موقعیت ما
_ حسام الدین برومند در سرمقاله روزنامه حمایت نوشت: این روزها و در آغاز قرن جدید همچنان تقلاها و تحرکات دشمنان علیه جمهوری اسلامی قابل مشاهده است و البته گویا دچار عارضه «بیش فعالی» شده اند و هر چقدر بالا و پایین میکنند، در نهایت نتیجهای برای آنها حاصل نمیشود. این بدان معنا نیست که دشمن را دست کم بگیریم یا خوش بینانه فکر کنیم کار به انتها رسیده و خدای ناکرده موجب خواب غفلت شود. ازدشمن جز انتظار دشمنی نابجاست و او هر لحظه و پیوسته نقشه میکشد، دسیسه ساز میکند، فتنه میآفریند، به لطایف الحیل متوسل میشود، هرچه توان دارد سامان میدهد، عِده و عُده را به صحنه میآورد و جولان میدهد تا روشها و شیوههای خود را به روز کرده و خط آتش جدیدی را عملیاتی نماید. ضمن آنکه جغرافیای بازی دشمن مشتمل بر سناریوهای مختلف و کلید زدن پروژههای متعدد و به صحنه آوردن تاکتیکهای مکمل خواهد بود و بدون شک ترفندها و حیلههای چند لایه را برمی گزیند.
زمانی «دنیس راس» مشاور سابق اوباما که سابقه حضور در شورای امنیت ملی آمریکا را نیز داراست و از جمله طراحان پروژه صلح اسلو در زمان ریاستجمهوری بیل کلینتون بود در واشنگتنپست به گوشهای از طراحیهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد و دو نکته را به صراحت نوشت؛ ۱-سیاست پیشگیرانه و بازدارنده در برابر ایران جواب نمیدهد، چون فشارهای اقتصادی- بخوانید اعمال انواع تحریمها- در تغییر برنامه هستهای ایران ناکارآمد بوده است. ۲- باید تهدید به حمله را برای ایران باورپذیر کنیم!
در بزنگاه دیگری، «فرید زکریا» روزنامه نگار معروف آمریکایی طی مقالهای در «دیلی استار» راه مواجهه با ایران اسلامی را تشدید تحریمها و فشارها و القای بینتیجه بودن «راهبرد مقاومت» برشمرده بود و از «استراتژی ترکیبی» بر ضد کشورمان سخن رانده بود. یعنی یک استراتژی با ترکیبی از «فشارها» و «تلاش برای خارج کردن ایران از مقاومت» که در نهایت و به زعم او کارساز خواهد بود!
در برهه دیگری، رییس جمهورِ قمار باز آمریکا سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران اسلامی را در دستور کار قرار داد و حتی تیپهایی مانند جان بولتون و رودی جولیانی (مشاوران نزدیک به ترامپ) و لایهای از رجال سیاسی آنها این ادعا را به پیش کشیدند و در رسانههای خود پمپاژ کردند که به اصطلاح جشن چهل سالگی انقلاب اسلامی ایران برگزار نخواهدشد! اما نسخه خود ترامپ و احمقهای درجه یک اطراف او در آمریکا پیچیده شد و شکست سنگینی از دموکراتها خوردند.
امروز آمریکاییها با تجربه انواع و اقسام راهبردها در دشمنی با ملت ایران و جمهوری اسلامی بار دیگر بر «جنگ ترکیبی» (Hybrid War) اصرار دارند؛ جنگی که به اصطلاح ترکیبی از نبردهای آشکار و پنهان، متعارف و نامتعارف، سیاسی، اقتصادی، رسانهای، سایبری، روانی، فرهنگی و اطلاعاتی را در خود جای میدهد؛ بنابراین در این نبرد تمام عیار و همه جانبه دشمنان که اشرار عالم علیه ایران اسلامی تدارک دیده اند باید دقیق و عمیق، استراتژی دشمن را شناخت و آن را خنثی کرد. «سانتزو» در کتاب «هنر جنگ» بهترین اقدام علیه دشمن را حمله به «استراتژی دشمن» عنوان میکند.
خب؛ استراتژی دشمن جنگ و تهاجم ترکیبی علیه ایران اسلامی است و در تمامی چهار دهه گذشته با تغییراتی و با به روز رسانی شیوهها این اقدام را انجام داده است، ولی طرفی نبسته و ناکام بوده است. امروز هم راه مقابله برای ناکام گذاشتن دشمنان، این است که ایران اسلامی در تمام میدانهای نبرد خود را قوی و قویتر کند و بدون توقف این مسیر را ادامه بدهد. توافق هستهای هم اگر انجام بشود تنها باید در ذیل راهبرد ایران قوی در همه میدانها باشد. رفع تحریمها خوب است، ولی مهمتر از آن خنثی سازی تحریمها است تا دیگر نتواند از حربه تحریم بهره ببرد؛ و بالاخره باید گفت امروز آمریکا و ائتلاف شرارت که قرار بود خاورمیانه آمریکایی را شکل بدهند و داعش را بر منطقه حاکم کنند، مقاومت را از صحنه و میدان خارج کنند، عربستان سعودی را قدرت منطقهای جا بزنند و برای رژیم صهیونیستی حاشیه امن ابدی ایجاد نمایند؛ در تمامی آنها شکست خورده و افول واشنگتن واقعیت غیرقابل انکار اندیشمندان و نظریه پردازان روابط بین الملل است. همچنانکه عربستان امروز در برابر پهپادهای یمنی خوار و خفیف شده است و رژیم نحسِ نجس صهیونیستی هم در وحشت به سر میبرد و تل آویو از ترس عملیاتهای شهادت طلبانه فلسطینیها خواب ندارد. صحنه را درست و دقیق ببینیم و البته لحظهای از قوی شدن ایران اسلامی در تمامی میدانها دست نکشیم.