صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

مروری بر تحقیقات درباره گور‌های بی نشان بومیان در کانادا

۲۸ دی ۱۴۰۰ - ۰۳:۱۵:۰۲
کد خبر: ۷۹۰۰۱۲
پیدا شدن گورهای بی نشان بومیان در کانادا تاریخ پر از سرکوب این قشر را نشان می‎دهد.

- تحقیقات درباره ۲۱۵ گور بی نشان یافت شده در اطراف مدرسه شبانه روزی بومیان در کانادا به سادگی می‌گوید که جنایات نفرت انگیزی که کلیسای کاتولیک مرتکب شده بود، واقعاً اتفاق افتاده است.

به گزارش پایگاه «کوورا»، گور‌های کودکان بومی فقط در مدرسه شبانه روزی «کاملوپس» یافت نشدند، بلکه این نوع گور‌ها در مدارس دیگر کاتولیک نیز پیدا شدند.

برای چندین دهه، بیشتر کودکان بومی در کانادا از خانواده‌های خود گرفته شده و به اجبار به مدارس شبانه روزی فرستاده می‌شدند.

تعداد زیادی از این کودکان هرگز به خانه‌های خود بازنگشتند و به خانواده هایشان فقط توضیحات مبهمی داده می‌شد و یا اصلاً توضیحی در این رابطه داده نمی‌شد.

هیچ کس این اتفاقات را انکار نمی‌کند، البته به جز کلیسای کاتولیک؛ در سال ۲۰۱۸، پاپ فرانسیس درخواست مستقیم از سمت «جاستین ترودو»، نخست وزیر کانادا برای عذرخواهی در این رابطه را رد کرد.

واقعیت این است که از سال ۱۸۶۳ تا ۱۹۹۶، کودکان بومی به طور معمول از والدین و جوامع خود ربوده و مجبور به تحصیل در مدارس به اصطلاح شبانه روزی می‌شدند، که اغلب توسط کلیسا‌های کاتولیک یا آنگلیکان در آن کشور اداره می‌شد.

این اقدام وحشیانه حداقل شامل حال ۱۵۰ هزار کودک بومی شده بود؛ این تلاشی آشکار برای از بین بردن فرهنگ، زبان، سنت‌ها و نسل‌های آینده مردم بومی کانادا بود.

آن مدارس اغلب در میانه ناکجاآباد قرار داشتند و دسترسی ضعیفی به مراقبت‌های پزشکی مناسب داشتند.

علاوه بر این، بسیاری از مردم بومی حتی بیماری‌های بسیاری از جمله سل داشتند.

کودکان بومی نیز در برابر بیماری‌های عفونی دیگر مانند حصبه، سرخک، و ... آسیب‌پذیر بودند؛ برای نمونه، یک دسته از کودکان بومی بودند که با وجود بیماری در کنار دیگر کودکان قرار گرفته و قرنطینه نمی‌شدند.

در نتیجه، به دلیل دسترسی ناکافی به کمک‌های پزشکی و رژیم غذایی نامناسب، آن‌ها در نهایت جان خود را از دست می‌دادند.

از نظر آماری، نرخ کلی مرگ و میر تنها برای بیماری در این کودکان از ۲ تا ۵ درصد متغیر بود؛ و بسیاری از کودکان نیز در تلاش برای فرار، از گرسنگی و یخ زدگی جان خود را از دست دادند.

زمانی که این کودکان می‌مردند، والدین آن‌ها اغلب مدت‌ها بعد از آن مطلع می‌شدند، آن هم اگر به آن‌ها اطلاع داده می‌شد؛ و آن‌ها را فقط در مدارس دفن می‌کردند.

مقام‎های این مدارس ادعا می‌کردند که از نظر لجستیکی انتقال اجساد این کودکان به خانه هایشان وقت گیر و هزینه بر بوده است.

بخش بزرگی از رسوایی حیرت آور نوع مدارس این بوده است که آن‌ها سوابق درستی را حفظ نکرده‎اند و حتی اگر یکی از آن‌ها ثبت می‌شد، ممکن بود نام کوچک کودکان بیش نباشد؛ بسیاری از آن کودکان به این نوع مدارس می‌رفتند و ناپدید می‌شدند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *