صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

بررسی امکان وقوع جنگ داخلی در آمریکا

۱۸ دی ۱۴۰۰ - ۰۳:۱۵:۰۲
کد خبر: ۷۸۷۰۲۷
گاردین معتقد است که نظام سیاسی آمریکا چنان غرق خشم شده است که حتی اجرای ابتدایی‌ترین وظایف دولت این کشور بیش از پیش غیرممکن می‌شود.

- در آستانه اولین جنگ داخلی، مردم آمریکا نمی‌توانستند آن را ببینند؛ حتی زمانی که سربازان کنفدراسیون، بمباران «فورت سامتر» را آغاز کردند، هیچ فردی باور نمی‌کرد که درگیری اجتناب ناپذیر است؛ جبهه شمال آنقدر برای جنگ آماده نبود که هیچ سلاحی نداشت.

به گزارش «گاردین»، آمریکا اکنون به سمت جنگ داخلی پیش می‌رود و بار دیگر تحمل رویارویی با آن را ندارد؛ مشکلات سیاسی هم ساختاری و هم فوری هستند، بحران هم طولانی مدت و هم در حال شتاب است.

نظام سیاسی آمریکا چنان غرق خشم شده است که حتی ابتدایی‌ترین وظایف دولت نیز بیش از پیش غیرممکن می‌شود.

نظام حقوقی آمریکا روز به روز مشروعیت کمتری پیدا می‌کند؛ اعتماد به دولت در تمام سطوح در حال سقوط آزاد است.

در حال حاضر، روسای منتخب اداره پلیس مناطق آمریکا آشکارا مقاومت در برابر قدرت فدرال را ترویج می‌کنند؛ همچنین شبه نظامیان برای آماده شدن برای سقوط جمهوری آموزش می‌بینند و مسلح می‌شوند.

عواقب فروپاشی نظام آمریکا در حال حاضر احساس می‌شود؛ ۶ ژانویه فقط یک زنگ بیداری نبود؛ یک فریاد بود؛ پلیس کنگره آمریکا شاهد افزایش ۱۰۷ درصدی تهدیدات علیه اعضای کنگره بوده است.

«فرد آپتون»، نماینده جمهوریخواه از میشیگان، اخیراً پیامی را که دریافت کرده بود، به اشتراک گذاشت «امیدوارم بمیری. امیدوارم همه اعضای خانواده ات بمیرند.»

این تهدیدات تنها مختص سیاستمداران نیستند، بلکه هر کسی که در اجرای سیستم انتخاباتی دخیل است از این گونه پیام‌ها دریافت می‌کند.

تهدید به مرگ به یک جنبه استاندارد از زندگی کاری ناظران انتخابات و اعضای هیئت مدیره مدارس تبدیل شده است.

یک سوم از کارکنان محقق نظرسنجی، پس از سال ۲۰۲۰، گفتند که احساس ناامنی می‌کنند.

در چنین شرایطی، سیاست حزبی بیشتر به یک عامل حواس پرتی تبدیل شده است؛ احزاب و اینکه افراد در چه احزابی عضو هستند دیگر اهمیت چندانی ندارند.

مشکل این نیست که چه کسی در قدرت است، بلکه مشکل ساختار‌های قدرت در آمریکا است.

آمریکا قبلاً سوخته است؛ جنگ ویتنام، اعتراضات حقوقی، ترور جان اف کندی و مارتین لوتر کینگ و ..، همه فاجعه‌های ملی بودند که در یاد‌ها باقی مانده‌اند اما آمریکا هرگز با بحران نهادی کاملاً مشابه آنچه اکنون با آن مواجه است روبرو نشده است.

دو اتفاق همزمان در حال وقوع است؛ اکثر راست‌گرایان آمریکایی ایمان خود را به این حکومت کنار گذاشته‌اند و سیاست آن‌ها به طور فزاینده‌ای سیاست مسلحانه است.

چپگرا‌های آمریکایی در جذب کندتر است، اما آن‌ها شروع به درک این موضوع کرده‎اند که سیستمی که آن‌ها نام دموکراسی را بر آن می‌گذارند، هر سال کمتر شایسته این نام است.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *