روایت بازماندگان از «مدارس مرگ» در کانادا
کشف گورهای دسته جمعی در مدارس بومیان کانادا موجب به راه افتادان موجی از واکنشها و انتقادات علیه مقامهای این کشور شده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، از اواسط دهه ۱۸۰۰ میلادی حدود ۱۵۰ هزار کودک بومی از خانوادههای خود در سراسر کانادا جدا شده و به ۱۳۹ مدرسه فرستاده شدند تا آنها را به اجبار و زور در «فرهنگ کانادایی» ادغام کنند و به عبارت دیگر، سنتهای بومی آنها را از بین ببرند.
هزاران دانشآموز، عمدتا بر اثر سوء تغذیه، بیماری یا بیتوجهی، بر اثر موضوعی که کمیته حقیقت و آشتی در گزارشی در سال ۲۰۱۵ آن را «نسلکشی فرهنگی» نامید، جان باختند و بسیاری دیگر مورد آزار جسمی یا جنسی قرار گرفتند.
پس از کشف حدود هزار و ۳۰۰ گور بی نشان در این مدارس، در نهایت کانادا شروع به کنار آمدن با این موضوع کرد.
خبرگزاری فرانسه روایتهای تعدادی از بازماندگان این مدارس بومی را منتشر کرده است.
یکی از این بازماندگان با عصای خود به تصویری از تعدادی از دانش آموزان یکی از مدارس بومی اشاره کرده و میگوید که خود او نیز در میان تصویر وجود دارد.
این فرد سالخورده، میگوید «اینجا من خاطراتی دارم؛ من اینجا بودم تا فرد دیگری شوم؛ زمانی که من به اینجا آمدم دیگر نام نداشتم و تنها یک شماره داشتم؛ شماره ۷۰.»
یکی دیگر از بازماندگان، میگوید «درد در قلب و ذهن و بدن ما بسیار عمیق است.»
همچنین یک بازمانده دیگر گفت «این (دوران حضور در مدارس بومی) بخشی از زندگی ما در بقیه عمر ما میشود.»
«جاستین ترودو»، نخست وزیر کانادا در پی کشف گورهای دسته جمعی، گفت «کانادا شروع به مواجه شدن با این حقیقت کرده است؛ مواجه شدن با واقعیت این کشور.»
بازمانده دیگری، میگوید «آیا من حس یک بازمانده را دارم؟ خیر من حس یک برنده را دارم؛ حس کسی را دارم که برنده شده است؛ من حس کسی را دارم که آنها نتوانستند ماهیت هندی را از وجودش خارج کنند؛ من فکر میکنم تمامی آن یک سوء استفاده بود؛ من خودم سوء استفاده را تجربه کردم؛ فیزیکی، جنسی و تمامی انواع آن را.»
فرد دیگری، مدارس بومی آمریکا را «نابودگرترین ابزار» توصیف میکند.
یکی دیگر از راویان، میگوید «این کودکان از خانوادههای خود جدا شده، هدف شکنجه قرار گرفتند و به قتل رسیدند.»
آخرین مدارس بومی کانادا در دهه ۱۹۹۰ بسته شدند و بازماندگان به زندگی خود بازگشتند.
یکی از بازماندگان به خبرگزاری فرانسه، میگوید «تخت خواب من شماره داشت، لباسهای من شماره داشتند؛ این شماره من بود: ۳۹؛ شمارهای که هنوز هم آن را دوست ندارم؛ آنها به ما احترام نمیگذاشتند؛ آنها سعی داشتند زبان و هویت ما را بدزدند.»
فرد دیگری گفته که در مدارس بومی پوست آنها را با فرچهای میشستند چرا که معتقد بودند پوست آنها کثیف است.
به گفته وی، «آنها مواد شیمیایی بر روی ما اسپری میکردند؛ اگر به زبان خودمان صحبت میکردیم به شدت تنبیه میشدیم؛ آنها ما را کتک میزدند، ما را در انفرادی میانداختند؛ حتی نمیتوانستیم یک کلمه به زبان آلگونکین (زبان بومی کانادا) بگوییم؛ آنها میگفتند این زبان وحشیهاست.»