صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

صاحبان قدرت و خودخواهی نظاره‌گره سقوط آزاد پدیده/ دعواهای شخصی بلای جان فوتبال مشهد

۱۱ دی ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۲:۲۷
کد خبر: ۷۸۵۴۳۷
دسته بندی‌: ورزشی ، فوتبال
آنچه برسر فوتبال مشهد و تیم پدیده می‌آید تکرار تاریخ است و برای اولین بار نیست که تیمی مشهدی قربانی خودخواهی مدیران خود و مسئولان فوتبال مشهد می‌شود.

- تنها تیم بدون بُرد لیگ برتر پدیده مشهد است؛ تیمی که همچون گوشت قربانی میان مسئولان باشگاه و هیئت فوتبال خراسان رضوی تکه تکه می‌شود و بدون شک دود این وضعیت به چشم مردم مشهد خواهد رفت. با گذشت دوازده هفته از رقابت‌های لیگ برتر متاسفانه این تیم فقط ۳ امتیاز کسب کرده و با نتایجی که می‌گیرد به زنگ تفریح سایر تیم‌های لیگ برتر تبدیل شده است.

تیم فوتبال پدیده هر چند در برخی بازی‌ها تمجید مربیان حریف را برمی‌انگیزد، اما یا اغلب دقایقی کوتاه خوب بازی می‌کند یا مربیان رقیب برای بزرگ جلوه دادن پیروزی‌های کم رنگ خود می‌خواهند این حریف را قوی نشان دهند. از این رو این واقعیت غیرقابل انکار است که پدیده چه در زمان میثاقیان و چه حالا با داوود سید عباسی ایرادات بزرگ فنی دارد که در اغلب بازی‌ها قابل مشاهده است. تیمی پر اشتباه که هنوز با وجود گذشت دوازده هفته از رقابت‌های لیگ برتر به نظم تاکتیکی لازم نرسیده و هماهنگی موجود یا بهتر است بگوییم اتحاد در آن وجود ندارد.

بدون شک مشکلات مالکیتی و جنگ بین اهالی فوتبال مشهد و مالکیت این تیم در عدم تمرکز و انسجام نقش تاثیرگذاری دارند و باید پاسخگوی ناکامی‌های تیم، ناراحتی مردم و هواداران باشند.

*فوتبال مشهد آبستن درگیری‌ها

اینکه در اغلب شهر‌ها بر سر تیم پر طرفدار و محبوب یک شهر دعوا و درگیری باشد چیز تازه‌ای نیست و این شرایط را همواره در آبادان، گیلان و دیگر استان‌ها دیده‌ایم، اما در مشهد شرایط همواره کمی متفاوت‌تر است. فوتبال مشهد همیشه به دلیل اختلاف مسئولان فوتبالی با صاحبان تیم‌ها مشکل دارد و اینکه حالا هیئت فوتبال با مالک پدیده مشکل داشته باشد اصلاً برای مشهدی‌ها تازه نیست. همواره تیم‌های ابومسلم، پیام و سیاه جامگان در این شهر روی خوش ندیدند و آنچه اکنون از اختلاف بر سر پدیده می‌بینیم پیشتر به شکلی دیگر شاهد آن بودیم.

پدیده که سال‌های نه چندان دور حضور در رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا را هم تجربه کرده و به یکی از قدرت‌های فوتبال ایران تبدیل شده بود، هیچ بعید نیست که در سال‌های آتی هوادارانش برای نابودی این تیم افسوس بخورند. دقیقاً به همین دلیل است که این تیم با تیم‌های قبلی مشهد فرق دارد و به همین دلیل برای شرایط امروزش ناراحتیم.

*لجبازی به قیمت قربانی کردن پدیده

وقتی حمیداوی بعد از چند ماه دوری بار دیگر با حکم قضایی موفق به بازپس‌گیری تیمش شد به جای جبران روز‌های دوری، سرناسازگاری گذاشت و سعی کرد انتقام روز‌های غیبتش را از مسئولان فوتبال خراسان بگیرد. از طرفی مسئولان هیئت فوتبال و برخی مسئولان وقت استان نیز به جای همکاری با حمیداوی شمشیر را برایش از رو بستند تا تیم را به او برنگردانند. در واقع هر دو طرف به جای حمایت از تیم، آن را به محلی برای قدرتنمایی خود تبدیل کردند و بر سر تیمی به جان هم افتادند که مالک بزرگتری به نام جوانان مشهدی، هواداران مسن و پرشور دارد.

لجبازی حمیداوی و همراهانش در کنار لجبازی هیئت فوتبال بنا را چنان جنجالی گذاشت که با وجود گذشت دوازده هفته از رقابت‌های لیگ برتر هیچ آورده‌ای برای این تیم نداشته و جالب است که هر دو طرف بدون قدمی عقب‌نشینی توقع دارند طرف مقابل پا پس بکشد. این حد از خودخواهی و جاه طلبی قطعاً در ورزش بی معنی است که در نهایت به قیمت قربانی شدن تیم پدیده تمام خواهد شد.

*سکوت پس از مصاحبه‌های جنجالی

مسئولان باشگاه پدیده خود به خوبی می‌دانند راهی که می‌روند اشتباه است. آن‌ها در ابتدا مصاحبه‌های جنجالی و حق به جانبی می‌کردند، اما چند هفته‌ای است سکوت کرده و دیگر از آن فتوحات افتخارآمیز خود چیزی نمی‌گویند. این بدان معنی است که پدیده‌ای‌ها به خوبی می‌دانند راه را اشتباه رفته و دیگر جایی برای دفاع وجود ندارد. از این رو حداقل برای حفظ ظاهر هر چند ناامید در خفا به کارشان ادامه می‌دهند.

در سوی مقابل احسان اصولی هم کوتاه نمی‌آید و نه تنها کارشکنی کرده و هر از چند گاهی مشکلاتی برای این تیم بوجود می‌آورده بلکه علاقه‌ای هم به سکوت ندارد و مدام با مصاحبه‌هایی انتقادی عملکرد این تیم را زیر سوال می‌برد. اصولی و همکارانش نه تنها حمیداوی و همکارانش، بلکه تیم پدیده را جز زمانی که تحت مسئولیت خودشان باشد دشمن خود می‌دانند و از این رو به خاطر مردم شهر و این تیم و بازیکنانش هم که شده حاضر نیستند هفته‌ای رنگ آرامش را برای این تیم ایجاد کنند.

*تصمیمات غلط حمیداوی

انتخاب رضا مهاجری در اولین گام به عنوان سرمربی پدیده اگر با انتقاد چندانی رو به رو نشد به دلیل سابقه این مربی با این تیم و فوتبال مشهد و البته روز‌های خوبی بود که در مشهد داشت، اما بعد از مهاجری انتخاب میثاقیان شاید بدترین تصمیم ممکن بود. او که از لیگ برتر خیلی فاصله داشت حتی با وجود تمام تلاشش نتوانست از نظر روحی و فنی برای پدیده کاری انجام دهد. به همین دلیل بیشتر به نظر می‌رسد حمیداوی و معمایی از سر ناچاری و از آنجا که دیگر هیچ مربی مسئولیت تیم را بر عهده نمی‌گرفت مجبور شدند تیم را به میثاقیان بدهند.

بعد از میثاقیانِ ناموفق هم اشتباه بزرگتری رخ داد. پدیده‌ای که فصل قبل نیز با سهراب بختیاری‌زاده و سیدعباسی کاری از پیش نبرده بود بار دیگر به سیدعباسی روی آورد و اصلاً مشخص نشد دلیل این انتخاب کدام کارنامه، کدام موفقیت و کدام عقبه کاری بود و شاید این انتخاب نیز از سر ناچاری صورت گرفت و با این تغییر می‌خواستند بگویند ما کاری انجام دادیم. از این رو حمیداوی یا آنقدر مشغله دارد که متوجه مشکل اصلی تیمش نمی‌شود و یا به جای حل مسئله تیمش، ترجیح می‌دهد خود را توجیه کرده و صورت مسئله را پاک کند. هر چه هست تصمیمات حمیداوی تکرار اشتباهاتی است که هیچ فایده‌ای ندارد.

*همه مقصرند

اگر بخواهیم دلایل ناکامی و شرایط فعلی تیم فوتبال پدیده را واکاوی کنیم باید همه را مقصر بدانیم. هیئت فوتبال، حمیداوی و همکارانش همه در این وضع مقصر هستند و در اصل این تیم چوب لجبازی اطرافیانش را می‌خورد. اگر شهرت و قدرت برای آن‌ها کمی بی‌ارزش‌تر از تیم پدیده بود و منافع فردی را کنار می‌گذاشتند چه بسا کوتاه آمده و هر چند همدیگر را قبول نداشتند، اما به قوانین احترام گذاشته و برای ادامه حیات این تیم هم که شده از موضع قدرت خود کوتاه می‌آمدند.

آنها، اما با چشمانی باز سقوط آزاد پدیده را می‌بینند و حاضرند این تیم را به لیگ یک بکشانند، اما در مقابل هم کم نیاورند. این نماد واضح قدرطلبی و خودخواهی است که ظاهراً در بین مسئولان فوتبال مشهد و مسئولان این تیم از قدرت بالایی برخوردار است.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *