بربریت مدرن آل سعود
_ سید هادی سید افقهی در روزنامه حمایت نوشت: اعدام وحشیانه ۸۱ نفر از معترضان و شیعیان عربستان توسط رژیم آل سعود، نمادی آشکار از جنایت و نژادپرستی حاکمان قرونوسطایی ریاض به شمار میآید. آل سعود لیدر جریانهای تندرو در منطقه اعم از داعش، سلفی و تکفیری بوده و در داخل نیز با سرکوب و اعمال خفقان و خشونت پروندهای کاملاً جنایتکارانه دارد.
علاوه بر این، حاکمان عربستان یک نظام قبیلهای را بنا نهادهاند که مبتنی بر ارزشهای دوره جاهلیت است، هیچگونه نهاد و سازمان مدنی در این کشور فعالیت ندارد و چنانچه فریاد به حقی برای اعتراض به ظلم بلند شود با شدیدترین وجهی با آن برخورد میگردد. از ۸۱ نفری که بهتازگی در یک روز اعدام شدند، ۴۱ نفر از شیعیان شرقیه قطیف بودند که تنها به دلیل تشیع و همکاری با انصار الله یمن در میدان شهر گردن زده شدند.
بعد از شهادت آیتالله شیخ نمر باقر النمر، رفتار با شیعیان سختگیرانهتر شده و بهعنوان مثال، شاهد بودیم که حتی به خانوادههای قربانیان جنایت اخیر در عربستان اجازه برگزاری مراسم سوگواری نیز داده نشد. ضمن اینکه این اولین بار نیست که عربستان، خون شیعیان را ریخته و پیش از این نیز اعدامهای دستهجمعی را با شمشیر مرتکب شد که تداعیکننده جنایتهای گروه تروریستی داعش بود.
بااینحال روشن است که در پشت این خونریزیهای هولناک چه میگذرد. اعدام شیعیان و دوستداران مقاومت جانانه یمنیها و ایران یک موضوع کاملاً سیاسی و برای کنترل نارضایتیهای رو به افزایش در میان شیعیان شرق عربستان است.
در حال حاضر، برنامهریزیهایی برای کوچ دادن شیعیان شرق این کشور به مناطق دیگر همچون غرب و شمال در دستور کار است تا ارتباط و حلقههای مواصلاتی میان انصار الله و شیعیان شرق عربستان قطع شود. افزون بر این، با توجه به هدف قرار گرفتن آرامکو و پیروزیهای میدانی اخیر انصار الله، آل سعود وحشت دارد که شیعیان ساکن در کنار تأسیسات نفتی، تهدیدی را علیه شریانهای حیاتی این کشور عملی کنند.
از سوی دیگر، کاهش قیمت نفت که سیاستی برای فشار بر ایران بود و اختصاص بودجههای میلیاردی برای سرنگونی دولتهای سوریه، عراق و یمن نهتنها دستاوردی برای آل سعود نداشته بلکه عربستان را بیشازپیش تضعیف کرد. بنابر این، سیاست مشت آهنین عربستان اگر در برابر همسایگانش کارگر نیفتاده، اما دستکم میتواند ضعفهای خود را با قلع و قمع مخالفان تا مدتی بپوشاند و پایههای متزلزل حکومتش را سرپا نگه دارد.
به همین دلیل، سیاست ارعاب از طریق زندانی کردن و اعدامهای دستهجمعی در کنار کوچ اجباری روی میز مقامات رژیم قرونوسطایی عربستان قرار دارد. این در حالی است که از منظر رژیم آل سعود، شیعیان مناطق شرقی بهخصوص منطقه عوامیه، شهروند درجه ۱۰ عربستان محسوب میشوند و در ذهنیت سلفی آنها، اعتقادی به حقوق شهروندی وجود ندارد.
از طرفی، اینکه در برابر کشتار و جنایت عربستان در داخل و خارج از جانب نهادها و کشورهای مدعی حقوق بشر سکوت اختیار میشود، اتفاق جدیدی نیست و به رسوایی بیشتر آنها دامن میزند. طنز تلخ روزگار ما، اما این است که این رژیم با چنین توحشی حتی در برخی محافل و مجامع حقوق بشری بهعنوان عضو و یا حتی رئیس در صدر مینشیند! کشورهای اروپایی و غربی همواره به خاطر دستگیری و بازجویی یک فرد در کشورهای غیرهمسو جنجال به پا میکنند و همه توان خود را برای تحریم به بهانه نقض حقوق بشر به کار میگیرند، اما درعینحال، در برابر بربریت عصر جدید آل سعود سکوت اختیار میکنند.
ضمن اینکه حساب ارتباط غرب با آل سعود، یک حساب کاملاً تجاری و اقتصادی است و چنانچه عربستان مرتکب فجیعترین جنایات حقوق بشری شود نیز این ارتباط، دستنخورده و غیرقابل خدشه باقی میماند. ریاض با پشتیبانی و تجهیز تروریستهای داعش در عراق و سوریه یکی از بدترین بحرانهای تاریخی و جنایتهای ماندگار در حافظه بشریت را بهجا گذاشته، ولی آمریکا هیچگاه این کشور را به خاطر پدرخواندگی تروریستهای تکفیری مورد مواخذه قرار نداده است. این سیاست را «مایک پمپئو»، وزیر خارجه اسبق آمریکا پس از قتل «جمال خاشقجی» بهصراحت اعلام کرد و گفت مسائل داخلی عربستان بر مناسبات ریاض با واشنگتن سایه نخواهند انداخت.
نهادهای تحت پوشش سازمان ملل هم زیر بیرق پرچم آمریکا هستند. آل سعود با دلارهای نفتی کمکهای بسیاری به آنها میکند، سازمانهای حقوق بشری نیز با ارائه چک سفید امضا به آنها عملاً دست آل سعود را برای هر اقدامی باز میگذارند و بهجای اینکه طرف مظلوم را بگیرند و پژواک ندای مظلومیت آنها باشند، در کنار ظالم میایستند.
بهعنوان نمونه، در جریان حمله آل سعود به یمن و شهید و مجروح کردن زنان و کودکان این کشور، سازمان ملل ابتدا ریاض را در لیست کشورهای کودکش قرار داد، اما رئیس وقت این سازمان یعنی «بان کی مون»، اسم عربستان را به این دلیل که کمک مالی قابلتوجهی به این نهاد بیخاصیت کرده، حذف کرد! در واقع باید گفت که پول سعودیها دهان غرب و مجموعههای نظارتی تحت امرشان را گل گرفته و در هیچیک از سخنرانیها و موضعگیریهای رسمی کاخ سفید، کوچکترین اشارهای به نقض آشکار حقوق بشر در این کشور نمیشود.
با این وصف، طرح شکایت در این سازمانها امیدبخش نیست چراکه انتظار اقدام علیه شیعه کشی وقیحانه آل سعود بیفایده بوده و تنها راه برای پایان دادن به این جنایتها، اتحاد مردم عربستان و شیعیان این کشور است تا با تقویت وحدت و یکپارچگی خود حکام این کشور را رسوا کرده و صدای مظلومیتشان را به جهان برسانند. جمهوری اسلامی نیز در این زمینه موظف به کمک و یاری شیعیان عربستان برحسب سیاست اصولی مندرج در قانون اساسی است تا مجموع این اقدامات، خط پایانی بر سبعیت این رژیم بکشد.