دست برتر ایران در دیپلماسی
- روزنامه حمایت نوشت: توسعه تعاملات منطقهای دولت سیزدهم و توافقات و مناسبات چندجانبه ایران با سایر کشورها در کنار سفر آیتالله رئیسی به روسیه و قطر، همزمان با ادامه مذاکرات وین حاکی از آن است که رویکرد دیپلماسی کشورمان متوقف به مذاکرات نیست و گشایشهای جدیدی در راه است.
مروری بر سیاستهای پیشین در حوزه دیپلماسی نشان میدهد که دولتهای مختلف نتوانستند از ظرفیت دومین کشور برخوردار از همسایگان فراوان به نحو شایسته استفاده کنند. ایران در حال حاضر با ۱۰ کشور مرز دریایی و با هفت کشور دیگر مرز زمینی دارد که این پتانسیل میتواند فرصتهای فراوانی را برای ایجاد روابط فرهنگی، سیاسی، بینالمللی و بهویژه اقتصادی به وجود آورد.
دولت سیزدهم با اشراف به این نقاط ضعف، مصمم است از دیپلماسی اقتصادی به نحو مؤثر برای افزایش و رشد شاخصهای اقتصادی و مقاوم کردن کشور در برابر تحریمهای یکجانبه استفاده کند.
نکته اینجاست که رویکرد نظام در این خصوص آفندی است و منتظر ابتکار عمل حریف و نشان دادن اقدامات پدافندی نمیماند. به این مفهوم که در مسائل پیچیده و درهمتنیده منطقه، شاخصه فعال بودن و اثرگذاری را بهعنوان راهکاری پیشدستانه در دستور کار قرار داده است.
از سوی دیگر، ساز و کارهای قابلاعتماد سیاست خارجی فراتر از ژستهای دیپلماتیک و لبخندهای غیرقابل اتکاست. تنها اصلی که در این حوزه میتواند قابلاعتماد باشد، معماری روابط خارجی بر اساس اصول مسلم و تعهدات تضمینشده است. بر همین مبنا، گفتگوهای وین از دور هفتم آغاز شد و بهموازات آن نیز، سفرهای وزیر امور خارجه کشورمان و رئیسجمهور به همسایگان و کشورهای دوست و متحد کلید خورد تا مسیر جدیدی برای سیاست خارجی متوازن ایجاد شود.
در حال حاضر جمهوری اسلامی با تعداد پرشماری از ظرفیتهای منطقهای و فرا منطقهای در حوزه دیپلماسی اقتصادی مواجه است که هرکدام از آنها را به فراخور اهمیت پیگیری میکند. با اینکه به گفته «حسین امیرعبداللهیان»، سهم دیپلماسی اقتصادی در وزارت خارجه ۴۰ درصد است و در مقایسه با ادوار قبلی، میزان قابلتوجهی به شمار میآید، اما درعینحال، معیشت مردم از سوی پیمانهای خارجی به گروگان گرفته نشده است.
به این تعبیر که با یک مدیریت هوشمندانه، مزایای اقتصادی معاهدات منطقهای و بینالمللی بهحساب کشور واریز شده و از سرایت تکانههای خارجی نیز جلوگیری بهعملآمده است. این ویژگی بهخصوص در مورد مذاکرات وین بسیار چشمگیر است و معاش مردم ارتباطی به برجام و جلسات هتل کوبورگ ندارد.
علاوه بر این، سیاست تعامل حداکثری با همسایگان با استفاده از نقاط اشتراک و منافع دو یا چندجانبه، رهاورد چندجانبه گرایی و رویکرد متوازن در دیپلماسی را به ارمغان آورده است.
به گفته رئیسجمهور کشورمان در بیست و یکمین اجلاس سران «سازمان همکاری شانگهای»، جهتگیری سیاست خارجی ایران، تمرکز بر چندجانبه گرایی اقتصادی و تقویت سیاست همسایگی به مفهوم وسیع و تقویت حضور در سازمانهای منطقهای خواهد بود. این در حالی است که در دولتهای گذشته، راه خنثیسازی اثرات منفی تحریمها در توسعه روابط با کشورهای غربی جستجو میشد. در دکترین آمریکا، حقوق کشورها تا وقتیکه کاخ سفید آنها را به رسمیت نشناسد، به ملتها تعلق نمیگیرد. این قاعده در سیاست خارجی آمریکا مسلم است و به یک مثل معروف تبدیلشده که «آنچه برای من است، به من تعلق دارد و آنچه برای توست قابل گفتگو»!
جمهوری اسلامی اکنون نگاهی کلان به مسائل منطقه و فرا منطقه دارد و همزمان با مذاکرات وین که به گفته وزیر امور خارجه کشورمان در مراحل پایانی خود قرار دارد، از پتانسیلهای مغفول مانده در میان کشورهای همسایه حداکثر استفاده را کرده است.
در خصوص سفر رئیسجمهور کشورمان به قطر، مباحث اقتصادی در حوزه انرژی موردتوجه جدی قرار گرفت تا مسیر برونرفت جدیدی در برابر تحریمهای اقتصادی ایجاد شود.. این موضوع از این منظر حائز اهمیت است که دوحه سالها توسط عربستان و متحدانش در منطقه تحت محاصره قرار داشت و کمک ایران به قطر در طول این دوران، این کشور را به یکی از همسایگان خوب و درعینحال همراه با همکاری استراتژیک ایران بدل کرده است.
امروز گاز از یک منظر برای کشورمان آورده بیشتری نسبت به نفت دارد، چون تقاضای بازار برای خرید آن روز افزون است و علاوه بر این، فروش آن میتواند کمبودهای ناشی از فروش نفت را برای ما جبران کند. قطر سومین دارنده ذخایر گاز جهان و ایران بهعنوان دومین دارنده آن، منافع مشترک فراوانی با یکدیگر دارند و با همافزایی و هماهنگی بیشتر در مجامع جهانی میتوانند سود سرشاری را عاید خود کنند. ضمن اینکه امضا شدن ۱۴ سند همکاری اقتصادی بین دو کشور و برداشته شدن محدودیت ویزا از تبدیلشدن رابطه تهران دوحه به ارتباطی استراتژیک و راهبردی خبر میدهد.
نکته اینجاست که تقویت پیمانهای منطقهای و استفاده از ظرفیتهای مغفول مانده، افزون بر تحکیم بنیانهای اقتصاد کشور و همسایگان میتواند به یارگیریهای منطقهای ایران نیز کمک شایانی کند.
سفرهای منطقهای اخیر مقامات اسرائیل ازجمله «نفتالی بنت» نخستوزیر رژیم صهیونیستی به بحرین و امارات و عزیمت قریبالوقوع رئیس رژیم صهیونیستی به ترکیه نشان میدهد که صهیونیستها خواستار رابطه راهبردی برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه هستند. ایران نیز با تأکید بر روابط حسنه خود با قطر و همسایگان دیگر همچون عراق، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و کشورهای حوزه آسیای میانه نشان داده است که در برابر زیادهخواهیها و ائتلافهای ضد ایرانی ساکت نمیماند و تعامل راهبردی خود را با کشورهای همسایه به سطوح بالاتر ارتقا میدهد.
این موارد حاکی از آن است که سیاست واشنگتن در منزوی کردن ایران نهتنها به در بسته خورده، بلکه جمهوری اسلامی از توان بالایی در معادلات بینالمللی برخوردار است و هر کشوری که سودای انزوای ایران را داشته باشد، در حقیقت خود را در انزوا قرار داده است.