صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

فرمول شکست‌خورده

۱۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۰:۰۱
کد خبر: ۷۹۴۲۲۴
جواد منصوری در یادداشتی نوشت: جمهوری اسلامی با رهبری و هدایت نیرو‌های مقاومت در منطقه، دست برتر را علیه کاخ سفید در اختیار دارد و فارغ از جنجال‌های رسانه‌ای و پروپاگاندای حریف، ایران از اهرم‌های فشار متنوعی برخوردار است.

_ جواد منصوری در روزنامه حمایت نوشت: «میچ مک کانل» رهبر جمهوری خواهان مجلس سنای آمریکا به‌تازگی از سیاستمداران حزب دموکرات خواسته است تا فشار‌ها علیه ایران را افزایش دهند چراکه به عقیده وی، عدم واکنش قاطع به حملات نیرو‌های تحت حمایت کشورمان علیه نظامیان آمریکایی در منطقه، بازدارندگی واشنگتن را از بین برده و خطرات علیه پرسنل آمریکایی را به شکل محسوسی افزایش داده است.

«فرانک مکنزی» فرمانده ستاد مرکزی تروریست‌های آمریکایی در غرب آسیا (سنتکام) نیز در جلسه استماع فروردین سال جاری در کمیته خدمات نیرو‌های مسلح مجلس نمایندگان آمریکا، به از دست رفتن برتری هوایی ارتش کشورش در برابر ایران اعتراف کرده بود. وی در این خصوص گفت استفاده گسترده ایران از پهپاد‌های کوچک و متوسط برای عملیات‌های شناسایی و هجومی به این معناست که برای اولین بار از زمان جنگ شبه‌جزیره کره در اوایل دهه ۵۰ میلادی، آمریکا بدون برتری کامل هوایی دست به عملیات می‌زند.

موضوعی که مک کانال و مکنزی نسبت به آن هشدار داده بودند در حوزه نظامی بود و این در حالی است که مقامات ارشد دولت آمریکا نیز چند ماه پیش همزمان با کلید خوردن مذاکرات هسته‌ای در وین در مورد «پلن بی» یا همان تهدیدات نظامی علیه ایران بلوف زده بودند.

این در حالی است که اگر استفاده از ابزار‌های نظامی در برابر کشورمان امکان‌پذیر بود، حدود دو دهه پیش از این ابزار استفاده می‌کردند. در آن مقطع، ایران ازنظر توانمندی‌های نظامی و استراتژیک نسبت به امروز از تجهیزات کمتری برخوردار بود، ولی جمع‌بندی‌ها نشان می‌داد که امکان حمله نظامی به ایران وجود ندارد.

آمریکا حدود دو دهه پیش، بیشترین حضور منطقه‌ای را در غرب آسیا و کشور‌های همسایه ما داشت، اما جرئت حمله را پیدا نکرد؛ اکنون که تمرکز خود را بر خروج از منطقه به شکل مفتضحانه گذاشته (یک نمونه آن را در مورد افغانستان مشاهده کردیم) و از سوی دیگر، تنش با چین و روسیه را افزایش و تمرکزش را در خاورمیانه از دست داده، ابداً در شرایطی نیست که بتواند به ماجراجویی علیه کشورمان دست بزند.

یک مسئول عالی‌رتبه اسبق آمریکا، (بن رودز، مشاور امنیت ملی باراک اوباما) هم اعلام کرده بود که دخالت نظامی واشنگتن در کشور‌های غرب آسیا و آفریقایی، وضعیت را وخیم‌تر کرده و چنانچه آمریکا در این کشور‌ها مداخله نمی‌کرد، اوضاع امروز بهتر از گذشته رقم می‌خورد. او از لیبی، عراق، افغانستان، سومالی و ... به‌عنوان نمونه‌هایی از شکست نظامی آمریکا نام برد.

افزون بر این، اگر کاخ سفید می‌توانست نگاه چپ به ایران کند، هیچ‌گاه به مسیر طولانی مذاکره برای دستیابی به اهدافش پا نمی‌گذاشت؛ ضمن اینکه چشم‌انداز به‌گونه‌ای نیست که بتواند نتایج گفتگو‌ها در وین را برای طرف آمریکایی تضمین کند. به بیان ساده‌تر، به دلیل بسته بودن مسیر نظامی، آمریکا به استراتژی بازدارندگی کشورمان از این طریق روی آورده تا از رهگذر سیاست چماق و هویج و تهدید و تحریم، به ظن خود از ایران امتیاز گرفته و پیشرفت جمهوری اسلامی را یا متوقف و یا دستکم، کند نماید.

با این حساب، آمریکایی‌ها گزینه مذاکره را به‌منظور تداوم استراتژی مهار از جنبه‌های غیرنظامی دیده‌اند، یعنی دقیقاً عکس آن چیزی که «میچ مک کانل» از دولتمردان کاخ سفید خواسته بود. آن‌ها می‌کوشند توافق با جمهوری اسلامی را از طریق اجماع، تحریم و دیگر ابزار‌های فشار به دست آورند تا برحسب مؤلفه‌های آن‌ها رقم بخورد. چنانچه تحریم، کارآمدی خود را از دست بدهد، یا رفع بشود و در نتیجه ساختار آن آسیب ببیند، آنگاه فرمول مهار کشورمان بی‌خاصیت خواهد شد و نه‌فقط ابزار نظامی بلکه ابزار تحریم نیز از دست آن‌ها خارج می‌شود.

از سوی دیگر، چرندیات رهبر جمهوری خواهان مجلس سنا را در حقیقت باید تلاشی محکوم به شکست برای احیای فشار حداکثری علیه ایران دانست. «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور سابق آمریکا در این تصور باطل ریاست جمهوری خود را به پایان رساند که می‌تواند از طریق فشار دیپلماتیک، تحریمی و نظامی، راهبرد فشار حداکثری را با موفقیت به اجرا بگذارد، اما مقامات جمهوری‌خواه و دموکرات آمریکایی صراحتاً اعلام کردند که این استراتژی شکستی مفتضحانه خورده و واشنگتن از حربه فشار بر ایران چیزی جز شکست و ناکامی برداشت نکرده است.

این در حالی است که جمهوری اسلامی با رهبری و هدایت نیرو‌های مقاومت در منطقه، دست برتر را علیه کاخ سفید در اختیار دارد و فارغ از جنجال‌های رسانه‌ای و پروپاگاندای حریف، ایران از اهرم‌های فشار متنوعی برخوردار است که هنوز از آن‌ها استفاده نکرده است. تردیدی نیست که زمان و مکان و شرایط به نفع ایران است و آمریکایی‌ها، هم در مذاکرات و هم از لحاظ نظامی، تاکنون مجبور به عقب‌نشینی شده‌اند.

از باب مثال، کاخ سفید در خصوص دفاع از متحدانش علیه حملات نیرو‌های مقاومت ناکام مانده و کارنامه غیرقابل دفاعی در این زمینه دارد. امارات و عربستان در حال حاضر، در برابر موشک‌ها و پهپاد‌های انصارالله - علیرغم هزینه‌های چند صدمیلیاردی برای خرید تسلیحات پدافندی – ناکام مانده و به این جمع‌بندی رسیده‌اند که ایران به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای باید به داد آن‌ها برسد تا به امنیت دست یابند. با این وصف، امروز در میان کشور‌های منطقه که بزرگ‌ترین خریداران تسلیحات آمریکایی هستند، این سؤال به‌صورت جدی مطرح شده است که آیا در صورت ادامه تهدیدات می‌توانند بر روی حمایت واشنگتن حساب ویژه‌ای باز کنند یا خیر.

نکته پایانی اینکه تهدیدات ادامه‌دار آمریکا علیه ایران حاکی از آن است که این کشور، بازیگری غیرقابل اعتماد بوده و رویکرد جمهوری خواهان ازجمله «مایک پمپئو»، «تام کاتن» و «میچ مک کانل» حاکی از آن است که توافق میان ایران و غرب در صورتی می‌تواند عملیاتی و اجرایی باشد که تضمین‌های لازم از طرف آمریکایی برای عدم خروج دوباره از برجام اخذ شود؛ در غیر این صورت، جنگ‌افروزانی همچون شخصیت‌های منفور ذکر شده، به نمایندگی از لابی صهیونیستی به اقدامات مخرب خود برای تلاش شکست‌خورده به‌منظور بازدارندگی ایران را تشدید خواهند کرد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *