دوم قرار دارد.
وی مدعی شد که از توییتر برای وادار کردن بازنگری در مورد آزادی بیان استفاده خواهد کرد و برای حداکثر قدرت فردی برای گفتن آنچه میخواهید بگویید و شنیدن آنچه میخواهید بشنوید، فشار میآورد.
اظهارات «ایلان ماسک» در طول سالها در مورد موضوعات مختلف باعث شده است که بسیاری به این باور برسند که او یک جمهوریخواه است.
بسیاری از چهرههای مهم جمهوریخواه، از جمله «ایوانکا ترامپ»، دختر دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، زمانی که «ماسک» در سال ۲۰۲۰ در پیامی توییتری نوشت «قرص قرمز را بخور» به وجد آمدند، اما وابستگی حزبی او ممکن است به روشنی قرمز و آبی نباشد.
وی قبلاً خود را مستقل توصیف کرده بود و توضیح داده بود که نیمی دموکرات و نیمی جمهوریخواه است.
ادعاهای «ایلان ماسک» در مورد مستقل بودن صرفاً بیانیههای توییتری تک بعدی نیستند، چرا که این شخص همچنین اعلام کرد که کمکهای مالی سیاسی را بین هر دو حزب اصلی پخش کرده است.
«ماسک» در سال ۲۰۱۳ به «هافینگتون پست» گفته بود که فکر میکند تنوع بخشیدن به افرادی که با آنها کار میکند تنها راه برای دستیابی به اهدافش است.