نبود پول یا فراموشی؛ دلیل عدم ساخت فیلم دفاعی مقدسی چیست؟
_ روزنامه جوان نوشت: جنگ تحمیل شده بر ایران در سال پایانی دهه ۵۰ و رخدادهای برخاسته از آن، منجر به برآمدن ژانری در سینمای پس از انقلاب شد تحت عنوان «دفاع مقدس». از نگاهی فراختر، ژانر دفاع مقدس را میتوان یکی از دستاوردهای هنر هفتم پس از پیروزی انقلاب اسلامی برشمرد و احصا کرد. نهال این گونه سینمایی را البته کارگردانان جوان و تازهنفسی استوار ساختند که در ابتدای مسیر فیلمسازی بودند و چه بسا بیشتر از آنکه دلبسته سینما باشند، تعلق خاطر و نسبت به حماسهای که در جبهه رویارویی با دشمن در جریان بود دلبستگی داشتند و در این اتمسفر رشد و نمو کرده بودند. آنها سینما را محمل و ابزاری میدانستند برای تبیین و تشریح آرمانها و تنویر افکار عمومی نسبت به آنچه در دفاع از مرز و بوم میگذشت. حضور این جوانان متعهد و خلاق در سینمای ایران و فعالیت در ژانر دفاع مقدس، دستاوردها و برکات فراوانی داشت که شاخصترینشان تولید و ارائه فیلمهای ماندگار و برخوردار و ظهور کارگردانانی بود که میتوانستند چراغ سینما را در غیاب بسیاری از اسلاف خود روشن نگه دارند. ابراهیم حاتمیکیا، رسول ملاقلیپور، سیفالله داد، جمال شورجه، کمال تبریزی، محمدعلی باشهآهنگر، پرویز شیخطادی، احمدرضا درویش و... را میتوان از جمله این فیلمسازان جوان، تازهنفس، باانگیزه، متعهد و خلاق نامید.
معمولاً کارگردانان شاخص سینمای دفاع مقدس به خصوص آنهایی که از این ژانر فاصله گرفتهاند، یک فرآیند تقریباً مشابه را طی کردهاند. این فیلمسازان پس از فعالیت پررنگ و چندین سالهشان در پرداخت مستقیم به جنگ و موضوعات در پیوند با آن، در مرحله دوم سراغ مسائل جانبی و رزمندگان و انسانهای متأثر از جنگ و حال و احوالاتشان رفتهاند و در پله سوم، ژانرهای دیگر را هم آزمودهاند و معمولاً در میان دو مرحله واپسین در رفت و آمد هستند.
توفان حاتمیکیا
ابراهیم حاتمیکیا با دیدهبان، مهاجر و وصل نیکان در سینمای دفاع مقدس شروعی توفانی به پا کرد. او در ادامه مسیر فیلمسازیاش، رویکرد خود را از پرداخت مستقیم به جنگ، بر تمرکز به متأثران از این واقعه معطوف کرد و در این زمینه هم بسیار موفق بود و فیلمهای درخشانی همچون از کرخه تا راین، آژانس شیشهای، موج مرده و به نام پدر را به دوستداران هنر هفتم و خاصه سینمای دفاع مقدس ارائه کرد. او در ادامه، تجربههای متفاوتی را با فیلمهای ارتفاع پست، دعوت، به رنگ ارغوان و گزارش یک جشن از سر گذراند و در یک دهه اخیر، اُریبوار در میان ژانر دفاع مقدس و سایر گونههای سینمایی در رفت و آمد بوده است، اما میتوان تأثیر جنگ را در اغلب آثار او مشاهده کرد. شاید تنها اثری از او که ردپایی از جنگ در آن نمیتوان یافت فیلم دعوت باشد.
مرحوم رسول ملاقلیپور هم از عکاسی در جبههها به فیلمسازی در جنگ رسید و با بلمی به سوی ساحل، پرواز در شب و افق، نوید حضور یک نویسنده و کارگردان خلاق را در سینمای دفاع مقدس داد. این کارگردان فقید پس از این تجربههای اولیه و با تجربه و پختگی بیشتر، از پرداخت مستقیم به جنگ تحمیلی فاصله گرفت و در عوض، بر بازماندگان این واقعه تمرکز کرد و الحق والانصاف در این مسیر موفقتر از همیشه بود. فیلمهای سفر به چزابه، نجاتیافتگان، هیوا، قارچ سمی و پناهنده محصول همین رویکرد و خط فکری و کاری هستند. ملاقلیپور البته یکی دو بار هم با فیلمهایی مانند «کمکم کن» که به ژانر اجتماعی تعلق داشت، از شدت بیکیفیتی و پا در هوا بودن اثر هوادارانش را در بهت و حیرت فروبرد، او نگاهی به شدت انتقادی به جامعه و سیاست پس از جنگ داشت.
کمال تبریزی سینما را با ژانر دفاع مقدس با فیلمهای عبور، در مسلخ عشق و پایان کودکی آغاز کرد و بعد با «شیدا» به متأثران از جنگ پرداخت و در ادامه، برای همیشه راه خود را از سینمای دفاع مقدس جدا کرد. فیلمهای مارمولک، مهر مادری، فرش باد، طبقه حساس و... اگر چه در ژانر خود آثار موفق و پرمخاطبی بودند، اما هیچ خط و ربطی به دفاع مقدس نداشتند.
درباره احمدرضا درویش نیز چنین رویکردی مصداق دارد. او با «آخرین پرواز» آغاز کرد و به «دوئل» به عنوان پرهزینهترین فیلم ساخته شده در ژانر دفاع مقدس رسید. سپس دو فیلم تحسینشده «کیمیا» و «سرزمین خورشید» را ساخت که به افراد بازمانده از جنگ و اثرات این رخداد بر زندگیشان میپرداخت و در پایان، فیلم «رستاخیز» را ساخت که به واقعه کربلا مربوط میشد و حداقل در ظاهر، ارتباطی به دفاع مقدس نداشت.
محمدعلی باشهآهنگر، اما فیلمسازیاش را با ژانر دفاع مقدس و با فیلمهای «سرو زیر آب» و «ملکه» آغاز کرد و بعد به «بیداری رؤیاها» و «فرزند خاک» رسید. باشهآهنگر با فیلم آخرش «نبات داغ» نشان داد که دستکم در حال حاضر از ژانر دفاع مقدس فاصله گرفته و خوش دارد تا دیگر گونههای سینمایی را بیازماید.
تبعات و عوارض غیرقابل جبران
این فاصله افتادن میان کارگردانان مطرح و صاحب سبک با سینمای دفاع مقدس تبعات و پیامدهای ناگواری را نه فقط برای این ژانر که برای کل سینمای ایران به دنبال داشته است. در وهله اول، امکان ساخت فیلمهای ماندگار و تأثیرگذار در این ژانر سلب شده است. چه بسیار آثار جذاب و باکیفیتی که میشد در این سالها ساخته شود و نشده است. شوربختانه کارگردانانی که از آنها نام برده شد و سایر همکارانشان زمانی از سینمای دفاع مقدس دور شدند که به مرز پختگی و تجربه رسیده و اصطلاحاً دوره آزمون و خطا را پشت سر گذاشته بودند. از سوی دیگر، دفاع مقدس به لحاظ موضوعی از چنان غنا و ظرفیتی برخوردار است که همچنان تا سالها میتواند دستمایه ساخت فیلمهای فاخر و برخوردار قرار گیرد. وقتی سینمای غرب همچنان درباره جنگهای جهانی اول و دوم فیلم میسازد چرا سینمای ایران درباره طویلترین جنگ قرن بیستم که هزاران هزار حماسه در آن رقم خورده است نسازد؟! چرا باید سرمایهها و بضاعت انسانی سینمای دفاع مقدس از آن فاصله گرفته و به سمت ژانرهای دیگر بروند؟ چه بسیار از موضوعات و مسائل جنگ هشت ساله تحمیلی که همچنان مغفول مانده و به آنها پرداخته نشده است. چه کسانی میتوانند بهتر از کارگردانانی فیلم بسازند که جبهه و جنگ را با پوست و خون خود درک کردهاند و حتی با رزمندگان حشر و نشر داشتهاند؟! چه عواملی باعث شده که کارگردانان متعهد و کاربلد، عطای فعالیت در سینمای دفاع مقدس را به لقایش ببخشند و به سراغ گونههای دیگر سینمایی بروند؟! آیا آنها دغدغههای ماضی را ندارند؟! آیا فکر میکنند دیگر حرفی برای گفتن درباره دفاع مقدس نمانده است؟! آیا حماسهها و جانفشانیها را به دست فراموشی سپردهاند؟! آیا از عدم استقبال مردم احساس نگرانی میکنند؟! آیا میپندارند که نسل جدید را با جنگ سر و کاری نیست؟! یا پای مشکلات و موانعی دیگر در میان است؟! به این سؤال البته میتوان به این شکل جواب داد و از این زاویه نگاه کرد که قرار نیست یک فیلمساز در یک ژانر لزوماً متوقف بماند و در زمان بایستد. ضمن اینکه جامعه پر از اتفاقات و حوادثی است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
سنگاندازیهای متعدد و ملالآور
یکطرفه به قاضی نرویم و بر سبیل بیانصافی حکم ندهیم. کارگردانان پرسابقه سینمای دفاع مقدس بارها و بارها اعلام کردهاند همچنان دوست دارند در این حوزه فعالیت کنند، اما موانعی بر سر راهشان است که در نهایت، منصرف و دلسردشان میکند. باید پذیرفت که ساخت فیلم جنگی در شرایط امروز جامعه ما و با این تورم کمرشکن کار آسانی نیست و بخش خصوصی از پس آن برنمیآید و حمایت و پشتیبانی ارگانهای دولتی و حاکمیتی را میطلبد. عسرتها چه به لحاظ نرمافزاری و چه سختافزاری مرتفع نمیشود مگر با حضور مدیران متعهد و دغدغهمند در رأس نهادها و ارگانهای متولی و ذیربط. تهیهکننده و کارگردانی که میخواهد فیلم دفاع مقدسی بسازد، اما مجبور است برای تهیه چند اسلحه و ادوات نظامی، نامهنگاریها کند و دوندگیها، بالاخره در جایی اصطلاحاً میبرد و پشیمان و دلزده، از همان راهی که آمده بازمیگردد. بیتعارف، سینمای دفاع مقدس بدون کمک، دیگر امکان ادامه حیات ندارد و در صورت ادامه این روند همین نیمنفسی که گاه و بیگاه میرود و میآید هم، میایستد و خاموش خواهد شد.
نظر کارشناس
جبار آذین، مدرس و منتقد سینما:
سینمای دفاع مقدس یک ضرورت است
مهمترین و شاخصترین دستاورد انقلاب اسلامی در عرصه هنر، فیلمهای دفاع مقدسی است. متأسفانه در سالهای اخیر این فیلمها که در واقع باید شاخصه اصلی و شاهرگ فرهنگ و هنر کشور باشند به دلایل مختلف و طی سالهای متمادی مورد کمتوجهی قرار گرفته و قربانی بازیهای سیاسی شده و از عرصه هنر به حاشیه رانده شدهاند. با آغاز جنگ تحمیلی برخی هنرمندان برخاسته از انقلاب و پایبند به آموزههای دینی به تولید آثار در حوزه دفاع مقدس پرداختند. اغلب هنرمندان سعی داشتند وفادارانه به انعکاس واقعیتهای دفاع مقدس در چهارچوب مضامین ایرانی و اسلامی بپردازند. در ابتدا کارگردانانی که به عنوان پدران سینمای دفاع مقدس مشهور هستند مثل زندهیاد رسول ملاقلیپور و ابراهیم حاتمیکیا با تولید آثار فاخر در این عرصه، پرچمدار سینمای دفاع مقدس بودند و در ادامه این حرکت، تعدادی از فیلمسازان جوان و حرفهای هم به تولید این آثار رو آوردند. به موازات تغییرات اجتماعی و سیاسی در کشور و خارج شدن اداره امور فرهنگی و سینمایی از دست کسانی که اندیشههای انقلابی داشتند، سینمای دفاع مقدس تحتالشعاع تولید آثار اجتماعی، جنایی، پلیسی و حتی خانوادگی قرار گرفت. در نتیجه، از نسل آغازگر سینمای دفاع مقدس افرادی مانند حاتمیکیا کم و بیش با نگاهی پرامید مقاومت کردند و به تولید آثار ادامه دادند، اما بودند کسانی که به علت کممهری و کملطفی و عدم حمایت، به مرور صحنه را ترک کرده و مجبور شدند یا به طور کل سینما را کنار بگذارند یا به تولید آثار دیگری بپردازند. هرچند تغییر سلیقه مخاطب در این رخداد بیتأثیر نبود، اما آن را نمیتوان به نفی تولید آثار دفاع مقدسی تعبیر کرد. با این حال، با کنار گذاشته شدن پرچمداران سینمای دفاع مقدس به نفع کسانی که مروج و مولد آثار کممایه و سطحی خانوادگی و کمدی بودند، تا مدتهای مدید شاهد تولید آثار درجه یک دفاع مقدسی چه در سینما و چه تلویزیون نبودیم.
سعید مستغاثی، منتقد و کارشناس سینما:
فاتحه ژانر دفاع مقدس را خواندهاند
به نظر من دفاع مقدس فقط به هشت سال جنگ تحمیلی محدود نمیشود. فیلمهای مربوط به حوزههای دیگر مقاومت را هم میتوان جزو ژانر دفاع مقدس به حساب آورد. در این تعریف، آثاری مانند «به وقت شام» و حتی «قلادههای طلا» را هم میتوان جزو فیلمهای دفاع مقدس به حساب آورد. کارگردانانی که در سینمای دفاع مقدس فعال بودهاند، اما به دلایل مختلف از آن فاصله گرفتهاند. البته زمانی رسم بود که برخی از کارگردانان سعی میکردند اولین فیلمشان را با ژانر دفاع مقدس آغاز کنند که دوری امروزه آنها از این ژانر، جای تعجب ندارد. با این حال، فیلم دفاع مقدسی ساختن هزینهبر است و مراکز و نهادهای مختلف در سالهای اخیر حمایتهای لازم را از این ژانر نداشتهاند. خاطرم هست زمانی مرحوم رسول ملاقلیپور از سینمای دفاع مقدس برید و به سمت فیلمهای دیگر رفت. خودش میگفت ساخت فیلم دفاع مقدسی دردسر دارد و حاضر نیستم به خاطر آن، پوتین هر کسی را ببوسم، اما آن مرحوم هم باز به سمت این ژانر آمد. به هر حال، شرایط سخت است و هر کارگردانی نمیتواند خودش را بهروز کند و بعضیها هم نتوانستند موضوع دفاع مقدس را به جامعه امروز تعمیم دهند و فکر میکردند در همان هشت ساله جنگ محدود است. کار دفاع مقدسی ساختن هزینهبر و سخت است و کار هر کس نیست و نیاز به خلاقیت دارد. در این میان، حمایت از فیلمسازان هم خیلی نقش دارد. فیلم جنگی ساختن نیاز به مقدمه و شرایط دارد و نهادهای فرهنگی و ارگانهای نظامی باید پشتیبانی کنند. البته جذب این حمایتها هم بسیار دشوار است. باید شناخته شده باشید تا بتوانید مشمول پشتیبانیها قرار بگیرید. گاهی نظارتها هم فیلمساز را به دردسر میاندازد و دلسرد میکند. برخی از مسئولان هم اعتقاد دارند که دفاع مقدس تمام شده و به تاریخ پیوسته است و حتی مراسم ختمش را هم برگزار کردهاند. هالیوود سال گذشته فیلم «۱۹۱۷» را درباره جنگ جهانی اول تولید کرد که بسیار خوشساخت و پرفروش بود. حمایت همهجانبه از این فیلم صورت گرفت و استقبال تماشاگران هم فوقالعاده بود. فیلم جنگی اگر جذاب باشد و ناگفتهها را بازگو کند قطعاً مخاطب خودش را خواهد داشت. چقدر درباره ماجرای جنگ ویتنام و پرل هاربر فیلم ساخته شده و همچنان هم ساخته میشود؟ اگر صد سال هم از دفاع مقدس بگذرد باز هم کهنه نخواهد شد، اما در سینمایی پویا و متفکر. یکی از دورههای اخیر جشنواره فیلم لندن به آثار جنگی اختصاص پیدا کرده است. بازار ساخت فیلمهای جنگی در دنیا گرم است، اما گویا در سینمای ایران فاتحه ژانر دفاع مقدس را خواندهاند.