سقوط آزاد ائتلاف سعودی در مأرب
- سیدهادی سیدافقهی کارشناس مسائل بینالملل در روزنامه حمایت: با استقرار دولت «جو بایدن» در آمریکا و بروز برخی از مخالفتها در هیئت حاکمه این کشور مبنی بر توقف حمایت از ائتلاف سعودی در حمله به یمن، عربستان و آمریکا سناریوی جنگ را در طول این مدت به نحوی چیدند که سیاستهای آنها از چارچوب نظامی خارجشده و در بعد سیاسی محقق شود.
ائتلاف سعودی مدعی تصرف این کشور در مدت حداکثر یک ماه بود، ولی در حدود هفت سال گذشته نهتنها نتوانست جریان مقاومت را به عقبنشینی وادار کند، بلکه در چندین جبهه ازجمله صعده، الجوف، مأرب و الضالع، متحمل شکستهای سنگینی نیز شده است. به همین دلیل، عقبنشینیهای اخیر در برخی از جبههها را به توافق بهدستآمده در استکهلم نسبت داده و در این سودا بودند که آنچه در میدان نبرد به دست نیاوردند، در میز مذاکره به دست آورند.
در این میان، رسانههای غربی برای ائتلاف شکستخورده سعودی سنگ تمام گذاشته و رپورتاژهای ویژه تهیه کردند. بهعنوان نمونه، چندی پیش شبکه سی. ان. ان آمریکا گزارشی از نبردهای مأرب پخش کرد و به دروغ، هدف حملات انصار الله را اردوگاههای آوارگان و غیرنظامیان عنوان نمود. ضمن اینکه حضور گسترده عناصر القاعده و داعش تحت فرماندهی ائتلاف متجاوز را بههیچعنوان بازتاب نداد؛ تروریستهایی که با تیرباران اسرای انصار الله، وفاداری خود را به پدرجد تروریستها ثابت کردند. مظلومنمایی از چهره سفاک سعودیها پس از حملات پهپادی و موشکی انصار الله بدون اینکه به بمبارانهای متعدد هوایی عربستان به مناطق غیرنظامی یمن اشاره شود نیز نمونه دیگری از پروپاگاندای کدخدا برای گاو شیرده منطقه است.
این فشارها از بعد سیاسی و رسانهای در حالی مطرح میشود که انصار الله طرحهای صلح عربستان را به دلیل اینکه شامل موضوعاتی از قبیل آتشبس و رفع محاصره نشده، مردود دانسته و رد کرده است. ائتلاف سعودی پیشازاین نیز شرایط انصار الله را شنیده و از آنها مطلع بود، اما درصدد است چهره مقاومت را بهعنوان یک عنصر جنگطلب، عامل تداوم درگیریها و غیرقابل انعطاف معرفی کند، چون قافیه را باخته و امیدی به عقب راندن انصار الله ندارند.
در واقع، برنامه آل سعود این است که جنگ یمن را به دلیل رد شدن پیشنهادات کاذب، بدون راهحل معرفی کرده و پرونده آن را به شورای امنیت بکشاند تا از طریق فشارهای بینالمللی، مقاومت را بهاصطلاح وادار به مصالحه کند. این در حالی است که هجمه حدوداً هفتساله عربستان و متحدانش به یمن بدترین بحران انسانی پس از جنگ جهانی دوم را به وجود آورده و اصطلاحاً «بالاتر از سیاهی رنگی نیست». به این مفهوم که فشارهای بینالمللی در برابر حجم سبعیت و توحش آل سعود قابلمقایسه نیستند و اگر آن حملات راه بهجایی بردهاند، قطعنامههای بیخاصیت سازمان ملل نیز برای متجاوزان کار خواهند کرد.
از سوی دیگر، در حال حاضر انصار الله در حال تکمیل محاصره مأرب و دور زدن این شهر است و از عملیات موفق در این منطقه بهطور حتم بهعنوان اهرم فشار برای کسب امتیاز در رفع محاصره یمن بهره خواهد برد. مقاومت از طرفی، عجلهای برای تکمیل کردن این فرایند ندارد چراکه از فرصتها و قدرت کافی برای پیروزی در این معرکه برخوردار است.
علاوه بر این، آرایش نظامی گروههای تروریستی داعش و القاعده در کنار حملات مداوم هوایی ائتلاف، مانعی برای انصار الله به شمار نمیآیند و از این رو، تحلیلهای رسانهای مبنی بر اینکه تعلل مقاومت برای تکمیل محاصره و تصرف کامل این استان، ناشی از ناتوانی و کمبود امکانات است، با واقعیات میدانی همخوانی ندارد. حتی لشکرکشی نیروهای وابسته به منصور هادی از استانهای شبوه و ابین مانعی برای پیشروی نیست و این منطقه راهبردی بهزودی آزاد خواهد شد.
در این میان، آزادی مأرب میتواند به معنای فروپاشی ائتلاف سعودی باشد. به تعبیر «دیوید شنکر»، معاون وزیر خارجه آمریکا، «در شرایطی که دولت هادی و نیروهای همپیمان با او دچار اختلاف شدهاند، حوثیها بهآرامی، اما به شکل مستمر در حال پیشروی هستند و دلیل مهمی وجود ندارد که بخواهند دست از عملیات نظامی کشیده و پشت میز مذاکره بنشینند.»
او همچنین با هشدار نسبت به پیروزی انصار الله در یمن که از آن بهعنوان «بدترین سناریو» برای ریاض و واشنگتن یاد کرد، به کاخ سفید هشدار داد که آمریکا تسلط خود را در یمن همچون افغانستان از دست خواهد داد. این در حالی است که استان «مأرب» یک منطقه نفتخیز است که مجتمعهای پالایشگاهی در آن وجود دارد؛ بنابراین سقوط این استان باعث میشود بخشی از مشکلات اقتصادی مناطق تحت تصرف انصار الله حل شود.
نکته مهمتر آنکه پیروزی نیروهای مردمی و ارتش یمن که بهعنوان یکی از محورهای مهم مقاومت محسوب میشود، بخش اعظم معادلات غرب آسیا را تحت تأثیر قرار خواهد داد، چراکه این دستاورد، نمادی از پویایی گفتمان مقاومت به شمار میآید و بازیگران منفور منطقه همچون رژیم غاصب صهیونیستی را به مرز انفعال و هراس مفرط رسانده است.
رژیم صهیونیستی چندی پیش در واکنش به پیشرفت برنامه هستهای ایران، تهدید کرده بود که ضربه زدن به منافع کشورمان الزاماً به مفهوم حمله به تأسیسات هستهای نیست بلکه هدف قرار دادن اهدافی در یمن میتواند بخشی از این سناریو باشد. این سخن بدین معناست که ضربه وارد کردن به مقاومت یمن، از نظر اشغالگران به معنای آسیب زدن به جمهوری اسلامی است. غافل از اینکه عناصر مقاومت در یمن، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و ... گرچه بهصورت یک زنجیره واحد عمل میکنند، اما درعینحال تشکیلاتی مستقل نیز هستند.
علاوه بر این، صهیونیستها صراحتاً نگرانی خود را از سقوط مأرب به دست انصار الله ابراز کرده و روزنامه جروزالم پست، معرکه مأرب را سنگ بنایی برای نبرد فراگیر علیه اسرائیل و آمریکا توصیف کرده است. توجه رژیم صهیونیستی به تحولات یمن در حقیقت بازتابی از وحشت آنها از توان روزافزون مقاومت در این کشور به شمار میرود که علناً دشمنی خود را با اسرائیل آشکار کردهاند، اما باید گفت که برای ابراز نگرانی دیگر دیر شده و کارزار تمامعیار علیه محور عبری، عربی، عربی از مدتها قبل کلید خورده است.
- بیشتر بخوانید:
- حمله موشکی انصارالله یمن به ریاض