شهادت سردار سلیمانی و طنین قدرت جبهه مقاومت در منطقه و جهان

- آمریکا و رژیم صهیونیستی که در جریان ترور سپهبد سردار قاسم سلیمانی نقش اصلی را داشتند و به این جنایت اعتراف هم کرده‎اند، انگیزه خود را از چنین اقدامی جلوگیری از گسترش نفوذ و تاثیر ایران در منطقه اعلام کردند.

 سردار سلیمانی در یک عملیاتی تروریستی به شهادت رسید، اما حتی رسانه‌های آمریکایی، اروپایی و منطقه از عبارت ترور برای جنایتی که آمریکا مرتکب شده استفاده نکردند.

هدف از ترور سردار سلیمانی چه بود؟ آیا با ترور چنین شخصیتی در آن جایگاه، آمریکا و رژیم صهیونیستی به خواسته و اهداف خود رسیدند؟

آمریکا و اسرائیل بر این تصور بودند که با حذف فیزیکی شهید حاج قاسم سلیمانی، منطقه غرب آسیا به طور کامل در اختیار آن‌ها قرار خواهد گرفت و یک مانع بزرگ از پیش پای واشنگتن و رژیم صهیونیستی برداشته خواهد شد.

سوریه نخستین کشوری بود که با حضور گروه تروریستی داعش که با برنامه ریزی محور غربی عبری عربی تشکیل شده بود، در جنگ خانمانسوز فرو رفت.

پیش از آن که سوریه دچار بحران داعش شود، نیروی قدس سپاه و شخص حاج قاسم سلیمانی از روند و فرایند تشکیل گروه تروریستی داعش آگاه شده بودند و این اطلاع از آغاز یک توطئه بزرگ در منطقه باعث شده بود تا تدارک لازم نیز برای مقابله با پدیده داعش صورت بگیرد.

طرح و برنامه‌های سردار سلیمانی برای مقابله با داعش و نابودی این گروه تروریستی از همان ابتدا، سناریو‌های آمریکا و صهیونیست‌ها را هدف قرار داد تا جایی که توانست چالش بسیار جدی برای آمریکایی‌ها ایجاد کند.

سیاست‌های فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران با حضور مستشاری در سوریه و سپس عراق، علاوه بر جلوگیری از پیشروی گروه‌های تروریستی تحت حمایت مثلث غربی عبری عربی، مشت آمریکایی‌ها را باز کرد و نشان داد که اهداف و برنامه‌ای که برای منطقه تدارک دیده شده است، چیست.

هدف از تأسیس داعش که یک گروه افراطی برگرفته از ایدئولوژی وهابیت سعودی است، نابودی جبهه مقاومت با ایجاد جنگ داخلی در کشور‌هایی است که در این محور قرار دارند.

سوریه که با لبنان و فلسطین اشغالی مرز مشترک دارد، نخستین کشوری بود که به درد داعش دچار شد.

جبهه مقاومت شامل کشور‌های ایران، سوریه، عراق، لبنان، یمن و فلسطین است که هدف از تشکیل جبهه مقاومت نبرد علیه رژیم صهیونیستی، سلطه و نفوذ کشور‌های ائتلاف عبری، عربی، غربی است.

عملکرد این جبهه تاکنون بسیاری از اهداف و برنامه‌های آمریکا را خنثی کرده و از پیشرفت آن جلوگیری کرده است.

فرماندهی شهید سلیمانی بر این جبهه که به گسترگی همه منطقه غرب آسیاست، علاوه بر آن که هزینه‌های سنگینی را به محور غربی عبری و عربی وارد کرد و باعث شد تا افول هیمنه آمریکا نیز سرعت پیدا کند و جرأت و جسارت لازم را به کشور‌ها و مردم مسلمان و حتی غیر مسلمان بدهد تا در مقابل آمریکا ایستادگی کنند.

در واقع فرماندهی سردار سلیمانی به عمق و گسترگی جبهه مقاومت افزود و همین باعث شد تا آمریکا و اسرائیل به گمان آن که با ترور شهید سلیمانی از پیشروی جبهه مقاومت جلوگیری خواهد کرد، دست به این کار زدند، اما پس از ترور، علاوه بر واکنش ایران در موشکباران پایگاه آمریکایی عین الاسد در عراق، نیرو‌های جبهه مقاومت با هوشیاری بیشتری عمل کردند.

تشکیل جبهه مقاومت حاصل سیاستی است که سردار سلیمانی آن را پایه ریزی کرد و یکی از آن سازمان‌ها حشد شعبی است که آمریکایی‌ها برای نابودی آن هر اقدامی انجام دادند، اما موفق نشدند.

اکنون جبهه مقاومت دارای سازمان‌های پرقدرت و توانمندی، چون حزب الله در لبنان، حشد شعبی در عراق، انصارالله در یمن، گروه‌های مردمی در سوریه و برخی دیگر از کشور‌های اسلامی به ویژه در فلسطین است.

مکتبی که شهید سلیمانی در منطقه ایجاد کرد، بیداری مسلمانان را رقم زد و این مکتب اکنون باعث وحشت دشمنان شده است.

فتنه داعش که با درایت و هوشیاری فرماندهی، چون سردار سپهبد قاسم سلیمانی خاموش شد نه تنها منطقه غرب آسیا بلکه اروپا را نیز از وجود این گروه تروریستی نجات داد و این اتفاق در میان بسیاری از مردم اروپا شناخته شده است تا جایی که حتی والاس، نماینده ایرلند در پارلمان اروپا از شخصیت شهید قاسم سلیمانی تقدیر و تمجید می‌کند و می‌نویسد؛ «در حالی که آمریکا و متحدانش مسئول ظهور داعش و مسلح کردن گروه‌های تروریستی هستند؛ هیچکس به اندازه ژنرال (سردار) سلیمانی برای شکست داعش در عراق تلاش نکرد.»