صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

تنفر، تنفر ایجاد می‌کند/نگاهی به نمایش «مانستر» کوروش شاهونه

۲۲ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۵:۳۰:۰۲
کد خبر: ۷۹۵۶۰۵
نمایش مانستر ضد‌کلیشه است. داستانی غیرقابل پیش‌بینی و روایتی پارادوکس دارد که مدام تغییر لحن و فضا می‌دهد، اما درنهایت محتوایی منسجم می‌سازد.

- نمایش مانستر ضد‌کلیشه است. داستانی غیرقابل پیش‌بینی و روایتی پارادوکس دارد که مدام تغییر لحن و فضا می‌دهد، اما درنهایت محتوایی منسجم می‌سازد.

درام، کمدی و وحشت در موقعیت‌های مختلف مانستر میان کاراکتر‌ها دست‌به‌دست می‌شود. با سه بازی شاخص از ریحانه رضی، علی حسین زاده و ابراهیم نائیج که از دو بازیگر مرد آن به‌اضافه‌ نویسنده و کارگردان نمایش یعنی کوروش شاهونه قبل‌تر نمایش به‌یاد‌ماندنی بی پدر کار سیدمحمد مساوات را دیده بودم.

ریحانه رضی در نقش ایزابل گودمن از برگ‌های برنده‌ نمایش است. اجرای دقیق یک بازی دشوار از کاراکتری که ظاهراً معلولیت جسمی و ذهنی دارد، اما در بازنمایی پیچیدگی‌های شخصیت پردازی خودش با قدرت تمام عمل می‌کند.

در یک نمونه‌ نه‌چندان دور و البته در مدیوم سینما بازی نگار جواهریان (نقش مریم) در فیلم حوض نقاشی به‌خاطرم آمد که نمره‌ بسیار پایینی در برابر ایفای نقش ایزابل می‌گیرد.

با این توضیح که بازیگر سینما به‌دلایل مختلف از جمله کات‌های متعدد و حذف اشتباهات در تدوین، فرصت‌های بیش‌تری برای آزمون و خطا دارد، اما بازیگر تئاتر در یک زمان پیوسته و با حضور تماشاگران، تنها می‌تواند از تجربه‌ تمرین‌های مکرر و استعداد و توانایی خودش بهره بگیرد.

کاری که ریحانه رضی به بهترین شکل از عهده‌ی آن برمی‌آید و برخی نشانه‌های آن در میمیک صورت، زبان بدن و فن بیان درست او آشکار می‌شود. به همه‌ این‌ها اضافه کنید حفظ راکورد بازیگر را در سرتاسر نمایش که اصلاً کار ساده‌ای نیست.

کارگردان با فاصله‌گیری صحیح از نقطه‌گذاری‌های سانتیمانتال یا جلب ترحم برای کارکتر‌های قصه، تلاش می‌کند نمایشی بی‌رحم علیه بی‌رحمی داشته باشد. ضمن این‌که در یک مونولوگ معین با هوشمندی تماشاگر را فریب می‌دهد و درست بعد از ساخت موقت فضای ملودرامی که ایزابل در تعریف داستان مرگ بچه‌اش دارد، ورق تازه‌ای را با ارجاع به فیلم بیست و یک گرم رو می‌کند، تا فضای قبلی را بر هم بریزد.

طوری که اشک‌ها و لبخند‌های بیننده به‌هم پیوند می‌خورند. در یک موقعیت مشکوک که با گذشت زمان دلهره‌آورتر نیز می‌شود. وجوه جنایی و معمایی نمایشنامه‌ مانستر پررنگ‌تر از مابقی جنبه‌های داستان است. با مشخصه‌هایی که نگاهی روان‌شناختی به خشونت افراد مهجور جامعه می‌اندازد. بحران‌هایی عاطفی که با نادیده‌گرفتن حساسیت‌های اقلیت ایجاد می‌شود و تنفری که تنفر ایجاد می‌کند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *