برکات مدیریت انقلابی
_ جعفر قادری در روزنامه حمایت نوشت: در جهانی که در هر روز بلکه هر ساعت آن پیشرفت‌های قابل‌توجهی به دست می‌آید و کشور‌ها برای سبقت از یکدیگر در ساحت علم، فناوری و اقتصاد، رقابت تنگاتنگی با یکدیگر دارند، پیاده‌سازی نسخه‌ای که بتواند کشور را در این هماورد بین‌المللی برنده کند یا دستکم در خط پیشتازان قرار دهد، حائز اهمیت بسیار است. الگوی امتحان پس داده و تجربه‌شده برای کشورمان، التزام به اصول انقلابی و حرکت‌های جهادی است که می‌تواند ضمن حفظ هویت و عزت کشور، جریان پرشتابی نیز به مسیر پیشرفت بدهد.
در محافل علمی و بعضی از نهاد‌های اجرایی در برخی از ادوار، این گمانه غالب بود که برای همراه شدن با قافله علم و برخورداری از مزیت چراغ پرچم‌دارانش، باید از روش‌های موردپسند غرب و ساز و کار‌های آن‌ها در حاکمیت و امور اجرایی تبعیت کرد. همین دیدگاه باعث شد که مدیریت‌های اتوکشیده و شقّ و رقّی که تنها هنرشان تکرار چند تئوری نظری بود، برای مدتی امور را به دست گرفتند، اما خروجی آن موجب پسرفت و معطل ماندن کار‌ها شد. درنهایت نیز کشور از قطار علم عقب ماند و تنها زمانی این شکاف پر شد که مدیریت‌های جهادی و انقلابی با کار شبانه‌روزی و همت بلند، باعث تحرک و پویایی شدند.
این یک واقعیت تأسف‌بار است که هرجا چالش‌ها و مخاطرات جدی برای نظام اسلامی پیش‌آمده، تفکرات غیرانقلابی و عمدتاً غربی نقش مهمی ایفا کردند. از فتنه‌های ابتدای انقلاب گرفته تا آشوب‌هایی که در خلال این سال‌ها رخ داد؛ ازجمله فتننه ۸۸ همگی به جهت زاویه‌دار بودن رهبران آن جریان‌ها با اصول و آرمان‌های اصیل انقلاب رخ دادند و هزینه‌های بعضاً سنگینی به کشور تحمیل کردند.
الگوی تمدن اسلامی که در صدر اسلام شاهد آن بودیم و بعد‌ها نمونه‌های تاریخی آن در قالب‌های کوچک‌تر عملی و محقق شد، این واقعیت را ثابت کرده که برای پیشرفت و ترقی نیازمند تبعیت گام به گام و مطلق از غرب نیستیم و نباید در هاضمه خطرناک اقتصاد جهانی و فرهنگ غربی به این بهانه هضم شویم.
نکته مهم در این میان، آن است که حرکت‌های انقلابی ناشی از فهم دقیق و بصیرت نسبت به تحرک خصمانه دشمن است و الا حرکت جهادی بی‌معنا خواهد بود. زمانی هم که جهادی در کار نباشد و جریان امور در بستر تفکرات غربی و منفعل قرار گیرد، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و همه امور مرتبط با اقتضائات جامعه و مردم، دچار خدشه و مشکل می‌شود.
به بیان دیگر، جهاد عبارت است از تحرکی که در برابر یک چالش از سوی قدرت‌های معاند انجام می‌شود و در نتیجه، مدیریت جهادی وارد میدان شده و دست به اقدامات پدافندی می‌زنند. به‌عنوان نمونه، وقتی حرکت و نهضت علمی کشور به دلیل کارشکنی‌های غرب دچار عقب‌ماندگی می‌شود، این اساتید و برجستگان نخبگان علمی و انقلابی هستند که وارد میدان شده و کشور را از حالت خمودگی و رکود در می‌آورند.
افزون بر این، نتیجه رویکرد‌های انقلابی و اقدامات جهادی به این دلیل که با نیت الهی ممزوج است، دارای برکت بوده و دستاورد‌های آن از مدت مشابهی که بدون روحیه جهادی طی شده و سپری‌شده بیشتر و با کیفیت‌تر است. از طرفی، برای برخی این شائبه نیز پیش‌آمده بود که انقلابی‌گری و اقدام و عمل پرحجم و پر شتاب، با کار تشکیلاتی دقیق، حساب‌شده و منطقی قابل جمع نیست و منافات دارد. این در حالی است که برخلاف این شبهه، اقدامات جهادی با پشتوانه علمی در حال پیشبرد امور هستند و گواه آن، پیشتازی جمهوری اسلامی در عرصه‌های علمی و ورود به باشگاه کشور‌های برخوردار از فناوری‌های بسیار پیشرفته است.
ضمن اینکه در مدیریت‌های غیرانقلابی عموماً ساز و کار‌هایی وجود دارد که در برخی از موارد، مانع از حضور مردم برای مشارکت می‌شوند. از باب مثال، در برخی از کشور‌های غربی، ورود مردم برای کمک به آسیب دیدگان از حوادث طبیعی ممنوع است و حتی جرم تلقی می‌شود! مردم در یک چارچوب مشخص مجاز به ورود هستند و بیش از آن نمی‌توانند در اقدامی خودجوش، کمک‌کار و یاری‌دهنده باشند.
این در حالی است که در نگاه انقلابی، موضوع مردم و میدان‌داری آن‌ها یک اصل بسیار حائز اهمیت و پررنگ است و هر جا به یاری شتافتند، گره‌های بزرگ و به‌ظاهر ناگشودنی باز شدند. در اصل انقلاب که این روز‌ها نزدیک سالگرد دهه فجر هستیم، مردم به میدان آمدند و با همراهی و جان‌فشانی در مسیر آرمان‌های انقلاب و امام، آن پیروزی افتخار آفرین را در ۲۲ بهمن ۵۷ رقم زدند. در جنگ تحمیلی در حالی که کشور با انواع و اقسام مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کرد، بسیج در کنار ارتش و مردم در پشت جبهه‌ها، دشمن غرّه به پشتیبانی‌های جهانی را به زانو در آوردند. بنابراین، میدان‌داری ملت، نقاط عطف و شاهکار‌های بسیار زیادی را به وجود آورده است.
نکته پایانی اینکه، اقدام و عمل انقلابی و بسیجی‌وار است که می‌تواند نظام پیشرفت را به سوی تمدن‌سازی و تحقق گام دوم انقلاب رهنمون شود. این نگرش از چاشنی نشاط و شوق بهره می‌برد، به این مفهوم که هر قدر که مدیریت‌های غیرانقلابی، منزوی، تن‌پرور، کسل و بیکار بودند، مدیریت‌های جهادی با نشاط، پرقوت، مصمم و عازم به سمت اهداف از پیش تعیین‌شده هستند و با این پشتوانه قطعاً آینده و مقدرات کشور روشن‌تر از امروز خواهد بود.